eitaa logo
مَه گُل
668 دنبال‌کننده
11هزار عکس
3.4هزار ویدیو
103 فایل
❤پاتوق دختران فرهیخته❤👧حرفهای نگفتنی نوجوانی و جوانی😄💅هنر و خلاقیت💇 📑اخبار دخترونه و...🎀 📣گل دخترا😍کانال رو به دوستانتون معرفی کنید @Mahgol31 https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از زری خانم🌸
سلام ۴۲_۲۴ ۶۰_۰۶ ۵۱_۱۵
هدایت شده از 🌷یا زهرا(س)🌷
سلام جواب ۴۲/۲۴ ۵۱/۱۵
هدایت شده از 🌷یا زهرا(س)🌷
۳۳ رو برعکس کنیم همون میشه ولی سن پدر وپسر نمیشه یکسان وهمسن در میاد
هدایت شده از R A
سلام.جواب تست هوش= ۰۶،۶۰. ۱۵،۵۱ ۲۴،۴۲ ۳۳،۳۳ نمی تواند درست باشد چون پدر و پسر هستند نه برادر. (رسول اثناعشری)
هدایت شده از Z .I
سلام ۲۴ و۴۲
هدایت شده از Ftm
سلام جواب تست هوش سن پسر15 وسن پدر51
هدایت شده از اکرم
سلام. ۵۱/۱۵-۴۲/۲۴-
هدایت شده از A..
سلام جواب تست هوش سه حالت داره ۴۲ و۲۴ ۵۱و۱۵ ۶۰و۶ سال
هدایت شده از A
جواب‌‌‌های ممکن: ۵۱ و  ۱۵ ۴۲ و  ۲۴ ۶۰ و  ۰۶ و قطعا جواب ۳۳ و ۳۳ نمی‌تواند درست باشد
هدایت شده از ‌‌‌‌‌.‌‌‌‌‌
سن پدر و پسر پدر۴۲و پسر۲۴ پدر۵۱وپسر۱۵ پدر۶۰و پسر۰۶ مریم شمسی اصفهان
هدایت شده از سمیه اکبری
سلام جواب های ممکن: 51 ،  15 42 ،  24 60 ،  06 سمیه اکبری
هدایت شده از مَه گُل
🎖 ‼️ جواب: 06 و 60 _ 15 و 51 _ 24 و 42 و قطعا 33 و 33 نمی تونه درست باشه چون پدر و پسر هستند نه برادر https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
8⃣ 💢 سرکار خانم الهه زند 🌟 با این ستاره‌ها می‌شود راه را پیدا کرد ❣رهبر معظم انقلاب: ❤️ «عزیزان من! می‌خواهم بگویم اینها الگویند. جوان در همه‌ جای دنیا به الگو نیاز دارد؛ اینها الگوی جوانهایند؛ این الگوها را زنده کنید، اینها را جلوی چشم نگه دارید. البتّه کتابهایی نوشته می‌شود، شرح‌حال‌هایی نوشته می‌شود؛ کافی نیست، اینها را با شیوه‌های گوناگونی که در دنیا معمول است، به عنوان الگو جلوی چشم نگه دارید؛ بهترین الگوها اینها هستند. شما بهترین الگوها را در بسیج می‌توانید پیدا کنید. اینها را بازآفرینی کنید» ۱۳۹۸/۰۹/۰۶ ⁦(◕ᴗ◕✿)⁩⁦_________🍃🌹 https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
9⃣ 💢 جناب آقای سید حسین موسوی 🌟 با این ستاره‌ها می‌شود راه را پیدا کرد ❣رهبر معظم انقلاب: ❤️ «عزیزان من! می‌خواهم بگویم اینها الگویند. جوان در همه‌ جای دنیا به الگو نیاز دارد؛ اینها الگوی جوانهایند؛ این الگوها را زنده کنید، اینها را جلوی چشم نگه دارید. البتّه کتابهایی نوشته می‌شود، شرح‌حال‌هایی نوشته می‌شود؛ کافی نیست، اینها را با شیوه‌های گوناگونی که در دنیا معمول است، به عنوان الگو جلوی چشم نگه دارید؛ بهترین الگوها اینها هستند. شما بهترین الگوها را در بسیج می‌توانید پیدا کنید. اینها را بازآفرینی کنید» ۱۳۹۸/۰۹/۰۶ ⁦(◕ᴗ◕✿)⁩⁦_________🍃🌹 https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
0⃣1⃣ 💢 سرکار خانم الهام توکلی 🌟 با این ستاره‌ها می‌شود راه را پیدا کرد ❣رهبر معظم انقلاب: ❤️ «عزیزان من! می‌خواهم بگویم اینها الگویند. جوان در همه‌ جای دنیا به الگو نیاز دارد؛ اینها الگوی جوانهایند؛ این الگوها را زنده کنید، اینها را جلوی چشم نگه دارید. البتّه کتابهایی نوشته می‌شود، شرح‌حال‌هایی نوشته می‌شود؛ کافی نیست، اینها را با شیوه‌های گوناگونی که در دنیا معمول است، به عنوان الگو جلوی چشم نگه دارید؛ بهترین الگوها اینها هستند. شما بهترین الگوها را در بسیج می‌توانید پیدا کنید. اینها را بازآفرینی کنید» ۱۳۹۸/۰۹/۰۶ ⁦(◕ᴗ◕✿)⁩⁦_________🍃🌹 https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همگی رهگذریم بہ کسی کینه نگیرید دل بی کینه قشنگ است به همه مهر بورزید به خدا مهر قشنگ است بشناسید خدا را هرکجا یاد خدا هست هرکجا نام خدا هست سقف آن خانه قشنگ است شبتون ستاره بارون و در پناه خدا🌙 🦋|
❤️به نام او که زیباست و زیبایی‌ها را دوست می‌دارد سلااااام به مه‌گلی‌های گرامی، صبحتون زیبا، دلنشین و پُر از آرامش..🌹🍃 ⏰بگذار هر ثانیه، حالِ تو خوب باشد. بگذار رفتنی ها بروند و ماندنی ها بمانند. تو لبخندت را بزن، انگار نه انگار ... حالِ خوبِ خودت را به هیچ اتفاق و شرایط و شخصی گره نزن! بی‌واسطه خوب باش، بی‌واسطه شادی کن و بی واسطه بخند ... شک نکن؛ تو که خوب باشی؛ همه چیز خوب می‌شود. ⁦(◕ᴗ◕✿)⁩⁦_________🍃🌹 https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
👌خرمالو🍅و درمان کبد چرب👌 👈امروزه بیشتر افراد به دلیل زمان بندی نامناسب در خواب شب، خوردن انواع چربی و فست فودها، ورزش نکردن، ادرار نکردن هنگام بیدار شدن از خواب، زیاده روی در غذا خوردن، صبحانه خوردن با عجله به کبد چرب مبتلا هستند 👈خرمالو🍅یکی از بهترین مواد برای درمان کبد چرب است، خرمالو جزو آن دسته از میوه‌هایی است که منبع بالایی از فیبر دارد، این میوه به دلیل خاصیت ملین بودن، برای افرادی که مشکل یبوست و کبدی دارند، مفید است 👌تو این روزهای پاییزی خوردن خرمالو رو فراموش نکنید😋 ⁦(◕ᴗ◕✿)⁩⁦_________🍃🌹 https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1⃣1⃣ 💢 سرکار خانم زهرا فرهادی 🌟 با این ستاره‌ها می‌شود راه را پیدا کرد ❣رهبر معظم انقلاب: ❤️ «عزیزان من! می‌خواهم بگویم اینها الگویند. جوان در همه‌ جای دنیا به الگو نیاز دارد؛ اینها الگوی جوانهایند؛ این الگوها را زنده کنید، اینها را جلوی چشم نگه دارید. البتّه کتابهایی نوشته می‌شود، شرح‌حال‌هایی نوشته می‌شود؛ کافی نیست، اینها را با شیوه‌های گوناگونی که در دنیا معمول است، به عنوان الگو جلوی چشم نگه دارید؛ بهترین الگوها اینها هستند. شما بهترین الگوها را در بسیج می‌توانید پیدا کنید. اینها را بازآفرینی کنید» ۱۳۹۸/۰۹/۰۶ ⁦(◕ᴗ◕✿)⁩⁦_________🍃🌹 https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
‌ ‌⁦(◕ᴗ◕✿)⁩⁦_________🍃🌹 https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
2⃣1⃣ 💢 سرکار خانم هانیه قاضی زاهدی 🌟 با این ستاره‌ها می‌شود راه را پیدا کرد ❣رهبر معظم انقلاب: ❤️ «عزیزان من! می‌خواهم بگویم اینها الگویند. جوان در همه‌ جای دنیا به الگو نیاز دارد؛ اینها الگوی جوانهایند؛ این الگوها را زنده کنید، اینها را جلوی چشم نگه دارید. البتّه کتابهایی نوشته می‌شود، شرح‌حال‌هایی نوشته می‌شود؛ کافی نیست، اینها را با شیوه‌های گوناگونی که در دنیا معمول است، به عنوان الگو جلوی چشم نگه دارید؛ بهترین الگوها اینها هستند. شما بهترین الگوها را در بسیج می‌توانید پیدا کنید. اینها را بازآفرینی کنید» ۱۳۹۸/۰۹/۰۶ ⁦(◕ᴗ◕✿)⁩⁦_________🍃🌹 https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍️ 💠 انگار گناه و رافضی بودن با هیچ آبی از دامنم پاک نمی‌شد که خودش را عقب کشید و خواست در را ببندد که سعد با دستش در را گرفت و گله کرد :«من قبلاً با ولید حرف زدم!» و او با لحنی چندش‌آور پرخاش کرد :«هر وقت این رو طلاق دادی، برگرد!» در را طوری به هم کوبید که حس کردم اگر می‌شد سر این ایرانی را با همین ضرب به زمین می‌کوبید. نگاهم به در بسته ماند و در همین اولین قدم، از پشیمان شده بودم که لبم لرزید و اشکم تا روی زمین چکید. 💠 سعد زیر لب به ولید ناسزا می‌گفت و من نمی‌دانستم چرا در ایام آواره اینجا شده‌ایم که سرم را بالا گرفتم و با گریه اعتراض کردم :«این ولید کیه که تو به امیدش اومدی اینجا؟ چرا منو نمی‌بری خونه خودتون؟ این چرا از من بدش اومد؟» صورت سفید سعد در آفتاب بعد از ظهر گل انداخته و بیشتر از عصبانیت سرخ شده بود و انگار او هم مرا مقصر می‌دانست که به‌جای دلداری با صدایی خفه توبیخم کرد :«چون ولید بهش گفته بود زن من ایرانیه، فهمید هستی! اینام وهابی هستن و شیعه رو می‌دونن!» 💠 از روز نخست می‌دانستم سعد است، او هم از من باخبر بود و برای هیچکدام این تفاوت مطرح نبود که اصلاً پابند نبودیم و تنها برای آزادی و انسانیت مبارزه می‌کردیم. حالا باور نمی‌کردم وقتی برای آزادی به این کشور آمده‌ام به جرم مذهبی که خودم هم قبولش ندارم، تحریم شوم که حیرت‌زده پرسیدم :«تو چرا با همچین آدم‌های احمقی کار می‌کنی؟» و جواب سوالم در آستینش بود که با پوزخندی سادگی‌ام را به تمسخر گرفت :«ما با اینا همکاری نمی‌کنیم! ما فقط از این احمق‌ها استفاده می‌کنیم!» 💠 همهمه جمعیت از خیابان اصلی به گوشم می‌رسید و همین هیاهو شاهد ادعای سعد بود که باز خندید و گفت :«همین احمق‌ها چند روز پیش کاخ دادگستری و کلی ماشین دولتی رو آتیش زدن تا استاندار عوض بشه!» سپس به چشمانم دقیق شد و با همان رنگ نیرنگی که در نگاهش پیدا بود، خبر داد :«فقط سه روز بعد استاندار عوض شد! این یعنی ما با همین احمق‌های وحشی می‌تونیم حکومت رو به زانو دربیاریم!» 💠 او می‌گفت و من تازه می‌فهمیدم تمام شب‌هایی که خانه نوعروسانه‌ام را با دنیایی از سلیقه برای عید مهیا می‌کردم و او فقط در شبکه‌های و می‌چرخید، چه خوابی برای نوروزمان می‌دیده که دیگر این بود، نه مبارزه! ترسیده بودم، از نگاه مرد که تشنه به خونم بود، از بوی دود، از فریاد اعتراض مردم و شهری که دیگر شبیه جهنم شده بود و مقابل چشمانش به التماس افتادم :«بیا برگردیم سعد! من می‌ترسم!» در گرمای هوا و در برابر اشک مظلومانه‌ام صورتش از عرق پُر شده و نمی‌خواست به رخم بکشد با پای خودم به این معرکه آمدم که با درماندگی نگاهم کرد و شاید اگر آن تماس برقرار نمی‌شد به هوای هم که شده برمی‌گشت. از پشت تلفن نسخه جدیدی برایش پیچیدند که چمدان را از روی زمین بلند کرد و دیگر گریه‌هایم فراموشش شد که به سمت خیابان به راه افتاد. 💠 قدم‌هایم را دنبالش می‌کشیدم و هنوز سوالم بی‌پاسخ مانده بود که پرسیدم :«چرا نمیریم خونه خودتون؟» به سمتم چرخید و در شلوغی شهر عربده کشید تا دروغش را بهتر بشنوم :«خونواده من زندگی می‌کنن! من بهت دروغ گفتم چون باید می‌اومدیم !» باورم نمی‌شد مردی که بودم فریبم دهد و او نمی‌فهمید چه بلایی سر دلم آورده که برایم خط و نشان کشید :«امشب میریم مسجد می‌مونیم تا صبح!» دیگر در نگاهش ردّی از نمی‌دیدم که قلبم یخ زد و لحنم هم مثل دلم لرزید :«من می‌خوام برگردم!» 💠 چند قدم بین‌مان فاصله نبود و همین فاصله را به سمتم دوید تا با تمام قدرت به صورتم سیلی بزند که تعادلم به هم خورد، با پهلو به زمین افتادم و ظاهراً سیلی زمین محکم‌تر بود که لبم از تیزی دندانم پاره شد. طعم گرم را در دهانم حس می‌کردم و سردی نگاه سعد سخت‌تر بود که از هر دو چشم پشیمانم اشک فواره زد. صدای را می‌شنیدم، در خیابان اصلی آتش از ساختمانی شعله می‌کشید و از پشت شیشه گریه می‌دیدم جمعیت به داخل کوچه می‌دوند و مثل کودکی از ترس به زمین چسبیده بودم. 💠 سعد دستم را کشید تا بلندم کند و هنوز از زمین جدا نشده، شانه‌ام آتش گرفت و با صورت به زمین خوردم. حجم خون از بدنم روی زمین می‌رفت و طوری شانه‌ام را شکافته بود که از شدت درد ضجه می‌زدم... ⁦(◕ᴗ◕✿)⁩⁦_________🍃🌹 https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1