#شهید شدن اتفاقی نیست
اینطور نیست که بگویی؛
گلولهای خورد و مُرد..
#شهید رضایتنامه دارد...🥀
و رضایت نامهاش را اول
#حسین و علمدارش
امضا میکنند
و بعد مُهر #زهرا میخورد...!❤️
به یاد #شهید_محمد_اسدی°♡
🍃 ازکوثرم گذشتم
🌷یک دختر دوساله به نام کوثر. دخترش را
خیلی دوست داشت
طوری که هربار به پدر یا دوستانش زنگ می زد، کلی از کوثر تعریف می کرد.
🌷یک بار که از منطقه برگشته بود گفت:
بعضی وقت ها که در تیررس تکفیری ها گیر
می افتیم ، مجبوریم مسافتی از یک دیوار تا دیوار دیگر را بدویم .
درآن مسافت چند متری کوثر می آید
جلوی چشمم .
فهمیده بود که با این وابستگی ها و ایثار کسی شهید نمی شود.
دفعه آخری که میخواست به عملیات برود به
دوستش گفته بود :
( این بار دیگر از کوثرم گذشتم...)
#شهید_محمودرضا_بیضایی
💌#شھیدانہ
✍#روزه در کویر
🍃يكى از مسئولين مستقيمش ميگفت:
ماه رمضان بود، رفته بودم بادينده (منطقه اى كويرى در اطراف ورامين) كه محمودرضا را آنجا ديدم.
مهمانانى از حاشيه خليج فارس داشت و با زبان روزه داشت در هواى گرم آنها را آموزش ميداد.
🍃نقطه اى كه محمودرضا در آنجا آموزش ميداد،در عمق ١١٠ كيلومترى كوير بود گرماى هوا شايد ۴۵ درجه بود آن روز ولى روزه اش را نشكسته بود در حالی كه نيروهايش هيچكدام #روزه نبودند و آب مى خوردند...
🍃محمودرضا ميگفت: من چون مربى هستم و در مأموريت آموزشى و كثير السفر هستم نمى توانم روزه ام را بخورم حقا مزد محمودرضا كمتر از #شهادت نبود...
🌹#شهید_بیضایی☘☘
📩 کوچک نشمردن گناه
🔻 حضرت آیتالله خامنهای: یکی از مشکلات ما این است که گناههای خودمان را نمیشناسیم. آن کسی که مثلاً به غیبت کردن؛ دروغگویی؛ ایذاء مردم؛ شهوات گوناگون جنسی و حیف و میل بیتالمال یا اموال مردم عادت کرده، توجه ندارد که چه گناه بزرگی مرتکب میشود؛ نه اینکه نمیداند؛ یعنی غفلت در انسان یک انس بهوجود میآورد. اول متوجه نیست که گناه کرده؛ وقتی هم متوجه بشود، گناه خودش به نظرش کوچک میآید و این خودش یک گناه است. ۱۳۶۶/۰۳/۰۷
🌙 #بهار_قرآن
🔴 این تصویر مربوط به #شهیدهادےذالفقاری است
وقتی که در سامرا بود گفت اینجا حجاب ندارند و برای ندیدن بی حجابی چفیه روی سرش می انداخت و بیرون میرفت...
#داشتن_حیا_زن_و_مرد_ندارد
اینجـا ...
زمزمـی از نـور
پدیـد آمـده است
و در اطــراف آن
قبیلهای مسکن گزیدهاند
کہ نـور می خـورند
و نـور می آشامنـد ...
#افطار_در_جبهه #رمضان_کریم
#دفاع_مقدس
🌹 #شهیدانه
😳 توی صف غذا دیدمش ...
⁉️ رفتم جلو و بعد از احوالپرسی گفتم : شما چرا ایستادی توی صف غذا آقای برونسی مگه شما فرمانده گردان ... نذاشت حرفم تموم بشه .
🍃 لبخند از لبهاش رفت و گفت : مگه فرمانده گردان با بسیجی های دیگه فرق داره که باید بدون صف غذا بگیره ؟!
👌 بسیجی ها خیلی مانع توی صف ایستادنش شده بودند ، اما حریفش نمی شدند ...
🌷 #شهید_عبدالحسین_برونسی
افطار ، حرم ، یار ، میچسبد...
قاب ڪردم همه جا بر روے دیوار حرم
نذر ڪردم ڪہ بیایم صد و یڪ بار حرم...
آرزوے « رمضانهای مرا» می بینی؟
ڪاش مهمان بشوم لحظه افطار حرم...
#حاج_قاسم 🥀🌹💔
مهدی جان...!
ای ماه خدا
ماه خدا منتظر توست.... 🌘
بیا💚
اللهم عجل لولیک الفرج 🤲🏼
#امام_زمان (عج)