🎥لحظاتی از حضور حاج احمد متوسلیان در حرم #حضرت_زینب (س) در سال۶۱ @mahman11

حجم خرابی ها در ترکیه... 🔴واقعا اوضاع اونجا خیلی وحشتناکه،کلیپ های دلخراش مختلفی هست که میشه گذاشت از کسانی که زیر آوارن و استوری گذاشتن که مردم نجاتشون بدن.. ⚫️یا بچه ای که لای آهن پاره های سقف یک ساختمون گیر کرده و هیچ امیدی به نجاتش نیست و یکی از پایین داره داد میزنه و شهادتین رو بهش تلقین میکنه تا تکرار کنه و... ✅ اما به علت رعایت حال مخاطبین و صحنه هایی که ممکنه روح و روان عده ای رو به هم بریزه در همین حد بسنده میکنیم به اخبار #سوریه و #ترکیه،برای مردمشون دعا کنید🙏🙏 @mahman11

ترکیه نه مرگ بر امریکا میگفت نه با اسرائیل مشکل داشت نه با امریکا قطع رابطه بود، 🔴 یکی رضا صادقی رو خبر کنه علت زلزله رو برامون دربیاره!! #سلبریتیهای_بیسواد #سلبریتیهای_دوزاری @mahman11

+ پاشو آقا آزادی... _آخ جون! بلاخره رژیم سقوط کرد ؟؟؟ + نه...اونی که بهش میگفتی دیکتاتور بخشیدت.. #عفو_پدرانه @mahman11

❣ #تدبر_در_قرآن 📢 آرامش و امنیت پایدار، تنها در سایه دینداری و ولایتمداری محقق می‌شود! به اندازه‌ای که قرآن در جامعه اجرا شود، آرامش و امنیت هم ایجاد میگردد. 🌴 سوره بقره 🌴 🕋 قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَمِيعاً فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدىً فَمَنْ تَبِعَ هُدايَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ‌ «38» ⚡️ترجمه: گفتيم: همگى از آن باغ به زمين فرود آييد، اگر هدايتى از طرف من براى شما آمد، پس هر كه از هدايت من پيروى كند، نه برايشان بيمى است و نه غمگين خواهند شد. @mahman11

🌹بردارا رزمنده ها یاد گاران جنگ یکی از شئون عاقبت بخیری نسبت شما با جمهوری اسلامی و جنگ انقلابه.. ‌والله والله والله .. #شهید_سردار_سلیمانی_ #شبتون_شهدایی @mahman11

✊ « انقلاب تصوّرناپذیر » 🌹 شهید #حاج_قاسم سلیمانی : انقلاب ما در زمانی به‌ وقوع پیوست که در دنیا غیر از جهانِ دوقطبی ، قطب دیگری وجود نداشت . 🇮🇷 #دهه_فجر گرامی باد ✨ @mahman11

🌷سالگرد شهادت شهید سید محسن صفوی 🌱 خیلی وقت بود که دلم می‌خواست یک روز که از مدرسه برمی‌گردم آقا محسن توخونه باشه اما هیچ‌وقت بهش نگفته بودم. اون روز عصر که برگشتم آقا محسن خانه بود و خونه هم مرتب و تمیز. کنار اتاق یه پتو پهن بود و میوه، شیرینی، هم آماده؛ پرسیدم: مگه مهمون داریم؟ گفت: نه! اون موقع‌ها مادرم هم پیش ما زندگی می‌کرد. مادرم گفت: یه ساعتی هست که اومده و خونه رو تمیز و مرتب کرده. دور هم نشستیم، آقا محسن پرتقال تعارف کرد؛ از قبل پوستش رو گرفته بود. پرتقال رو گرفتم و باز کردم، وسطش یک گردنبند فیروزه بود؛ گفت: تولدت مبارک. برق شادی را می‌شد در نگاهم خواند. باورم نمی‌شد که آقا محسن این‌گونه تولدم را جشن بگیرد. آن گردنبند همیشه برایم با ارزشترین هدیه زندگی‌ام بود... منبع: ماهنامه طراوت شماره ۱۴ 💚 تاریخ شهادت: ۶۵/۱۱/۱۸ 🥀 @mahman11