🌹خدایا! ارشادم کن که بی انصافی نکنم، زیرا کسی که انصاف ندارد شرف ندارد.
#شهید_دکتر_مصطفی_چمران_
@mahman11
کلام شهدا
جهان، مــعرکهیِ امتحان است برادر؛
و بهترینِ ما کســـی است که از بهترینِ
آنچه دارد در راه خدا بگـــذرد ..
✍🏻 شهید سیدمرتضـیآوینئ
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امام_زمان
@mahman11
🌹با حنجــر خــود
بــوسـہ از خنجـــر گرفتند......
🌷شهدای مدافع ایرانی که توسط داعش ذبح شدن🌷
سرارشهیدعبدالله_اسکندری
شهیدمحسن_حججی
شهیدرضااسماعیلی
یادشهداباصلوات
@mahman11
🥀شهید_صفوی
یکی از جادههای شلمچه رو خودش احداث کرده بود
و مرتباً هم زیر آتش☄️دشمن رفت و آمد میکرد و میگفت: «اسم این جاده را باید بگذارید شهید محسن صفوی.😉
وقتی شهید شد همان طور که دلش میخواست
اسم جاده شد جاده شهید محسن صفوی...
🌺#شهید_محسن_صفوی
@mahman11
✳ آقا سید شما یه چیزی بگو!
🔻 سیدابوالفضل کاظمی یکی از دوستان #شهید_علیاصغر_ارسنجانی میگوید: «برف شدیدی باریده بود. وقتی قطار دوکوهه وارد ایستگاه تهران شد، ساعت دو نیمهشب بود. با چند نفر از رفقا حرکت کردیم. علیاصغر را جلوی خانهشان در خیابان طیب پیاده کردیم. پای او هنوز مجروح بود. فردا رفتیم به علیاصغر سر بزنیم. وقتی وارد خانه شدیم، مادر اصغر جلو آمد و بیمقدمه گفت: «آقا سید شما یه چیزی بگو!» بعد ادامه داد: «دیشب دو ساعت با پای مجروح پشت درِ خانه تو برف نشسته اما راضی نشده در بزنه و ما رو صدا کنه! صبح که پدرش میخواسته بره مسجد، اصغر رو دیده!» بله بسیجیان خمینی اینگونه بودند. مدتی بعد این سرباز دین و میهن در منطقهی عملیاتی شلمچه به شهادت میرسد و همچون مادر بینشان سادات، زهرای مرضیه (س) بینشان میشود.
📌 پ.ن: از راست: حاج حسین سازور، شهید علیاصغر ارسنجانی و سیدابوالفضل کاظمی
📚 برگرفته از کتاب #صراط_الرحمة | سیرهی علما و شهدا در احترام به والدین
📖 صفحات ۶۶ و ۶۷
❤ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
#⃣ #اخلاق #احترام_به_والدین
@mahman11
🌹در محضر شهیدان:
🔸 آرزویم این است که اگر خداوند شهادت را نصیب بنده گناهکار خود کرد، دوست دارم با بدنی پاره پاره به دیدار الله و ائمه معصومین بهخصوص سیدالشهدا علیه السّلام بروم.
من راهم را آگاهانه انتخاب کردم و اگر وقتم را شبانهروز در اختیار این انقلاب گذاشتم، چون خود را بدهکار انقلاب و اسلام میدانم و انقلاب اسلامی گردن بنده حق زیادی داشت که امیدوارم توانسته باشم جزء کوچکی از آن را انجام داده باشم و مورد رضایت خداوند بوده باشد.
🌷فرازی از وصیتنامه سردار سپاه اسلام شهید کاظم نجفی رستگار
🌷شادی روحش صلوات...
@mahman11
خبرنگار : ـ یوسف
غواص یعنی چی؟
شهید یوسف قربانی: - غواص،
غواص یعنی مرغابی امام زمان (عج)
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@mahman11
💌 #ڪــلامشهـــید
🌹شهـــید عباس بابایی:
کسی که به پدر و مادرش احترام بگذارد
یعنی طوری با آنها رفتار کند
که رضایت آنها را جلب نماید
همیشه پیش خداوند عزیز بوده
و در زندگی خوشبخت خواهد بود
@mahman11
💠 شهیدی که در زمان جنگ دشمن برای سرش جایزه ای بیشتر از فرمانده اش تعیین کرده بود!
💠 در لحظه شهادت قرآن را بوسید و زیر لب امام زمان (عج) را صدا میزد.
💠 در عملیات حصر آبادان توانست با اسلحهٔ خالی چند عراقی را اسیر کند.
💠 قبل از انقلاب، عکس شاه را از سر در مدرسه پایین آورد و به جایش عکس الاغ گذاشت!
💠 حاج قاسم درمورد ایشان گفتند: حاج مهدی کازرونی کلید لشکر بود و قسم میخورم در وجودش ذره ای ترس وجود نداشت!
#سردارشهید_محمدمهدی_کازرونی🌷
@mahman11
💔گفتم غم تو دارم...
گفتا غمت سرآید....
نه! نه! این غم هیچگاه به سر نمیآید و تمام نمیشود....
@mahman11
#زندگی_نامه_
زندگی نامه شهید محمد معماریان
#قسمت_نهم
منطقهاي كه لشكر چادر زده بود، جاي امني نبود؛ نه از لحاظ دشمن، بلكه از جانب مار و عقربها. به بچهها اعلام شد كه كسي حق ندارد شب از محل اسكانش بيرون برود. اگر هم رفتيد بايد مسلح برويد و بياييد. اما يكي بود كه بيخيال همة مار و عقربها، نيمة شب بلند ميشد. آهسته لباس ميپوشيد، كفشهايش را دست ميگرفت و بيصدا بيرون ميرفت. فرماندهشان متوجه اين كار محمد شد. يك شب فرمانده، آرام دنبال محمد رفته بود. از چادرها دور شده بودند كه محمد وارد گودالي شد. حالا فقط قسمتي از سرش پيدا بود. فرمانده چند دقيقه صبر كرده بود، اما وقتي ديد محمد از آن گودال بيرون نميآيد، نزديك شد. ديد محمد قامت بسته و نماز ميخواند؛ درون قبري گود و چه اشكي ميريزد. حال فرمانده دگرگون شده بود از اين جوان چهارده ـ پانزده ساله. رفته بود عقبتر، بيخيال مار و عقربها نشسته بود و محمد را تماشا كرده بود. وقتي محمد به العفو رسيد، صداي گريهاش شديدتر و بلندتر شده بود. به سجده افتاده بود و... و يك دعا: اللهم ارزقنا الشهاده في سبيلك. . .
#مقاومت_رمز_پیروزی
#شهادت_زحمت_داره
#یا_حسن_ع
ادامه دارد..
@mahman11