#شهدا
خیلی وقتها شکم خودشان را
با یک تکه نان بیات و پنیر سیر میکردند
گاهی هم نان خالی !!
ولی با جان و دل جنگیدن ....
#مردان_بی_ادعا
#صبحتون_شهدایی_
@mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه زیبا و شیرین است
رفاقت با شهـدا...
داشتـن کسی که تــو را
بیش از پیش به خـدا برسـاند...
🕊 #شهید_محمدابراهیم_همت🌷
#سیره_شهدا #شهیدان_زنده_اند🌸
اللهـمعجـللولیڪالفـرج
@mahman11
"روایتگرے حاج حسین کاجی"
🌷رفتم سر مزار رفقای شهیدم و
فاتحه ای خوندم و برگشتم
شب تو خواب رفقای شهیدم رو دیدم
گفتن: فلانی خیلی دلمون برات سوخت
گفتم: چرا
جواب دادن:
وقتی اومدی مزار ما فاتحه خوندی
ما شهدا آماده بودیم هرچی از خدا میخوای
برات واسطه بشیم
ولی تو هیچی طلب نکردی و برگشتی
خیلی دلمون برات سوخت...
🌹رفتین مزار شهدا
حاجت هاتون رو بخواید
برآورده میشه...
@mahman11
🌷شهدا با معرفتند
پا که در مقتلشان گذاشتی قسمشان بده به رفاقتشان؛
و یقین کن حاضرند باز هم جان بدهند
تا تو جان بگیری
📎از شهدا بخواه تا دستت را بگیرند..
@mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹امام خامنهای خطاب به گروه تفحص شهدا: كسانی میخواهند مسأله شهادت را زير غبارها پنهان كنند؛ شما نمیگذاريد آن كار انجام بگيرد
@mahman11
جلساتی كه نه ميز داشت..
نه پذيرایی با انواع شيريني و ميوه و نوشيدني...
نه آدمهاي پر مدعا...
اما بازدهي داشت در حد اعلا!🌷
@mahman11
عطرِ نفس شما
از هر کجا گذشت
« بهار » شد ...
#شهید_سردار_محمود_کاوه
#رزمندگان_لشکر_ویژه_شهدا
@mahman11
↯♥️💣↯
زنهادرتاریخبہاسمسہمۍ
ازشھادتندارندولیرسمبعضی
هایشانجزشھادتنیست!(:✌️🏾🌱
@mahman11
بهش گفتم راضیم شهید بشی
ولی الان نه؛ تو هنوز جوونی
تو جواب بهم گفت:
لذتی که علی اکبر از شهادت برد
حبیب ابن مظاهر نبرد!🕊
🌷#شهید_محمد_حسین_محمد_خانی🌷
@mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 مصاحبه ای شنیدنی؛
ما اهل کوفه نیستیم ...
برادر #جزینی از بچه های قدیمی و #غواص #عملیات_کربلای_۴بود.
در جزیره ام الرصاص با توجه به مجروحیت از ناحیه سر تا جایی جلو آمد که از شدت خون ریزی روی زمین افتاد و او را به عقب انتقال دادن..
@mahman11
#زندگی_نامه_
زندگی نامه شهید محمد معماریان
#قسمت_هفدهم
محمدت را خوب ببين كه ديگر نميبينياش. مادر گفت: برو محمدجان، بخشيدمت به علياكبر آقا حسين. محمد پا از خانه بيرون گذاشت. مادر نگاهش ميكرد؛ نگاه به راه رفتنش، به قد و بالايش. محمد رسيده بود وسط كوچه، دوباره برگشت و مادر را نگاه كرد و گفت: مادر، دوباره محمدت را ببين كه ديگر نميبينياش. مادر قدمش را از كوچه برداشت و داخل خانه گذاشت و گفت: خدايا، من راضي هستم. نكند دلم بلرزد. محمد رفت سر كوچه. برگشت و دستش را به ديوار گذاشت. مادر دوباره از خانه بيرون آمده بود. محمد با صداي بلند گفت: مادر، دوباره محمدت را ببين كه ديگر نميبينياش. مادر نگاهش كرد و گفت: برو محمدجان، بخشيدمت به علياكبر آقا امام حسين(ع). محمد رفت.
مادر با خود گفته بود: همة جوانهاي عالم فداي علياكبر حسين(ع)، نه فقط محمد، همة جوانها. كاش تاريخ بازميگشت. عصر عاشورا بود و ما بوديم. آن وقت هيچگاه نميگذاشتيم تا علياكبر برود. كاش و تنها كاش. . .
#شهادت_زحمت_داره
#مقاومت_رمز_پیروزی
#یا_حسن_ع
ادامه دارد..
@mahman11
هدایت شده از رنگارنگ 🌸
دخترم گریهی تو پشت مرا می شکند
بیش از این گریه نکن قلب خدا می شکند
رحم کن بر دل خود آب شدی از گریه
بغض سر بسته از این حال و هوا می شکند
تا که نشکسته قدت راه برو در بر من
که پس از رفتن من دیده بلا می شکند
#شهادت_پیامبر_اکرم(ص)🥀
#شهادت_امام_حسن(ع)🥀
#شهادت_امام_رضا(ع)🥀
#تسلیت_باد🥀🏴
@ranggarang
هدایت شده از رنگارنگ 🌸
مداحی_آنلاین_سلام_من_به_مدینه_به_آستان_رفیعش_حاج_منصور_ارضی.mp3
1.18M
🔳 #شهادت_پیامبر_اکرم(ص)
🌴سلام من به مدینه به آستان رفیعش
🌴به مسجد نبوی به لاله های بقیعش
🎙حاج #منصور_ارضی
@ranggarang
بعد اتمام جلسه گفت:
امروز همه جلسه اداری نبود
حرف شخصی هم زدیم
هزینه جلسه را بذار به حساب من
و فاکتورش را بیار برام....
_سپهبد شهید علی صیاد شیرازی
کجایند مسئولین بی ادعا...!
@mahman11
امضایش این بود:
مَن کٰانَ لِله کٰان اللهُ لَه
هر کس برای خدا باشد خدا با اوست
#سپهبد_شهید_علی_صیادشیرازی
@mahman11
#شهید_امیر_صالحی_زاده
تولد : ۱۳۴۴ درماه صفر
نام پدر :محمدعلی
شهادت : در دومين روز سال 1361 و در عمليات «فتحالمبين» با رمز یازهرا (س) در منطقه تپه چشمه در سن ۱۷ سالگی هنگامي که مشغول پاکسازی يک ميدان مين بود، آسمانی شد و به ملکوت اعلی پرکشيد.
مزار: معراج شهدای شهید آباد دزفول
#خـاطـــره_شـهــیــد
جای بوسه
مادر اصرار دارد برای غسل و تکفین امیر حضور داشته باشد. اما مگر پیکری تکه پاره و سوخته را می شود غسل داد؟ پیکری که از هر روضه ی کربلا نقشی دارد. هر دو دست امیر قطع شده اند. سر شکافته است و صورت سوخته و متلاشی. نه چشمی مانده است و نه ابرویی. نه لب و دهانی.
مادر زانو می زند کنار تابوت و سرتاپای امیرش را جستجوگرانه می کاود. هر کس یک بار هم پای روضه ی زینب نشسته باشد، می داند که مادر دارد دنبال جای بوسه می گردد. جایی که بشود لبهایش را بگذارد آنجا و برای آخرین بار شیرینی بوسیدن پسرش را بچشد. پسری که قرار بود دامادش کند و حالا فرشتگان دارند در آسمان عروسی اش را جشن می گیرند.
مادر خم می شود و سینه ی امیرش را بوسه باران می کند. همان جایی را که قبل از او ترکش را بوسه باران کرده اند.
چقدر روایت امیر روضه است. اینجا هم باز باید بگویم:«صلی الله علیک یا اباعبدالله»
#وصیت_نامه
پيام من به مردم دزفول اين است که استقامت کنند و از ولايت فقيه پيروی نمايند که امروز، روز استقامت است.
🌱هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا
و #شهید_امیر_صالحی_زاده_صلوات🌱
@mahman11
🥀 علی یک اخلاق قشنگی داشت. اگر متوجه می شد غریبه ای هم مشکل دارد، قلبا افسوس می خورد، انگار که رفیق خودش است.
🥀 می گفت: ای خدا کاش می شد برایش یک کاری کنیم. اگر خودش نمی توانست کمکی کند، با اطرافیان صحبت می کرد...
#شهید #امر_به_معروف #علی_خلیلی
@mahman11