eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
11.2هزار دنبال‌کننده
22.6هزار عکس
8.2هزار ویدیو
276 فایل
🔮 بالاتر از نگاه منی آه #ماه_من دستم نمی‌رسد به بلندای چیدنت ای #شهید ...🌷کاش باتو همراه شوم دمی...لحظه ای ✔️گروه مرتبط با کانال👇🏻😌 http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 تبلیغات،تبادل 👈🏻 @tablighat_mahman11 خادم الشهدا 👈🏻 @zsn2y00
مشاهده در ایتا
دانلود
27.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 🌹تصویری خاطره برانگیز از دوران دفاع مقدس و حال و هوای رزمندگان اسلام در جبهه های حق علیه باطل با نوحه ای شنیدنی از حماسه خوان جبهه ها 🎙هر رمز پیروزی بود با نام زهرا ، قربان زهرا رزمنده شو آماده در ایام زهرا ، قربان زهرا جان ها فدای نام نیک دل نشینش قربان گفتار حماسه آفرینش ختم رسل بوسیده دست نازنینش زیرا لسان حق  بود در کام زهرا نامی که هر رزمنده را ورد زبان است نیروی اطمینان قلب عاشقان است نور و صفای سنگر نام آوران است سرباز قرآن جرعه نوش جام زهرا در جبهه ها فریاد یا زهرا بلند است هر نیمه شب این نغمه ی شیوا بلند است یا فاطمه در سنگر و صحرا بلند است دل ها بسوزد آه شب هنگام زهرا اولاد زهرایند سربازان اسلام تا گاه پیروزی نمی گردند آرام از مادر والای خود بگرفته الهام در یاری قرآن شده هم گام زهرا آرند یاد از سینه ی مجروح مادر ریزند خون دیده بر دامان سنگر دست عزا کوبند این ایام بر سر شام و سحر گریند بر آلام زهرا در سوگ بانوی دو عالم سوگوارند این روزها از داغ مادر اشک بارند سوی حسین این جان نثاران ره سپارند یا هم نوا گردند با ایتام زهرا قربان زهرا... @mahman11
آقا جواد یه اخلاقی داشت که از روح بزرگش نشأت می گرفت. جاهایی که باهاش بودم گه گاه می دیدم کسی دست نیاز به سمتش دراز می کنه، دست خالی بر نمی گشت. یک بار در بازار کربلا غذا خوردیم که شخصی آمد و گفت: من گشنه هستم او همه ی آنچه برای خودمان سفارش داده بود بدون کاستی برایش سفارش داد. بهش گفتم: آخه تو از کجا میدونی یارو فیلم بازی نمی کنه؟ گفت: من به فیلمش کاری ندارم، مگه وقتی ما از خدا چیزی می خواهیم او نگاه می کنه که ما لیاقتش را داریم یا نه؟ خدا کریمه و به کرمش می بخشه نه لیاقت ما. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@mahman11
🕸🕷🦋🕸🕷🦋🕸🕷 کنارپسر بچه نشستم وگفتم:چی شده عزیزم؟چرا گریه میکنی؟اسمت چیه عزیزم؟؟ پسرک:ف ف فیصل هستم....خرگوشم رامیخوام,مادرم رامیخوام... بغلش کردم وگفتم:خوب گریه نکن الان باهم میگردیم وخرگوش ومادرت راباهم پیدا میکنیم. فیصل کوچک انگار که من معجزه گر قهاری هستم ,محکم گردنم راچسپید وگفت:باشه گریه نمیکنم حالا بریم پیداشون کنیم من:خوب حالا بگو خونه تان کدوم طرفه؟ فیصل:نمیدونم.... من:خوب بگو از کدوم طرف اومدی؟ فیصل قسمت بالای خیابان را نشان داد وما حرکت کردیم. هرکوچه ای که رد میشدیم ,میبردمش سرکوچه وخوب همه جا رانشانش میدادم ومیگفتم :هیچ کدام خونه شما نیست؟؟ وهمه اش جواب فیصل نه ...بود. کم کم سروکله ماشینها ومغازه دارها هم پیدا میشد ومن مجبور میشدم بااحتیاط بیشتری حرکت کنم,همینجور که میرفتم گردن فیصل روی شانه ام افتاد ,متوجه شدم بچه خواب افتاده. حیران وسرگردان ماندم که چه کنم که ناگهان یک تویوتای دوکابین که پشتش یک تیر بار بود جلوی من به شدددت ترمز کرد...فهمیدم ماشین مجاهدان داعشی هست. رنگ از رخم پرید ومحکم فیصل راچسپیدم.. که ناگهان راننده تویوتا... ادامه دارد.... @mahman11
4.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹در بین اون دیوار و در زهرا صدا میزد پدر.. زهرای زهرای من .. دنبال حیدر میدوید.. @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍁بســــــــــم الله الرحــمن الرحیـــــــم🍁
🌼سلام‌امام‌زمانم‌مولای‌من سیدی‌صاحب‌الزمان مےنویسم ز تو ڪہ دار و ندارم شده‌ای بی‌قرارٺ شدم و صبر و قرارم شده‌ای من ڪہ بی‌تاب توأم اۍ همہ تاب وتبم تو همہ دلخوشے لیل و نهارم شده‌ای @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹رفتی و دل رُبودی یک شهر مبتلا را تا کی کنیم بی تو ، صبری که نیست ما را ... @mahman11