eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
10.2هزار دنبال‌کننده
19.6هزار عکس
7.2هزار ویدیو
235 فایل
http://eitaa.com/joinchat/235732993Ccf74aef49e گروه مرتبط با کانال http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 بالاتر از نگاه منے آه "ماه مـــن " دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ اے شہید ... ڪاش باتو همراه شوم دمے ...لحظہ اے «کپی آزاد» @mobham_027
مشاهده در ایتا
دانلود
و می‌خواهم ‌بدانم‌ تا کجا می‌توانم نگاهتان ‌را ببینم‌ و باز #گناه ‌کنم...!؟ نگاهتان را ببینم و یادم‌ برود، علَم ‌#عشق ‌را، سپرده ‌بودید دست ‌من...
رفتنِ شما تلنگری‌ست بر پیکره‌ی بی‌جانِ ما! که می‌شود کربلایی زیست در هر زمان و مکان...
🌷 واژهٔ انتظار در جبهه ها معنا شد... دلشان ، برای استجابتِ نوای " اَللّـهُمَّ اَرِنیِ الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ " پر می‌زد... #دفاع_مقدس #روزتون_شهـدایـی #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#رهبرم بهار 81 سالگی‌ات #مبارک! ❤️عاشقانه ترین ترین پُستم👆💐👆 ✨او تولد یافت جانبازی کند ✨میهنم ایران سرافرازی کند ✨او تولد یافت تا رهبر شود ✨ما همه عشّاق،او دلبر شود ✨او تولد یافت گردد نور عین ✨برترین آقا پس از پیر خمین ✨ما همه عمّار،او باشد ولی ❤️جان ما قربان تو،سیدعلی❤️ 🔸بنا به تایید دفتر حفظ و نشر آثار امام سید علی حسینی خامنه ای ایشان در ٢٩ فروردین ماه سال ۱۳۱۸ شمسی برابر با ۱۳۵۸ قمری در مشهد مقدس چشم به جهان گشودند. (۲۴ تیرماه تاریخ شناسنامه ای تولد ایشان است.)
از شیطان پرسیدند: ⚜گمراه کردن شیعیان چه سودی برای تو دارد⁉️ گفت: ⚜امام اینها که بیاید روزگار ما سیاه خواهد شد....اینها که گناه میکنند امامشان دیر تر می آید... 🌸فرج مولا گناه نکنیم ما هنوز منتظریم...
💠ماجرای شهید چمران و رضا لوتی‼️💠 خرید و فروش مواد می کرد و دعواهایش هم دعوای خونین بود. یک روز که به سمت کوه سنگی میرفت برای دعوا و غذا خوردن ، متوجه ماشینی شد که در تعقیبش بود . نگاهی به ماشین کرد.... لوگوی 🚔 ماشین "ستاد جنگ های نامنظم" بود و راننده اش🌹 شهید چمران🌹 شهید چمران پیاده شد و دست ایشان را گرفت و به او گفت: +"فکر کردی خیلی مردی؟" - بروبچ که اینطور میگن... +اگر مردی بیا بریم جبهه... به غیرتش برخورد و بعد از اندکی مکث قبول کرد و با🌹 شهید چمران🌹 به جبهه رفت. ☀️چندروزی گذشت☀️ شهید تو اتاق نشسته بود ، که یکدفعه متوجه صدای دعوا شد. با دست بند، رضا لوتی رو آوردن تو اتاق ⛺️ و به زمین انداختنش و گفتند: -حاجی این کیه آوردید جبهه؟ رضا شروع کرد به فحش دادن..... و فهمید که🌹 شهید چمران 🌹 توجهی نمی کند. یکدفعه داد زد : "کچل با توام...!!! " یکدفعه شهید با مهربانی سرش را بالا آورد و گفت : "چی شده عزیزم؟ چیه آقا رضا؟ چه اتفاقی افتاده ؟ " ماجرا این بود که رضا برای خرید سیگار به سمت بیرون میرفته که یک پاکت بخره و برگرده که با دژبان دعواش شده. ماجرا رو که متوجه شد شهید گفت: " آقا رضا چی میکشی؟ برید براش بخرید ، بیارید " 💠شهید با رضا در سنگر تنها شدند.... که رضا گفت : " میشه دوتا فحش بهم بدی؟ کشیده ای چیزی... شهید گفت: "چرا ؟" -من یه عمر به هرکی بدی کردم ، بهم بدی کرده... تاحالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه... +"اشتباه فکر میکنی...یکی اون بالاست ، هرچی بهش بدی می کنم ، نه تنها بدی نمیکنه بلکه با خوبی بهم جواب میده... هی آبرو بهم میده...توهم یکیو داشتی که هی بهش بدی می کردی بهت خوبی میکرده... بذار یکی بهم فحش بده و بگم بله عزیزم...یکم مثل اون شم !" رضا جا خورد، رفت تو سنگر نشست... زار زار گریه کرد ، اذان شد رضا اولین نماز عمرش بود رفت وضو گرفت ، سرنماز موقع قنوت صدا گریش بلند شده بود در اواسط نماز صدای سوت خمپاره اومد... صدای افتادن یکی روی زمین شنیده شد... آقا رضا رو خدا واسه خودش جداکرد... فقط چند لحظه بعد از توبه کردنش. ✅ با یک توبه واقعی و نماز واقعی به خدا رسید ✅
خودش لب هایش ترک خورده بود. خشک خشک بود دهنش. قمقمه آب را گرفته بود بغل دنبال تشنه ها می گشت... شهید حسین خرازے 🌼🌺
نفهمیدم چگونه کی کجا دل برده ای از من... بنازم نازِ شصت ات را که الحق مرحبا داری... شبتون شهدایی 🌺🌺
☀️ گفتی چه دلگشاست افق در طلوع صبح گفتم که چهره ی تو از آن دلگشاتر است گفتی که با صفاتر از این نوبهار چیست؟ گفتم جمال دوست، بسی با صفاتر است صبح اولین روز هفته بخیر و سلامتی و سعادت روزتون سرشار از امید و نشاط 🌻🍃🌻 الهی به امید تو
♥️🍃 #دلـخـون_زمـان_عج💔 گر به دادم نرسی می روم از دست، بیـا نامت آرامش این قلب گرفتار من است... #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🙏❤️
به نام آنکه تو را داده است نام #حسن درود #احسن_الارباب من سلام #حسن #سلام بر برکات سپید سایه‌ی تو که نور داده به خورشید مستدام #حسن... #جاااانم_حسن
میخواهم دلم را به کبوتری بسپارم که هر صبح و شب خاک آستانت را بوسه می زند و عاشقانه گرد حرم بلند مرتبه ات طواف می کند روزهای دلتنگی😔 سلام اقاجان #یاامام_رضا
شهید محمدهادی ذوالفقاری : ✅من مطمئن هستم اگر به نامحرم نگاه کنی #راه_شهادت بسته می‌شود.چشم گنهکار لایق #شهادت نیست.
❣اگرخواستےزندگےکنی، باید منتظر مرگ باشی! ولےاگر عاشق شدی دوان دوان سمتِ فداشدن در راهِ معشوق میروی! این خاصیت کسانےاست ڪه در فکرِ جاودانہ شدن هستند. 🌹 #شهیدسیدمجتبی_علمدار
🔸برای شهید شدن .. هنر لازم استــ ! هنر بہ ← خدا رسیدن.. هنر ڪشتن ← نَفس.. هنر ← تَهذیبــ .. ◈ تا هنرمند نشویم.. ◈ شهيد نمے شویم... «شهیدانه زندگی کنیم تا شهید شویم»
🌷 ای چشمه‌ی زُلال الهی ظهور کن ! ما تشنه‌ایم ، تشنه لبِ کوثر شما ... اللهم عجل لولیک الفرج واجعلنا من انصاره و اعوانه #دفاع_مقدس #صبحتون_شهدایی 🌷
به #دنیا که نچسبیدی، #دشمن را کوچک می‌بینی... #شهید_مصطفی_چمران
مادرت جوری دلتنگ است؛ که حتی به تکه استخوان‌هایت نیز راضی‌ست...#برگرد #یک_تو_در_قلب_من_جامانده💔 مادران صبور شهدا
عاشق اگر شدم ، اثر چشمهای ٺوسٺــــ اصلا" ٺمام ، زیر سر چشمهای ٺوسٺــــ دلهای سنگ را بہ نگاهی طلا کنی این کیمیا گری هنر چشمهای ٺوسٺــــ عاشقتم آقای غریبم❤️ شبتون مهدوی
امروز آرزو دارم عشق باشد و سلامتی و امضای خدا پای آرزوهایتان... 🌹 الهی به امید تو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مَهدی فاطمه اِی سَیدصاحبْ حَسَنات هَدیه ای برتونداریم، به غیرازصَلَوات اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍ وَّ آلِ مُحَمَّدٍ وَّ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
یـا امام رضا (ع) 🍃🌺پاسخ ایڹ خواهشم در بند امضاے شماست 🍃🌺الغرض یڪ حرف دارم باتو آن هم ڪربلاست.. أللهم أرزقـنا کربلا #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
‍ ♥ ️بِسم رَب الشُهدا وَ الصِدیقین ♥ ️ محمد علی وصیت کرده بود : "وقتی که پیکرش را برای طواف به حرم میبرند مدت بیشتری پای  نگه دارند". به خدام که گفتیم قبول نکردند و گفتند : حرم شلوغه و پیکر ایشون همانطور که با بقیه شهدا وارد میشه همراه بقیه هم خارج میشه . آن روز حدود سی تا چهل شهید را کنار ضریح قرار داده بودند . مراسم نوحه خوانی هم برگزار شد و بعد شهدا رو طواف دادند . اما وقتی نوبت محمدعلی شد متوجه ریختن قطره های خون از پایین پیکر شدیم و خدام را خبر کردیم . به خاطر اینکه آب خون روی فرش ها میریخت از تکون دادن پیکر خودداری کردند . حدود بیست و پنج دقیقه طول کشید تا پیکر را توی دو لایه پلاستیکی قرار دادند و دیگه خونی ازش نریخت . به خاطر اتفاقی که افتاد محمدعلی نیم ساعت بیشتر از بقیه کنار ضریح بود و به خواسته اش که توی وصیتنامه اش گفته بود رسید .
خاطره ای از شهید رجایی فر 🌸شب آخر موقع خداحافظے متوجہ شدند ڪہ مادر خواب است بہ جاے بیدار ڪردن مادر و خداحافظے شروع به #بوسیدن #ڪف #پاےمـادر ڪرد و بہ پدر خودشان گفت : سلام مرا بہ مادرم برسانید🌸