eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
10.1هزار دنبال‌کننده
19.4هزار عکس
7.2هزار ویدیو
235 فایل
http://eitaa.com/joinchat/235732993Ccf74aef49e گروه مرتبط با کانال http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 بالاتر از نگاه منے آه "ماه مـــن " دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ اے شہید ... ڪاش باتو همراه شوم دمے ...لحظہ اے «کپی آزاد» @mobham_027
مشاهده در ایتا
دانلود
| چرا عمل نمیکنیم؟! قسمتی از فرمایشات مقام معظم رهبری در خصوص ازدواج آسان @mahman11
هشدار پلیس فتا به نات کوین بازها رئیس مرکز پلیس فتا: 🔹امروز ۳۸۳ نفر در سطح کشور شکایاتی علیه برنامه تلگرام داشتند که با انجام بازی بیت کوین کل حساب‌های بانکی آنها تخلیه مالی شده است. 🔹کاربران با نصب اپلیکیشن تلگرام بر روی تلفن همراه خود؛ دسترسی به کل اطلاعات می‌دهند و این امر باعث می‌شود کاربر با هک حساب مواجه شود. 🔹پلیس فتا هیچ مسئولیتی در قبال برنامه‌های فیلتر شده در سطح کشور را ندارد و نصب و فعالیت هر نوع از این برنامه‌ها در کشور ایران ممنوع و تبعات آن بر عهده کاربر است. ❌ همستر بازها دقت کنن قم از نگاه قمی نو @qomi_no
🌼🍃 بخندید که بهترین ها در انتظارتان است به آرامش ابد رسیدید 🌼🍃 از خوشی های کوتاه دنیا چشم پوشیدید و به فوز عظیم رسیدید... 🕊🌱 @mahman11
🕊| حتےاگرخستہ‌اۍیاحوصلہ‌ندارۍ؛ ‏نمازهایت‌راعاشقانه‌بخوان..! تڪرارهیچ‌چیز‌جزنمازدر‌ این‌دنیاقشنگ‌نیست🍃 . .• @mahman11
به خدا که بهشت را نه به خاطر نعمت‌هایش بلکه به خاطر همنشینی با "اباعبدالله(علیه‌السلام)" می‌خواهیم❤️‍🩹 @mahman11
جواب پرسش احوال ماست این جمله: ‏بـه لطف حرز جواد الائمه محفوظیم..🖤 @mahman11
لاحول ولا قوه الا باالله ...♥️ شبتون شهدایی @mahman11
🌹بســــــــــم الله الرحــمن الرحیـــــــم🌹
نَشَـوَدصُبـح‌اَگَـرعَـرض‌ِاِرـٰادَت‌نَڪُنَم . . نـٰام‌ِزیبـٰاےِتـورـٰاصُبـح‌تِـلآوَت‌نَڪُنَم!(:❤️‍🩹' السَّلامُ‌عَلَيْكَ‌يَاحُجَّة‌اللّٰهِ‌فِى‌أَرْضِهِ✨🕊 صبحتون امام زمانی @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‹ مَن کُنتُ مَولاهُ فَهذا علیٌ مَولاه › یعنی: ولایت علی نه علی را دوست داشتن است! که فقط علی را دوست داشتن است. -استاد‌علی‌صفایی‌حائری‌ 💚 @mahman11
خدایا‌... توی‌ این‌ بخر‌ بخر‌ روزگار خودت‌ ما رو‌‌ هم‌‌ عاقبت‌ بخیر‌ کن‌؛ @mahman11
جوانےعکسِ‌خودش‌رانزدِ‌ حضرت‌ِامام﴿ره﴾ فرستادوگفت؛آقاجان! یک‌نصیحتےبراۍِدنیاوآخرت‌ بھ‌من‌کنیدتابرایم‌كافےباشد حضرت‌امام﴿ره﴾نوشتن: « اِنّا‌لِلّھ‌و‌اِنّااِلیھ‌راجعون » مامال‌ِخدائیم؛آدم‌مالِ‌کسےرا صرفِ‌دیگری‌نمیکند:)❤️ @mahman11
~🕊 🌴✨ 🍁خوش اخلاق ترین فرد قرارگاه بود، پیگیر دعاها ندبه، توسل، زیارت عاشورا بود.. متواضع تر از اونی که فکر میکنیم از بسیجی ها ساده نظر خواهی میکرد واسه سرکشی که میومد اولین جایی که میرف پیش نگهبانا بود با آون لبخند زیبایی که داشت همه رو جذب خودش میکرد.. 🍁همین که دور هم جمع میشدیم میگف یالله بساط روضه رو پهن کنید.. هنگام درگیری درصف اول بود، جزء فرماندهان عالی رتبه بود و هنگام نماز آرام و خاضع بود که شیفته نگاهای بعد نمازش بودم.. 🍁نیروی ساده که اسم حاج مسلم رو میشناخت میومد پیشش طوری تحویلش میگرفت آدم احساس میکرد چند ساله با اون رفیقه.. ✍🏻به روایت همرزم ♥️🕊 @mahman11
📌آبروی خدا....! بعد از افطار مختصر؛ به آقا گفتم دیگر هیچ چیزی برای سحر و افطار نداریم. حتی نان خشک. ️فقط لبخندی زد. این مطلب را چند بار تا وقت استراحت شبانه آقا تکرار کردم. وقت سحر هم آقا برخاست آبی نوشید و گفتم دیدید سحری چیزی نبود؛ افطار هم چیزی نداریم. باز آقا لبخندی زد. بعد از نماز صبح گفتم. بعد از نماز ظهر هم گفتم. تا غروب مرتب سر و صدا کردم که هیچی نداریمااااا. اذان مغرب را گفتند. آقا نماز مغرب را خواند و بعد فرمودند: امشب سفره افطار نداریم؟ گفتم پس از دیشب تا حالا چه عرض می‌کنم؛ نداریم، نیست... آقا لبخند تلخی زد و فرمود یعنی آب هم در لوله‌های آشپزخانه نیست؟ خندیدم و گفتم : صد البته که هست. رفتم و با عصبانیت سفره‌ای انداختم و بشقاب و قاشق آوردم. پارچ آب را هم گذاشتم جلوی آقا. هنوز لیوان پر نکرده بود. صدای در آمد. طبقه پایین پسر عموی آقا که مراقب ایشان بود رفت سمت در، آمد گفت: حدود ده نفری از قم هستند. آقا فرمود تعارف کن بیایند بالا. همه آمدند. سلام و تحیت و نشستند. آقا فرمود: خانم چیزی بیاورید آقایان روزه خود را باز کنند. من هم گفتم بله آب در لوله‌ها به اندازه کافی هست. رفتم و آوردم. آقا لبخند تلخی زد و به مهمانان تعارف کرد تا روزه خود را باز کنند. در همین هنگام باز صدای در آمد. به آقا یوسف همان پسر عموی آقا گفتم: برو در را باز کن این دفعه حتما از مشهدند. الحمدلله آب در لوله ها هست،فراوان... مرحوم نواب چیزی نگفت. یوسف رفت در را باز کند. وقتی برگشت دیدم با چند قابلمه پر از غذا آمد. گفتم اینا چیه؟ گفت: همسایه بغلی بود؛ ظاهرا امشب افطاری داشته و به علتی مهمانی آنان بهم خورده. گفت بگویم هر چی فکر کردند این همه غذای پخته را چه کنند؛ خانمش گفته چه کسی بهتر از اولاد زهرای مرضیه سلام الله علیها. گفته بدهند خدمت آقا سید که ظاهرا مهمان هم زیاد دارد. آقا یک نگاه به من کرد. خندید و رفت. و من شرمنده و شرمسار؛ غذاها را کشیدم و به مهمانان دادم. کارشان که تمام شد، رفتند. آقا به من فرمود، دو نکته: اول این که یک شب سحر و افطار بنا به حکمتی تاخیر شد، چقدر سر و صدا کردی؟ دوم وقتی هم نعمت رسید چقدر سکوت کردی؛ از آن سر و صدا خبری نیست؟ بعد فرمود: مشکل خیلی‌ها  همینه. نه سکوت شون از سر انصافه، نه سر و صداشون. وقتِ نداشتن، جیغ می زنند. وقتِ داشتن، بخل و غفلت. 📚 جام عقیق 👈 حالا شده حکایت ما. یک عمر بر سر سفره خدا نشسته ایم، کافیست یک مرتبه کمی تاخیر شود، سر و صدایمان بلند می شود. کاش همان شأنی که برای مردم قائل هستیم، برای خدا هم قائل بودیم و آبرو ریزی نمی کردیم. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ @mahman11
باور کنید هرکس‌ به‌ جایی‌ رسید از مبارزه‌ با نفس‌ رسید... @mahman11
بعد از شهادت، پیکرش چهار شبانه‌روز بر روی تپه باقی ماند و با وجود همراه داشتن مقداری ادوات شامل دو بی‌سیم، یک تبلت و موبایل و نزدیک بودن به سنگر تکفیری‌ها به حکم الهی از دید دشمن مخفی ماند. همرزمانش از دستیابی تکفیری‌ها به پیکرش و لو رفتن اطلاعات بیمناک بودند روز ۲۳ بهمن هم‌رزمانش توانستند طی عملیاتی پیکر مطهرش را برگردانند. هنگام پیدا کردن پیکرش متوجه می‌شوند که عطر خوشایندی از آن استشمام می‌شود. این خیلی عجیب نبود چون دائم الوضو بود. 🕊🌱 @mahman11
• • • • خبر دهید به دشمن ادامه خواهد یافت تا صبح ظهور...♥️ . :: @mahman11
🌷شبتــــون شهـــــدایی🌷 🙏امیدواریم شبتون به آرامش خواب شهدامون آرام باشد... شبتون شهدایی @mahman11
🌹بســــــــــم الله الرحــمن الرحیـــــــم🌹
﷽🕊🌹 🌹🕊﷽ 🌎 می آیی از تمامِ جهان مهربانترین ☁ روزی به ربنای زمین، آسمانترین ☀ رخ می‌دهی میانِ تپش‌های روز ها 🌼 ای اتفاقِ خوبِ من ای ناگهان ترین 🤲💚 🌼 🍃 💐 تا نیایی گره از کار بشر وا نشود درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود 💐 🌺🌷🌹 🌷 اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج 🌷 @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔مدتی در جزیره مینو مستقر بودیم. شهید علی آقا ماهانی کنار نهر، کلاس درس قرآن گذاشته بود. قرار شد ما هم بعد از رساندن اسلحه و مهمات به اروند، خودمان را به جمع برسانیم. وقتی برگشتیم آخر کلاس بود و بچه‌ها مشغول هندوانه خوردن؛ گفتیم: این هندوانه از کجا؟ گفتند: بعد از درس، علی آقا گفت: دلتان چه می‌خواهد؟ هرکس چیزی گفت. علی آقا گفت: هندوانه باشد خوب است. داشتیم می خندیدیم که نگاهمان به آب افتاد. هندوانه ای ده کیلویی روی آب روان بود. اول فکر کردیم پوست هندوانه است، وقتی گرفتیمش هندوانه‌ای سالم بود و همه از آن خوردند. تنها کسی که از دیدن آن خوشحال نشد، خود علی آقا بود. نمی‌خواست بچه‌ها به چشم عارف نگاهش کنند. 📚کتاب رندان جرعه نوش؛ خاطرات حمید شفیعی، صفحه ۶۱ و ۶۲ @mahman11
............................﷽...................................... اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا