eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
10.4هزار دنبال‌کننده
19.9هزار عکس
7.3هزار ویدیو
235 فایل
http://eitaa.com/joinchat/235732993Ccf74aef49e گروه مرتبط با کانال http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 بالاتر از نگاه منے آه "ماه مـــن " دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ اے شہید ... ڪاش باتو همراه شوم دمے ...لحظہ اے «کپی آزاد» @mobham_027
مشاهده در ایتا
دانلود
۵۸.mp3
8.36M
[تلاوت صفحه پنجاه و هشتم قرآن کریم به همراه ترجمه] @mahman11
یا مهــدی ادرکنی؛ تــو می‌آیی ، شهیدان نیز با تو می‌آیند .. و آوینی روایت می‌کند  فتح نهایی را . . . 🌸اللهم عجل لولیک الفرج🌸 صبحتون مهدوی و شهدایی ❤️‍🩹 @mahman11
Γ•🌻 حآل‌آدم‌خوب‌میشود‌از‌صاحب‌داشتن.. میشود‌وقت‌های‌بی‌ڪسی‌ بہ‌او‌پناه‌برد..وقت‌های‌درد‌بااو‌نجوا‌ڪرد.. امام‌پناه‌بنده‌هاست..هزاری‌هم‌ڪه مثل‌خورشید‌پشت‌ابر‌باشد . . خدارا‌برای‌داشتنش‌شڪر . .(:♥️ @mahman11
⚫️ ③① 🖤شهید مدافع‌حرم ▪️مادر شهید نقل می‌کند: حسین‌آقا خادم و عاشقِ مسجد بود و تمام وقت‌های آزادش را در آنجا می‌گذراند. نزدیک ایّام محرّم که می‌شدیم، برای رفتن به مسجد بال درمی‌آورد؛ مسجد را آماده‌ی ایّام عزا می‌کرد؛ در و دیوار آنجا را سیاه‌پوش، آبدارخانه را تمیز و وسایل پذیرایی را مهیّا می‌کرد. ▪️هیچ‌وقت نمی‌گذاشت بزرگترها به آبدارخانه بیایند و ظرف بشویند. یکی از آقایان می‌گفت: «وقتی چای خوردم، دیگه همه ظرف‌ها جمع شده بود، استکانم رو برداشتم و رفتم آبدارخانه تا بشویم ولی حسین آقا اومد، من رو بغل کرد، کنار کشید و گفت "تا ما هستیم، شما نباید این کار رو بکنید".» ▪️شهید مشتاقی به بزرگترها احترام می‌گذاشت و به کوچکترها محبت می‌کرد. مسجدی‌ها می‌گفتند که هر چندبار که درخواست چای می‌دادیم، حسین آقا با رویِ خوش برای ما می‌آورد. خانم‌ها به من می‌گویند: «ما انگار هنوز حسین آقا را می‌بینیم که در یک دستش، سینی استکان‌ها و در دست دیگرش، کتری است و از آبدارخانه بیرون می‌آید تا از ما پذیرایی کند.» @mahman11
روسری و مانتوی زینب پر از خاک بود و صورتش سرخ شده بود؛ مادر با تعجب پرسید: چیزی شده زینب جون؟ چرا اینقدر نامرتبی؟ زینب چیزی نگفت. خواهرش بغض کرده بود گفت: او حسابی بحث کرد و بعد با زینب درگیر شد. مادر با تعجب پرسید: کی؟ شهلا گفت: نمیدونم، فقط بین حرفاش از کمونیست و مجاهدین خلق دفاع میکرد و به امام خمینی توهین میکرد. مادر دلش آشوب شد و سرش گیج رفت... اسم زینب وارد لیست سیاه منافقین شده بود... 🥲 🕊🌱 @mahman11
~🕊 🌿امشب کمتر شوخی کنید، شهادتم نزدیکه.. همرزم شهید گفت: کنار هم نشسته بودیم که جواد گفت «بچه‌ها امشب کمتر شوخی کنید»، به خنده گفتیم «نکنه داری شهید میشی؟!»، گفت «آره نزدیکه». ♥️🕊 @mahman11
~🕊 🔰 ✅سید در خیلی فعال بود. تلاش می‌کرد تا همه گونه دانش‌آموزی را جذب نماید. حتی آنها که ظاهر درستی نداشتند. ❇️می‌گفت: اینها به این دلیل دچار انحراف شدند که شیرینی را نچشیده‌اند. لذا سعی می‌کرد حتی با کسانی که امیدی به آنها نبود شود و از این طریق آنها را جذب و هدایت کند. 🌷 @mahman11
هر وقت پیش ما به مادرش زنگ می‌زد می‌گفت: سلام مامان جان ... بچه ها مسخره می‌کردند می‌گفتند چقدر بچه ننه‌ای!! این حرف ها مال بچه سوسول ها است نه شما! می‌گفت من کوچیکشم! نوکرشم! احترامش برام واجبه. خادم الشهدا هم که می‌شد، روزی چند بار تلفنی با مادرش حرف می‌زد. همیشه می‌گفت: مامان جون دعا کن ما اینجا موفق باشیم. @mahman11
من اجازه نمی‌دادم شهید خیزاب زمانے ڪه محاسن خود را اصلاح می‌ڪنند آن را دور بریزند و نگه می‌داشتم تا در آب روانے بریزم، چند بارے قبل از شهادتشان فرصت نشده بود که برویم و محاسنشان را دور بریزیم محمدمهدے این مسئله را می‌دانست ، یک روز ڪه با گریه از من اصرار ڪرد آن‌ ها به پسرمان دادم ڪه ببیند و به محض دیدنشان گریه‌اش شدت گرفت و ساعت‌ ها روے آن‌ها خوابید تازه آن لحظه من روضه حضرت رقیه(س) را درک ڪردم ڪه لحظه‌اے ڪه ایشان طلب پدر ڪرد سر پدر را برایش بردند.💔🥀 ♥️🌱 @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حاج‌قاسم‌گفتہ‌بود . . خدایاثروتِ‌چشمـانم گوهرِاشك‌برحسین‌ِفاطمہ‌است:)! شبتون شهدایی @mahman11
🌹بســــــــــم الله الرحــمن الرحیـــــــم🌹
❤🌹 ❤ عشق یعنی هر زمان یادش کنم بی اختیار قطره یِ اشکی فرو ریزد از این چشمانِ تار 🥀🍃 ❤ عشق یعنی لک زده قلبم به دیدارش ولی تا به کِی باشم نمیدانم چُنین چشم انتظار 🌼🍃 🤲 🌼 ✋سلام بر قطب عالم امکان 🌼🍃 🥀 ماجرای کربلا، شرح بلای زینب است عصر عاشورا، شروع کربلای زینب است 🥀 ◾▪◾▪ 🍃 اَللّهُــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج 🍃 صبحتون امام زمانی @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۵۹.mp3
8.5M
[تلاوت صفحه پنجاه و نهم قرآن کریم به همراه ترجمه] @mahman11
✨|🕊 +شهادٺ‌یعنے؛ زندگےڪن،اما! فقط‌براےخدا..!🖐🏼 اگرشهادت‌میخواهید زندگےکنید فقط‌برای‌خدا.. ( :🌿 @mahman11
🌱|ماجرای شهید برونسی واحترام به سادات ✍|گروه فرهنگی جهان نيوز: علاقه خاصی، هم نسبت به حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) داشت، هم نسبت به سادات و فرزندان ایشان. عجیب هم احترام هر سیدی را نگه می داشت؛ یادم نمی آید توی سنگر، چادر، خانه یا جای دیگری با هم رفته باشیم و او زودتر از من وارد شده باشد. حتی سعی می کرد جلوتر از من قدم برندارد. یک بار با هم می خواستیم برویم جلسه. پشت در اتاق که رسیدیم، طبق معمول مرا فرستاد جلو و گفت: بفرما. تلگرام جهان نیوز نرفتم تو. به اش گفتم: اول شما برو. لبخندی زد و گفت: تو که میدونی من جلوتر از سید، جایی وارد نمی شم. به اعتراض گفتم: حاج آقا این جا دیگه خوبیت نداره که من اول برم! گفت :برای چی؟ گفتم: ناسلامتی شما فرمانده هستی، این جا هم که جبهه هست و بالاخره باید ابهت و پرستیژ فرماندهی حفظ بشه. مکثی کردم و زود ادامه دادم: این که من جلوتر برم، پرستیژ شمارو پایین می آره . خندید و گفت: اون پرستیژی که می خواد با بی احترامی به سادات باشه، می خوام اصلا‌ نباشه‌! ✨📚|خاطره ای از سید کاظم حسینی برگرفته از کتاب «خاک های نرم کوشک»؛ روایت هایی از زندگانی شهید برونسی @mahman11
دلم به عشق تو تا آسمان هشتم رفت نماز در حَرَمت « اهدنا » نمی خواهد ! @mahman11
🌑 آیت‌الله‌العظمی‌جوادی‌آملی : فرمود: ممکن نيست کسی اهل نماز شب باشد و زندگی او لنگ باشد.نه برای اينکه روزی او زياد بشود نماز شب بخواند،برای اينکه با معبودش مذاکره کند ، نماز شب بخواند ، خدا هم تأمين ميکند ... @mahman11
تا که لب گفت: سلامُ عَلَی اَلارباب،حُسین یک نفس رفت دلم . . تا خود بین الحرمین:)♥️ @mahman11
🩸 اجر «هزار شهید» مثل شهدای بدر! ☑️ امام باقر(ع): 🔸 اگر مردم می‌دانستند که در زیارت امام حسین(ع) چه فضیلتی هست، از شوق، جان می‌دادند و از شدت حسرت (از زیارت‌هایی که از دست داده‌اند) قالب تهی می‌کردند. ▫️ از حضرت پرسیدند: 🔹 مگر در این زیارت چه فضیلت‌هایی هست؟ ▫️ حضرت فرمود: 🔸 «کسی که با شوق به زیارت حسین(ع) برود، هزار حجِ قبول شده، و هزار عمرۀ مقبول، و اجر هزار شهید مثل شهدای بدر، و اجر هزار روزه‌‏دار، و ثواب هزار صدقه قبول شده، و ثواب آزاد کردن هزار بنده که در راه خدا آزاد شده باشند را برایش می‌نویسند. (🖋 یعنی زنده کردن یاد حسین(ع) از طریق رفتن به زیارت، اینقدر در نجات بشر اثر دارد) ⬅️ کامل الزیارات، صفحه ۱۴۳ 🏷 علیه السلام @mahman11
ماجرای این دو شهید همنام کنار هم از این قراره که سال ۵۹ محمود مراد اسکندری در جنگ تحمیلی عراق و ایران شهید میشه و ۷ سال بعد برادر زاده‌اش که همنام عموی شهیدش بود به دنیا میاد وسال ۹۴ در سوریه شهید مدافع حرم میشه... 🥲 🕊🌱 @mahman11