فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 حسن سرطلا، ماجرای شهادت خودش را برای فرمانده تعریف کرد
🔹️شهید حسن فاتحی معروف به حسن سرطلا، بیسمچی و غواص لشگر امام حسین(ع) که متولد نجف عراق است در شب عملیات نحوه شهادت خودش را برای فرمانده تعریف میکند و می گوید...
◇ ادامه این ماجرای زیبا را از زبان راوی فیلم گوش دهید.
#شهید_حسن_فاتحی
#حسن_سرطلا
#لشگر_امامحسین_علیهالسلام
| دیدن این فیلم توصیه می شود.
#مردان_بی_ادعا_
#دفاع_مقدس_
@mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️من دست یکایک شما بسیجیان را میبوسم و میدانم اگر مسئولین نظام اسلامی از شما غافل شوند به آتش دوزخ الهی خواهند سوخت ۶۷/۹/۲
@mahman11
🌹روی شانهی غیرت یاد جبههها مانده ست
مرگمان اگر دیدید پرچمی رها مانده ست
رفته اند اما نه! کوله بارشان باقیست
بر زمین نمیماند، شانههای ما مانده ست
#برای_ایران
#تا_آخر_ایستادهایم
@mahman11
#داستانهای کوتاه قرآنی
👈 سرگذشت اصحاب کهف و رقیم
آخرین قسمت 👇
آنها برای رفع ضعف و گرسنگی یک نفر را که همان تملیخا بود برای خرید آب و غذا به طرف شهر فرستادند.
تملیخا بعد از ورود به شهر دید که همه چیز تغییر کرده است و حتی لباس مردم و لهجه آنها نیز عوض شده است و نیز پرچمی را مشاهده کرد که روی آن نوشته شده بود :
🍃 لااله الا الله محمد رسول الله
او که حیران شده بود به یک نانوائی مراجعه کرد تا نانی بخرد.
تملیخا نام شهر را پرسید و نانوا جواب داد:
افسوس.
تملیخا اسم شاه را پرسید و نانوا جواب داد:
عبدالرحمن
سپس سکه ای به او داد تا نان بخرد،نانوا بعد از دیدن سکه فهمید که این سکه قدیمی است و به تملیخا گفت که تو گنجی پیدا کرده ای؟
جواب تملیخا منفی بود و توضیحات او نیز نانوا را قانع نکرد بنابراین او را به نزد شاه برد و ماجرا را برایش بازگو کرد.
پادشاه بعد از شنیدن ماجرا به تملیخا گفت که طبق گفته عیسی تو میتوانی خمس این گنج را بدهی و بروی اما تملیخا بازهم سر حرف اول خود ماند و در نتیجه مجبور شد کل ماجرا را برای شاه تعریف کند.
شاه برای اینکه یقین کند او راست میگوید از او سراغ خانه اش را گرفت و تملیخا شاه را به خانه اش برد و درب خانه را زد.
پیرمردی از خانه بیرون آمد وشاه به او گفت که این مرد ادعا میکند تملیخا است و صاحب این خانه است.
پیرمرد بعد از شنیدن ماجرا به پای تملیخا افتاد و گفت که به خدا قسم او جد من است و تمام ماجرا را برای شاه تعریف کرد.
شاه بعد از شنیدن ماجرا از اسب پیاده شد و تملیخا را در آغوش گرفت و سراغ بقیه دوستانش را گرفت.
آنها به اتفاق به طرف غار حرکت کردند و کمی جلوتر از بقیه تملیخا به طرف غار رفت تا دوستانش را از این ماجرا آگاه نماید تا باعث ترس و دلهره آنان نشود.
وقتیکه تملیخا وارد غار شد دوستانش به سبب اینکه او گرفتار دقیانوس نشده در آغوشش گرفتند،اما تملیخا به آنها گفت که دقیانوس سالها پیش مرده و ما 309 سال در این غار خوابیده بودیم و اکنون نیز شاه و مردم برای دیدن ما آمده اند.
دوستان به او گفتند :
آیا میخواهی ما را سبب فتنه و کشمکش جهانیان قرار دهی؟
آنها به اتفاق تصمیم گرفتند که از خدا بخواهند که مجددا روحشان را قبض نماید و خداوند نیز دعایشان را مستجاب کرد و درب غار نیز پوشیده شد.
زمانیکه شاه و همراهان به در غار رسیدند اثری از آنها ندیدند و در غار را پیدا نکردند اما به احترام آنها مسجدی در کنار غار تاسیس نمودند...
در ادامه داستان با حضرت موسی علیه السلام آشنا شد..
@mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹نماهنگ میدان رزم امروز
🌹 رهبر انقلاب: امروز میدان رزم، میدان رزمِ قدرت نرم است و قدرت نرم دشمن شبهه پراکنی است.....
@mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹بشارت بزرگ رهبر حکیم انقلاب.. به همه مسلمین جهان....
@mahman11
💔غروب پنجشنبه هست.
دلتنگیهای مادرانه..
🌷نسال الله منازل الشهداء
مادران شهدا غرس کنندگان نهال #شهید هستند...🌷
#مادران_شهدا_
#بر_دامن_پاک_مادر_شهیدان_صلوات_
@mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹یاران چه غریبانه رفتند ازین خانه..
هم سوخته شمع و هم سوخسته پروانه.
#مردان_بی_ادعا
#دفاع_مقدس
@mahman11