📌 رزمنده ای که هیچگاه خاک جبهه را ترک نکرد.
🔹 #سردار_شهید_حاج_حبیب_جنتمکان
متولد یکم فروردین ۱۳۴۰ در منطقه چنیبه سفلی اهواز در خانواده مذهبی به دنیا آمد.
◇ همیشه در راهپیمایی ها شرکت می کرد در زمان پیروزی انقلاب ۱۷ سال داشت، با تشکیل کمیته انقلاب اسلامی به عضویت این نهاد درآمد، ۱۹ ساله بود که جنگ شروع شد از شروع تا پایان جنگ در جبهه حضور داشتند.
◇ بیشتر عمر گرانبهای خود را در میدان های رزم مشغول به خدمت بودند و به قول همسرش باید پرسید: که حاج حبیب چند بار به خانه آمد نه این که پرسیده شود چند بار به جبهه رفتند؟! و همیشه در بین همکارانش معروف بود به «پیک جنگ» و خبر از جنگ می آورد.
◇ وی در عملیات های مختلفی شرکت داشتند. همچنین در تیپ امام حسن(ع) و در گردان امیرالمؤمنین(ع)، جعفرطیار(ع) و در بیشتر یگان خوزستان حضور داشتند.
◇ از راویان و جانبازان دفاع مقدس بود و همراه با کاروانهای راهیان نور به مناطق عملیاتی می رفتند. و بسیار تاکید داشتند که باید واقعیت های جنگ را به مردم بگوییم.
◇ در مجموع ۹ بار مجروح شدند و ۴۵ درصد جانبازی داشت، یک ریه و یک کلیه این شهید از کار افتاده بود و در مجموع کمر ایشان ترکش داشت و نمی توانست راحت بنشید.
◇ حاج حبیب، بعد از جنگ با وجود این که مجروح بود و جسم بیماری داشت هیچ وقت آرام و قرار نداشت و هرجا که لازم می دید حضورش موثر است به آنجا می شتافت و ایفای نقش می کرد.
◇ با شنیدن خبر حمله داعشیان سفاک به عراق در آنجا به صورت داوطلبانه حضور می یابد و با حضور در لشکری که زیر نظر عتبات بود تجربیات خود در دفاع مقدس را در دفاع از اسلام به کار می بندد.
◇ سرانجام وی در منطقه بیجی استان صلاح الدین عراق در حین انجام ماموریت در روز پنجشنبه ۲۷ فروردین سال ۹۴ با بمب و تله های انفجاری کنترل از راه دور گروهک داعش به شهادت رسیدند.
◇ پیکر مطهرش شب تا صبح در حرم حضرت عباس(ع) بود که به گفته مسئولین عتبات برای هیچ شهیدی این چنین سابقه ای به یاد ندارند.
◇ در بین الحرمین مردم عراق و زائران ایرانی تشیع باشکوهی برای ایشان برگزار کردند و سرانجام روز دوشنبه(۳۱ فروردین) پیکر مطهر این شهید بزرگوار در بهشت آباد اهواز در کنار همرزمان شهیدش به خاک سپرده شد.
#رزمنده_دیروز_مدافع_امروز
#شهید_حاج_حبیب_جنتمکان
@mahman11
🌹«آهــای بسـیجی !
خـوب گـوش کـن چـه می گـویـم؛
من می خواهم به تو پیشنهاد یک معامله ای بدهم که در این معامله، سرت کلاه برود!
منِ دستغیب، حاضرم یکجا، ثواب هفتـاد سال نمازهای واجب و نوافـل و روزه هـا و تهجدها و شب زنده داری هایم را بدهم به تـو !
و در عـوض، ثواب آن دو رکعت نمـازی
را که تو در میدان جنـگ، بدون وضـو، پشت به قبـله، با لباس خـونی و بدن نجـس خوانده ای، از تـو بگیـرم؛
آیـا تـو حـاضر به چنـین معـامله ای هستی؟!»
🌹 شهـید محـراب آیت الله سید عبدالحسین دسـتغیب
@mahman11
🌹به یاد سردار بیسر عملیات کربلای۵
پدرش روایت میکند: نصف شب از صدای ناله نماز شبش از خواب بیدار شدم. میان گریههایش
میگفت:خدایا اگر شهادت را نصیبم کردی،
می خواهم مثل امام حسین (ع) بی سر
و مثل حضرت عباس(ع) بیدست باشم.
وقتی پیکرش را آوردند نه سر داشت و نه یک دست
گویا آن شب خدا میشنیدش...!!
#شهید_سردار_ماشاالله_رشیدی
#فرمانده_گردان_سیدالشهداء
#لشکر۴۱_ثارالله
@mahman11
🌹به یاد شهدای گمنام بروجرد پاسدار سلحشور سپاه اسلام
بسیجی باصفا و مخلص #شهیدمحمدارجمندی -عضو گردان زرهی الحدید
🌹حقیقت دین اسلام در شریعت ظهور یافته است ، اما کدام شریعت؟ نماز و روزه و زکات و حج و انفاق و امر به معروف و نهی از منکر می توانند مبدل به صورت هایی شوند که درونشان اضداد خویش را پنهان کرده باشند، چنان که حج اگر به قصد چرخیدن بر گرد خانه سنگی انجام شود بت پرستی است و یا رجم شیطان هنگامی تحقق خواهد یافت که به فرمایش آن مظهر روح اللهی بشر، رجم شیاطین واقعی که آمریکا و اعوانش را نیز شامل میشود وقوع پیدا کند. خوارج نیز با انتساب به ظاهر شریعت شمشیر بر فرق سر باطن شریعت _ که مولا علی باشد _ کوبیدند. پس ولایت باطن شریعت است و اسلام آوردگان باید میزان را در تبعیت از ولایت بجویند، نه طول رکوع و سجود و زخم پیشانی، که خوارج نیز این همه را داشتند.( 🌹#شهیدآوینی)
@mahman11
🌹زمان، ۲۲ تیرماه سال ۱۳۶۱ است...
🌹مردهایی در تصویرند، همگی با سربند قرمزِ «نصر من الله و فتح قریب» دو نفرِ پشتی کنجکاوند! تا حدی که زل زدهاند به دوربین، اما نوجوان کنارشان، نگاه به نقطهای دیگر دارد مظاهری (همان اسمی که روی لباسش نوشته شده) باید تویِ کوچهها و پسکوچهها درحال بازی باشد، چه چیـزی او را به دارخوین کشانـده ..!! جز جنگیدن برایِ وطن؟
اینجا بارها توسط دشمن
مورد حمله هوایی قرار گرفت...
عکاس: محمدرضا شرفالدین
#نوجوانان
#دفاع_مقدس
#جنگ_به_روایت_تصویر
@mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 به نظر من این کلیپ استثنایی ترین برش از مستند «روایت فتح» است که روح مکتبی و عاشورایی جمهوری اسلامی را نشان می دهد!
♦️شهید آوینی: «آیا هنوز هم کسی مانده است که نداند جمهوری اسلامی نه بر رای مردم، که فراتر از آن، بر قلب مردم بنا شده است!؟»
@mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠درس خستگی ناپذیری از شهید حسن باقری
#شهید_حسن_باقری🌷
@mahman11
🌹#چهل_سال_قبل پیکری که در #منطقه_فکه بر جای ماند....
🌷بسیجی شهید #محسن_فلکی
شهادت عملیات والفجر 1
جمعه 26 فروردین 1362
🔰 محسن از پایگاه یاسر اعزام شد
با پسر خاله اش شهید احمد کیایی در گردان خیبر لشگر27 و گروهان خندق برای عملیات سازماندهی شد. و گردان در محور ابوغریب برای تصرف ارتفاع 147 به دشمن یورش برد و روز جمعه 26 فروردین بر اثر اصابت ترکش خمپاره دشمن به سر و بدنش از روی ارتفاع 147 به معراج رفت و پیکر مطهرش در معرکه نبرد بر جای ماند...
امکان تخلیه پیکرش مطهرش به پشت جبهه نبود و هنگام عقب آمدن #این_تصویر از پیکر مطهرش به ثبت رسید و بعد از #چهل_سال محسن فلکی میهمان ارتفاع 147 ابوغریب است. #شهید_محسن_فلکی به وقت شهادت 16 ساله بود ....
🌷روحش شاد و هم اغوشی با ملائک نوش جانش باد.
@mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 نوحه حماسی نوستالژی حاج صادق آهنگران
🌴 فضای جبهه حق شورشی افکنده برجانم
@mahman11
داستان«ماه آفتاب سوخته»
#قسمت_پایانی🎬:
یک سال از واقعهٔ جگر سوز کربلا می گذشت و محرم بود و یک روز دیگر به عاشورا مانده بود، ارادتمندان و شیعیان اهل بیت خود را از راه دور و نزدیک به مدینه میرساندند و خدمت امام میرسیدند.
مردی از بیت المقدس، روزها و شبها اسب تازانده بود و اینک که به مدینه رسیده بود، پرسان پرسان سراغ کوچهٔ بنی هاشم را از مردم میگرفت و سپس به این کوچه که ماتم از آن می بارید رسید، ابتدای کوچه از اسب پیاده شد افسار اسب در یک دستش و با دست دیگرش بر دیوارهای کاهگلی کوچه می کشید و همانطور که اشکش جاری بود با خود زمزمه میکرد: این کوچه شاهد غربت علی و زهرا بود و بارها و بارها فاطمه در اینجا زمین خورد و دست به این دیوار گرفت و با کمک دیوار خود را به در نیم سوخته رساند و چه بسا خون سینهٔ حضرت زهرا شاهدی بر مظلومیت زهرا بود که بر دیوار گلی کوچه برجای ماند.
بالاخره به جلوی در خانهٔ امام سجاد رسید، جلوی در، زیر نور آفتاب کنیزی را دید که مدام گریه می کند و ناله میزند، مرد جلو رفت و دلش به حال زن سوخت و با خود فکر میکرد حتما خطایی کرده که اینچنین نادم است و با خود گفت: باید شفاعتش را نزد امام کنم و بعد رو به زن کرد و گفت: آیا خانهٔ حسین همین جاست؟! زن نقابش را بالا زد چهرهٔ زیبا اما آفتاب سوخته و گریان او بیشتر دل مرد را به درد آورد،زن سری تکان داد و گفت: خانهٔ حسین بود و اینک خانهٔ فرزند اوست، مگر نمی دانی که حسین ساکن کربلا شده و با این حرف گریه اش شدیدتر شد.
مرد سرش را پایین انداخت ، درب خانه امام همیشه به روی ارادتمندان درگاهش باز بود، مرد یالله یاالله گویان وارد خانه شد و به محضر امام رسید، سلام کرد و جواب شنید و رو به امام گفت: یا امام سجاد، قبل از اینکه عرض اصلی ام را از این سفر بگویم، خواسته ای دارم..
امام نگاه مهربانی به او انداخت و فرمود: بگو ای برادر..
مرد سرش را پایین انداخت و گفت: می دانم که شما اهل بیت به دور از هر خشم و غضب و ظلم هستید و کسانی را که اشتباه کنند به راحتی میبخشید، کنیزی را جلوی در دیدم که از شدت گریه رو به موت بود و آفتاب بی رحم ظهر، چهره اش را سوزانده بود، حتما خطایی کرده و نادم است، اگر امکان دارد او را ببخشاید تا وارد خانه پر از نورتان شود.
امام اشک از چشمانش جاری شد و یکی از خویشان امام با هق هق گفت: ای مرد! او کنیز نیست و بانوی این خانه است، یکی از همسران امام حسین است که بعد از شهادت ایشان، سایه سار هیچ سقفی بر سرش نیافتاده، او چون پیکر بی سر حجت خدا را در زیر اشعه داغ خورشید کربلا دیده، نیت کرده تا پایان عمر مانند امامش در زیر آفتاب باشد و در عزای او گریه و زاری کند.
مرد که تازه متوجه مطلب شده بود، بر سر زنان از جا بلند شد و گفت: خاک بر دهانم، باید بروم و از او عذرخواهی کنم.
ناگاه صدای سکینه از بیرون خانه بلند شد: مادرجان، تو هم پرواز کردی و رفتی؟! خوشا به حالت که به دیدار پدرم حسین رسیدی، الهی به قربان این چهره زیبای آفتاب سوخته ات شوم، چرا رفتی و مرا تنها گذاشتی ای«ماه آفتاب سوخته» ؟!
اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمدوال محمد و آخر تابع له علی ذالک، اللهم العنهم جمیعا
«یارب الحسین بحق الحسین اشف صدرالحسین بالظهورالحجة»
«پایان»
📝به قلم:ط_حسینی
@mahman11
عقده ای که وا شد..
در ایام دهه ی عاشورا، لشگر ۲۵کربلا در«هورالعظیم»خط پدافندی داشت.مراسم عزاداری آقاابا عبدا..الحسین(ع) در مقرهایی که از آکاسیف درست اش کرده بودند برپا بود.هرچه به روز عاشورا نزدیک تر می شدیم دل های بچه ها شور و نوای دیگری پیدا می کرد.یاد عزاداری شهرها و محدودیت های روی آکاستیوها که می افتادند،غم بچه ها بیش تر و بیش تر می شد.در این اوضاع و احوال،شهید حشمت الله طاهری فکر بکری کرد.درخواست چند قایق کرد.شب هفتم محرم از هر مقر،تعدادی از بچه ها توی قایق ها جمع شدند و به صورت هیئت های عزاداری به سمت مقر فرماندهی لشگر دسته روی کردند.در مقر فرماندهی با حضور خیل عظیم رزمنده ها ،عزاداری جانانه ای برپا شده بود.بچه ها توانستند با این ابتکار شهید طاهری ،عقده های دل شان را با عزاداری و دسته روی مقربه مقر ،خالی کنند.
#شهیدحشمتاللهطاهری
#فرماندهگردانمالکاشترلشکر۲۵کربلا
@mahman11
رفت
و آرزوهایش را
پشت درهای دنیا🍂
خـاڪ ڪرد
و برای عشـــق
آسمان را در آغوش ڪشید🕊
#شهــــــــــادت
#شهید_گمنام
شبتون شهدایی
@mahman11
#سلام_مولای_مهربانم♥️
صبحی دیگر رسید
و من در انتظار دیدار شما
چشم میگشایم
و پنجره دل میگشایم
به سوی امید و نور...
و دلم لبریز است از
شوق صبح موعود، لحظه دیدار،
و به پایان رسیدن لحظه های انتظار...
#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج🌤
@mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سلام_اربابم
من و شش گوشه تان
صبح قراری داریم
دلبری کردن از او،
ناز کشیدن از من
✨اَلسلامُ علی الحُسین
✨وعلی علی بن الحُسین
✨وَعلی اُولاد الـحسین
✨وعَلی اصحاب الحسین
@mahman11
✨✨✨
هر صبــح...
شروع
تازه ای است از زندگی
که ما..
به نگاه تــو ای شهید🌷
اقتدا می کنیم
نفس های تازه تازه را...
#شهیدشعبان_گرایلی❤️
💚صبحتون مزین به نگاه شهدا💚
@mahman11
شهید #حسین_خرازی
جنگـــ
معاملہ با خداستـــــــــ
خدا #خریـــدار ،
ما فروشنــده ،
سند قــــرآن،
بهــاء بهشـــــت،
@mahman11
#کلام_شهید🌷
ڪسانے بہ امامِ
زمانشان خواهند رسید،
ڪہ اهل سرعت باشند... !!
و اِلّا تاریخ ڪربلا
نشان داده، ڪہ قافلہ
حسینےمعطل ڪسے نمے ماند.
#شهیدسیدمرتضیآوینی❤️
@mahman11
نقطه قوت ما در ایمان ماست ؛
و نقطه ضعف ِدشمن نیز در ایمان اوست
به این ترتیب عاقبت کار روشن است .
[ شہید آوینی ]
@mahman11