eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
10.9هزار دنبال‌کننده
20.8هزار عکس
7.6هزار ویدیو
235 فایل
http://eitaa.com/joinchat/235732993Ccf74aef49e گروه مرتبط با کانال http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 بالاتر از نگاه منے آه "ماه مـــن " دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ اے شہید ... ڪاش باتو همراه شوم دمے ...لحظہ اے «کپی آزاد» @mobham_027
مشاهده در ایتا
دانلود
❣مهدی جان❣ 🦋تمام پنجره ها رو بہ آسمان باز اسٺ ببار حضرٺ باران ڪہ فصل اعجاز اسٺ🦋 🌷ڪجا قدم زده اے تا ببوسم آنجا را ڪہ بوسہ بر اثر پایٺ عین پرواز اسٺ...🌷 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
من بہ خواب ڪربلا هم راضے ام 🔸🍃ــ🌸🌷🌸ــ🍃🔸 ❤️❁ جانم حـُــسـِــیـن ❁❤️ 🌹اَلسَّلام عَلَی الحسین (ع) 🌹وعَلی عَلِیِّ بْن الحسین(ع) 🌹وعَلی اَولاد الحسین (ع) 🌹وعَلی اَصحاب الحسین (ع)
سربنـد يا زهرایت ... نشان از عشقی کهن دارد ، عشقی که تمام مبتلايان را نيازمند شفا می کند.. شفايی از جنس شهــ🌷ــادت
سلام صبحم⛅️ به صاحبانِ... رفاقتای ناب... دلای پاک... شیرمردانِ متواضع.. و... چه بخیر است این صبح..😍 #روزتون_شهدایی
-باباۍ همـــہ.. عشـق فاطمـــہ.. چشمـان پیمبـــر.. اسطـوره شیعـــہ; ^^تولـدٺ مبارڪــ^^ خـوش آمدۍ جـــانِ دݪ🌸💜 #عیدتون مبارک #یاعلـے
4_5989907750602147773.mp3
4.38M
مولــودی ولادت حضــرت علی "ع"
{عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ يَدُورُ حَيْثُمَا دَارَ} اگر دنبال حق هستید، ببینید علی کجا ایستاده است، او چه میکند،و انگشت اشاره‌ی او به کدام سو است.
روﺯ مرد نداشتند ولی روزها رﺍ مردانه ساختند! تنها جورﺍبشان سوراخ نبود که پیکرﻯ سوراخ اﺯ گلوله و ترکش داشتند پاس میداﺭیم یادِ مردترین مردان سرزمینمان رﺍ🙏🌸
🔷امام‌حسین(ع) به یارانش فرمود: هرکس از شما حقّ‌ الناسی به گردن دارد برود. 🔹او به جهان فهماند که حتی کشته‌شدن در کربلا هم از بین برنده حق‌ّ الناس نیست. 👈در عجبم از کسانی‌که هزاران گناه و حق‌ّ الناس می‌کنند، ولی معتقدند که یک قطره اشک بر حسین، ضامنِ بهشتِ آن‌هاست!
❣ #زیباترین_شهادت ابراهیم میگفت: اگہ جایے بمانے کہ دست احدی بهت نرسہ، کسےتو رو نشناسه، خودت باشے و آقا، مولا هم بیاد سرتو روی دامن بگیره، این خوشگلترین شهادتہ..
🥀 🔺پشت چراغ قرمز خیابان شریعتی ایستاده بودیم و منوچهر هم صحبت می کرد🙂 کنار خیابان یک پیرمردی که سرتاپا سفید یکدست پوشیده بود؛🙄 در گالری بزرگے گل های رزی به رنگ های مختلف می فروخت💐😍 ولے سفیدی پیرمرد نظر من را جلب کرده بود و من احساس مے کردم این مرد از آسمان آمده است😇 اصلا حواسم به منوچهر نبود که یک لحظه حجم سنگین و خیسے روی پاهایم حس کردم😮💦 یڪ آن به خودم آمدم دیدم منوچهر رد نگاهم را گرفته و فکر کرده من به گل ها خیره شدم،😬🙃 پیاده شده تا گل ها را برایم بخرد😍😌 منوچهر همین طور همه گل ها را با دستش بر مے داشت و روی پاهای من مےریخت؛ دو بار چراغ سبز و قرمز شد ولے همه در خیابان به ما نگاه مےکردند👀 و سوت و کف می زدند👏🏻😍 حتے یک نفر خانم که از نظر تیپ ظاهری با ما متفاوت بود،🙄 برگشت و به همسرش گفت: مے بینی؟؟😒 بعد بگویید بچه حزب اللهی ها محبت بلد نیستند و به همسران شان ابراز محبت نمی کنند😑😏 آن روز منوچهر همه گل های پیرمرد را خرید و روی پاهای من ریخت و من نمیدانستم چه بگویم و چه کلمه ای لایق این محبت است.😍💞 غیر از اینکه بگویم بی نهایت 😌💓
❣خدایا تقدیردوستانم را زیبابنویس 🌻 به امیدلبخند روی «لب» 😃شادے توی «دل» 🍀استجابت در «دعا» 🍁آرامش در «قلب» الهی آمین🙏 😴شبتون خوش و سراسر آرامش🌙🌙