eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
10.4هزار دنبال‌کننده
19.9هزار عکس
7.3هزار ویدیو
235 فایل
http://eitaa.com/joinchat/235732993Ccf74aef49e گروه مرتبط با کانال http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 بالاتر از نگاه منے آه "ماه مـــن " دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ اے شہید ... ڪاش باتو همراه شوم دمے ...لحظہ اے «کپی آزاد» @mobham_027
مشاهده در ایتا
دانلود
🍀🌸🍀 🌴✨ 🌿یکی از رفقای هم‌دوره‌ای حسین با انتشار این عکس نوشت: "تقریبا همیشه حسین را در همین حالت می‌دیدیم. یا درحال کار بود و یا در حالت کار. اصلا خستگی برایش معنا و مفهوم نداشت. بدن ورزیده و آماده ای داشت. درست زمانی که همه خسته بودند شوخی های حسین گل می‌کرد و به همه روحیه می‌داد. استراحت حسین ماند برای بعد از شهادتش." ♥️🕊 🌹
بزرگی‌میگفت: تڪیه‌ڪن‌به‌شهداء شهدا تڪیه‌شان به ‌خداست؛ اصلا‌ڪنار گل ‌بشینی بوی گل می‌گیری پس‌گلستان‌ڪن‌زندگیت را‌با‌یادشهدا 🌹اللهم عجل لولیک الفرج و فرجنا بهم🌹
🏴🏴🏴 میگفت: توۍدنیابعداز فقط یڪ‌آرزودارم‌اونم‌اینڪہ‌تیربخوره‌بہ‌گلوم.. بعد گفت: یڪ‌صحنہ‌ازعاشوراهمیشہ قلبموآتیش‌مۍزنہ؛ بریده‌شدن‌ حضـرت‌علۍاصغــــر(ع)...! ❤️ یاد شهدا با صلوات🌹
🤎🤎🤎 بہ دلٺنڱـے قسم گاهے خاطره‌ از فاصلہ بےرحم ٺر اسٺ...!💔 گره کور دلم‌ دست‌ شما را می‌طلبد...
مانده‌ بودند‌ خبر‌ شهادت‌ را‌ چگونه به اطلاع مادرش‌ برسانند، قرار‌ شد‌ برخی فرماندهان‌ عالی رتبه حامل‌این‌ خبر‌ باشند، اما‌ وقتی به در‌ منزل‌ رسیدند، پارچه‌های عزا‌ برافراشته بود،‌ آن‌ها‌ بسیار‌ تعجب‌ کردند که خبر چگونه منتشر‌ شده‌ است! جواب‌ سؤال‌های فرماندهان‌ حزب‌الله زیاد‌ طول‌ نڪشید،‌ چرا که مادر‌ حمزه وقتی نگاه‌های متعجب‌ مهمانانش‌ را‌ دید، گفت: دیشب‌ در‌ رویای صادقه‌ای دیدم‌ که وجود‌ نازنین‌ پنج‌تن‌آل‌عبا‌ وارد‌ منزلم‌ شدند و‌ درست‌ همین‌ جایـی که شما‌نشسته‌اید، نشستند، بعد‌ به من‌ بشارت‌ دادند‌ و‌ گفتند: فرزندت‌ در‌ راه‌ ما‌ اهل‌بیت‌(ع)‌ به شهادت‌ رسیده و‌‌ امروز‌ خبرش‌ خواهد‌ رسید! 🌹
🤎✨🤎 دوتا خلبان شهید دفاع مقدس هردو ❤️❤️ نام پدر هر دو شعبان نام مادر هردو بتول هردو خلبان اف ۱۴ هردو سال ۱۳۵۱ استخدام شدند و.... فقط تاریخ تولد هردو ۶ ماه با هم اختلاف دارد. یاد این شهدای عزیزصلوات🌹
🤎🤎🤎 بہ دلٺنڱـے قسم گاهے خاطره‌ از فاصلہ بےرحم ٺر اسٺ...!💔 گره کور دلم‌ دست‌ شما را می‌طلبد... ❤️
گاهی وقت‌ها ما عکس‌ها را می‌سوزانیم و گاهی عکس‌ها ما را ... لحظه‌ای به این عکس خیره‌شو پیکرهای بر زمینِ نمناک مانده و خـون جـاری از آن‌‌ها را با نگاهِ رزمنده خیره شده به خودت را تصور کن ... راستی عجیب هوای عکس بارانیست!!
تا باز در آغوش بگیرد پسرش را یک دست عصا دست دگر هم کمرش را از داغ فراقش شده چشمان و دلش خون ای کاش خدا پاک کند چشم ترش را... 📎صبوری دل مادران شهدا صلوات ..🌷
هر شهید کربلایی دارد که خاکِ آن کربلا، تشنه‌ی خون اوست و زمان، انتظار می‌کشد تا پای آن شهید بدان کربلا رسد؛ و آن‌گاه خونِ شهید، جاذبه‌ی خاک را خواهد شکست و ظلمت را خواهد درید و معبری از نور خواهد گشود..! روحش را از آن، به سفری خواهد برد که برای پیمودنِ آن هیچ راهی جز، شهادت وجود ندارد..:)
🤎✨🤎 گفتم: اگر جنگ تمام شد آرزوی شما به عنوان یک فرمانده چیست؟ گفت: تنها آرزوی من این است که یک مرکز فرهنگی داشته باشم و روی بچه‌های جوان کار کنم و بتوانم مسائـل مربوط به دوران دفاع مقدس را به نسل جوان منتقل کنم. ❤️ یاد شهدا با صلوات🌹
◽️ به جذب جوانان در پایگاه خیلی اهمیت میداد. بطوری که زمانی فرماندهی پایگاه ۱۷ شهریور را بر عهده داشت بیشترین تعداد نیروی جوان را در پایگاه شاهد بودیم و ان هم بواسطه اخلاق نیکوی بهمن و رفتار بسیار خوبش با جوانان بود که جوان را شیفته خودش کرده بود تا به بسیج بیایند. 💔 به نیت شهیدمدافع حرم سلامی محضر سالارشهیدان
✨✨✨ 🌷 💢درگرفتن از ظالم ونابودی و برملا کردن نفاق و احیاء دین در کنار ولی امرمسلمین و با جان را فدا می کنم. شهید مدافع ‌حرم🌹 ❤️
وسطِ سخنرانی‌اش گفت: برام یک شمع بیارید! شمع رو که آوردند، روشن کرد و گفت: در اتاق رو کمی باز کنید در اتاق که باز شد، شعله‌ی شمع، با وزشِ باد کمی خم شد! سید مجتبی گفت: مومن مثل این شعله شمع‌ست و معصیت و گناه حتی اگر به اندازه وزشِ نسیمی باشد، مومن را به طرف چپ و راست، منحرف کرده و از صراطِ الهی دور می‌کنه..!
✨✨✨ وزرای عزیز! وقتی خواهرش به خاطر رأی‌آوردن در انتخابات مجلس به او تبریک گفت؛ جواب داد: تبریک ندارد، یک بار سنگین است که امروز بر دوش من گذاشته شده است. ❤️ 🌹 ‌
🍃🕊شهدا نجواهای ما را ميشنوند اشک هایی که در خلوت به یادشان میریزیم را میبینند چنان سريع دستگيری ميکنند که مبهوت ميمانی اگر واقعاً به آنها دل بسپاری با چشم دل، عناياتشان را می‌بينی . شهید محمدرضا تورجی زاده🌷
‌• داشت‌رو‌زمین‌با‌انگشت‌چیزۍ‌مۍ‌نوشت‌ رفتن‌جلو‌چندین‌متر...!! ‌دیدن‌صدبار‌‌نوشتہ‌..! حسین‌حسین‌حسین‌ طورۍ‌ڪہ‌انگشتش‌زخم‌شده..🥀 ازش‌پرسیدن‌‌حاجۍ‌چیڪار‌مۍ‌ڪنۍ‌؟ گفت: ‌چون‌‌ میسر‌ نیست‌ من‌ ر‌ا‌ ڪام‌ او عشق‌بازۍ‌ مۍ‌ ڪنم‌ با‌ نام‌ او...
✨✨✨ می گفتند : شهید ابـراهیم هادے بـرای دوران جنگ بـود اما هادے ثابت ڪـرد ڪـه انقـلاب هـم میتواند ابــراهیم گـونه زنـدگی ڪـند.. ❤️ شهید_هادے_ذولفقارۍ❤️
✨✨✨ ‏آن‌قدر شهید بود که شهادت عاشقش شد. ❤️
🍃این دنیا، دنیای آزمایش است و همه می‌دانید که هیچ کدام ماندگار نیستیم و همگی خواهیم رفت، فقط مواظب باشیم که پرونده ما سفید باشد. سردار بی‌سرشهید محمود ستوده🌷
سلام‌برشهدا که حافظ بیت‌المال بودند نه شریک آن ؛ سلام‌برشهدا که حامی ولایت بودند نه رقیب آن ؛ سلام‌برشهدا که خدا را حاضر و ناظر می دیدند نه کدخدا را...
✨✨✨ پدرش را بردند کردستان تا ببیند پسرش کجاست و چه میکند. وقتی خبر به پسر رسید، گفت: (بابا، شما از این امکانات بیت‌المال استفاده نکنید، چیزی اگر میخورید یا جایی میروید باید با خرج خودتان باشد) پروردگارا، به خون ما را در حفظ رعایت بیت المال و حقوق شهروندان، موفق بدار ..
✨✨✨ گاهی به بهزیستی سر میزد و کمک مالی می‌کرد؛ وقتی پول نداشت نصف روز میرفت با بچه ها بازی می‌کرد! ❤️ یاد شهدا با صلوات🌹
🏴🏴🏴 میگفت: توۍدنیابعداز فقط یڪ‌آرزودارم‌اونم‌اینڪہ‌تیربخوره‌بہ‌گلوم.. بعد گفت: یڪ‌صحنہ‌ازعاشوراهمیشہ قلبموآتیش‌مۍزنہ؛ بریده‌شدن‌ حضـرت‌علۍاصغــــر(ع)...! ❤️ یاد شهدا با صلوات
🍀🌸🍀 💖 جوان باشي باهزاران آرزوي زيبا براي دختري که هميشه آرزوي داشتنش را داشتي اودر کنارت شيرين زباني کند و تو... به نداي عمه جان لبيک بگويي... مزدت، جز شهادت چه ميتواند باشد؟! ❤️ 🌹