فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نحوه ورود به #ماه_رمضان
توصیه رهبری به آنها که هنوز ...
شماها این لیاقت رو دارید که ...
#توصیه_ی_پدرانه
دعای ۴۴ صحیفه سجادیه
#تولیدی_کانال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در اهمیت شب 🌃 اول ماه 🌙 رمضان
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
7.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💐توصیه قشنگ حضرت آقا در مورد #ماه_رمضان: بهترین فرصت برای...
♦️سلام امام زمانم 🥀
السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا جَامِعَ الْکَلِمَةِ عَلَی التَّقْوَی...
سلام بر شادی جمعیت قلبهای ما در سایهی دستهای مبارک تو.
🔹سلام بر آن لحظه ای که پراکندگی های هوا و هوس را به نگاهی آرام می کنی.
#اللهم_عجل_لولیک_فرج
#لبیک_یاخامنه_ای
🆔@mahmodkaveh
✨استاد#پناهیان:
آخر الزمان فقط زمانۀ
اوج گرفتن بدیها نیست
زمانۀ اوج گرفتن خوبیها و ظهور
خوبترینِ خوبان عالم هم هست؛
بهترین خلق عالم پیامبراکرم(صل الله علیه وآله) میفرمود:
دلم برایشان تنگ میشود
در آخرالزمان ظهور میکنند
همانها که مقدمه ساز ظهور
حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه) خواهند بود
و گوی سبقت را از خوبان عالم میربایند ..
🆔@mahmodkaveh
مداحی_آنلاین_اول_سال_بندگی_استاد_عالی.mp3
2.02M
🌙 #ماه_رمضان
♨️اول سال بندگی
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎙حجت الاسلام #عالی
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
🆔@mahmodkaveh
مسابقه #من_کاوه_هستم (۴)🍃
#شناسایی_باهلی_کوپتر
1⃣
منطقه"سِرو"،نقطه تلاقی مرز ایران،ترکیه
وعراق است.آن روزها،علاوه بر ضد انقلاب،منافقین هم در این منطقه مقر زده بودند.بعد از هماهنگی های لازم،تیپ با همه تجهیزات،برای انجام عملیات و آزادسازی روستای سرو حرکت کرد.از "پادگان شهیدبروجردی" مهاباد به ارومیه،از ارومیه به خوی و از خوی به "پادگان قوشچی" ارتش،نزدیک ارومیه رفته و آن جا مستقر شدیم.🍃
شناسایی های انجام شده،برای عملیات کافی نبود.باید اطلاعات کامل می شد.از طرفی فرصت زیادی نداشتیم که بخواهیم شناسایی مجدد انجام دهیم. تنها راه کار موجود،شناسایی هوایی با هلی کوپتر بود.تماس های زیادی با هوانیروز برای فرستادن هلی کوپتر گرفته شد.🍀
عصر بود که یک فروند هلی کوپتر۲۱۴ و یک فروند هلی کوپتر کبری به "پادگان قوشچی" آمدند.به محض آمدن هلی کوپترها،همراه "#کاوه" و چندنفر دیگر به طرف آن رفتیم.او با خلبان ها که از هلی کوپترها پیاده شده بودند،حال و احوال دوستانه ای کرد.بعد به سرتیم آن ها گفت:"زیاد وقتی نداریم.🌿
سریع بریم شناسایی که زود برگردیم." حدود یک ساعت و نیم تا غروب مانده بود.خلبان کمی مِن مِن کرد و گفت:"الان نمی شه دیگه بپریم." "#کاوه" که جا خورده بود،گفت:"یعنی چی؟" خلبان جواب داد:"هوا داره تاریک می شه وتا برسیم اون جا غروب شده." "#کاوه" که چهره اش عصبی شده بود،گفت:"مرد حسابی! یه ساعت و نیم مونده تا غروب بشه.🌱
ادامه دارد...
راوی:علی رضا خدمتی
📚#من_کاوه_هستم
🆔@mahmodkaveh