eitaa logo
کربلایی محمود اسدی (شائق) ۱۳۵
412 دنبال‌کننده
3 عکس
25 ویدیو
3 فایل
اشعار و مداحی
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۰۳۵ به دلم از لب تو داغ مناجات گذاشت چه غمی بر جگر مادر سادات گذاشت شمر با قهقهه و حرص برت می‌گرداند پا به روی بدنت بهر مباهات گذاشت لب خشکیده ات از ضعف به هم می‌خوردو بی حیا نیزه‌ی خود را روی لبهات گذاشت از سر حوصله سرگرم بریدن شده بود تیغِ بی حوصله را بر روی رگهات گذاشت با سرت تا که از آن معرکه آمد بیرون پیکرت را جلوی حرمله، خیرات گذاشت سرِ خونی شده را داد به خولی امّا بین خورجین به چه سختی و مکافات گذاشت تازیانه به سرت زد سر ما، درد گرفت ای برادر جگر مادر ما درد گرفت @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۳۶ والشمر جالسٌ که دوباره هوا گرفت هفت آسمان از این غم عظما، عزا گرفت والشمر جالسٌ، جَلَسَ نه جالسٌ با این نشستنش، نفس انبیا گرفت ای کاشکی بمیرم از این غم که شمر دون با چکمه روی سینه‌ی ارباب جا گرفت سرگرم سرشدو سرِفرصت سرش برید ای خاک برسرم که سرش از قفا گرفت سربود بین گونی و خون می‌چکید ازآن سر را به پیش چشم همه بی حیا گرفت سر را مدام روی زمین پرت میکند بازیچه شد سرو دل خیرالنسا گرفت @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۳۷ خواهرت بر سرش ای ماه جبین می‌کوبد بال خود را به زمین،روح الامین می‌کوبد دست بردار تنت نیست دوباره برگشت به تنت چکمه چرا شمر لعین می‌کوبد فکر کردم که سرت را زده بر نی امّا نیزه را بر سرت ای نیزه نشین می‌کوبد دیدم از دور که تازه یکی از راه آمد نعل تازه به سم اسب ببین می‌کوبد تا که جا باز کند نعل به پای مرکب بیشتر پای خودش را به زمین می‌کوبد زجر با پهنای نیزه بر تن دردانه ات دور از چشم یل ام بین می‌کوبد @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۳۸ به روی خاک این صحرا، چه یاس پرپری افتاد چه جسم بی‌سری افتاد و پاره پیکری افتاد هرآنچه بود غارت شد به دست این و آن اما نگاه بی حیایی هم سوی انگشتری افتاد رسیدو دید خون لخته به انگشتت گره خورده ولی ول کن نبود و فکر شومی در سری افتاد به دستت کاش آبی میزدو انگشترت می‌بُرد ولی بجدل بجان دست تو با خنجری افتاد به مثل شمر، بجدل خنجرش رامیکشیدوحیف درآن جنجال انگشتت ز ظلم کافری افتاد همین که دید یک انگشت. جدا افتاده از دستت دوباره حیدر افتاد و دوباره مادری افتاد* *قابل توجه عزیزان! که ظلمی که در حق انگشت مبارک حضرت سیدالشهداءعلیه السلام گردید مربوط به بجدل علیه العنت والعذاب میباشد. جنایت ساربان درخصوص کمربند شریف حضرت میباشد که در شعر بعدی در کانال و دسترس شما بزرگواران قرار خواهد گرفت. @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۳۹ ای لاله‌ی پرپر شده برخیز از جا بنگر که مادر آمده ماه دل آرا با دیدن پهلوی تو پهلوی من سوخت با دیدنت وضع گلویت سوخت زهرا یک جای سالم در همه جسمت ندیدم ماندم ببوسم از کجای پیکرت را گفتم ببوسم دستهایت را حسینم با دیدن دست تو، من افتادم از پا دیدم که از مچ دستهایت را بریدند این ساربان با تو مگر که داشت دعوا احساس کردم دست تو ساطور خورده طوری بریده استخوانت گشته پیدا . . مادر به دنبال کمربند من آمد دستش گرفتم خنجرش را پشت هم زد @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۴۰ افتاده از نوا و تکلم شدی چرا آخر دچار خنده‌ی مردم شدی چرا اندازه تو هیچ کسی دست و پا نزد دریای من اسیر تلاطم شدی چرا با یک دو ضربه رأس تو از تن جدا نشد راضی ولی به ضربه‌ی سوم شدی چرا کردی قبول تا که تو را درهمت کنند در زیر چکمه سهم تهاجم شدی چرا از بس قدم قدم به روی تو قدم زدند خاکم به سر که خاک تیمم شدی چرا شد نصف نصف پیکر تو بین نصف روز مانند دانه دانه گندم شدی چرا انگار آسیاب شدی زیر نعلها در قتلگاه تنگ خودت،گم شدی چرا @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۴۱ دیده به راهت به ره نشستم من از ازل سرگشته‌ی روی تو هستم چون گیسوی تو به پیچ وتابم عزیزفاطمه بیا یک شب به‌خوابم یابن الحسن بیا که خسته ام ز دردِ هجران غریب مانده‌ست بی تو قرآن بیا تورو قسم به شاه عطشان **** ای گل نرگس آقا کجایی مُردیم از این دوری و این درد جدایی مدینه هستی یا کربلایی یا این شبا توو حرم امام رضایی هرجا هستی آقا برا نوکراتم دعا کن ما بی‌لیاقتیم شما نگا کن کنار ششگوشه مارو صدا کن @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۴۲ میا به کوفه  ای گل زهرا بیای میشه علی اکبر ارباً اربا میا یه کوفه  سبط پیمبر اگه بیای میشه دو قسمت علی اصغر برگرد آقا داغتو بر دل حرم میذارن تو سرشون نقشه‌ی بازار دارن سربسته میگم بعضی‌شون مِی‌خوارن **** اینجا نیا دل  لبریز آهه اگه بیای تنت میون قتلگاهه برا سر تو  دل نگرونم جای سرت کاش من توی تنور بمونم یا که برگرد رحمی به حال دخترا کن آقا یا گوشوار از گوشا جدا کن آقا معجر بیشتر دست و پا کن آقا **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۴۳ ماه دل آرا  عزیز زهرا تورو خدا داداش بیا بریم از اینجا دارو ندارم  چه بی قرارم من که به غیر از تو کس و کاری ندارم ای وای این دشت حرمله و سنان و خولی داره رقیه روی خارا پا میذاره خدا کنه که نشه گوشش پاره **** ببین ربابو که بی قراره برا علی اصغرش دلشوره داره ای دلبر من  دلم شکسته خیمه زدی غبار روی موهات نشسته قرآن من اگه بیفتی زیر پای شمر چی بشی پر از برو بیای شمر چی بالا بره برام صدای شمر چی **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۴۴ امدی اما  بابایی دیره اومدی حالا که دیگه سه ساله پیره سرت بابا کلّ زندگیمه اومدی از رو نیزه امّا نصف نیمه ببر من رو تا که نشم اسیر دست مردم ببین دیگه افتادم از تکلم مواظبم باش تا دیگه نشم گم **** بابای خوبم  خیال کن اصلاً سیلی نخورده اِی پدر به صورت من خیال اصلاً  ای دلبر من تو صحرا هیچ کس نکشیده داد سر من امّا بابا یه جور لگد زدن به من که بابا اون لگدو نخورده حتی زهرا تیر می‌کشه از اون لگد سر و پا **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۴۵ دو تا ستاره قربانت ای ماه هر دو میخوان بشن بلاگردونت ای شاه دو هدیه آورده خواهر تو بشن فدای لب خشک اصغر تو جان زهرا بده اجازه اِی عزیز حیدر تا این دوگل بشن برا تو پرپر میخوان پیشت بی سر برادر **** بهتر که این دو  نباشن ای یار تا که نبینن مادرو تو کوچه بازار اگه می‌موندن هر دو می‌مردن اون لحظه ای که معجرو از سر می‌بردن شکر خدا دیگه نمی بینن پرم شکسته نمی بینن قلب حرم شکسته از چوب نیزه ای، سرم شکسته **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۴۶ دیدم من از دور که رفتی از حال دیدم که افتادی عمو گوشه‌ی گودال برات بمیرم رمق نداری رو خاک گرم کربلا کاش سرنذاری می‌سوزونه گرما تموم سرتو عموجون بسّه برا پیکرتو عموجون سوختگیِ حنجرتو عموجون **** رسیدم امّا تو داری میری من اومدم تا که یکم نفس بگیری سپر ندارم برا تن تو شرمنده افتادم عمو رو بدن تو شکر خدا توو قتلگاه کنار تو میدم جون دستم به مویی بند شده عموجون ببخش اگه شد صورت تو پُرخون @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۴۷ ای گل طاها عزیز زهرا در زیر دست و پا عمو افتادم از پا گفتن یتیمم دیدن که تنهام یه عده ای سنگم زدن به یاد بابام عمو جونم منم که سرتا پا به موج خونم شکسته زیر مرکب استخوونم پاشیده تر میشم نده تکونم **** چشم انتظارم تا که بیایی عموی خوب و مهربون من کجایی ناز یتیمو با سنگ خریدن دیدی چجوری روی دامادت دویدن توی صحرا تا که دیدن بی جوشنم عموجون با اسبا رفتن رو تنم عموجون چسبید رو نعلا بدنم عموجون **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۴۸ ای همه هستم ای طفل مستم کمتر تو دست و پا بزن به روی دستم بی تاب بودی تابت ندادن سر تو من رو زدم و آبت ندادن به کی بگم به پیکرت دارن می‌خندن اصغر به پدرت دارن می‌خندن اصغر به حنجرت دارن می‌خندن اصغر **** غنچه‌ی پرپر لالایی اصغر تیر سه شعبه از گلوت بوده بزرگ‌تر بند به مویی شد حنجر تو من چی جواب بده به مادر تو لای لای علی منم که از شرم روی تو مُردم از خیمه ها من یک علی رو بردم حالا دوتا علی حرم آوُردم **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۴۹ آروم جونم ابرو کمونم من و به هم نریز پاشو از خاک جوونم دارن به دورِ ما صف می‌بندن ببین به زانو زدن بابات می‌خندن با دیدنت هزار دفه پیش تو جان سپردم زنده شدم ولی دوباره مُردم پیکرتو یکی یکی شمردم **** قدّو بالاشو کسی ندیده پاشو ببین بالاسرت زینب رسیده دلم شده خون از غم عمه اینجا فقط من و توییم محرم عمه توی خیمه در انتظار تو نشسته مادر پاشو می‌دونم خیلی سخته اکبر تا دست نبرده عمه سمت معجر **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۵۰ پشت و پناهم عموی خیمه پاشو تا حرمله نرفته سوی خیمه آب آور من دَرهم شدی تو با تو چه کردن ای رشیدم کم شدی تو دلواپسیم فقط برای معجره ابالفضل خیمه ها پر ز دختره ابالفضل گوشواره از گوشا نره ابالفضل **** پاشو ابالفضل پاشو علمدار ای کاشف الکرب حسین علم رو بردار امیر لشگر پاشو سپهدار تا که نبُردن زینبو به سوی بازار من دردمو فقط به تو میگم که مردی عباس رفتی و با دلم چه کردی عباس زینبو چه به کوچه گردی عباس **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۵۱ با دیدن تو  من رفتم از حال دیدم که پا خور شد تنت میون گودال دور و برت پُر  از ردّ خونه یه گوشه ای از بیابون حسین کشونه ای وای داداش دیدم به دستاشون که سنگ و چوبه شمره که می‌گفت بزنیدش خوبه خودش سرت رو به زمین می‌کوبه **** نشستی ای شمر  جای بلندی بنا نبود به زخمایِ  تنش بخندی چیزی نمونده  به غیر اسمش رفتی سه چار مرتبه با چکمه رو جسمش ای وای دیدم یوسفمو عذاب می‌دادی نامرد به تشنه کاشکی آب می‌دادی نامرد دیدم سرش رو تاب می‌دادی نامرد **** @mahmud_asadi_shaegh135
2024_07_02_20_37_01.mp3
1.22M
از ۱۰۴۱ الی ۱۰۵۱ به این سبک
۱۰۵۲ کوفه میا کوفه میا عزیز فاطمه عزیز فاطمه در انتظارت کوفیان صف بسته اند همه عزیز فاطمه کوفه اگر بیایی به اشک تو می‌خندن دستای خواهرت رو یه عده ای می‌بندن شلوغ شده حسین جان بازار آهنگرا فکر تن تو هستم امون ز نعل اسبا **** اگر بیای خواهر تو اسیر میشه حسین یه نصف روز از درد و غصه پیر میشه حسین اسیر میشه حسین نمی‌مونه توونی به تن ماهپاره گوش رقیه میشه بدون گوشواره از هرطرف راهشو حرامیا می‌بندن سرای روی نی رو  با معجرا می‌بندن **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۵۳ اینجا کجاست فداسرت بیا که برگردیم دلهره داره خواهرت بیا که برگردیم تا روی پاست ابالفضل تا علی اکبرت هست بیا از اینجا بریم تا روی تن، سرت هست ترسم اینه ببینم رو خاک تنت می کِشَن جلو چشام از تنت، پیراهنت می‌کشن **** خیمه زدی و خواهرت گرفته اضطراب گرفته اضطراب دل‌نگرونم یا اخا مثل دل رباب مثل دل رباب یا تار مو از سرت کم بشه من می‌میرم چطور باید سرت رو از اینا پس بگیرم دلم رو غم گرفته جونم رسیده بر لب چیکار کنم نمونی به زیر سُمّ مرکب **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۵۴ نیمه‌ی شب ای مهربون خوش اومدی بابا خوش اومدی بابا ای سر پر خون یه سری به ما زدی بابا خوش اومدی بابا خرده نگیری که من بوسه زدم به رگهات این خرده های چوبه که مونده روی لبهات نمیبوسم لباتو کاش دخترت بمیره ترسم اگه ببوسم لب تو درد بگیره **** چند روزه به لبم بابا لبخند نیومده لبخند نیومده خون گوش پارم هنوز که بند نیومده که بند نیومده گوشوارمو کشیدن هنوز گوشام میسوزه بس که رو خار دویدم خیلی پاهام میسوزه سیلی زدن تا دیدن شامیا غربتم رو کاشکی نبینی بابا سرخی صورتم رو **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۵۵ من دو تا قربونی برات آورده ام حسین آورده ام حسین به سینه دست رد نزن ای نور هر دوعین ای نور هر دوعین بذار برن فداشن فدای طفل رباب فدای طفل رباب نذار ببینن این دو دستامو بین طناب دستامو بین طناب عزیز زهرا حسین قسم بجون زهرا بذار رو نیزه باشن سایه برای زنها **** یادته که داداش حسن چه غصه‌ای کشید چه صحنه ای رو دید شد از غم مادرمون موهاش همه سپید چه صحنه ای رو دید نذار اینا ببینن که رو سرم میریزن نامحرما میزنن سیلی محکم به زن نذار ببین ای گل که رو خاکا می‌افتم نذار ببینن این دو که زیر پا می افتم **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۵۶ والله لا افرق عمی عمو جونم بی تو نمی تونم یه لحظه هم حتی ازت جدا نمی مونم بی تو نمی تونم دیدم یکی با نیزه به پیکر تو میزد نیزه‌ی روی سینت از پشت سر دراومد **** با دیدن سینه‌ی تو این سینه میسوزه این سینه میسوزه حرمله‌ی این بیابون قنفذ دیروزه این سینه میسوزه هدف گرفت و زد تیر حرمله بر حنجرم یه جوری زد که افتاد فاصله در حنجرم سخته برام دوباره که بدون پدرشم با دستای کوچیکم باید برات سپرشم **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۵۷ داغ مدینه دلتو گرفته قاسمم گرفته قاسمم یه بی حیا کاکلتو گرفته قاسمم گرفته قاسمم مثل نفس بریده بریده شد تن تو رفتی غزل ز خیمه قصیده شد تن تو بارون تیر که بارید تنت روی زمین بود تابوت نداشتی فرقت با پدرت همین بود **** تا بغلت کردم پیچید صدای استخوون صدای استخوون تورو تا خیمه می‌برم ولی کشون کشون ولی کشون کشون چیکار کنم جواب منو بدی عزیزم شرمنده مثل عسل کش اومدی عزیزم ای یادگار حسن رفتی و تنها شدی از سم مرکبا بود هم قد سقا شدی **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۵۸ لای لای علی لای لای علی لای لای علی اصغر لای لای علی اصغر شرمنده ام که من دیگه شیر ندارم مادر لای لای علی اصغر بخواب علی الهی که خواب آب ببینی ولی چه سود که باید خوابو به خواب ببینی منو بابات نداریم نه آبی و نه شیری داری جلوی چشمام اروم آروم می‌میری **** رفتی به میدان بلکه تو سیراب آب بشی سیراب آب بشی اما نمی‌شد باورم با تیر به خواب بشی با تیر به خواب بشی رفتی و بر غم من غمی دگر فزودی تازه دو سه تا دندون تو درآورده بودی وقتی سه شعبه خوردی منم بخود پیچیدم صدای استخونت رو از حرم شنیدم **** بابا تورو پشت حرم بخاک سپرد اصغر بخاک سپرد اصغر ولی یه عده دنبال تو اومدن مادر لای لای علی اصغر عمه ها از غم تو سراپا آه و دردن به دنبال سر تو نیزه دارا می‌گردن سرت به روی نیزه ببین ربابه بی‌تاب کاشکی دیگه عزیزم نری تو بزم شراب **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۵۹ صدای تو شنیدم و رنگم پرید اکبر رنگم پرید اکبر تا رسیدم کنار تو قدّم خمید اکبر قدّم خمید اکبر ای دلربای خیمه دل مرا شکستی پلکی بزن بدانم تا اینکه زنده هستی خدا می‌دونه خیلی برام عزیزی اکبر اگه ببوسمت باز به هم می‌ریزی اکبر **** زنای جراح عدو خدایی نامردن خدایی نامردن به دور تو حلقه زدن جدا جدات کردن خدایی نامردن بعد هجوم مردا نپبت زنها رسید هر کسی از پیکرت یه تیکه ای می کشید کنار هم تنت رو دونه دونه می‌چینم صدتا علی اکبر روی زمین می‌بینم **** یه جای سالم ندیدم به روی جسم تو به روی جسم تو دعوای دشمنا همه بود سر اسم تو بود سر اسم تو تا چشم من علی‌جان به پهلوی تو افتاد خاطره‌ی مدینه یه لحظه اومد به یاد یادم نمیره دشمن به زخم ما نمک زد هرکی رسید تو کوچه مادرمو کتک زد **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۶۰ پاشو علمدار غیور پاشو دلاورم پاشو دلاورم نامحرما دارن میرن به طرف حرم پاشو دلاورم رقیه توی خیمه می‌باره و می‌لرزه سربسته میگم عباس امون ز چشم هرزه دائم با خنده هاشون قلبمو دادن آزار بلندشو تا نبردن خواهرمونو بازار **** بهتر اینه دس نزنم به تنِ دَرهمت به تنِ دَرهمت ای جسم پاشیده بگو چجور کنم جمت چجور کنم جمت اکبرمو با عبا به سوی خیمه بردم پر از علی عبا شد موندم چرا نمردم کار تن تو امّا با یک عبا نمیشه حتی توی عبا هم جسم تو جا نمیشه **** @mahmud_asadi_shaegh135
# ۱۰۶۱ ای گل زهرا و علی دیدم که پژمردی دیدم که پژمردی با سر زمین خوردم حسین تا که زمین خوردی تا که زمین خوردی گرگای کوفه و شام نزدیک شدن برادر دور و بر تن تو حلقه زدن برادر سنان به سینه‌ی تو سِنانشو فرو کرد خولیِ بی مروت چه کاری با گلو کرد **** قاتل با چکمه اومدو تورو برت گردوند تورو برت گردوند از روی تل دیدم دلِ مادرتو سوزوند تورو برت گردوند ول کنِ ذبح سرت نبودو پا نمیشد یه ضربه و دو ضربه سرت جدا نمیشد رگای گردنت رو با فاصله برید شمر عجول بود امّا اینجا با حوصله برید شمر **** @mahmud_asadi_shaegh135
2024_07_02_20_42_12.mp3
1.53M
از ۱۰۵۲ الی ۱۰۶۱ به این سبک