eitaa logo
کربلایی محمود اسدی (شائق) ۱۳۵
429 دنبال‌کننده
3 عکس
31 ویدیو
4 فایل
اشعار و مداحی
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۲۰۸ دلدار من جز تو به کس دل نسِپارم شکر خدا که عشق تو به سینه دارم بی دیدن روی تو با دیده چه‌کارم دیدن تو آرزوی همه آقا بیا به جون فاطمه که قلب شیعه پُره ماتمه آه از دوریت به لب رسیده جانم عجّل لولیکَ می‌خوانم آقاجان بیا بیا آقا جان **** بیا رضا جان که به در مونده نگاهم چشم انتظارتم بیا ای قرص ماهم کنج سیه چال بلا شد قتلگاهم اینجا خبر از می و جام نبود چوبی دیگه روی لبام نبود ناموس من توو ازدحام نبود آه بی‌حدّ و حساب زدن زینب رو توو بزم شراب زدن زینب رو **** دلم به یاد دوری از تو بی‌قراره هرکی شنید از غربتم چشاش می‌باره مرغ شکسته پر دیگه زدن نداره از تازیانه های دشمنم هیچی نموند به غیر پیرهنم یاد حسین به سینه می‌زنم آه توو گودال جدّمو دَرهم کردن نیزه رو توی تنش، خم کردن **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۲۰۹ الا ای آنکه باشد عالم بالا گدای تو بمیرم گوشه‌ی مطموره ها حالاست جای تو شبیه مادرت زهرا شدی نیلی و، مثل او دعای مرگ، آخر شد در این زندان دعای تو جدا کردند با زحمت، عبا را از روی زخمت گمانم از غل و زنجیر پاره شد عبای تو به استقبال پهلویت لگد پشت لگد آمد لگد خوردی و دیگر در نمی‌آید صدای تو لگد خوردی ولی آخر ضریح سینه سالم بود نکوبیده کسی با چکمه‌، روی دنده‌های تو خدارا شکر در زندان، نشد آقا تنت عریان نباشد دست این و آن عبای تو ردای تو اگر چه شد تنت از حلقه‌ی زنجیر کاهیده به زیر دست و پا امّا نمانده دست و پای تو کرم کردی شدم آواره‌ی کوی رضا جانت تمامِ هستی شائق، فدای تو فدای تو @mahmud_asadi_shaegh135
۱۲۱۰ در سه جا قلب پیمبر آب شد عرش هم با دیدنش بی‌تاب شد جای اول کنج زندانِ بلا اینچنین می‌گفت مولا با خدا کای خدا دیگر ز پا افتاده‌ام هستی خود را به راهت داده‌ام با رضایم نه که میگفتم بخود ساق پا از سلسله مرضوض شد جای دوم در پس در بی هوا گشت رضّ پهلوی مادر چرا جای سوم بود بین قتلگاه عمه جانم کرد با حسرت نگاه دید جسم یوسفش را غرق خون یاس زهرایی شد امّا لاله گون گفت ای پرورده‌ی دست نبی شد غروب امّا به زیر مرکبی پیش تو با روح من بازی شده پیش من جسم تو رضّاضی شده نعل نو تا با تنت برخورد کرد استخوان های تنت را خرد کرد @mahmud_asadi_shaegh135
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️صبح جمعه ۵بهمن ٤٠٣ روضه خوانی کربلائی @mahmud_asadi_shaegh135
۱۲۱۱ ز داغ بابایم اگر چه می‌نالم کنار جسم او به یاد گودالم بر تن بابایم جای سنانش نیست ردّ کبودی‌هم روی دهانش نیست تن ابوطالب دگر نشد عریان بابای مظلومم دمی نشد عطشان میاد یه روزی که توو تنگیِ گودال حسینِ من میره با نیزه‌ای از حال حسین می‌افته زینب می‌میره می‌بینه که خنجر با گلو درگیره @mahmud_asadi_shaegh135
۱۲۱۲ دل غرق در صفای تو یا صاحب الزمان جانِ همه فدای تو یا صاحب الزمان عمری بُوَد که ریزه خور سفره توییم هستیم ما گدای تو یا صاحب الزمان ما سرسپرده‌ی درِ این خانه‌ایم و بس ما نوکر سرای تو یا صاحب الزمان من کیستم که سر بگذارم به درگهت چشم ملک به پای تو یا صاحب الزمان هرچند ما بدیم ولی کاش یک سحر باشیم در دعای تو یا صاحب الزمان کِی می‌شود که از دل و جان سیر بنگریم ما روی دلربای تو یا صاحب الزمان ای کاش بشنویم شب جمعه لااقل در کربلا صدای تو یا صاحب الزمان @mahmud_asadi_shaegh135
۱۲۱۳ در پناه خدا عزیز خدا میروی سمت کعبه، کعبه‌ی ما آمد ام البنین به بدرقه‌ات گفت هستی من فدای شما نیمه شب از مدینه می‌رفتی همره پیر و کودک و زن‌ها دلشان قرص میشود طفلان تاکه خیره شدند برسقا می‌روی دست حق، به همراهت می‌روی با سلاله‌الزهرا دیدنی بود لحظه‌ی آخر با مدینه وداع تو مولا نیمه شب رفتن ارث مادر بود که به تو این رسید، ای آقا چادر خواهرت که خاکی نیست ز چه رو گریه می‌کنی اینجا نکند که به فکر گودالی پیش چشمان زینب‌کبرا... ...بدنت زیر نعل می‌ماند سرت اما به نیزه‌ی اعدا ای خدا نگذرد از آن ظالم که تنت را تکان دهد با پا . . سینه‌ات را شکست جوری که چکمه‌اش غرق خون شده حالا @mahmud_asadi_shaegh135