eitaa logo
کربلایی محمود اسدی (شائق) ۱۳۵
429 دنبال‌کننده
3 عکس
31 ویدیو
4 فایل
اشعار و مداحی
مشاهده در ایتا
دانلود
با عرض سلام و ادب و تهنیت به مناسبت ولادت حضرت حجت بن الحسن ارواحنا له الفداه هر عزیزی که شعر شماره (۱۲۲۹) را در هر وقتی حفظ کند و فیلم خواندن شعر را ارسال کند مبلغ صدوده هزارتومن هدیه می‌گیرد (آقایمان غریب است) وَ مِنَ الله توفیق یا علی @mahmud_asadi_shaegh135
۱۲۳۰ خوش آمدی گل نرجس، که حُسنِ یزدانی تمام دارو ندارِ خدای منّانی همان ز بَدوِ تولد،تو پاک‌تر از گل ز دیدن تو به گل دست داده حیرانی فقط نه کون و مکان شد ز نور تو روشن که عرش هم شده از مقدمت چراغانی لبت چو غنچه شکفت‌و دل از همه بردی (که خود معلّم داوودی از خوش الحانی)* زبان گشودی و کردی تلاوت قرآن شدند حور و ملک مات این دُر افشانی به گرد کعبه‌ی گهواره ‌ات ملک به طواف ستاده موسیِ عمران برای دربانی اسیر زلف کمند تو، یوسف کنعان خدا گواست تو بهتر ز ماه کنعانی کند به پادشهان ناز، خادمِ کویت که خادم تو بُوَد رتبه‌اش سلیمانی به مدح تو چه بگویم خداست مدّاحت بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ به قرآنی دلم بهانه‌ی روی تورا گرفته بیا خدا نصیب کند آن جمال نورانی ز اشک‌های شب و روز تو یقینم شد که هر دقیقه به یاد حسین عطشانی به تشنه‌ی ته گودال، عمه‌ات می‌گفت که بین اینهمه کشته فقط تو عریانی *این مصرع از مرتضی جام آبادی می‌باشد. **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۲۳۱ چشم فلک به راه تو یا ایها العزیز دل، مست روی ماه تو یا ایها العزیز یک گوشه‌ایم،گوشه‌ی چشمی زتو بس است قربان یک نگاه تو یا ایها العزیز والشمس نور روی تو، والیل هم بوَد از گیسوی سیاه تو یا ایها العزیز عالم تصدقت،صدقه میدهی به ما؟ ماییم در پناه تو یا ایها العزیز ما اهل روضه، روز ظهورت،خدا کند باشیم در سپاه تو یا ایها العزیز شکر خدا که تکیه به نیزه نمی‌زنی کعبه‌ست تکیه گاه تو یا ایها العزیز @mahmud_asadi_shaegh135
۱۲۳۲ تیره شد از فراق تو دنیای ما بیا دل، بی‌قرارِ روی تو ای دلربا بیا از دردِ هجر، جان به لب شیعه آمده زمزم شده است دیده اهل ولا بیا ای کعبه، کعبه دیده به راه قدوم توست ای جانِ جانِ کعبه و روح دعا بیا آقا بیا که بوسه به دستت زند حَجَر چشم انتظار روی تو سعی و صفا بیا هر روز گریه می‌کنی از داغ کربلا ای وارث حقیقی کرب و بلا بیا تا کِی تن حسین بُوَد نقش سمّ اسب تا کِی سر بریده روی نیزه‌ها بیا این آرزوی فاطمه باشد شبانه روز ای دلخوشیِ عترت طاها بیا بیا @mahmud_asadi_shaegh135
۱۲۳۳ نازنینا که به رخ، زلف چلیپا داری قلب زهرایی و در قلب همه جا داری سینه‌ات نور و لبت کوثر و چشمت دریا بهتر از یوسفی و صورت زیبا داری چشم بد دور ز تو، کاش که چشمت نزنند جان فدایت که چنین نرگس شهلا داری بر سر شانه‌ی تو هست عبای نبی و ذوالفقار علوی در ید بیضا داری ای مسیحای مسیحا به تو نازیم، که تو مثل عباس، قد و قامت رعنا داری چه بگوییم به شانت، که فقط باید گفت (آنچه خوبان همه دارند ، تو تنها داری)* هیچ کس مثل تو از مادر خود ارث نبرد میخ خون شده از سینه‌ی زهرا داری **** *این مصرع از امیر خسرو دهلوی می‌باشد. @mahmud_asadi_shaegh135
۱۲۳۴ بیا که شیعه ز هجران تو خمید بیا بیا که دیده یعقوب شد سپید بیا نبودنت چه جگرها که خون نکرده ز ما ز دوری‌ات چه ضررها به ما رسید بیا بیا نماز بخواند مسیح پشت سرت بیا که خضر گریبان خود درید بیا به مادری که در آن کوچه تا که سیلی خورد به جستجوی پسر دست می‌کشید بیا به آن لبی که شد از شدت عطش زخمی قسم به مادر و آن کودک شهید بیا به سینه‌ای که سَنان با سِنان فرو کرده به آن رگ گلویی که عقیله دید بیا به دختری که در آن گیر و دار می‌لرزید برهنه پا وسط دشت می‌دوید بیا به خواهری که ز بعد هجوم مرکب‌ها صدای خرد شدن را فقط شنید بیا @mahmud_asadi_shaegh135
۱۲۳۵ هرچند که من گناهکارم از دوری یار بی قرارم باشد همه عمر آرزویم تا چشم به پای تو گذارم بی دیدن رخسار نکویت با دیده مرا دگر چه‌کارم یکبار بزن خنده به رویم تا حشر ز شوق، اشکبارم بی تو همه زندگی خزان است با بودن تو خزان، بهارم هم روی لبم نامِ دل آرات هم عشق تو را به سینه دارم بی ارزشم و سگ شمایم این‌است تمام اعتبارم @mahmud_asadi_shaegh135
۱۲۳۶ من از تو دور، نگارم خدا کند که بیائی چگونه اشک نبارم خدا کند که بیائی تویی که بِه ز گلی ای گل همیشه بهارم منم که کوچک و خارم خدا کند که بیائی فقط نه جان خودم نه، فقط نه اهل و عیالم فدات ایل و تبارم خدا کند که بیائی ببین که تیره شده از، فراقِ تو همه عالم تو ماه، در شب تارم خدا کند که بیائی شکسته قامتم از هجر تو بگو که چسازم نمانده صبرو قرارم خدا کند که بیائی نبودنت چه جگرها، که خون‌نکرده به دنیا گره فتاده با کارم خدا کند که بیائی تمام خواهشم از تو، همین بُوَد که عزیزم فقط شبی به کنارم خدا کند که بیائی به مادری که پس از آن کشیده گفت به مهدی کبود گشته عذارم خدا کند که بیائی خدا گواست که شائق، همیشه ورد لبش هست تمام دار و ندارم خدا کند که بیایی @mahmud_asadi_shaegh135
۱۲۳۷ من می‌روم، به همره تو اشک من که هست آغاز درد و غصه و رنج و محن که هست با ناله‌های تو به خدا آب می‌شوم وقتی مرو مرو، ز تو نقش دهن که هست من گریه می کنم که تورا سخت میزنند آثار تازیانه به اعضاء تن که هست هر جا که بوسه زد پدرت، می‌خورَد غلاف پاداش دوستیِ علی ، سوختن که هست همدست میشوند که با پا تو را زنند یک تن نگوید او گل طاهانه، زن که هست وقتی به کوچه چشم ترت تار می‌شود غمگین مباش فاطمه جانم حسن که هست دق مرگ می‌شود علی از ضربه‌ی لگد تازه زمانِ غسلِ گل یاسمن که هست در پشت در که میخ تو را می‌دهد عذاب خونی شود ولی به تنت پیرُهن که هست اما حسینِ تو بدنش روی خاک‌ها تازه زمان اسب به تن تاختن که هست پیراهنش که جای خودش، نعل اسب‌ها کاری کنند تا که نفهمی بدن که هست من که کفن شدم چه شود پیکر حسین از گرد و خاک‌ها به تن او کفن که هست @mahmud_asadi_shaegh135
۱۲۳۸ گریه نکن کنار بستر من ای دخترم ای ناز پرور من دلم را خون مکن دیده جیحون مکن من می‌روم ای گلعذارم یاد غم تو بی‌قرارم **** چشمم به غیر غصه‌ی تو تر نیست به جسم من نشان میخ در نیست تو و آتش و دود شود جسمت کبود پشت در خانه نشینی بگو تو یا فضه خذینی **** عبای بابایت مرا به تن شد روزی من از آسمان کفن شد حسینت بی کفن شود پاره بدن سهم حسینت بوریا هست تنش به زیر نیزه‌ها هست **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۲۳۹ بیا دختر بیا یکدم بنشین به دمِ بستر تماشا کن رفتنی شده مادر بیا دختر میرم غریبونه امّا نه شبونه روی بدنم نیست جای تازیونه زهراجان به یاد تو غرق محنم به یاد تو سینه میزنم دارم جون میدم ولی دیگه زخم میخی نیست روی تنم زهراجان تورو بی خبر می‌زننت تورو پشت در می‌زننت از بابات شنیدم که عمر با سیصد نفر می‌زننت **** مبگم باهات می‌پوشونه من رو توو عبا بابات کفن میشم ای به قربون اشکات میگم باهات بنشین تا بگم از رنج ودرد و غربت گریه کن عزیزم به اصل مصیبت حسینت میشه پاره پاره پیرهنش میشه قدّ گندم بدنش نمی‌مونه بی کفن حسین نعل اسبا میشه کفنش توو گودال بدجور دلتو می‌سوزونن گرگا دور جسمش می‌مونن با چکمه عزیز دلتو می‌بینی برش می‌گردونن **** @mahmud_asadi_shaegh135