🖊لیبرالیسم اقتصادی
لیبرالیسم از قرن هجده به بعد توانست با تبلیغ اصول خود، طرفدارانی برای خود پیدا کند. آنان شعار اصلی خود را آزادی سرمایه و آزادی تجارت قرار داده بودند. به دلیل اینکه در زمان ظهور لیبرالیسم، فئودالیسم در صحنه سیاسی و اقتصادی حاکم بود به همین دلیل آنان از ابتدا با فئودالیته به مخالفت برخاسته و آن را بزرگترین مانع آزادی عمل سرمایه اعلام می داشتند.
لیبرالیسم در حوزه اقتصادی نیز، با سلطه دولت بر مسائل اقتصادی و انحصار و مداخله آن در تولید و توزیع ثروت سر مخالفت داشت. لیبرالیسم بر این امر اعتقاد دارد که سرمایه داری در اقتصاد، فرمولی برای رسیدن فرد و جامعه به ثروت و سعادت فردی و همگانی است.
۳
🖊بنا به تعریف واژه نامه آکسفورد، سرمایهداری یک نظام سازماندهی اقتصادی، مبتنی بر رقابت بازار است، که در آن ابزار تولید، توزیع و مبادله تحت مالکیت خصوصی هستند و افراد یا شرکتها آن را مدیریت میکنند. لیبرالها معتقدند که پایبندی به آزادی باید همگام و همراه با ظهور و تثبیت نهادهای مالکیت خصوصی و بازار آزاد باشد. چرا که به این امر اعتقاد دارند در واقع این بازار است که قدرت و ثروت را توزیع می کند. از نظر آنان، وجود بازار آزاد، در حوزه سیاسی نیز دارای تبعاتی است و آزادی وعده داده شده در مکتب لیبرالیسم به واسطه وجود بازار آزاد قابل حصول است چرا که تا زمانی که دولت تنها منبع درآمد و اشتغال باشد، جایی برای آزادی یا مخالف واقعی وجود ندارد.
۴
🖊مهمترین اصول لیبرالیسم اقتصادی
1- دخالت حداقلی دولت
لسه فر(lassiez faire)، اولین اصل از اصول لیبرالیسم در حوزه اقتصادی است. لسه فر یک اصطلاح فرانسوی به معنای بگذار بگذرد است. بر اساس این اصل، لیبرالها معتقدند که دولت باید در اقتصاد حداقل دخالت را داشته باشد چرا که بازار دارای این قدرت و توانایی است که در یک حوزه رقابتی و آزاد، خود را تنظیم نموده و پاداش داده و یا تنبیه کند. بنابراین بازار دارای قواعد خودتنظیم است و دخالت دولت در این حوزه، این قواعد را برهم خواهد زد.
۵
2- به حداکثر رساندن منافع شخصی
اقتصاددانان لیبرال بر این موضوع اعتقاد داشتند که افراد بر حسب غریزه طبیعی در پی به حداکثر رساندن نفع و سود شخصی هستند. بنابراین در یک بازار آزاد، همه افراد، تولید کننده، سرمایه دار، مدیر، کارگر و مصرف کننده همه در پی به حداکثر رساندن منافع خود بوده و این امر در نهایت به به روزی و سعادت کل جامعه خواهد انجامید.
3- عدم تضاد بین منافع شخصی و اجتماعی
اقتصاددانان لیبرال بر هماهنگی منافع در اقتصاد بازار آزاد تأکید داشتند. بهطوری که افراد با تعقیب و دنبالهروی منابع فردی خودشان، بهترین منافع را برای جامعه بهوجود خواهند آورد.
۶
4- اهمیت داشتن تمام منابع و فعالیتهای اقتصادی
از منظر لیبرالها، تمام منابع اقتصادی همچون زمین، نیروی کار، سرمایه و توانایی مدیریتی و بههمین صورت تمامی فعالیتهای اقتصادی از قبیل کشاورزی، تجارت، تولید و مبادلات بینالمللی همه و همه دارای ارزش اقتصادی و اهمیت زیادی هستند. این اعتقاد بر خلاف اعتقاد جهان بینی های مرکانتیلیستی و فیزیوکراتها است که بر این باور بودند که ثروت از راه تجارت و کشاورزی بهدست می آید.
5- رشد اقتصادی بلندمدت
اقتصاد لیبرالی مدعی ایجاد رشد اقتصادی در بلند مدت است و هدف خود را هم بر همین اساس قرار داده است. آنان معتقدند ایجاد بازار آزاد اقتصادی و حاکم شدن نظام سرمایه داری در بلندمدت رشد اقتصادی قابل توجهی را نصیب جامعه نموده و سعادت و به روزی همه افراد جامعه را در پی خواهد داشت.
۷
🖊اقتصاد مقاومتی
رهبر انقلاب "اقتصاد مقاومتی" را معنا و مفهومی از کارآفرینی معرفی کردند و برای نیاز اساسی کشور به کارآفرینی نیز دو دلیل "فشار اقتصادی دشمنان" و "آمادگی کشور برای جهش" را معرفی نمودند. رویکرد اقتصادی ایران تحت عنوان "اقتصاد مقاومتی" غالبا در برابر اقتصاد تحت سیطره غرب دیده میشود. اقتصاد مقاومتی یعنی شناسایی حوزههای فشار و تلاش بای بی اثر کردند و کنترل آنها است. برای رسیدن به اهداف اقتصاد مقاومتی ضروری است که وابستگیهای خارجی تقلیل یافته و برای افزایش تولید داخلی کشور و خوداتکایی تلاش کرد.
۸
11. در پی تجویز حداقل ضروری بخش مجازی (نظام پولی و سفتهبازی) بر اساس مبانی فقه اسلامی است.
12. در درازمدت، در پی عبور از خوانهای آسیبزدایی، کنشهای تدافعی است.
13. درپی بازپروری عوامل تولید، تا مرحله پایداری و ثبات درونی است.
14. در پی اثرگذاری بر بازارها و اقتصادیهای بیرونی همراه با رشد و پیشرفت مستمر است.
15. در پی اصلاح و مدیریت الگوی مصرف است.
16. در پی مدیریت بازارهای کالاها و خدمات، کار، مالی، پولی و سرمایه است.
17. در پی بازتعریف دولت و ایفای وظایف عامالمنفعه مانند: نظارت، تنظیم بازار، حمایت، کنترل، ارزشیابی، نظام تشویق و تنبیه و تعزیرات و مبارزه با فساد است.
18. در پی تکیه بر بنگاههای دانشبنیان در جهت تقویت تولید است.
19. در پی تحقق امنیت اقتصادی است.
20ـ در پی ایجاد ثبات شرایط اقتصادی با کمینهسازی تورم است
۱۰
🖊ویژگیهای اقتصاد مقاومتی
1. در پی مردمی کردن اقتصاد است.
2. در پی بهکارگیری و شکوفایی استعدادهای خدادادی کشور است.
3. در پی کسب قدرت چانهزنی در بازارهای بینالمللی است.
4. درپی شکستن انحصارت سلطهآور است.
5. درپی گریز از چانهپذیری به ویژه در بازارهای محصولات راهبردی با فناوری پیشرفته است.
6. به دنبال برقراری عدالت اجتماعی و اقتصادی است.
7. در پی رونق بخشیدن به تولید است.
8. به دنبال بومیسازی فناوری در تمام زمینهها است.
9. درپی حضورموثر به همراه محصولات کیفی در بازارهای بینالمللی است.
10. به دنبال بالندگی بخش حقیقی اقتصاد است.
۹
21. در پی برقراری امنیت جانی و مالی فیزیکی برای عوامل اقتصادی است.
22.به دنبال ایجاد ایمنی در برابر بحرانها و تحریمهای اقتصادی بینالمللی است.
23. در پی کسب توانایی واکنش هوشمند به تغییرات محیطی است.
24. حماسی و جهادی است.
25. منضبط، مولد و انعطافپذیراست.
26. برخوردار ازقدرت واکنش سریع و هوشمند است
27. دارای پویایی، ارزشمدار و پایداراست.
28. فرصتساز برابر است.
29. اتکا به استعدادهای درونی دارد
30. بهرهمند از امکانات بیرونی و پیشرو است.
۱۱
مقایسه اقتصاد لیبرالیسمی و اقتصاد مقاومتی
لیبرالیسم اقتصادی در واقع، باور ایدئولوژیک به سازماندهی اقتصاد به طور فردگرایانه است، به این معنا که تصمیمات اقتصادی به بیشترین حد ممکن از سوی افراد و نه نهادها یا سازمانهای جمعی اتخاذ شود. این باور دربرگیرندهٔ طیفی از سیاستهای اقتصادی مختلف نظیر آزادی حرکت است ولی همواره بر مبنای حمایت شدید از اقتصاد بازار و مالکیت خصوصی در شیوههای تولید استوار است.
۱۲
گرچه لیبرالیسم اقتصادی میتواند تا حد معینی حامی مقررات گذاری دولتی باشد ولی این الگوی اقتصادی بیشتر به این مسئله گرایش دارد که وقتی دخالت دولت در بازار آزاد، مانع تجارت آزاد و رقابت باز میشود، با آن مخالفت کند.
لیبرالیسم ممکن است دخالت دولت به منظور رفع انحصار خصوصی را بپذیرد، زیرا انحصار محدود کنندهٔ قدرت تصمیم گیری برخی افراد دانسته میشود؛ با وجودی که لیبرالیسم اقتصادی خواهان نامحدود نشدن بازار به وسیلهٔ دولت میباشد، معتقد است که دولت نقشی مشروع در تأمین کالای عمومی دارد.
این الگوی اقتصادی در مقام بیان، ممکن است با الفاظی زیبا و اصطلاحات دهان پرکن، افرادی را فریفته کند، اما باید بدانیم واقعیت در اجرای اصول اقتصاد لیبرالیستی چیزی فراتر از این روشهای تئوریک است.
۱۳
🖊در این روش کسب ثروت به هر شیوهای مجاز شمرده میشود، در این روش اقتصادی کمپانیهای بزرگ اقتصادی در کشورهای غربی، ممکن است نتوانند کالاهای نامرغوبی را روانه بازار کنند، اما سود آنها در ترویج مصرفگرایی است؛ مصرف بیشتر از کالاها و خدمات سودهای کلانی را به جیب صاحبان سرمایه سرازیر میکند، اما برای ترویج مصرفگرایی چه باید بکنند؟ برای ترویج مصرفگرایی در کنار کارخانجات بزرگ تولیدی، کمپانیهای بزرگ سینمایی و شبکههای عظیم تبلیغاتی تأسیس میکنند و از این منظر سیستمی منسجم و در عین حال پیوسته، برای کسب منافع بیشتر ایجاد میشود.
🖊از آنجایی که ترویج این روش در کشورهای غربی باعث گرایش جمع کثیری از سرمایهداران به این سمت میشود، لازم است همواره بازارهای مصرف جدید پیدا شود و از این جهت این سرمایهداران به سوی سایر کشورهای جهان متوجه شده تا بازارهای مصرف جدیدی در این کشورها بیابند.
۱۴