┄✿🌼࿐🌻༅࿇༅🌻࿐🌼✿┄
،شلیک بی امان گلوله و تنگنای محاصره دست به دست هم داده بود و مضطربمان می کرد. دقایقی پیش فرمانده تکلیفمان را مشخص کرده و گفته بود: از این لحظه آزاد هستید می توانید مبارزه کنید می توانید برای عقب نشینی تلاش کنید و یا اسیر شوید.اما خودش گفت من فرمانده ام و تا شلیک آخرین گلوله می جنگم. ضامن دو نارنجک را کشید و قبل از پرتابشان گلوله های دشمن تنش را نشانه گرفتند. عبدالله نارنجکها را زیر بدنش قرار داد تا نیروهای گردانش آسیب نبینند و پیکرش هزار تکه شد و هرگز پیدا نشد.
✍#استادامیرعباس
۸
🌻⃟🕊🌻⃟🕊
┄✿🌼࿐🌻༅࿇༅🌻࿐🌼✿┄
فتاح محمدی، رزمنده پانزده ساله ای که با دستکاری شناسنامه، خود را به جبهه رسانده بود و به امید فتح خرمشهر اصرار داشت در خط مقدم بماند و حالا شاهد صحنه پرپر شدن فرمانده بود. می گوید:من با دیدن صحنه شهادت عبدالله نجفی احساس می کردم برادر بزرگم را از دست داده ام. تا او بود دلم قرص و محکم بود و توان غلبه بر ترسم را داشتم.اما حالا آخرین پشتیبانم بر زمین افتاده بود و دیگر نفس نمی کشید. فقط پانزده سال داشتم و نمی دانستم چه سرنوشتی در انتظارم است.رفقایم جلوی چشمم شهید شده بودند و چند نفری هم که مانده بودیم تشنگی امانمان را بریده بود. کسی نای حرف زدن نداشت. آسیب دیده و زخمی بودیم . خرمشهر را آزاد نکرده بودیم اما در میان آن همه دشمن تنهای تنها ، پر از ترس و التهاب و بدون فرمانده اسیر شده بودیم.
محمدی ادامه می دهد: قمقمه فرمانده چند قطره آب داشت که با آن لبهایمان را تر کردیم و بعد هم خودمان را برای سرنوشت مبهمی که در انتظارمان بود آماده کردیم و ساعتی بعد عراقیها ما را با دستان بسته به مقصدی نامعلوم بردند.
روایت های که هنوز تازه است:
✍#استادامیرعباس
۹
🌻⃟🕊🌻⃟🕊
┄✿🌼࿐🌻༅࿇༅🌻࿐🌼✿┄
۴۱ سال از آزاد سازی خرمشهر می گذرد اما هنوز روایت هایش تازه است . شاید تنها مقطعی از جنگ است که دیدن تصاویر و شنیدن داستانهایش قلب ایرانی ها را اینچنین به تپش وا می دارد.
در سوم خرداد سال ۶۱، خرمشهر نگین انگشتری ایران که پس از ۳۴ روز مقاومت به اشغال رژیم بعثی صدام در آمده بود پس از ۵۷۶ روزاز اشغال آزاد شد و ایران از غرور این آزادی سر از پا نمی شناخت.
زنان و مردان در شهر ها شادی می کردند.مردان ترکه بازیمی کردند و زنان کلمی زدند و قلب ایران می تپید.در هر شهر و محله ای در کنار هلهله و شادی جای خیلی ها خالی بود.
✍#استادامیرعباس
۱۰
🌻⃟🕊🌻⃟🕊
┄✿🌼࿐🌻༅࿇༅🌻࿐🌼✿┄
همه کسانی که می رفتند می دانستند هدف چیست و چه خطراتی پیش رویشان است اما می دانستند آزادی خرمشهر به منزله شکست اعتماد به نفس عراقی است که خاک وطن را اشغال کرده و در تدارک آشیانه سازی برای خود است. پس کهگیلویه و بویراحمدی ها هم مثل همه ایران می رفتند تا در دل این حادثه بزرگ قرار بگیرند زیراآنچنان باز پس گیری خرمشهردور از دسترس می نمود که خود صدام هم ادعا کرده بود اگر ایران خرمشهر را باز پس بگیرد کلید بصره را به دستشان می دهد.
✍#استادامیرعباس
۱۱
🌻⃟🕊🌻⃟🕊
┄✿🌼࿐🌻༅࿇༅🌻࿐🌼✿┄
اهمیت عملیات بیت المقدس
عملیات بیت المقدس در چهار مرحله انجام شد و هر مرحله مقدمه ای بر مرحله دیگر بود اما در نهایت روز سوم خرداد خبر آزاد سازی خرمشهر در کشور پیچید و موجی از شادی در سراسر کشور ایجاد شد. اما نه خبر خوش و نه جشن های مردمی نمی توانست جای خالی اسرا و شهدا را پر کند زیرا تصور عمومی بر این بود که پایان جنگ نزدیک است و پیروزی بدون همه عزیزان لطف و حلاوتی ندارد.
✍#استادامیرعباس
۱۲
🌻⃟🕊🌻⃟🕊
┄✿🌼࿐🌻༅࿇༅🌻࿐🌼✿┄
یکی از مسائلی که عملیات بیت المقدس این است که با وجود آنکه در این عملیات ایران حدود ۱۹ هزار اسیر از عراقی ها گرفت اما عراقی ها نتوانستند چندان اسیری از ایران بگیرند و از همان تعداد محدود ۱۰ اسیر از استان کهگیلویه وبویراحمد بود . اسرایی که تحت فرماندهی عبدالله نجفی بودند که در مرحله سوم عملیات بیت المقدس در روز ۱۷ اردیبهشت ماه در خرمشهردر محاصر ه قرار گرفتند
✍#استادامیرعباس
۱۳
🌻⃟🕊🌻⃟🕊
┄✿🌼࿐🌻༅࿇༅🌻࿐🌼✿┄
شهادت و اسارت پایان داستان خرمشهر نبود. نبرد بیت المقدس هنوز ادامه داشت و چون استان کهگیلویه و بویراحمد یگان رزم مستقل نداشت هر کدام از فرزندان این استان در گوشه ای از خوزستان برای باز پس گیری خونین شهر از دست دشمن بعثی می جنگید و تلاش می کرد و شهادت دوستان و همشهری و همرزمان هم نتوانست پای اراده آنها را سست کند.
شاهدان فتح
مهدی راستین که در آن زمان جوان ۱۸ ساله ای بود به عنوان فرمانده گروهان یکم که با ادغام ارتش و بسیج تشکیل شده بود در مرحله آخر عملیات بیت المقدس و در آخرین ساعات آن عملیات غرور آفرین مسئولیت حفاظت از پل اتصال خرمشهر و شلمچه را به عهده داشت.
راستین بیش از هفت ماه به خانه نرفته بود و از عملیات طریق القدس تا فتح المبین و بعد هم بیت المقدس در جبهه ها مانده بود حالا در آن سال ماموریت پایانی اش بستن راه فرار عراقیها بود.
او می گوید : ساعت پنج صبح در نخلستان نزدیک پل مستقربودیم که درگیری شروع شد.تا ساعت ۱۴ حدود ۵۰۰ اسیر از عراقی ها گرفته بودیم با این حال عراقیها که تصورش را هم نمی کردند اینگونه شکست بخورند با خیال آسوده و با اسلحه در حال تردد بودند . برخی هم اوضاع دستشان آمده بود به سمت شلمچه فرار می کردند و نمی دانستند ما راه را قطع کرده ایم.
وی ادامه می دهد :خبر آزاد سازی خرمشهر که رسید عراقیها عکسهای امام خمینی و ائمه را که از خانه های مردم خرمشهر درآورده بودند به زیرپوش هایشان چسبانده بودند و یا علی گویان از ما امان می خواستند.
✍#استادامیرعباس
۱۴
🌻⃟🕊🌻⃟🕊
┄✿🌼࿐🌻༅࿇༅🌻࿐🌼✿┄
اهل انتقام نبودیم
راستین تاکید می کند دشمن به خاکمان تجاوز کرده بود وحدود دو سال خرمشهر را در دست گرفته بود و خانه های مردم را از هر وسیله ای خالی کرده بود و برای خودش سنگرهایی مجهز با تمامی امکانات ساخته بود اما ما فرزندان امام خمینی بودیم و دنبال جنگ و جنگ افروزی نبودیم فقط از خاکمان دفاع کردیم. با اینکه می دانستیم پیروز این نبرد هستیم با اسرا بد رفتاری نمی کردیم.
وی از داغ سخت حمله ناجوانمردانه عراقی ها به دانشکده دختران در خرمشهر در ابتدای جنگ می گوید و تاکید می کند همان یک رفتار عراقیها می توانست بهانه ای برای هر نوع انتقام گیری ایرانی ها باشد اما مسلمان بودیم و با اسرا مطابق دینمان رفتار می کردیم.
وی می گوید در آن لحظات دیگر اتوبوس جوابگوی جابجایی اسرا نبود و با کامیونها آنها را به عقب انتقال می دادیم بین آنها کمپوت هم توزیع می کردیم.
وی می گوید : نباید فراموش کنیم آرامش در این شکرو به همین سادگی به وجود نیامده است و برای هر لحظه آن چه جوانانی که پرپر نشده اند و چه سختی هایی که نکشیده ایم.
ماموریت راستین و گروهانش پس از آزادسازی خرمشهر تمام شد و به عقب برگشتند و دو سال بعد در عملیات دیگری به اسارت نیروهای عراقی در آمد اما در آن روز تاریخی به همراه یک روحانی و یک پاسدار تیربارچی و آرپی جی زن که نامشان را فراموش کرده و فقط می داند اهل شهرستان فسا استان فارس هستند از پل خرمشهر- شلمچه دفاع کرد و او نیز همراه همه مردم ایران نماز شکر این فتح بزرگ را در خاک خرمشهر به جا آورد.
✍#استادامیرعباس
۱۵
🌻⃟🕊🌻⃟🕊
┄✿🌼࿐🌻༅࿇༅🌻࿐🌼✿┄
فاتحانی که در جشن پیروزی خرمشهر نبودند
در عملیات بیت المقدس از استان کهگیلویه و بویراحمد ۱۰ نفر اسیر شدند.عبد الله نجفی فرمانده گردان امام هادی (ع) که شهید شد، فتاح محمدی ، مهدی خسروی، فایز جمال سیرت، خسرو نیکنام،جوهر عسکری، اله قلی عراقی، یزدان روز خوش، سید محمد حسینی و طیب همت نژاد به اسارت نیروهای عراقی در آمدند و هشت سال تمام آرزوی دیدن و لمس خاک وطن را در برزخی که رژیم بعث برایشان ساخت تحمل کردند.
✍#استادامیرعباس
۱۶
🌻⃟🕊🌻⃟🕊
🍃🌸 کمال تشکر از شما استاد بزرگوار بابت وقتی که گذاشتید و مطالب ارزشمندی که ارائه فرمودید
اجرکم عندالله 🌸🍃
─┅═ঊ﷽ঈ═┅─
📕موضوع سمینار:
#وطیفه_ما_درانتخابات
📚باحضور:
#جناب_مهندس_علی_قاسمی
#کارشناس_فرهنگی_آموزش_پرورش
#مربی_سوادرسانه
⏰ ساعت گفتگو: ۲۱:۰۰
🗓 زمان دوشنبه ۱۴۰۰/۰۳/۰۳
🌍 مکان: گروه #ابرگروه_گام_دوم_انقلاب_اسلامی
لینک گروه:
http://eitaa.com/joinchat/1963524107C2412dc3224
#لطفا سوالات و ابهامات مربوط به موضوع سمینار را به آیدی مدیر گروه @M_nurse ارسال فرمائید.
🔴 برای #گفتگویآنلاین با میهمان برنامه دراین سمینارمشارکت و ما راهمراهی بفرمائید
🔴 سمینارها را در کانال #محرمانه_مدیا دنبال بفرمائید.👇👇
@mahramane_media
❇️رزومه شخصی جناب استادمهندس علی قاسمی
♻️کارشناس فرهنگی آموزش و پرورش و مربی سواد رسانه
♻️مجری همایشها و کارگاههای سواد رسانه برای فرهنگیان، اولیا و دانش آموزان
♻️ارائه کنفرانسهای سواد رسانه در فضای مجازی
❇️ آدرس کانال
#جناب_مهندس_علی_قاسمی درپیام رسان ایتا
@savad_r
┈┈••✾•🌸•✾••┈┈
🌸عرض سلام و ادب و احترام محضر شما #استاد_علی_قاسمی بزرگوار
🌼 در خدمت شما استاد گرامی هستیم
با مبحث
#توطیفه_ما_دانتخابات
🌸منتظر بیانات ارزشمند شما پیرامون این مبحث هستیم بفرمائید
┈┈••✾•🌸•✾••┈┈
محرمانه مدیا
سلام علیکم
اللهم ادرکنی:
سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار
خیلی خوش آمدید گروه آماده است منتظر بیانات ارزشمند حضرتعالی هستیم