eitaa logo
محرمانه مدیا
906 دنبال‌کننده
3هزار عکس
393 ویدیو
440 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
👈همسر فرای: شوهرم قبلا جاسوس سیا بود ⭕️فرای همواره از فرح پهلوی به عنوان «ملکه خیرخواه و اصلاح‌طلب» یاد می‌کند و کوشش‌هایش را برای گسترش مکتب ایرانی ستوده است. در مقابل، فرای یکی از دشمنان سرسخت جمهوری اسلامی شناخته می‌شود و ۵ سال پس از پیروزی انقلاب، امام خمینی(ره) را یک شخصیت «بنیادگرای رو به زوال» توصیف کرد. بنابراین واضح است که ضدیت فرای با امام راحل در برابر دفاع مدعیان خط امام از وی، یک پارادوکس تلخ و تاسف بار است. ⭕️ریچارد فرای سراسر دوران جنگ تحمیلی از طریق ایرج افشار یزدی تماس‌هایش را با داخل کشور برای بازتولید جریان فراماسونری حفظ کرد و هیچ وقت از تمرکز روی ایران فاصله نگرفت. ابتدای دهه ۱۳۶۰، او به همراه سلطنت‌طلبان فراری از جمله احسان یارشاطر (بهایی)، سیدحسین نصر (از رهبران سنت‌گرایی و عضو فرقه مریمیه شاذلیه)، داریوش شایگان، مهناز افخمی (بهایی)، هرمز حکمت، احمد اشرف و رامین جهانبگلو در تاسیس بنیاد مطالعات ایران مشارکت کرد۲۱۷ که از پروژه‌های جاسوسی آکادمیک CIA به شمار می‌رفت و ریاست عالیه آن را به اشرف پهلوی سپردند. ⭕️علاوه بر غسل تعمید دادن فرای و دفاع از این جاسوس امریکایی توسط اصلاح طلبان و نیروهای ضد انقلاب،آنها این اتهام را وارد می کنند که اصول گرایان در زمان احمدی نژاد نسبت به فرای ساکت بوده اند. واضح است که اصول گرایان در دوران احمدی نژاد نیز از منتقدین جدی فرای و نیز رابطه دولت با آن بوده اند. راس این حرکت روزنامه کیهان در 18اردیبهشت90 و پس از آن تعقیب این خط توسط سایر رسانه های مکتوب و مجازی اصول گرا، خط بطلانی بر این ادعای امروز اصلاح طلبان است که اصول گرایان در دوران احمدی نژاد نسبت به فرای ساکت بوده اند.
📌هفدهم مردادماه سال 89 از سوی رئیس جمهوری وقت یک باب واحد مسکونی به این ایران شناس اهدا شد در حالی که مقامات مسوول در اصفهان می گویند، خانواده این ایران شناس آمریکایی تقاضایی مبنی بر دفن جنازه وی در این شهر نداشته اند،‌ برخی گروه ها و چهره های سیاسی با برگزاری تجمعات اعتراضی و جاسوس خواندن او،‌ مخالفت خود را با اجرایی کردن وصیت این ایران شناس آمریکایی اعلام کرده اند. 👈🏻در همایش ایرانیان خارج از کشور که با حضور رییس جمهوری اسلامی ایران در سال 89 برگزار شد، یکی از حاضران " ریچارد فرای" ایران شناس آمریکایی بود که به گفته مجری برنامه علامه علی اکبر دهخدا به وی لقب " ایران دوست" داده بود. وی که بیش از 90 سال سن داشت با قامت خمیده و با کمک عصا در این اجلاس حاضر شده بود. 👈🏻 6 بهمن 1386 در جشنواره بین‌المللی فارابی ریچارد فرای به کمک احمدی‌نژاد به روی صحنه می‌آید هدف وی از حضور در این همایش، جلب موافقت رییس جمهوری وقت بود تا به وی اجازه داده شود پیکر وی پس از مرگ در کنار زاینده رود به خاک سپرده شود. وی که رییس پیشین کرسی ایران شناسی دانشگاه هاروارد بود، در جریان سخنرانی خود این خواسته را مطرح کرد که ایرانیان چندین بار وی را مورد تشویق قرار دادند. 👈🏻احمدی نژاد نیز در ابتدای سخنان خود این حس ایران دوستی این دانشمند آمریکایی را ستود و خطاب به وی گفت: ما خود شما را در ایران می خواهیم. از طرف ملت ایران یک واحد مسکونی در اصفهان به ایشان هدیه می شود تا هر قدر که می خواهد در آنجا بماند.
👈🏻پس از موضع‌گیری به موقع رئیس قوه قضائیه درباره ریچارد فرای، بسیاری از شخصیت‌ها خواستار «پس‌گرفتن قصرسنتی- تاریخی اصفهان» از این جاسوس CIA شدند وموج گسترده افشاگری‌ها و هوشیاری مسئولین نظام، هرروز بیشتر به نگرانی‌های فرای دامن می‌زد. پس از افشاگری «حسین شریعتمداری» در مرداد 1389 از اهداف و انگیزه‌های پروژه «پایان اسلام‌گرایی» و ترویج «مکتب ایرانی» توسط «حلقه انحرافی دولت»، روز 21 آبان 1389 آیت‌الله «صادق لاریجانی» رئیس قوه قضائیه در شورای اداری شهر یاسوج به «بازگشت ریچارد فرای» واکنش نشان داد و گفت: «ریچارد فرای در مصاحبه ای با شبکه CNN عنوان کرده که حکومت مذهبی در ایران از بین می رود و تغییراتی ایجاد خواهد شد. ببینید این افراد تا کجاها را اندیشیده اند و نقشه می‌کشند.» 👈🏻بدین‌ترتیب دست‌کم از 2 سال و نیم پیش، مقامات مطلع و موثر از عواقب «کودتای ایدئولوژیک» حلقه انحرافی سخن می‌گفتند و خواهان مرزبندی جدی احمدی‌نژاد با این فرقه مرموز شدند. با رونمایی از «منشور کوروش» و گسترش «ضدگفتمان مکتب ایرانی»، اکثر اساتید برجسته حوزه‌های علمیه مانند آیات عظام نوری همدانی، مصباح یزدی، مکارم شیرازی، جوادی آملی و... در کنار شخصیت‌هایی مانند رئیس ستاد کل نیروهای مسلح و فرمانده سپاه درباره تبعات منفی این پروژه برادرانه به رئیس‌جمهور تذکر و هشدار دادند، اما «اسفندیار رحیم مشایی» به جای ارائه پاسخ‌های مستدل در برابر انتقادات به «مکتب ایرانی» و ایده‌های «عبور از اسلام‌گرایی»، همه منتقدان دولت را وابسته به باندهای زر و زور و تزویر دانست! 👈🏻سرانجام او در پایان آبان 1389 نامه‌ای خصوصی به رئیس‌جمهور نوشت. احمدی‌نژاد به سرعت پاسخ فرای را داد و مبالغه شگفت‌انگیزی از او کرد. رئیس‌جمهور احمدی‌نژاد در نامه خود که آذر 1389 توسط «اسفندیار رحیم مشایی» (رئیس‌دفتر وقت رئیس‌جمهور) از تهران به «دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل» برای تحویل به فرای ارسال شد، نوشت: «اینجانب شما را باور دارم و هیچ‌گاه تبلیغات منفی دشمنان انسانیت را باور نکرده‌ام... ایران خانه شما و خانه همه انسان‌های پاک و دلسوز بشریت و کرامت اوست.» 👈🏻احمدی‌نژاد در حالی چنین تجلیل بی‌سابقه‌ای را از تئوریسین «مکتب ایرانی» می‌کند که ابعاد گسترده‌ای از زوایای پروژه جاسوسی او طی نیم‌قرن گذشته فاش شده بود و پروژه انگلیسی- آمریکایی فرای یک پدیده ناشناخته نبود. بنابراین در این میان، «بی‌اطلاعی» هیچ نقشی نداشت؛ چه اینکه وزارت اطلاعات نیز درنیمه اول دهه 1370 رسماً تأیید کرد که ماموریت ریچارد فرای در ایران «جمع‌آوری اطلاعات محرمانه از دولتمردان» است و هدفگذاری او روی مراکز آموزشی و دانشگاهی است.
منزل اهدایی احمدی نژاد به ریچارد فرای در اصفهان
نامه های خصوصی احمدی نژاد به ریچارد فرای(جاسوس سیا و تئوریسین مکتب ایرانی)
در دولت هاشمی، «عطالله مهاجرانی» حلقه وصل تئوریسین‌ها و کارگزاران CIA با هاشمی بود و در دولت احمدی‌نژاد نیز مشایی قصد ایفای این نقش را داشت، اما افشاگری‌های روزنامه کیهان از سال 1386 درباره تئوری «پایان اسلام‌گرایی» این پروژه را در نطفه خفه کرد و همانطور که شریعتمداری 2 سال قبل پیش‌بینی کرد «احمدی‌نژاد «اولین قربانی» حلقه انحرافی بود؛ حلقه‌ای که پیوندهای سیاسی و خصلت‌های مشترکی با جریان فتنه و حزب کارگزاران دارد و ماجرای «ریچارد فرای»، هاله اسفندیاری ، سارا شورد ، رامین جهانبگلو ، کیان تاجبخش و ... از نمونه‌های برجسته آن به شمار می‌رود. فرای که سال 1332 از مشاوران شاه در زمینه «فرهنگ ایران باستان» به شمار می‌رفت، پس از انقلاب نیز بازی سه‌گانه خود را با 3 رئیس‌جمهور در ایران پیش برد، اما پروژه فرای و عاقبت گفتمانیِ هاشمی و خاتمی و احمدی‌نژاد باید درس عبرتی برای دیگر سیاستمداران جمهوری اسلامی باشد که در دام بحران‌های گفتمانی و کودتای ایدئولوژیک نیفتند و اگر این درس از تجربه‌ای چنین تلخ گرفته نشود، باز هم خطر در کمین جبهه انقلاب است.
‼️بررسی تخصصی ریشه‌های سیاسی و ایدئولوژیک "مکتب ایرانی" «مکتب ایرانی» از همان ابتدا توجه دربار پهلوی را به شدت جلب کرد، چون نتیجه نگرش دینی آن به درد ساختن یک توجیه ضروری برای اثبات رژیم سلطنتی می‌خورد. شاه جوان هیچ مشروعیت و مقبولیتی نداشت و پس از کودتای 28 مرداد 1332 - چند ماه پس از نخستین دیدارش با فرای- روزهای پریشانی را پشت سر می‌گذاشت. او بدون اجازه آمریکا قادر به انجام هیچ کاری نبود و برای همین در آذر 1333 برای سفری طولانی به مدت 2 ماه ساکن ایالات متحده شد. در این سفر شاه با هدف تثبیت قدرتش موافقت‌نامه‌های اقتصادی و فرهنگیِ همه جانبه‌ای را به نفع آمریکا امضاء کرد و از این پس، ایران را به عنوان یکی از مستعمرات رسمی ایالات متحده می‌شناختند. نخستین جرقه‌های‌ ایدة «تمدن بزرگ» و تدوین «تاریخ ایران باستان» با تکیه بر پادشاهی «کوروش» از همین دوره خورد.
⭕️هوشنگ امیراحمدی (دلال رابطه ایران و آمریکا) و احمدی نژاد
هوشنگ امیراحمدی (متولد ۱۳۲۶،-تاکنون) از اهالی تالش می‌باشد. وی از سال ۱۹۷۵ در آمریکا اقامت دارد. وی استاد دانشگاه دانشگاه راتگرز (دانشگاه ایالتی نیوجرسی) و مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه این دانشگاه است. وی بنیانگذار و رئیس شورای آمریکا-ایراننیز هست. این شورا مرکزی برای پژوهش و سیاست‌گذاری است و تلاش دارد ادراک متقابل مردم ایران و ایالات متحده آمریکا را نسبت به یکدیگر بهبود بخشد. 👈🏼وی به صورت رسمی در عرصه روابط دیپلماتیک ایران و امریکا خودنمایی می کند و در راه نزدیک کردن روابط ایران و امریکا می کوشد. او داشتن ماموریت از سوی دو طرف را رد می کند و خود رإ مستقل می داند. وی تلاش دارد ادراک متقابل مردم ایران و آمریکا را نسبت به یکدیگر بهبود بخشد… او با وزارت نفت، بانک مرکزی ایران، خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، مراکز تحقیقاتی در قم، روزنامه ی ایران، استادان دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه امام صادق و دانشگاه زنجان و افرادی همچون دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن، دکتر محمدابراهیم باستانی پاریزی، دکتر عبدالکریم سروش، محمد مجتهد شبستری، ناصر هادیان، غلام عباس توسلی، ابراهیم یزدی، مهرانگیز کار، مهندس عزت الله سحابی و دکتر صادق خرازی ارتباط گیری کرده است.
از راست: امیراحمدی، محمدجواد ظریف (نماینده ایران در سازمان ملل) و «شیرین عبادی» (از کارگزاران براندازی نرم در ایران) در نیویورک.
‼️‼️‼️بازگشت «هوشنگ امیراحمدی» 👈🏻با دستور رئیس‌جمهور احمدی‌نژاد به تهران و مکلف شدن دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی کشور به همکاری با این جاسوس سرشناس CIA ماجرای کوچکی نبود که اصول‌گرایان با بی‌تفاوتی از کنار آن بگذرند و آغاز سال 1387 آبستن حوادث تلخی بود؛ نقطه آغاز تراژدی یک رئیس‌جمهور محبوب.
📌نامه شماره 519/16 مورخه 26 فروردین 1387 قائم مقام وزیر در مورد مکلف شدن دانشگاه برای بکارگیری از هوشنگ امیراحمدی
از راست: امیراحمدی، محمود احمدی‌نژاد و محمدجواد ظریف در نیویورک؛ 1385
هوشنگ امیراحمدی در دهه 1990 با مادلین آلبرایت (وزیر امور خارجه دولت کلینتون). دست‌خط زیر عکس، یادداشت یادبود آلبرایت برای این جاسوس CIA است.
امیراحمدی در کنار «هیلاری کلینتون» وزیر پیشین امورخارجه آمریکا
«ایهود اولمرت» نخست وزیر اسرائیل در سال 1386 ابتدا «شائول موفاز» را به معاونت و سپس به جانشینی خود برگزید319 و وقتی «هوشنگ امیراحمدی» برای ملاقات او به کاخ نخست‌وزیری در تل‌آویو رفت، حتی از موفاز به عنوان یکی از گزینه‌های اصلی تصدی پست ‌نخست‌وزیری آینده رژیم صیونیستی نام می‌بردند؛320 هرچند او به این سمت دست نیافت و همچنان در آرزوی رهبری یک رژیم جعلی است. بخشی از مذاکرات امیراحمدی و موفاز تا امروز محرمانه مانده و قسمت‌هایی از آن نیز قابل نشر نیست، اما محور گفت وگوهای این دو بر سر ارسال و دریافتِ «یک سیگنال جدید» از سوی ایران بود.
«هوشنگ امیراحمدی» پیش از آنکه به ایران بازگردد، با پاسپورت آمریکایی‌اش به «اسرائیل» رفت تا با یکی از مقامات ایرانی‌الاصل و بلندپایة رژیم صهیونیستی در کاخ نخست‌وزیری درباره ماموریت جدیدش دیدار و مذاکره کند. در شهر «تل‌آویو» کسی جز «شائول موفاز» منتظر او نبود. موفاز اصلیت اصفهانی داشت و در تهران به دنیا آمد، اما در سال 1336 جزء نخستین گروه‌های یهودیان صهیونیست بود که برای زندگی به سرزمین‌های اشغالیِ فلسطین فرستاده شدند. موفاز در جوانی به یکی از سران نظامی و امنیتی درجه یک صهیونیست‌ها تبدیل شد و همیشه او را یک سیاستمدار تصمیم‌ساز در صحنه امنیتی اسرائیل می‌دانستند. سال 1378 به فرماندهیِ «ستاد کل ارتش اسرائیل» رسید و در سراسر سال‌های 1381 تا 1385 وزارت دفاع رژیم صهیونیستی را در اختیار داشت.
⛔️نکته مهم: اینکه امیراحمدی با چه پشتوانه‌ و اعتباری در مذاکرات سری‌اش به معاون نخست‌وزیر اسرائیل اطمینان داد که «خطر مهمی از جانب رئیس‌جمهور احمدی‌نژاد موجودیت رژیم صهونیستی را تهدید نمی‌کند»، امروز روشن‌تر به نظر می‌رسد. او با استناد به ملاقات‌ها و مذاکراتش در سال 1385 و 1386 با رئیس‌جمهور احمدی‌نژاد و «اسفندیار رحیم‌مشایی» در نیویورک به «شائول موفاز» می‌گفت با شناختی که از آراء و ایده‌های نزدیکان بانفوذ رئیس‌جمهور دارد، «موضع رسمی ایران نابودی اسرائیل نیست!»
اختلاف احمدی‌نژاد از سال 1385 با حجت‌الاسلام «غلامحسین محسنی‌اژه‌ای» (وزیر اطلاعات) و «محمدحسین صفارهرندی» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی یکی از این رویدادها بود. برای نمونه، رئیس‌جمهور در شهریور 1386 و چند روز پیش از دومین دیدارش با «هوشنگ امیراحمدی» در نیویورک به دفاع از «هاله اسفندیاری» (جاسوس CIA و مدیر مرکز خاورمیانه بنیاد وودرو ویلسون) برخاست324 و در واکنش به دستگیری او در یک جلسه خصوصی گفت «یک پیرزن را گرفته‌اند و می‌گویند می‌خواهد انقلاب مخملی کند! این کارها خنده‌دار است!» احمدی‌نژاد حتی در آستانه سفرش به آمریکا در یک مصاحبه اختصاصی با تلویزیون CBS تاکید کرد: «هاله اسفندیاری» باید آزاد شود و پیش از این هم باید می‌توانست نزد خانواده‌اش برگردد.
این سخنان از یک شکاف فکری میان رئیس‌جمهور با حجت‌الاسلام «غلامحسین محسنی‌اژه‌ای» (وزیر وقت اطلاعات) درباره رویارویی با پروژه «جنگ نرم» غرب علیه جمهوری اسلامی خبر می‌داد. وزیر اطلاعات براساس یک ارزیابی امنیتی دقیق به دنبال خشکاندن ریشه‌های جاسوسی آکادمیک بود و بازداشت «رامین جهانبگلو» و «کیان تاجبخش» خسرو شاکری و... تشخیص به موقع و اشرافِ کامل «وزارت اطلاعات» برای مبارزه با پروژه‌های «جنگ نرم» را در صحنه عمل نشان داد.
بازداشت «هاله اسفندیاری» که از جاسوسان کارکشته موساد و سیا و همسرشائول بخاش صهیونیست به شمار می‌رفت، نقشه راه «کودتای مخملی» را در سال 1386 روشن‌تر ساخت، اما «حلقه انحرافی» در همین سال از یک سو برای روشنفکران فراماسون مانند «باقر پرهام» در «سازمان میراث فرهنگی» بزرگداشت می‌گرفت و از سوی دیگر آنالیزها و تحلیل‌های اطلاعاتیِ متعارض با نظرات کارشناسی نهادهای امنیتی را در اختیار رئیس‌جمهور می‌گذاشت. این آنالیزها با سیاست‌های رسمی نظام سراپا تناقض داشت. دفاع احمدی‌نژاد از آزادی جاسوسان CIA در مقابل پروژه ضدجاسوسیِ «وزارت اطلاعات» صرفاً یک «نشانه معتبر» بود که تحلیلگران سیاسی و امنیتی را به سوی رصد بیشتر و دقیق‌تر حلقه امنیتیِ مردان رئیس‌جمهور سوق داد. اعضاء برجسته این حلقه انحرافی مانند «اسفندیار رحیم‌مشایی» و «حمید بقایی» هر دو سابقه فعالیت در «وزارت اطلاعات» را داشتند و همین پیشینه سبب می‌شد تا اقدامات ضدامنیتی آنان بیشتر در کانون توجه نهادهای نظارتیِ نظام قرار بگیرد.
❌❌بهار 1387 ردپای مشایی به محل اقامت «هوشنگ امیراحمدی» در تهران رسید.
در همین هنگام بود که کیهان مطلبی را در این موضوع رپرتاژ کرد و در واکنش به انتشار این مطلب از سوی کیهان چنین میگوید:
والبته مدیر مسئول کیهان دادگاه شد ولی از اتهامات تبرئه گردید. (در حالیکه مشائی قسم خورده بود اگر شریعتمداری نتواند ثابت کند، اعلام خواهد کرد که من (یعنی خودش) مسلمان نیست!!!)