۲. معجزهي در دوران حمل
مادر بزرگوار ايشان ميفرميد: هنگام حاملگي، سنگيني حمل را احساس نكردم و هنگام خواب، صداي تسبيح و تهليل و تقديس وي را ميشنيدم
۳۱ خرداد ۱۴۰۰
۳. مناجات امام در دوران طفوليت
مادر بزرگوار امام در ادامه ميفرمايد: زماني كه ايشان به دنيا آمد، در حالي كه دستانش را روي زمين گذاشته و سر مباركشان را به طرف آسمان بلند كرده بود، لبانش تكان ميخورد، گويا مناجات خدا ميكرد. در اين حال پدر بزرگوارش آمد و به من گفت: «هنيئا لك كرامة ربَّكِ عزّوجل؛ مبارك باد بر تو كرامت خداوند». در اين حال فرزند را به ايشان داد و ايشان در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه خواند و با آب فرات كام دهانش را برداشت
۳۱ خرداد ۱۴۰۰
۴. هارون بر من چيره نميشود
صفوان بن يحيي ميگويد: بعد از شهادت امام كاظم و امامت علي بن موسي الرضا (عليه السلام) از توطئه دوباره هارون عليه امام رضا (عليه السلام) ميترسيديم. موضوع را به امام گفتيم. امام فرمود: هارون تلاش خود را انجام ميدهد، ولي كاري از پيش نميبرد.
۳۱ خرداد ۱۴۰۰
۵. مأمون، امين را ميكشد
حسين بن ياسر ميگويد: روزي علي بن موسي الرضا به من فرمود: همانا عبدالله (مأمون) برادرش محمد (امين) را خواهد كشت. از امام پرسيدم: يعني عبدالله بن هارون، محمد بن هارون را خواهد كشت؟ امام فرمودند: بله، عبدالله مأمون، محمد امين را خواهد كشت. طبق پيشگويي امام اين اتفاق افتاد.
۳۱ خرداد ۱۴۰۰
۶. همسرت دوقلو ميزايد
بكر بن صالح ميگويد: نزد امام رضا (عليه السلام) رفتم و به وي گفتم: همسرم ـ كه خواهر محمد بن سنان از خواص و شيعيان شماست ـ حامله است و از شما ميخواهم دعا كنيد تا خداوند فرزند پسري به من دهد. امام فرمود: دو فرزند در راه است. از نزد امام رفتم و پيش خود گفتم: اسم يكي را محمد و ديگري را علي میگذارم
. در اين هنگام امام مرا فراخواند و بدون اينكه از من چيزي بپرسد، به من فرمود: اسم يكي را علي و ديگري را امّ عمرو بگذار. وقتي كه به كوفه رسيدم، همسرم يك پسر و يك دختر به دنيا آورده بود و اسم آنها را همان گونه كه امام فرموده بود، گذاشتم. به مادرم گفتم: معني امّ عمرو چيست؟ پاسخ داد: مادر بزرگت امّ عمرو نام داشت.
۳۱ خرداد ۱۴۰۰
۷. جعفر به زودي ثروتمند ميشود
حسين بن موسي ميگويد: عدهي از جوانان بني هاشم بوديم كه نزد امام رضا نشسته بوديم كه جعفر بن عمر علوي با شكل و قيافه فقيرانه بر ما گذشت. بعضي از ما با نگاه مسخرهآميزي به حالت وي نگريستيم. امام رضا (عليه السلام) فرمود
۳۱ خرداد ۱۴۰۰
۸. خود را براي مرگ آماده كن!
حاكم نيشابوري به سند خودش از سعيد بن سعد نقل ميكند كه روزي امام رضا (عليه السلام) به مردي نگهاي كرد و به او فرمود:
«يا عبدالله اوص بما تريد و استعد لما لابد منه فمات الرجل بعد ذلك بثلاثة يام[ ي بنده خدا! وصيت خود را بكن و خود را بري چيزي كه گريزي از آن نيست (مرگ)، آماده كن». راوي ميگويد: آن مرد پس از سه روز از دنيا رفت.
۳۱ خرداد ۱۴۰۰
۹. خواب ابوحبيب
حاكم نيشابوري به سند خود از ابوحبيب نقل ميكند: روزي رسول الله را در خواب ـ در منزلي كه حجاج در آن اتراق ميكنند ـ ديدم، به ايشان سلام كردم. نزد ايشان ظرفي از خرمای مدينه ـ كه خرمای صيحاني نام داشت ـ بود. ايشان به من هيجده خرما دادند و من خوردم. پس از پايدار شدن مزه خرما در دهانم بود و آرزو ميكردم دوباره از آن بخورم. پس از بيست روز ابوالحسن علي بن موسي الرضا از مدينه به مكه آمد و در آن مكان نزول كرد و مردم براي ديدار وي شتافتند
۳۱ خرداد ۱۴۰۰
۱۰. وليتعهدي من پایدار نيست
مديني ميگويد: هنگامي كه امام رضا (عليه السلام) در مجلس بيعت وليتعهدي با لباس مخصوص نشسته بودند و سخنرانان صحبت ميكردند، نگاهی به بعضي از اصحاب خود كردند و ديدند يكي از اصحابشان از اين جريان (ولايتعهدي امام) بسيار خرسند و خوشحال است.
امام به وي اشاره كرد و او را نزد خود طلبيد و درگوش وي فرمودند: قلب خود را به اين وليتعهدي مشغول نكن و به آن دل نبند و خوشحالي نكن؛ چرا كه اين امر باقي نميماند
۳۱ خرداد ۱۴۰۰
۱۱. سقوط دولت برمكيان
مسافر ميگويد: در سرزمين مني نزد امام نشسته بوديم. ناگهان يحيي بن خالد برمكي، در حالي كه صورتش پوشيده و گرد و غبار بر آن نشسته بود، وارد مجلس شد. امام خطاب به ما فرمود: اينها بيچارگاني هستند كه نميدانند در اين سال چه اتفاقي بري آنها رخ خواهد داد. مسافر ميگويد: در همان سال برمكيان سقوط كردند و پيشگويي امام محقق شد. مسافر در ادامه ميگويد: امام فرمودند
۳۱ خرداد ۱۴۰۰
۳۱ خرداد ۱۴۰۰
🍃🌸 کمال تشکر از شما استاد بزرگوار بابت وقتی که گذاشتید و مطالب ارزشمندی که ارائه فرمودید
اجرکم عندالله 🌸🍃
۳۱ خرداد ۱۴۰۰