بهقولحاجحسیـنیڪتا:
توقلبیکهجایشهیدنیست💔
اونقلبنیست...
قبره!.. (🙂)
بزنیدࢪوپیوسٺن:👇🏿🙂🌸
@dokhtran_chadori
۲۱ اسفند ۱۴۰۰
میگفت:منهیچینمیخوامحتیمزارمنمیخوام مادرساداتبدونمزارهمنمزارداشتهباشم؟
#شهید_ابراهیم_هادی 🧡
#شهیدانه ❤️
بزنیدࢪوپیوسٺن:👇🏿🙂🌸
@dokhtran_chadori
۲۱ اسفند ۱۴۰۰
#حق🖐🏿!
هروقتفڪرڪردےخیلیعاشقی
یهسربروگلزارشهدا؛
رسمعاشقییادبگیرے...!:))♥
#پروفایل ✨
#شهیدانه ❤️
بزنیدࢪوپیوسٺن:👇🏿🙂🌸
@dokhtran_chadori
۲۱ اسفند ۱۴۰۰
شنیدید که چه زری زده؟
این ب معنایی نیس که مابش اهمیت میدیم خیرررر
ولی میخوایم روشنگری کنیم
#جهادتبیین
بزنیدࢪوپیوسٺن:👇🏿🙂🌸
@dokhtran_chadori
۲۱ اسفند ۱۴۰۰
ڪآش ...
نفسمونمیذآشت،یہجوری
زندگیمیڪردیمڪہسآلدیگہ
همینموقعبہمآدرآمونمیگفتن:
مآدرشھیده . . .💔!
#شهادت 💚
بزنیدࢪوپیوسٺن:👇🏿🙂🌸@dokhtran_chadori
۲۱ اسفند ۱۴۰۰
یهبزرگیبودعاشقکلهپاچهبود...
یهروزکهوحشتناااکهوسکلهپاچهکردهبودپاشدرفتکلهپزیبهصابمغازهگفت:شغلمیخوام
اونمقبولکردتادوماهاونجاکارمردولببهکلهپاچهنزدتاروزیکهاومدپیشاونصابمغازهوگفمیخوامخودتواسمدرستکنی!
صابمغازهکلهپاچهروآوردوگذاشتجلویاینبزرگبزرگمونملبخندیزدبهکلهپاچهنگاهکردوبدوناینکهبخورهپاشداومدبیرون
#اینجورینفسشوشکستداد 🙂🌸
#بجنگیمبانفسمون ✊🏿
بزنیدࢪوپیوسٺن:👇🏿🙂🌸@dokhtran_chadori
۲۱ اسفند ۱۴۰۰
اوووجِاحترامِغرببهزنرومیخوایدببینید؟
توصیهمیکنمحتماااافیلم[شاهلیر]روتماشاکنیدبسیاااربهبانوانتوهینمیکنهومیگهنمیتوننبهجاییحکومتکننولینمیدونم بهارهومصیچرااینجوروقتادهناشونبستهمیشه؟
چونفیلمشآمریکاییه؟
چوننویسندششکسپیره؟
#هعیدمازآزادیزنانوبرابریحقوقمیزننولیاینجاهاکلازبونشونوفراموشمیکنن 🚶♀✨💔
بزنیدࢪوپیوسٺن:👇🏿🙂🌸@dokhtran_chadori
۲۱ اسفند ۱۴۰۰
میگفت:مناونکسبروکهبینمردمجاانداختدختراشهیدنمیشنوحلالنمیکنم...!
#شهیده_زینب_کمایی
#شهیدانه ❤️
بزنیدࢪوپیوسٺن:👇🏿🙂🌸
@dokhtran_chadori
۲۱ اسفند ۱۴۰۰
بیاینیهقراریبذاریم:
هرشنبهچهارخاطرهازهمسریکشهید:👇🏿
بزنیدࢪوپیوسٺن:👇🏿🙂🌸@dokhtran_chadori
۲۱ اسفند ۱۴۰۰
۲۱ اسفند ۱۴۰۰
۲۱ اسفند ۱۴۰۰
خاطره ¹:
همسر شهید همت از اون خانم هایی بودن که در پاوه در غرب ایران به بچه ها درس میدادن
و شهید همت روهم میدیدن
ایشون میگن:
اصلا فکرشم نمیکردم باهم ازدواج کنیم!
ایشون بار اول و دوم همسر دوستشون رو فرستادن و من گفتم:نه!!!!!
رفتم اصفهان،دوستان در دانشگاه زنگ زدند وسراغم راگرفتند فکر کردم لابد کاری هست آن جا که رسیدم هنوز احوال پرسی مان تمام نشده بود که حاجی از در آمد تو.فهمیدم قرار است با ایشان صحبت کنم خودشان این برنامه راچیده بودند.خب عصبانی شدم و برخورد تندی کردم
حاجی گفت:شما همه ش از جهاد حرف میزنید فکر کرده اید من خشکه مقدسم؟ شمارو رو توخونه زندانی می کنم؟نه!اصلا من دوست دارم زنم چریک باشه... من زن خونه دار نمیخوام!💛
اولین بار بود که خودش رو در رو از من خواستگاری میکرد گفتم :نه! و خدا میداند که آن روزها اصلا نیت ازدواج نداشتم و راستش از حاجی هم میترسیدم صدایش را که میشنیدم تنم میلرزید.این هارارویم نشد به حاجی بگویم؛بگویم هیچ دختری با کسی که از او می ترسد ازدواج نمیکند...
[برگرفته از کتاب نیمه یِ پنهانِ ماه🌙]
بزنیدࢪوپیوسٺن:👇🏿🙂🌸@dokhtran_chadori
۲۱ اسفند ۱۴۰۰