چه زیبا ومتبرک است تمام آن روزی که با یاد ونام
#امام_زمان
و
#شــــهــدا
آغازشود
امروزمون
معنوی تر
از دیروزمون
ان شاءالله🤲
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
✨✨✨✨✨✨✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادرشهید علی قوچانی ازعالم برزخ چه میگوید؟؟؟؟
شهدا چه جایگاهی دارند.؟؟؟؟🥀⃟
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🛣میدان صراط مستقیم🛣
✨@maidan_sarat_mostageem
✨✨✨✨✨✨✨
🍃آخرین ذخیره خدا
امام زمان عج آخرین ذخیره ی خداست
دیگه مثل امام علی (ع) راحت خرجش نمیکنه
که این مردم بی لطف جواب سلامش رو هم ندن، خونه نشینش کنن!
یه وقت حضرت مهدی (ع) رو می فرسته که همه صداش بزنن و
در به درِ حضورش باشن!
امروز باهم صداش بزنیم
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینب 🤲
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🛣میدان صراط مستقیم🛣
✨@maidan_sarat_mostageem
✨✨✨✨✨✨✨✨
🍃#شهیدابراهیمهادی
شهید ابراهیم هادی مدتی در جنوبِ
شهـر معلـم بود؛
مدیـر مدرسہاش
میگفت آقا ابراهیم از جیبخودش پول میداد به یڪی از شاگـردها تا هر روز زنگ اول برای ڪلاس نانوپنیر بگیرد! آقاهادی نظرش این بود
که اینها بچــہهای منطقـہ محـروم
هستند. اڪثراً سر ڪلاس گـرسنـہ
هستنــد. بچـہ گـرسنـہ هـم درس
نمیفهمد. ابـراهیـم هادی نـہ تنهـا
معلــم ورزش، بلڪـہ معلمـی بــرای
اخـلاق و رفتار بچـہها بود. دانش
آموزان هـم ڪـہ از پهلـوانـیها و
قهرمانیهای معلم خودشان شنیده
بودند شیفتـہ او بودند.
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🛣میدان صراط مستقیم🛣
✨@maidan_sarat_mostageem
✨✨✨✨✨✨✨✨
#کار_هر_روز_یک_فرمانده_لشکر!!
🌷داشت محوطه رو آب و جارو میکرد. به زحمت جارو رو ازش گرفتم. ناراحت شد و گفت: اجازه بده خودم جارو کنم، اینجوری بدیهای درونم هم جارو میشه. کار هر روز صبحش بود، کار هر روز یک فرمانده لشکر....
🌹خاطره ای به یاد سردار خیبر شهید محمدابراهیم همت
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🛣میدان صراط مستقیم🛣
✨@maidan_sarat_mostageem
✨✨✨✨✨✨✨✨
🌹شهیددکترمجیدبقایی
📜بخشی از وصیت نامه :
بله ما مي جنگيم و تن به هيچ گونه سازش نمی دهيم و با شعار هميشگی مان يا فتح يا شهادت می جنگيم و بر سياست ‹‹ نه شرقي و نه غربي ›› سرسختانه پامی فشاريم چون معتقد به خدائيم .
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🛣میدان صراط مستقیم🛣
✨@maidan_sarat_mostageem
✨✨✨✨✨✨✨✨
🕊شهیدان زندهاند
✍ پیکرش را با دو شهید دیگر تحویل بنیاد شهید داده و گذاشته بودند
سردخانه. نگهبان سردخانه میگفت:
یکیشان آمد به خوابم و گفت: جنازهی من رو فعلاً تحویل خانوادهام ندید!
از خواب بیدار شدم. هر چه فکر کردم کدام یک از این دو نفر بوده، نفهمیدم؛
گفتم ولش کن خواب بوده دیگه. فردا قرار بود جنازهها رو تحویل بدیم که شب دوباره خواب شهید رو دیدم.
دوباره همون جمله رو بهم گفت. اینبار فوراً اسمشو پرسیدم. گفت: امیرناصر سلیمانی.
از خواب پریدم، رفتم سراغ جنازهها. روی سینه یکیشان نوشته بود «شهید امیر ناصر سلیمانی».
بعدها متوجه شدم توی اون تاریخ، خانوادهاش در تدارک مراسم ازدواج پسرشان بودند؛ شهید خواسته بود مراسم برادرش بهم نخوره❗️
🍃#شهیدامیرناصرسلیمانی
📚 فرمانده، فرمان قهقهه، ص۳۶
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🛣میدان صراط مستقیم🛣
✨@maidan_sarat_mostageem
✨✨✨✨✨✨✨✨
✨#دعوت_به_نماز
خیلی ها با فرمانده لشکر کار داشتند؛ ولی نمی توانستند در ساعت مشخصی او را پیدا کنند.
مسئولیت او طوری بود که وقت بیکاری نداشت.
بیکاری که نه، اصلاً فرصت نبود اگر کسی با او کاری دارد، به راحتی بنشیند و با فرمانده خود صحبت کند.
فرماندهیِ لشکر کاری سخت و پیچیده بود.
از طرفی فرمانده لشکر، فرمانده لشکر اسلام بود و باید به رسم مسلمانی، ارتباطش با زیردستان را تقویت می کرد و در هر فرصتی گامی برای خدمت به آنان برمی داشت.
برای حل این مسئله، ابتکار جالبی از خود نشان داد.
نیم ساعت قبل از #اذان به مسجد
می رفت و می نشست؛ اینگونه هرکس با او کاری داشت می دانست اگر هیچجا دستش به فرمانده لشکر نرسد،
نیم ساعت قبل از نماز می تواند او را در مسجد پیدا کند و به آسودگی حرفش را با وی در میان بگذارد.
این ابتکار سردار #شهیدمحمودکاوه علاوه بر آنکه قدمی در راه رفع مشکلات و رسیدگی به امور زیردستان محسوب می شد
روشی غیرمستقیم برای جذب دیگران به مسجد بود و باعث می شد توفیق #نماز_جماعت نیز عاید دیگران شود.
📚 قصه عاشقان؛ دعوت به نماز در سیره شهیدان؛ ص 22.
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🛣میدان صراط مستقیم🛣
✨@maidan_sarat_mostageem
✨✨✨✨✨✨✨✨
🍃#شهیــدعباسبابایی
همیشه لباس کهنه میپوشید
سر آخر اسمش پاے لیست دانش آموزان کم بضاعت رفت.
مدیر مدرسه، دایی اش بود
همان روز عصبانی به خانه خواهرش رفت.
مادر عباس بابایی، برادرش را پاے ڪمد برد و ردیف لباس ها و کفش هاے نو را نشانش داد.
گفت: عباس میگوید دلش را ندارد پیش دوستان نیازمندش اینها را بپوشد.
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🛣میدان صراط مستقیم🛣
✨@maidan_sarat_mostageem
✨✨✨✨✨✨✨✨