دنبال معانی فرح می گردد
آن گوشه که مرگ چون شبح می گردد
در غزه شهید اگر نشد کودک شهر
در آتش مهلک «رفح»... می گردد
#محمدجواد_منوچهری
#غزه
#رفح
#مرگ_بر_اسرائیل
#فلسطین
👫@majaleh_khordsalan
#دقت_تمرکز
#کاربرگ_نوشتاری
#دست_ورزی
#افزایش_مهارت_نوشتاری
✔️ مناسب ۴ تا ۶ سال
〰〰〰〰〰〰〰
👫@majaleh_khordsalan
6.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این پرنده های زیبا رو با دور ریز ها (لوله دستمال کاغذی) درست کنید.
#کاردستی
👫@majaleh_khordsalan
#شعر_کودکانه
🔸️شعر حرم امام رضا
علیه السلام
🌸آی بچهها اینجا کجاست؟
🌱گنبد و گلدسته طلاست
🌸انگاری شهر مشهده
🌱که با غریبه آشناست
🌸رواقها و صحن و سراش
🌱مثلِ بهشت و با صفاست
🌸نقاره هاش دارن میگن
🌱وقتِ نماز و هم دعاست
🌸ضریحِ خوشکلش ببین
🌱پناهگاهِ عاشقاست
🌸میزبونِ زائرا همه
🌱غریبِ طوسامام رضاست
🌸اینجا محلِ خواستنِ
🌱هزار تا حاجت ازخداست
شاعر : سلمان آتشی
👫@majaleh_khordsalan
#قصه_شب
🌹به نام خدای قصه های قشنگ🌹
یکی بود، یکی نبود، غیر از خدای مهربون، زیر این سقف کبود، هیچکس نبود.
خدا بود و خدا بود و خدا بود.
یک روز قشنگ دیگر از راه رسید و خورشید زیبا با نورهای طلایی و قشنگش صورت اندی را نوازش داد.☀️
اندی از خواب بیدار شد و توی رختخواب نشست.
امروز، روز تولدش بود.
با یادآوری این موضوع لبخند قشنگی روی لبهایش نشست.😊
به هدیه ی تولدش فکر کرد، و اینکه مامان همیشه هدیه اش را پنهان می کرد، تا غافلگیرش کند.
به سرعت از رختخواب بیرون آمد و همه ی اتاقها را برای پیدا کردن هدیه گشت.
اما هیچ جا هدیه ای پیدا نکرد.
یک دفعه از پشت در خانه، صدایی شنید.
آرام در را باز کرد.
یک بزغاله ی کوچولو، پشت در خانه نشسته بود و تا اندی را دید به طرفش رفت و خودش را به اندی چسباند.🐐
اندی آرام و با احتیاط بزغاله کوچولو را بغل کرد و بزغاله کوچولو با خوشحالی سرش را توی بغل اندی فرو برد.
اندی خیلی خوشحال و هیجان زده شد و اشک شوق در چشمانش حلقه زد.
با خوشحالی به سمت پدر و مادرش دوید و گفت: ممنونم، خیلی ممنونم، این بهترین هدیه ای است که توی عمرم گرفتم.
پدر و مادر اندی حسابی تعجب کردند، چون بزغاله کوچولو هدیه ی آنها نبود.
آنها اسکوتری که اندی مدتها بود میخواست را برایش خریده بودند؛ و آن را توی باغ زیر درخت سیب پنهان کرده بودند.
اندی وقتی موضوع را فهمید، بیشتر خوشحال و هیجان زده شد؛ چون هم میتوانست بزغاله کوچولو را نگه دارد و هم اسکوتری که مدتها منتظرش بود، را هدیه میگرفت.
این بهترین تولد برای اندی بود.
اما بزغاله کوچولو از کجا آمد؟
شاید بزغاله کوچولو میدانست که تولد اندی است و بعنوان هدیه جلوی در خانه نشسته بود.😅
📔هدیه تولد
📝 ترجمه و بازنویسی: الهام خوش نیت
👫@majaleh_khordsalan
ساختمان اقاقیا - @mer30tv.mp3
4.03M
#قصه_شب
ساختمان اقاقیا
🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱
👫@majaleh_khordsalan