داستان⚘
مجلس ميهمانی بود.
پير مرد از جايش برخاست تا به بيرون برود.
اما وقتی که بلند شد، عصای خويش را بر عکس، بر زمين نهاد.
و چون دسته عصا بر زمين بود، تعادل کامل نداشت.
ديگران فکر کردند که او چون پير شده، ديگر حواس خويش را از دست داده و متوجّه نيست که عصايش را بر عکس بر زمين نهاده!!!
به همين خاطر صاحبخانه با حالتی که خالی از تمسخُر نبود به وی گفت:
پس چرا عصايت را بر عکس گرفته ای؟!
پير مرد آرام و متين پاسخ داد :
زيرا انتهايش خاکی است،
میخواهم فرش خانه تان خاکی نشود !!!
مواظب قضاوتهايمان باشيم.
معروف است که یوزپلنگ از هر ده بار تلاش برای شکار، تنها در یکی از آنها موفق می شود !
وقتی یوزپلنگ نُه بار تلاش می کند و نتیجه نمی گیرد با خود نمی گوید که من برای این کار ساخته نشده ام ، من شکارچی نیستم، بهتر است بروم علف بخورم ! او برای دهمین بار نیز تلاش می کند. او آنقدر تلاش می کند تا به نتیجه دلخواه خود برسد...
اگر ناملایمات مسیر تو را خسته کردند از تلاش دست برندار؛ زیرا تو هیچ وقت نمی دانی تا چه اندازه به موفقیت نزدیک شده ای... یادت نره که هیچ موفقیتی بدون درد و رنج نیست !
دو چیز از یاد آدم نمیره
دوستهای خوب و روزهای خوب،
ولی یک چیز همیشه تو قلب آدم میمونه
روزهای خوبی که با دوستای خوب گذشت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دستهایت پرگل🌸🍃
شادیت پاینده
خنده ارزانی چشمان پر از عاطفه ات
صبح همسایه دیوار به دیوار
دل پاکت باد🌸🍃
روز آغاز حیات است وامید🌸🍃