هدایت شده از نهج البلاغه خوانی و شرح حکمتها
سهم #روز_صد_وهشتاد_وپنجم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۲۲ تا ۱۸
┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
📜 #خطبه19 : (امام علیه السلام در سال ۳۸ هجری سخنرانی می کرد، اشعث بن قیس به یکی از مطالب آن اعتراض کرد و گفت: این سخن به زیان توست، نه به سود تو، امام علیه السلام نگاه خود را به او دوخت و فرمود:)
🔹سوابق تاريخی نكوهيده اشعث بن قيس
♦️"چه کسی تو را آگاهاند که چه چيزی به سود يا زيان من است؟ لعنت خدا و لعنتِ لعنت کنندگان بر تو باد ای متکبّرِ متکبّرزاده، منافِق پسرِ کافر! سوگند به خدا، تو يک بار در زمان کفر و بار ديگر در حکومت اسلام، اسير شدی و مال و خويشاوندی تو هر دو بار نتوانست به فريادت برسد. آن کس که خويشان خود را به دم شمشير سپارد و مرگ و نابودی را به سوی آنها کشاند، سزاوار است که بستگان او بر وِی خشم گيرند و بيگانگان به او اطمينان نداشته باشند.
منظور امام(علیه السلام) اين است که اشعث بن قيس يک بار وقتی که کافر بود اسير شد و بار ديگر آنگاه که مسلمان شد. می گویم: و شمشيرها را به سوی قبيله اش راهنمايی کرد، مربوط به جريانی است که اشعث قبيله خود را فريب داد، تا خالد بن وليد، آنها را غافلگير کند و از دم شمشير بگذراند که پس از آن خيانت او را با لقب «عُرف النّار» چيزی که آتش را بپوشاند، می ناميدند و اين لقبی بود که به نيرنگباز می دادند."
┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
📜 #خطبه18: ( نکوهش از اختلاف رأی عالمان در احکام قطعی اسلام)
1⃣ نکوهش اهل رأی (خود محوری در قضاوت)
♦️دعوايی نسبت به يکی از احکام اجتماعی نزد عالمی می برند که با رأی خود حکمی صادر می کند. پس همان دعوا را نزد ديگری می برند که او درست بر خلاف رأی اوّلی حکم می دهد. سپس همه قضات نزد رئيس خود که آنان را به قضاوت منصوب کرده جمع می گردند. او رأی همه را بر حق می شمارد، در صورتی که خدايشان يکی، پيغمبرشان يکی و کتابشان يکی است، آيا خدای سبحان آنها را به اختلاف امر فرمود که اطاعت کردند؟ يا آنها را از اختلاف پرهيز داد و معصيت خدا نمودند؟
2⃣ مبانی وحدت اسلامی
♦️ آيا خدای سبحان دينِ ناقصی فرستاد و در تکميل آن از آنها استمداد کرده است؟ آيا آنها شرکاءِ خدايند که هر چه می خواهند در احکام دين بگويند و خدا رضايت دهد؟ آيا خدای سبحان دين کاملی فرستاد پس پيامبر(صلی الله علیه و آله)در ابلاغ آن کوتاهی ورزيد؟ در حالیکه خدای سبحان می فرمايد: «ما در قرآن چيزی را فرو گذار نکرديم.» و فرمود: که در آن بیان هر چیزی است و يادآور شد که: بعضِ قرآن گواهِ بعضِ ديگر است و اختلافی در آن نيست. پس خدای سبحان فرمود: «اگر قرآن از طرف غير خدا نازل می شد اختلافات زيادی در آن می يافتند.» همانا قرآن دارای ظاهری زيبا و باطنی ژرف و ناپيداست، مطالب شگفت آور آن تمام نمی شود و اسرار نهفته آن پايان نمی پذيرد و تاريکی ها بدون قرآن بر طرف نخواهد شد.
┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
هدایت شده از نهج البلاغه خوانی و شرح حکمتها
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃قسمت صد و هفتادم
❇️ مقابله با غارت سفیانبنعوف غامدی در شهر الأنبار
🔸ششمین توطئهٔ معاویه: اعزام سفیانبنعوف غامدی برای غارت الأنبار
[ پس از بازگشت پیروزمندانهٔ «بُسر» به شام, معاویه تصمیم گرفت در عراق به غارت بزرگی دست بزند. برای این منظور، به سفیانبنعوف غامدی با ششهزار نیرو مأموریت داد که به منطقه «هیت» و شهر الأنبار حمله کرده و اموال مردم را غارت کنند و شیعیان را بکشند. أشرسبنحسّانبکری، فرماندار شهر، با نیروی اندکش، از شهر دفاع کرد تا به شهادت رسید و شهر غارت شد. وقتی خبر این غارت به کوفه رسید، در جمع مردم سخنرانی کردم: ]
🔻ای مردم، برادر «بکری» شما در الانبار به شهادت رسید. او مردی بزرگ و عزیز بود که از هیچ پیشامدی هراس نداشت...
[ سپس آنها را دعوت به مبارزه با دشمن کردم، پاسخی دریافت نکردم. از منبر پایین آمدم و پیاده به سوی نُخَیله حرکت کردم. در پادگان نخیله، سعیدبنقیسهمدانی را به همراه هشت هزار نفر مأموریت دادم به مقابله با سفیانبنعوف بروند.
🔸جهاد در راه خدا دری از درهای بهشت است
[ در این ایام، از شدت ناراحتی بیمار شده بودم و توان ایستادن و سخنرانی نداشتم. نامهای خطاب به مردم نوشتم و در کنار «دربالسدّه» مسجد نشستم و از سعد خواستم که نامه را برای مردم بخواند: ]
🔻بسم الله الرحمن الرحیم
...ای مردم، جهاد در راه خدا دری از درهای بهشت است که خدا آن را به روی بندگان خاص خود گشوده است. جهاد، لباس تقوا و زره محکم و سپر مطمئن خداست. کسی که جهاد را ناخوشایند داند و آن را ترک کند، خداوند جامهٔ ذلت و زبونی بر او پوشانَد، دچار بلا و مصیبت شود، کوچک و ذلیل گردد....
[ در این نامه به شدت از مردم در مورد کاهلیشان برای جهاد و مبارزه گلایه کردم و آنها را سرزنش نمودم؛ و آرزو کردم ای کاش هیچگاه آنها را نمیدیدم. ]
🔸حق من بر شما بسیار واجب تر از حق اشتر است
[ بار دیگر بالای منبر رفتم و برای مردم خطبه خواندم و آنان را به جهاد دعوت کردم: ]
🔻اما بعد، ای مردم، به خدا سوگند، تعداد جمعیت شهر شما نسبت به جمعیت شهرهای دیگر، بیشتر از تعداد جمعیت انصار نسبت به جمعیت عرب است. انصار دامن همت به کمر بستند و با جدیت، دین خدا را یاری کردند. آنها روابط خود با عرب را گسیختند، هر پیمانی که با یهود داشتند، برهم زدند، با مردم «نجد» و «تهامه» و «مکه» و «یمامه» و مردم دشت و کوهسار جنگیدند و برای دفاع از دین نیزهها برافراشتند و در میدان نبرد، با تمام توان پایداری ورزیدند.
[ مردی از میان جمعیت برخاست و گفت: تو محمّد نیستی و ما نیز آن مردمی که یاد کردی نیستیم. ما را به افزونتر از طاقتمان مکلف نساز!
همهمه و سر و صدا فضای مسجد را پر کرد. شنیدم کسی گفت: امروز معلوم شد که امیرالمؤمنین و همراهانش چه بسیار به اهل نهروان نیازمند هستند! و مردی با صدای بلند گفت: و امروز برای مردم عراق جای خالی مالک اشتر آشکار شد. به راستی که اگر اشتر زنده بود، شاهد این همه جنجال و آشوب نبودیم و هرکس میدانست چه بگوید! به آنان گفتم: ]
🔻مادرانتان در عزایتان بگریند! حق من بر شما بسیار واجبتر از حق اشتر است. آیا اشتر جز حق یک مسلمان، حق دیگری بر شما داشت؟
[ و با ناراحتی از منبر پایین آمدم. ]
🔸سقوط شهر الانبار توسط افراد غارتگر معاویه
[ کمیل که استاندار منطقه «هیت» بود، بدون اجازهٔ من، برای مقابله با غارت «قرقیسیا» رفته بود و هنگامی که سفیانبنعوف وارد منطقهٔ هیت شد، کمیل حضور نداشت که از منطقهاش دفاع کند؛ به همین دلیل، شهر الانبار هم سقوط کرد. از بیتدبیری کمیل عصبانی بودم و نامهای عتابآمیز به وی نوشتم و بخاطر بیتدبیری و اندیشهی ناقصش، اورا سرزنش کردم. ]
🔸از این پس به سراغ هیچ جنگی نمیروی، مگر اینکه از من اجازه بگیری
[ کمیل برای جبران اشتباهی که کرده بود، و این بار نیز بدون اجازهٔ من، به مقابله با عبدالرحمانبنقباث که بهدنبال غارت «جزیره» بود، رفت و او و لشکرش را شکست داد و طی نامهای خبر این پیروزی را به من داد. در پاسخ نامه کمیل نوشتم: ]
🔻اما بعد، سپاس خدای را که هرآنچه بخواهد، برای افراد انجام میدهد... بهراستی که کار خوب و شایستهای برای مسلمانان انجام دادی و برای امام خویش خیرخواهی کردی. از گذشته نیز دربارهٔ تو چنین گمانی داشتم... اما توجه کن که از این پس به سراغ هیچ جنگی نمیروی و قدمی برای پیکار با دشمن خویش برنمیداری، مگر اینکه از من اجازه بگیری...
📚منابع:
۱. الغارات، ج۲، ص۳۲۴
۲. معانی الأخبار، ج۱، ص۳۰۹
۳. أنسابالاشراف، ج۲، ص۴۴۲
۴. الکامل، ج۳، ص۳۷۶
۵. شیخطوسی، الأمالی، مجلس۶، ح۴۵، ص۱۷۳
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه
هدایت شده از نهج البلاغه خوانی و شرح حکمتها
🔵 سبکباران
💠 تَخَفّفوا تَلحَقوا : سبکبار شوید تا به مقصد برسید.
📒 #نهج_البلاغه ، خطبه ۲۱
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
هدایت شده از نهج البلاغه خوانی و شرح حکمتها
⚜ ویژگیهای اجتماعی کارگزاران 🔟
💎 مسئول انقلابی، مرد میدان است نه اهل شعار و وعده دروغ
💠 خطاب به مالک اشتر: مبادا هرگز...مردم را وعده ای داده، سپس خلف وعده نمایی،...خلاف وعده عمل كردن، خشم خدا و مردم را بر می انگيزاند، كه خدای بزرگ فرمود: «دشمنی بزرگ نزد خدا آن كه بگوييد و عمل نكنيد».
📚 #نهج_البلاغه ، نامه ۵۳ ، بند ۱۲
#انتخاب_اصلح
#ویژگی_اجتماعی
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
هدایت شده از نهج البلاغه خوانی و شرح حکمتها
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🔸🔸 نامه ی ۳۱ نهج البلاغه 🔸🔸
🔸 منشور تربیت بشریت (۴) 🔸
🔴 چهارده ویژگی دنیا (۲)
🔻آخر همهٔ زندگی ها مرگ است. چه قدر خوب است آدم گاهی از آخر شروع کند. یک نفر را در این عالم پیدا کنید که عمری گذرانده باشد و مریض نشده باشد. زمان ما را اسیر خودش می کند. چه قدر برنامه ریزی ها کردیم و انجام نشد و زمان برای ما تصمیم گرفت. من زمانی در اصفهان در دههٔ محرم از صبح تا شب ۱۳ منبر می رفتم؛ ولی الان وقتی در روز پنج تا منبر می روم احساس می کنم دیگر توان و کشش ندارم. ممکن است در دنیا دل بستهٔ عزیزی شویم، دل بستهٔ پدر و مادر و فرزند شویم ولی مرگ آنها می رسد. همهٔ ما در معرض مصیبت ها هستیم. گاهی در جوانی چیزهایی را برای خودتان هدف گذاری می کنید و به سمت آن می روید و وقتی به آن رسیدید، می بینید چه اشتباهی کرده اید و اصلاً اشتباه هدف گذاری کرده اید. دنیا خیلی فریب دهنده است. دنیا خیلی زیرکانه ما را گول می زند . همهٔ ما منتظر مرگ هستیم.
🔻 حضرت در یکی از حکمت های نهج البلاغه می فرمایند: هر نفسی که انسان می کشد قدمی است که به سوی قبر بر می دارد.
آیا کسی را سراغ دارید که از اوّل تا آخر عمرش فقط شاد بوده باشد و هیچ رنجی به او نرسیده باشد؟! این گونه نیست. بهشت است که سراسر خوشی است. چه شب های قدر، که با خود گفتیم پاک شدیم و همان گونه می مانیم. ولی باز همه چیز خراب شد. چه شب های عاشورایی که صفا کردیم ولی محرم تمام نشده خراب شد و شهوات و خواسته های دل ما را زمین زد. هر تولد در کنار پیام شادی به دنیا آمدن یک انسان، پیامی هم برای کسانی دارد که باید بروند، قاعدتاً با هر تولدی یک نفر آمادهٔ رفتن می شود ولی نوبت چه کسی است؛ خدا می داند.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
📒 #نهج_البلاغه ، نامه ۳۱
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
هدایت شده از نهج البلاغه خوانی و شرح حکمتها
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🔸🔸 نامه ی ۳۱ نهج البلاغه 🔸🔸
🔸 منشور تربیت بشریت (۴) 🔸
🔴 چهارده ویژگی دنیا (۲)
🔻آخر همهٔ زندگی ها مرگ است. چه قدر خوب است آدم گاهی از آخر شروع کند. یک نفر را در این عالم پیدا کنید که عمری گذرانده باشد و مریض نشده باشد. زمان ما را اسیر خودش می کند. چه قدر برنامه ریزی ها کردیم و انجام نشد و زمان برای ما تصمیم گرفت. من زمانی در اصفهان در دههٔ محرم از صبح تا شب ۱۳ منبر می رفتم؛ ولی الان وقتی در روز پنج تا منبر می روم احساس می کنم دیگر توان و کشش ندارم. ممکن است در دنیا دل بستهٔ عزیزی شویم، دل بستهٔ پدر و مادر و فرزند شویم ولی مرگ آنها می رسد. همهٔ ما در معرض مصیبت ها هستیم. گاهی در جوانی چیزهایی را برای خودتان هدف گذاری می کنید و به سمت آن می روید و وقتی به آن رسیدید، می بینید چه اشتباهی کرده اید و اصلاً اشتباه هدف گذاری کرده اید. دنیا خیلی فریب دهنده است. دنیا خیلی زیرکانه ما را گول می زند . همهٔ ما منتظر مرگ هستیم.
🔻 حضرت در یکی از حکمت های نهج البلاغه می فرمایند: هر نفسی که انسان می کشد قدمی است که به سوی قبر بر می دارد.
آیا کسی را سراغ دارید که از اوّل تا آخر عمرش فقط شاد بوده باشد و هیچ رنجی به او نرسیده باشد؟! این گونه نیست. بهشت است که سراسر خوشی است. چه شب های قدر، که با خود گفتیم پاک شدیم و همان گونه می مانیم. ولی باز همه چیز خراب شد. چه شب های عاشورایی که صفا کردیم ولی محرم تمام نشده خراب شد و شهوات و خواسته های دل ما را زمین زد. هر تولد در کنار پیام شادی به دنیا آمدن یک انسان، پیامی هم برای کسانی دارد که باید بروند، قاعدتاً با هر تولدی یک نفر آمادهٔ رفتن می شود ولی نوبت چه کسی است؛ خدا می داند.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
📒 #نهج_البلاغه ، نامه ۳۱
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
هدایت شده از نهج البلاغه خوانی و شرح حکمتها
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🔸🔸 نامه ی ۳۱ نهج البلاغه 🔸🔸
🔸 منشور تربیت بشریت (۴) 🔸
🔴 چهارده ویژگی دنیا (۲)
🔻آخر همهٔ زندگی ها مرگ است. چه قدر خوب است آدم گاهی از آخر شروع کند. یک نفر را در این عالم پیدا کنید که عمری گذرانده باشد و مریض نشده باشد. زمان ما را اسیر خودش می کند. چه قدر برنامه ریزی ها کردیم و انجام نشد و زمان برای ما تصمیم گرفت. من زمانی در اصفهان در دههٔ محرم از صبح تا شب ۱۳ منبر می رفتم؛ ولی الان وقتی در روز پنج تا منبر می روم احساس می کنم دیگر توان و کشش ندارم. ممکن است در دنیا دل بستهٔ عزیزی شویم، دل بستهٔ پدر و مادر و فرزند شویم ولی مرگ آنها می رسد. همهٔ ما در معرض مصیبت ها هستیم. گاهی در جوانی چیزهایی را برای خودتان هدف گذاری می کنید و به سمت آن می روید و وقتی به آن رسیدید، می بینید چه اشتباهی کرده اید و اصلاً اشتباه هدف گذاری کرده اید. دنیا خیلی فریب دهنده است. دنیا خیلی زیرکانه ما را گول می زند . همهٔ ما منتظر مرگ هستیم.
🔻 حضرت در یکی از حکمت های نهج البلاغه می فرمایند: هر نفسی که انسان می کشد قدمی است که به سوی قبر بر می دارد.
آیا کسی را سراغ دارید که از اوّل تا آخر عمرش فقط شاد بوده باشد و هیچ رنجی به او نرسیده باشد؟! این گونه نیست. بهشت است که سراسر خوشی است. چه شب های قدر، که با خود گفتیم پاک شدیم و همان گونه می مانیم. ولی باز همه چیز خراب شد. چه شب های عاشورایی که صفا کردیم ولی محرم تمام نشده خراب شد و شهوات و خواسته های دل ما را زمین زد. هر تولد در کنار پیام شادی به دنیا آمدن یک انسان، پیامی هم برای کسانی دارد که باید بروند، قاعدتاً با هر تولدی یک نفر آمادهٔ رفتن می شود ولی نوبت چه کسی است؛ خدا می داند.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
📒 #نهج_البلاغه ، نامه ۳۱
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
هدایت شده از نهج البلاغه خوانی و شرح حکمتها
🌹ختم #نهج_البلاغه در ۱۹۲ روز
🌹تقدیم به روح پاک و مطهر شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس
🔷 سهم روز صد و هشتاد و ششم: خطبه ۱۷ تا ۱۶
🌹لطفا با ورود به کانال، سهم روزانه را مطالعه بفرمایید.👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2175598681Cd8cfe3574c
هدایت شده از نهج البلاغه خوانی و شرح حکمتها
ختم روزانه نهج البلاغه(30).mp3
3.04M
🔈 نهج البلاغه گویا
🌹سهم روزانه نهج البلاغه
✅ خطبه ۱۷ تا ۱۶
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
هدایت شده از نهج البلاغه خوانی و شرح حکمتها
سهم #روز_صد_وهشتاد_وششم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۷ تا ۱۶
┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
📜 #خطبه17
(در این خطبه مدعیان قضاوت را می شناساند که عهده دار قضاوت هستند و شایسته آن نیستند)
1⃣ شناخت بدترين انسانها
♦️دشمن ترين آفريده ها نزد خدا دو نَفرند: مردی که خدا او را به حال خود گذاشته، و از راه راست دور افتاده است؛ دل او شيفته بدعت است و مردم را گمراه کرده، به فتنه انگيزی می کشاند و راه رستگاری گذشتگان را گُم کرده و طرفداران خود و آيندگان را گمراه ساخته است. بار گناه ديگران را بر دوش کشيده و گرفتار زشتی های خود نيز می باشد. و مردی که مجهولاتی به هم بافته، و در ميان انسان های نادانِ امّت، جايگاهی پيدا کرده است؛ در تاريکی های فتنه فرو رفته، و از مشاهده صلح و صفا کور است. آدم نماها او را عالم ناميدند که نيست، چيزی را بسيار جمع آوری می کند که اندک آن بهتر از بسيار است، تا آن که از آب گنديده سيراب شود، و دانش و اطّلاعات بيهوده فراهم آورد.
2⃣ روانشناسی مدعيان دروغين قضاوت
♦️ در ميان مردم، با نام قاضی به داوری می نشيند، و حلّ مشکلات ديگری را به عهده می گيرد؛ پس اگر مشکلی پيش آيد، با حرف های پوچ و توخالی و رأی و نظر دروغين، آماده رفع آن می شود. سپس اظهارات پوچ خود را باور می کند. عنکبوتی را می ماند که در شبهات و بافته های تار خود چسبيده، نمی داند که درست حکم کرده يا بر خطاست؟ اگر بر صواب باشد می ترسد که خطا کرده، و اگر بر خطاست، اميد دارد که رأی او دُرست باشد!. نادانی است، که راه جهالت می پويد؛ کوری است که در تاريکی، گمشده خود را می جويد؛ از روی علم و يقين سخن نمی گويد؛ روايات را بدون آگاهی نقل می کند؛ چون تندبادی که گياهان خشک را بر باد دهد، روايات را زير و رو می کند، که بی حاصل است. به خدا سوگند! نه راه صُدور حکم مشکلات را می داند، و نه برای منصب قضاوت أهليّت دارد! آنچه را که نپذيرد علم به حساب نمی آورد، و جز راه و رسم خويش، مذهبی را حق نمی داند؛ اگر حکمی را نداند آن را می پوشاند تا نادانی او آشکار نشود؛ خون بی گناهان از حکم ظالمانه او در جوشش و فرياد ميراث بر باد رفتگان بلند است. به خدا شکايت می کنم از مردمی که در جهالت زندگی می کنند و با گمراهی می ميرند، در ميان آنها، کالايی خوارتر از قرآن نيست اگر آن را آن گونه که بايد بخوانند؛ و متاعی سودآورتر و گران بهاتر از قرآن نيست اگر آن را تحريف کنند؛ و در نزد آنان، چيزی زشت تر از معروف، و نيکوتر از مُنکر نمی باشد.
┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
هدایت شده از نهج البلاغه خوانی و شرح حکمتها
سهم #روز_صد_وهشتاد_وششم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۷ تا ۱۶
┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
📜 #خطبه16
( پس از بیعت مردم مدینه با امام علیه السلام این اولین سخنرانی آن حضرت در سال ۳۵ هجری است).
1⃣ اعلام سياستهای حكومتی
♦️آن چه می گويم به عهده می گيرم، و خود به آن پای بَندم. کسی که عبرت ها برای او آشکار شود، و از عذاب آن پند گيرد، تقوا و خويشتن داری او را از سقوط در شبهات نگه می دارد. آگاه باشيد، تيره روزی ها و آزمايش ها، همانند زمان بعثت پيامبر(صلی الله علیه و آله)بار ديگر به شما روی آورد. سوگند به خدايی که پيامبر(صلی الله علیه و آله)را به حق مبعوث کرد، سخت آزمايش می شويد، چون دانه ای که در غربال ريزند، يا غذايی که در ديگ گذارند به هم خواهيد ريخت، زير و رُو خواهيد شد، تا آن که پايين به بالا، و بالا به پايين رود؛ آنان که سابقه ای در اسلام داشتند، و تاکنون منزوی بودند، بر سر کار می آيند، و آنها که به ناحق، پيشی گرفتند، عقب زده خواهند شد.
2⃣ فضائل اخلاقی امام (علیه السلام)
♦️"به خدا سوگند! کلمه ای از حق را نپوشاندم؛ هيچ گاه دروغی نگفته ام؛ از روز نخست، به اين مقام خلافت و چنين روزی خبر داده شدم. آگاه باشيد! همانا گناهان چون مرکب های بدرفتارند که سواران خود (گناه کاران) را عنان رها شده در آتش دوزخ می اندازند. آگاه باشيد! همانا تقوا، چونان مرکب های فرمانبرداری است که سواران خود را، عنان بر دست، وارد بهشت جاويدان می کنند. حقّ و باطل هميشه در پيکارند، و برای هر کدام طرفدارانی است. اگر باطل پيروز شود، جای شگفتی نيست، از دير باز چنين بوده، و اگر طرفداران حق اندکند، چه بسا روزی فراوان گردند و پيروز شوند، امّا کمتر اتّفاق می افتد که چيز رفته باز گردد.
می گويم: «کلمات امام(علیه السلام) پيرامون حقّ و باطل، از سخنان نيکويی است که کلام کسی از سخن سرايان به آن نخواهد رسيد، و بيش از آن چه که ما در شگفت شويم، شگفتی، برابر آن فرومانده است، در اين کلمات امام(علیه السلام) ريزه کاری هايی از فصاحت است که نه زبان قدرت شرح آن را دارد، و نه انسانی می تواند از دَرّه های عميق آن بگذرد، اين اعتراف مرا کسانی که در فصاحت پيشگام و با سابقه اند، درک می کنند.»"
3⃣سرگردانی مردم، و ضرورت تقوا
♦️ آن کس که بهشت و دوزخ را پيش روی خود دارد، در تلاش است. برخی از مردم به سُرعت به سوی حق پيش می روند، که اهل نجاتند؛ و بعضی به کندی می روند و اميدوارند؛ و ديگری کوتاهی می کند و در آتش جهنّم گرفتار است. چپ و راست گمراهی، و راه ميانه، جادّه مستقيم الهی است که قرآن و آثار نبوّت، آن را سفارش می کند، و گذرگاه سنّت پيامبر(صلی الله علیه و آله)است و سرانجام، بازگشت همه بِدان سُو می باشد. ادّعاکننده باطل نابود شد، و دروغگو زيان کرد، هر کس با حق در افتاد هلاک گرديد. نادانیِ انسان همين بس که قَدر خويش نشناسد. آن چه بر اساس تقوا پايه گذاری شود، نابود نگردد.کشت زاری که با تقوا آبياری شود، تشنگی ندارد. مردم! به خانه های خود روی آوريد، مسايل ميان خود را اصلاح کنيد، توبه و بازگشت پس از زشتی ها ميسّر است. جز پروردگار خود، ديگری را ستايش نکنيد و جز خويشتنِ خويش، ديگری را سرزنش ننماييد.
┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی