eitaa logo
مجید رحیمی | نقدنامه
2.4هزار دنبال‌کننده
374 عکس
280 ویدیو
9 فایل
درنگی بر دغدغه‌های فرهنگی، اجتماعی و مذهبی @majidrahimi_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
📍شیطان و آموزش و پرورش هر دو را لعنت میکنیم .... 📌ما منتظر تشریف فرمایی رئیس اداره هستیم! صبح شنبه گفتیم بسم الله الرحمن الرحیم حسنا کوچولو را با همسر بردیم مدرسه دم در دبستان شلوغ بود مگر قرار نبود دیگر توی سرمای هوا صف نباشد؟ حسنا سینه اش به شدت حساس شده پس از این چند دور سرما خوردگی. صدای بلند بچه ها می آید «آماده ایم. آماده!» می روم جلو تا از لای در تماشا کنم ببینم چه خبر است؟ والدین دیگر هم ایستاده اند. کار هر روز شان است. برخی تا یک ساعت بعد رفتن بچه ها به کلاس هم می‌ایستند جلوی در مدرسه... (قبلا علت را پرسیده ام آنها میگویند از نیروهای سرکوب بعید نیست بخاطر ترساندن مردم به دبستان شلیک کنند تا گاز اشک آور بیندازند!) از لای در می‌بینم همه بچه ها را به صف کرده اند و سربند «لبیک یا....» به سرشان بسته اند. توی آن جمعیت حسنا کوچولو را پیدا نمیکنم. میخواهم بروم جلو تر و از مدیر بخواهم حسنا را بفرستد داخل، یا برش گردانم خانه... مدیر خودش میآید بیرون «اقایون، خانمها برید کنار، شلوغ نکنید، راه رو باز کنید، جلوی در مدرسه هیچکس نباشه، خلوت کنید، اینطوری بی نظمی هستش، جلوی در مدرسه نایستید، ما منتظر تشریف فرمایی رئیس اداره هستیم!» از حسنا یادم می‌رود بهش میگویم «چه خبر است خانم؟ جبرائیل که نمیخواهد نازل شود!» رویا پشت بند میآید که «بچه ما را صدا بزنید ببریم!» خانم مدیر مقنعه اش را با حرص جابجا میکند و میگوید «هر پدر و مادری که اینجا بایستد اسم بچه اش را مینویسم!» رویا عصبانی می‌شود و بلند میگوید «بنویس دو تا ضربدر هم بذار جلوش!» جو دارد متشنج می‌شود «شیطان و آموزش و پرورش هر دو را لعنت میکنیم و می رویم تا کار به جر و بحث بیشتر نکشد!» توی راه به صف فکر می‌کنم و به از جلو نظام کودکان دبستانی در قرن بیست و یک و کودکی و مدرسه خودمان. به اقتدارگرایی و این حد از میلیتاریسم فرهنگی... به آمدن رئیس اداره، و شباهتش به سان دیدن فرمانده ارتش از سربازان به خط شده. به ترانه شروین «برای تغییر مغزها که پوسیدن» به حسنا کوچولو گفته بودم «درست است قد تو از همه بلند تر است اما من نمیخواهم تو مبصر کلاس تان باشی!» گفت «پس چی باشم؟» گفتم «مهربان ترین کلاس تان باش!» لبهایش را ورچید.... یعنی نمیخواهم... بچه است دیگر... ذوق دارد... درک اش برای او سخت است... امروز باز هم سعی میکنم با او صحبت کنم. این تغییرناپذیری و بوروکراسی خشک و این نظامی گری تربیتی، و استاتیک غیر پرورشی آنهم بعد اینهمه فریاد تحول خواهی و خونهایی که بر زمین ریخته شد یک دلیل بیشتر ندارد! سلیمان مدتها پیش مرده است. اساسا ذهنی وجود ندارد که بخواهد پیامی را از گوش دریافت کند... و حالا زمانی اندک لازم است تا موریانه ها چوب عصا را بجوند... این شوکت پوشالی به زمین بیفتد تا همه باور کنیم سلیمان مرده است! شاید آنگاه آماده تغییر فرهنگ رسمی شویم. «برای دانش آموزا برای آینده!»🌹🌹🌹 ✍️یاسر عرب پ.ن: به برخی از نظرات آقای عرب نقدهای جدی دارم اما پیرامون این یادداشت به‌جهت مشغولیتی که در سیستم آموزش داشته‌ام متاسفانه تمام ، و را کامل درک می‌کنم که از جمله آنها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: 1️⃣نسخه‌پیچی‌های کیلویی و همگانی برای دانش‌آموزان کل کشور 2️⃣عدم توجه به ذائقه، سلیقه، تغییرات نسلی و هرآنچه ممکن است متفاوت باشد نسبت به دانش آموزان مختلف 3️⃣بخشنامه‌های خشک، شعاری، دستوری و تکرار (کپی) گزاره‌های سالهای قبل 4️⃣عدم توجه به وجود گوش شنوا در سن بحرانی نوجوانیِ و توجه بیش از حد به کارهای شعار محور و کمی 5️⃣وجود کارمندانی که به دلیل سیستم مستبد صرفاً تمام دغدغه‌شان اجرا شدن بخشی از بخشنامه و گرفتن تصاویر است. 🔻نقدنامه را دنبال کنید: @naghdname_ir
🍂انشای پروانه 💢 مگر چند تا نهال کاشته‌اید که امروز سایه‌سار درختان کهن را طلبکارید؟ زهرا حسنی: جمع شده بودند جلوی دفتر نهاد رهبری و انگشت وسط‌شان را نثار همه‌ی مقدسات‌مان می‌کردند. 🔻لابد به‌جبران همه‌ی سال‌هایی که خس و خاشاک خطاب‌شان کردیم. رفتم سراغ رئیس نهاد که یا شیخنا! مماشات تا کجا؟ دو ماه است حناق گرفته‌ایم. 🔻 فصل مدارا گذشت، وقت تلافی است. حاج‌آقا صلاح را در سکوت می‌دید. درس سکوت را باید به رفقای خطیبش می‌داد؛ قبل از آن‌که جامعه دو شقه شود. 🔻حالا که رسماشده‌ایم و هر قطب فقط خودش رامی‌داند سکوت هر طرف مهر تأییدی بر عدم اوست. جمعیت پشت در شعار «آخوند باید گم بشه» سر می‌داد. 🔻 لابد به‌جبران همه‌ی سال‌هایی که نسخه‌ی «جمع کنه ازبره» برای‌شان پیچیدیم. احساس خفگی می‌کردم. آمدم بیرون. فریاد می‌زدند: «بسیجی جیره‌خور!» لابد به‌جبران همه‌ی سال‌هایی که در دسته‌ی مزدور و فریب‌خورده جای‌شان دادیم. مقابل جمعیت ایستادم. دوربینم را گرفتم سمت‌شان. 🔻می‌خواستم مرا ببینند. یا مرگ یا گفت‌وگو؛ گزیر دیگری نداریم‌. چند نفر از دل تجمع دویدند سمتم. نترسیدم. آدمی کهشود دست به هر کاری برای اثبات خود می‌زند؛ حتی انتحار. 🔻تا دیروز اگر در نکوهش دوقطبی‌شدن جامعه می‌نوشتم، امروز صواب را در پذیرش آن می‌بینم. جامعه‌ی ما همین است: آرمان‌ها و مهرشادها. دسته‌ای که هنوز بر سر ارزش‌های دینی ایستاده‌اند و دسته‌ی دیگری که با جهان مدرن همراه شده‌اند. من همان‌قدر دلم برای جوانیسوخت که جگرم برای مظلومیتکباب شد. چه کنم که هر دو را جان‌فدای ایران می‌دانم؟ مردم ما نه همه‌شان مهرشادند، نه همه‌شان آرمان. تا کی یکدیگر را انکار کنیم؟ کاش نظام عوض برچسب‌زدن به مهرشاد‌ها، آن‌ها را بپذیرد و برای‌شان پدری کند. ج.ا اگر این پیله‌‌ی سفتی را که سنت‌گراها به دور او تنیده‌اند، رها نکندنمی‌شود که هیچ؛ می‌میرد. 🔻امشب یک دعوتنامه برایم آمد: «گعده‌‌ی خودمانی با آقای آقاطهرانی!» چه خبطی کرده‌ام که مرا از خودشان می‌دانند؟ موضوع جلسه: «ضرورت شبکه‌ی ملی اطلاعات با سرورهای داخلی!» الله! الله! ببین جنبشی که می‌توانست راهگشای اصلاحات اساسی باشد چطور جاده‌صاف‌کن صیانتی‌ها شد. کاش برای خواباندن مچ جمهوری اسلامی، دست دشمنان قسم‌خورده‌‌ی ایران را نمی‌بوسیدند. به نام زندگی، مرگ را به خیابان‌ها نمی‌کشاندند. 🔻 با شعار آزادی، سلب آزادی نمی‌کردند. ببین چقدر آش‌شان شور است که حتی ویکی‌پدیای کذاب هم هدف از اعتراض‌های اخیر را «براندازی ج.ا» نوشته. نیامده‌اند بسازند، فقط می‌خواهند بشکنند. مگر چند تا نهال کاشته‌اید که امروز سایه‌سار درختان کهن را طلبکارید؟ ✍حسین قدیانی پ.ن: نقد و نظرات خود را پیرامون یادداشت‌ها به آیدی درج شده در بخش توضیحات ارسال بفرمایید. 🔻نقدنامه را دنبال کنید: @naghdname_ir
🍂 آزادی منهای آگاهی🤚 چرا سید علی خامنه‌ای محمد رضا پهلوی نیست؟ 🔻 آزادی منهای آگاهی، ارزش آدمی را تا حد یک آگهی پایین می‌آورد؛ یک آگهی لای صفحات لایی یکی از روزنامه‌های غربی. 🔻همان غربی‌ها که موسم کودتای بیست و هشت مرداد سی و دو، شعار آزادی یادشان رفته بود. آزادی اگر قرار باشد از جایی مثل آمریکا ساپورت شود، سرنوشتی جز اسارت نخواهد داشت. کاش اعتراض به فلان تصمیم و بهمان تدبیر جمهوری اسلامی به این‌جا ختم نشود ‌که توهم بزنیم آمریکا دل‌سوز ما مردم ایران شده. دل آمریکا فقط برای دلار می‌سوزد. 🔻آمریکا اگر دل‌سوز زن شرقی بود، این همه مادر افغانستانی را داغ‌دار اولاد نمی‌کرد. به اسم جنگ با طالبان، حمله کرد به افغانستان و درجه‌آخر هم‌سایه‌ی شرقی ما را تحویل همان طالبان داد و تو باش که این وسط، زن افغان به آزادی رسیده باشد یا مرد افغان به آبادی رسیده باشد. 🔻من در روزهای اخیر، مکرر باب دل معترض‌ها نوشته‌ام ولی جای این اعتراض به معترض‌ها هست که چرا فکر می‌کنند دشمن و دشمنی‌هایش توهمی بیش نیست. این‌ور ما افغانستان و آن‌ور ما عراق؛ ارمغان یانکی‌ها چه بود برای این دو کشور؟ 🔻 دموکراسی آمریکایی وقتی به خاورمیانه می‌رسد، به چیزی جز جنگ و آشوب و ناامنی و تجزیه ختم نمی‌شود. مشکل بزرگ آمریکا با جمهوری اسلامی این است که این نظام با وجود همه‌ی نقدهایی که بهش وارد است، حتی اجازه نمی‌دهد یانکی‌ها خواب حمله به ایران را ببینند. 🔻 آمریکا عاشق این بود که با حمله به ایران، باز هم کدخدای جهان شود و دوباره از نو، برای این جغرافیا ترسیم مرز کند. غایت آمریکا کشف حجاب دخترهای دهه‌هشتادی نیست؛ این است که این نقشه باز هم آب برود و هرات دیگری، بحرین دیگری از مام وطن جدا شود. شگفتا! جمهوری اسلامی نه تنها نقشه‌ی خودش را حفظ کرده بل‌که حتی محافظ نقشه‌ی خاورمیانه هم هست. 🔻دلیل عصبانیت آمریکا از نظام ما این نیست که چرا علم‌الهدی در خطبه‌هایش کم‌تر اقتضای زمان را رعایت می‌کند؛ این است که چرا سیدعلی خامنه‌ای، محمدرضا پهلوی نیست. آری! 🔻 آمریکا دنبال بن‌سلمان عجم می‌گردد؛ دنبال مشتری برای فروش سلاح‌هایش. آمریکا تصور می‌کرد با ترور سردار یک و بیست دقیقه‌ی بامداد می‌تواند کمر حضرت آقا را بشکند ولی علم‌دار قصه‌ی ما مگر از تنگنای روزگار برای رساندن جرعه‌ای آب به لب لب‌تشنگان به وادی بین‌الحرمین رفته بود؟ نه جانم! سیدالشهدی مقاومت با پای خود به معراج رفت، چون هر آن‌چه که کار لازم بود، در این دنیا کرده بود. 🔻 فرض است بر ما که در طلب آزادی بیش‌تر، غفلت از آگاهی نکنیم و با دشمن، هم‌صدایی نکنیم. اگر مرز ما با بوش و بایدن پررنگ نباشد، اجنبی‌پرست شده‌ایم، نه آزادی‌خواه. ✍حسین قدیانی 🔻نقدنامه را دنبال کنید: @naghdname_ir
آیا بازخواستی برای این وعده‌ها خواهیم داشت⁉️ 1️⃣رستم قاسمی: بحران زمین را رفع کردیم اما در ساخت مسکن مشکلات زیاد است ۰۴ آبان ۱۴۰۱ www.tasnimnews.com/fa/news/1401/08/04/2793988 2️⃣رستم قاسمی: ۴ میلیون مسکن را تا پایان دولت سیزدهم به مردم تحویل می‌دهیم ۳۱ تير ۱۴۰۱ www.tasnimnews.com/fa/news/1401/04/31/2746248 3️⃣قاسمی: برنامه‌ای را برای ساخت خانه‌های یک طبقه شروع کرده‌ایم تا مردم مسکن را به صورت تدریجی بسازند ۱۱ آبان ۱۴۰۱ isna.ir/xdMHjq 4️⃣رستم قاسمی: منتظر زمین برای ساخت مسکن ویلایی باشید www.etemadonline.com/fa/tiny/news-579828 5️⃣قاسمی: در ساخت چهار میلیون واحد مسکونی هیچ تردیدی ندارم https://irna.ir/xjK8RW 6-7-8..... پ.ن: 🔽اگر به دنبال ریشه نارضایتی‌ها و هستید؛ قبل از آنکه دشمن به دشمنی خودش توبیخ کنیم که چرا دشمنی می‌کند، نگاهی داشته باشیم به حرف‌ها و سخن‌هایی که می‌گوییم و عمل نمی‌کنیم، نگاه کنیم به ابتدای تابستان که به گفتیم نگران نباشید اما.... 🔽یقینا دولت اقداماتی برای مسکن انجام داده است اما مطمئنا کافی نبوده است؛ خصوصاً وعده‌ای که برای تابستان به مستاجران دادند. 🔽از سوی دیگر حتی با وجود تلاش‌ها، اقدامات دولت نتوانست ذهن جامعه را نسب به وضعیت ملتهب مسکن آرام کند و شوقی ایجاد نماید. 🔻نقدنامه را دنبال کنید: @naghdname_ir
💢جامعه پیشرفته، جامعه نوشتاری است نه شفاهی ✅ که جای آن در میان ما بسیار خالی است، بدون زمینه نیست. یکی از قوی‌ترین دشمنان تفکر انتقادی در میان ما، همین تقسیم مردم به نویسنده و خواننده است. مردم را باید به نویسنده و نویسنده تقسیم کرد. ✅نویسندگی، یکی از راه‌های آسان برای است. نوشته‌های ما بیش از آنکه برای دیگران سودمند باشد، برای خود ما مفید است. اینکه کسی نوشته ما را بخواند یا نخواند، آنقدر مهم نیست که اصل نوشتن مهم است. چون ما تا ننویسیم، نمی‌دانیم چه می‌دانیم و چه نمی‌دانیم. ✅فراوانی نوشته‌ها و نویسندگان، در صورتی زیان‌بار است که تفکر انتقادی در میان نباشد. پس مشکل در فراوانی نویسنده نیست؛ در مخاطب‌های زود‌باور است. نوشتن به ما کمک می‌کند که نویسندگان کم‌مایه را از پرمایه تمیز دهیم. در ضمن، در نوشتن آنقدر سود و فایده است که هر زیانی را جبران می‌کند. ✅جامعۀ پیشرفته، جامعۀ نوشتاری است، نه شفاهی. رونق فیسبوک و صدها شبکۀ مجازی و اجتماعی، از همین‌جا آب می‌خورد. فوبیای کاغذ (Papyrophobia)، نشانۀ نابالغی است. قرار بود کلاس‌های انشا در مدارس و درس آیین نگارش در دانشگاه‌ها، با فوبیای کاغذ یا کاغذهراسی مبارزه کنند. اما از قضا اسکنجبین صفرا فزود. ✍برگرفته از متن یادداشت‌های مرحوم رضا بابایی 🔻نقدنامه را دنبال کنید: @naghdname_ir
از تکه‌پرانی تا عمامه‌پرانی 🔻لباس روحانیت برای من اگرچه دست و پا گیر اما سخت محبوب است. خاصه این روزها که مظلومیتش را مضاعف می‌یابم. می‌گویم مظلومیت مضاعف، چرا که این سالها افراد بیشتری از معممین و مکلایین پاس آنرانمی‌دارند یا با دلیل و بی دلیل بدان بی‌مهر شده اند. واقعش من آخرین نفری هستم که برای نوشتن درباره لباس طلبگی صلاحیت دارد اما از سر علاقه و نه اهلیت، درباره اش می نویسم. 🔻اگرچه معمولا لباس طلبگی را نماینده اسلام فقاهتی می‌دانند اما من طلبگی را با مولوی،غزالی، محی الدین، ، علامه و امثال شیخ علی می‌شناسم. کسانی که یک عمر کمر به خدمت و سلوک بستند. آن صاحب تریبون که بیش از یک دهه فشار اقتصادی بر مردم را نمی بیند اما تار موی دخترکان، ایمانش را به لرزه می‌اندازد و به فرباد می‌آید، صاحب اصلی این لباس نیست. چرا باید او را نماینده این صنف بدانم؟ 🔻لباس طلبگی لباس زهد و خدمت است خدمت به حقیقت و زهد از هرآنچه غیر حقیقت است. لباس سلوک است سفر از خود و در خود، شبیه ترین لباسی است که به کفن می شناسیم. این لباس فرسنگ ها دور است از دنیا طلبی و اگرابزار کسب دنیا باشد بهتر آن که از تن در بیاید و به اهلش واگذار شود. چه باک، در سر عقل باید بی کلاهی عار نیست! اما امروز حال ما مصداق آنست که گنه کرد در بلخ آهنگری به شوشتر زدند گردن مسگری! آنها که به این لباس تعرض می کنند و آنها که بدان خرسندند، خودشان در چه حالند؟ ما عیار نقد خود را داریم؟ تو هم داری؟ 🔻نوجوانی که از تکه پرانی به عمامه پرانی رسیده ای!کم‌کاری آن صاحب منصب سواره را به حساب این طلبه پیاده می‌گذاری، که اگر بیشتر از تو گرفتار نباشد کمتر هم نیست! تو که عمامه از سر او می اندازی، کلاهت را قاضی کرده ای که داری چه می کنی؟ که این توهین قرار است چه چیزی را اصلاح کند؟ که اگر زور گفتن بد است برای همه بد است؟ که نفرت نفرت تولید می کند؟ به اینها فکر کرده ای یا دوست داری هنوز به دهه هشتادی بشناسندت؟ پ‌ن: من این روزها در قم و مشهد طلبه های زیادی دیدم که اتفاقا مورد احترام مردم هم بودند. 🔻حتی یک مورد هم از این تعرض ها از نزدیک ندیدم. این موج ها در فضای مجازی ساخته می‌شوند این نوشته ها هم بیشتر برای فضای مجازی است . ✍امیر آقا جانلو 🔻نقدنامه را دنبال کنید: @naghdname_ir
عمامه‌پرانان واقعی کسانی‌اند که با تفکر امنیتی، رسالت روحانیت را تملق‌گویی از نظام می‌دانند/ برای جوان امروزی لباس روحانیت معنایی جز «یونیفورم حکومتی» پیدا نکرده محمد مطهری فرزند شهید مطهری: 🔹کاش متوجه بودیم که راه سومی نیست: یا باید راه طرح انتقاد در رسانه را باز کرد و یا باید به شنیدن ناسزا در خیابان رضایت داد. 🔹«در تصویرگری رسانه ملی از روحانیت، روحانی‌ کسی است که نسبت به عملکرد نظام  صرفا «ثناگو»ست، در برابر هر ظلمی که به نحوی به نظام برگردد «ساکت» است و مواضعش «کپی - پیست» مواضع رسمی نظام است. 🔹این است که برای جوان امروزی لباس روحانیت معنایی جز «یونیفورم حکومتی» پیدا نکرده است. 🔻نقدنامه را دنبال کنید: @naghdname_ir
‌ ✅ساده‌لوحانه است اگر فکر کنیم توطئه خارجی وجود ندارد، ولی ساده‌لوحانه‌تر آن است که صداهای صادقانه داخلی را نبینیم 🔻مجید تفرشی سندپژوه و کارشناس رسانه: اگر مسئولان فکر می‌کنند این شرایط مثل ۱۳۷۱، ۷۸، ۸۸، ۹۶ و ۹۸ می‌تواند تمام شود، اتفاقی نیفتد و نیاز به بازنگری در سیاست‌ها هم ندارد . 🔻حدود 20 درصد از کسانی که در ایران زندگی می‌کنند افرادی‌اند که تحت هر شرایطی و در هر موقعیتی طرفدار جمهوری اسلامی هستند و بخشی از این افراد حتی حاضرند برای ادامه حیات جمهوری اسلامی خون بدهند. 🔻 به همین میزان هم مخالف وجود دارد. 20 درصد هستند که در هر شرایطی و به هر قیمتی و بدون توجه به تبعات آن از هیچ اقدامی علیه جمهوری اسلامی دریغ نمی‌کنند، عده کمی از آنها هم حاضر هستند جان بدهند تا جمهوری اسلامی سقوط کند. 🔻این 60 درصد وسط تعیین‌کننده هستند. کسانی که روز اول انقلاب عمدتا طرفدار نظام بودند و الان با شیب تند -که اخیرا تندی آن کمتر شده، - به سمت می‌روند. علت آن که بسیاری از این‌ها انتقادات خود را با شورش، آتش زدن و تخریب اموال پیش نمی‌برند آن است که هزینه-فایده می‌کنند. 🔻نسل امروز ما به‌درستی احساس می‌کنند در بسیاری از موارد «فرصت برابر» در کشور وجود ندارد. 🔻جمهوری اسلامی ایران در ایجاد فرصت برابر ناکام مانده است. نه‌تنها در بین دگراندیشان، حتی در بین خودی‌ها هم ناکام مانده است. 🔻‌اگر فرصت برابر نداشته باشید و آن نظارت، شفافیت و حسابرسی هم نباشد نمی‌توانید توقع داشته باشید که نسل جوان امروز ایران حس تعلق و وفاداری به کشور و نظام داشته باشند. 🔻 اگر دنبال تعلق و وفاداری هستید باید فرصت برابر ایجاد کنید. وقتی همه مردم این احساس را نداشته باشند که اگر بخواهند می‌توانند به‌عنوان فعال سیاسی وارد حزبی شوند یا کاندیدای حضور در شوراها یا مجلس یا جایی دیگر شوند، حس تعلق و وفاداری‌شان در درازمدت خواهد مرد. همان‌طور که تا الان رو به افول بوده است. 💢بخش دوم گفت‌وگوی فرهیختگان با مجید تفرشی 🔻نقدنامه را دنبال کنید: @naghdname_ir
مخاطبان محترم نظرات کارشناسی خودتان را پیرامون مطلب زیر برای ما در قالب یادداشت‌های کوتاه به آیدی @majidrahimi_ir ارسال بفرمایید؛ به جهت تبادل نظر حتما منتشر خواهیم کرد: 🔻مادر یکی از دانش آموزهام سال پیش به صرف صبحانه دعوتم کرد. صبح روز موعود وعده را یادم رفت و با تلفنش بشمار سه از تخت پریدم توی ماشین و پانزده دقیقه بعد نشستم سر میز. کارد میزدم خونش در نمی‌آمد. 🔻همه چیز را با دقت و وسواس چیده بود ، اول کیک برداشتم که با چای بخورم و راه گلوم باز شود. 🔻اخمش باز نمیشد، پرسید «چطور فراموش کردی؟ برایت مهم نبود؟ من اینهمه زحمت کشیده ام.» 🔻انصافا کارم زشت بود. هزار بار معذرت. ادامه داد که همین کیک را بدون شکر درست کردم، با آب انگور. ارگانیک و سالم. کیک را وسط راه در هوا نگه داشتم. پرسیدم یعنی با شیره انگور؟ گفت نه، آب انگور. سفیه طور کیک را برگرداندم توی بشقاب چون حکم آب انگور را نمیدانستم و از آن کودنانه تر اینکه این را بلند گفتم! 🔻بعد یک لقمه کره مربا برداشتم، و درحالی که جرمم دوتا شده بود و میتوانست گردنم را بزند، گفت آن هم مربای انگور است. جوشانده ام، اگر میخواهی نخور! 🔻بعد هی کلام باریک و باریکتر شد، گفت اینها که الکل ندارد و فلان، رفت از آشپزخانه کوزه‌ی آب انگور را که الکلش خیلی کم است آورد گفت مثلا این مال جمع خانوادگی مان است، مال شبهای شعر و شراب و شجریان. 🔻بعد چون اصلا صلاحیت این را نداشتم که ملاحظه‌ی اعتقاداتم صورت بگیرد، کادوی تولد شوهرش را نشان داد که بیا! این هم بطری ویسکی‌. 🔻بعد هم موقعیتی پیش آمد که حجاب کردم و کار بیخ‌دار تر شد که؛ «برو بابا با این مسخره بازی‌هات» و دست آخر مجبور شدم یاداوری کنم که «بابا معلم دینی را دعوت کرده اید خانه تان ها!» 🔻وقتی از آنجا برمیگشتم، تمام شهر را به مناسبت ولادت فاطمه سلام الله پرده زده بودند، قدم به قدم، همه شعرهای آیینی. شاید اولین بار بود که عینی و تجسمی زاویه دیدم چرخیده بود و میتوانستم از چشم یک گروه متفاوت به شهرِ تصرف شده به دستِ گروهی دیگر نگاه کنم.  انگار از ساحل آنتالیا پیاده شده باشم در نجف ورودی مسجد امیر! یک جوری دوگانگی داشتم که جلدم می‌ترکید و فکر میکردم اینها چطور توانسته اند اینهمه سیطره را مدام ببینند و کنار بیایند بدون اینکه برای مرام مسلک خودشان جایی درنظر گرفته شود. . 🔻این تنها و تنها یک مثال است. کارکردش را در همین حد لحاظ کنید و خود خدا هم بخواهد چیزی حالی کند به پشه مثال میزند و «لا یستحیی!» خجالت نمیکشد... . 🔻سالهاست که جامعه شناسان، متفکران، دلسوزان و عاقلان هشدار داده اند که تضادهای فرهنگی،اقتصادی و سیاسی میان مردم دارد تبدیل به شکاف میشود و تک‌صدایی و حکومتِ مطلقه‌ی یک عده بر یک عده دیگر گاهاً حتی در خصوصیترین وجوه زندگیهاشان ، جراحت را بیشتر میکند. 🔻این یک دو دوتا چهارتای ساده است که عاقبتِ فشار دادن این زخم، به فریاد ختم میشود. عاقبت ندیده گرفتن مداوم یک گروه به خشم منتهی میشود و وقتی تضاد اوج بگیرد مثل این میماند که گله‌ی گاوی را برمانی! تر و‌ خشک با هم خواهند سوخت. 🔻اینجا دیگر جا ندارد بگویی چرا آسیب میزنید، چرا لیدر خارجی آمده توی گود، چرا عمامه آخوند را میپرانید، چرا طلبه را میکشید... چون هزار هشدار داده شد که کار به اینجا نرسد و شما همینجور تاختید. با رسانه‌ی یک طرفه، مدرسه‌ی یک طرفه، مجلس یک طرفه، بودجه های یک طرفه، فعالیت های یک طرفه... چون رسید به نقطه ای که نباید. 🔻اینجا از صد، نود، چوپان مقصر است و احمقانه است مواخذه کردن گله‌ی رمیده. خداشاهد است که این یک دو دوتا چهارتای ساده بود و همه میدیدند جز بزرگواران. منبع: پیام مخاطبان کانال آقای یاسر عرب 🔻نقدنامه را دنبال کنید: @naghdname_ir
🔸️ابتدا باید خط اعتراض را از اغتشاش جدا کرد؛ اعتراضات از کجا ریشه گرفته؟ 🔸️چرا سخن از عدمِ مماشات با ریشه‌های اعتراضات انقدر کمرنگ است؟ 🔸️اگر با ریشه اعتراضات مماشات نکنید یقیناً زمینه سیستماتیکِ عدم مماشات با اغتشاشات نیز فراهم می‌شود. 🔸️شعار صِرفِ عدم مماشات با اغتشاشات بدون توجه به اعتراضات، آتش خشم‌هایِ پنهانِ اعتراضات را داغ و شعله‌ورتر خواهد کرد. 🔸️شعار کنونی عدم مماشات، اگر با همین رویکردها اجرا هم بشود، کما اینکه مواردی هم مشاهده شده، میزان خشمِ اجتماعی را افزایش می‌دهد و یقیناً این میزان از خشم برای کیان و بنیان‌های جامعه خطر آفرین است. 🔻نقدنامه را دنبال کنید: @naghdname_ir
🔻دلیل تاثیرپذیری مادر کیان از رسانه‌های بیگانه را درست تحلیل کنیم. 🔻یک بعد تقلیل مسئله؛ همین موضوعی است که در تصویر بالا ذکر شده و بعد دیگر تقلیل نادیده گرفت مادر کیان‌هاست؛ این که فکر می‌کنیم عده محدود و قلیلی مثل مادر کیان هستند آغاز شروع مشکلات است. 🔻نقدنامه را دنبال کنید: @naghdname_ir
مجید رحیمی | نقدنامه
🔻دلیل تاثیرپذیری مادر کیان از رسانه‌های بیگانه را درست تحلیل کنیم. 🔻یک بعد تقلیل مسئله؛ همین موضوعی
💢 صدا و سیما و مسئله‌ای به نام اعتبار ⭕️ دو ماه است که ایران درگیر جنگ رسانه‌ای سهمگینی شده‌است؛ در یک طرف امپراطوری رسانه‌ای غرب و بازوان منطقه‌ای آن و در طرف مقابل ، رسانه‌های جبهه انقلاب. اگر بخواهیم به رسانه‌های انقلابی نمره بدهیم ، صدا و سیما حایز بالاترین نمره می‌شود؛ دلیل این مدعا این است که اگر صدا و سیما را از جریان رسانه‌ای انقلاب حذف کنیم سیستم دفاعی این رسانه‌ها فرو ریخته و دیگر قادر نیستند در مقابل پروپاندای رسانه‌ای دشمن مقاومت کنند. در واقع صدا وسیما عمود خیمه رسانه‌های انقلاب است که هر گونه آسیب به آن، کل رسانه‌های انقلابی را دچار فروپاشی می‌کند. 🛑 البته این مطلب ، منافاتی با نقدهای جدی که به این سازمان وارد است ، ندارد و در جای خود باید مطالبه‌گری شود ولی الان وقتش نیست. هیچ وقت سربازی که خط مقدم جبهه در حال جنگ با دشمن است با وجود ضعف‌هایش مورد نقد واقع نمی‌شود چون باعث تضعیف‌ او در برابر دشمن می‌شود. در شرایط فعلی نیاز به اتحاد، همدلی و حمایت تمام عیار از رسانه‌های انقلاب داریم تا ایران از این مقطع حساس تاریخی به سلامت عبور کند. ❓ سئوال مهم این است که اگر صدا وسیما، اعتبار خود را از دست داده و هیچ تاثیری در تحولات ایران ندارد، چرا در سیبل تهاجم گسترده دشمن قرار گرفته است؟ ✍️ محمد میرزایی •┈┈┈••✾••┈┈┈• 🔻انجمن سواد رسانه طلاب 🆔 @savad_rasaneh