فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قشنگترین خنده حضرت آقا در جلسه با شاعران که تا حالا ندیدین😄
🌷 @majles_e_shohada 🌷
#شهدا_رهبرمون_رو_دعا_کنید
#تلنگـر👌💔
هرکاری میتونی بکن کہ #گناه نکنی❗️
وقتایی کہ موقعیت گناه پیش میاد
دقیقا قافلہ کربلای حسینِ زمان روبروت
و یہ دره عمیق خطرناک پشت سرت😔
اگہ بہ گناه #بلہ بگی☝️✨
بہ هل من معینِ مهدی فاطمہ #نہ گفتی💔
+ من سرم گرم گناه است سرم داد بزن/
سینہ ات سخت بہ تنـگ آمده فریاد بزن😭💔😔
#یاران_مهدےفاطمہ
#آخرالزمان
🌷 @majles_e_shohada 🌷
#شهدا_رهبرمون_رو_دعا_کنید
♦«بریجید آیلوارد»، تازه مسلمان ایرلندی
مهربانی زنان #محجّبه باعث گرایشم به #اسلام شد.
🔹«بریجید آیلوارد»، شهروند اهل «مولیناوات» ایرلند که در سال ۲۰۰۸ #مسلمان شد، امّا تا دو سال بعد، زمانیکه شروع به پوشیدن #حجاب کرد، خود را بهطور کامل عضوی از جامعه جدیدش حس نکرده بود.
🔸به مدّت دو سال حجاب نداشتم و احساس بدی داشتم زیرا به عنوان یک مسلمان شناخته نمیشدم. این بخشی از #هویت من بود. الان به داشتن حجاب #عشق میورزم.
🔹هنگامیکه به عربستان رفتم، فکر میکردم که زنان کاملاً از حضور در جامعه منع شدهاند و چگونه میتوانند خود را اینگونه بپوشانند اما سعی کردم که ذهنم را باز نگهدارم. هنگامیکه در بخش کودکان کار میکردم توانستم، با زنان محجبه بیشتر آشنا شوم. آنها فقیر اما مهربان بودند و منش و مهربانی آنان بود که مرا #ترغیب کرد بیشتر در مورد دین اسلام بدانم.
🔸برخی فکر میکنند به خاطر همسرم حجاب دارم اما نه، این امر کاملاً تصمیم شخصی بوده است. هیچکس نمیتواند بدون تمایل قلبی کاری را انجام دهد.
اگر به خاطر همسرم یا به اجبار او حجاب میگذاشتم از آن متنفّر میشدم..
rahyafteha.ir
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🌷 @majles_e_shohada 🌷
#شهدا_رهبرمون_رو_دعا_کنید
🌷تازه #نامزد کرده بود اومد پیش فرماندش گفت: حاجی اجازمو بده برم سوریه🙏 گفت: میزارم ولی الان نه🚷
🌷گفت: دارم #زمین_گیر میشم، بزار برم. میترسید عشق به خانومش♥️
باعث بشه نره برای #دفاع از حرم.
💓 #سبک_زندگی شهدا
#شهید_عباس_دانشگر
#شهید_مدافع_حرم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🌷 @majles_e_shohada 🌷
#شهدا_رهبرمون_رو_دعا_کنید
⭕️حاج قاسم اثبات کرد خطاست که میگویند:
از دل برود هر آنکه از دیده برفت.❤️
🌷 @majles_e_shohada 🌷
#شهدا_رهبرمون_رو_دعا_کنید
🌹 شهید ابراهیم هادی در گرماگرم جنگ در ارتفاعات کردستان یک مجروح عراقی پیدا کرد.
دوستانش گفتند او را خلاص کن، اما گفت سال ها این بدن رو ساختم برای همچین روزایی، اسیر گرفتش و شب تا صبح اونو حمل کرد؛ بعد از مدتی اون اسیر توبه کرد و شهید شد.
🌷 @majles_e_shohada 🌷
#شهدا_رهبرمون_رو_دعا_کنید
صبح زمانیست که
شما بیدار میشوید
سـاعت من ؛ به وقتِ
چشمان شما تنظیم است . . .
#روزتان_شهدایی🌷
#مردان_بی_ادعا
🌷 @majles_e_shohada 🌷
#شهدا_رهبرمون_رو_دعا_کنید
#حدیث_روز
✨ امیرالمومنین علی(ع):
خودتان را به "خوشاخلاقی" تمرین و ریاضت دهید. زیرا که بندهی مسلمان
باخوش اخلاقی خود به درجه روزهگیر شب زندهدار میرسد!
🌷 @majles_e_shohada 🌷
#شهدا_رهبرمون_رو_دعا_کنید
🔸تا می توانی دقت کن که گناه نکنی
🔹تا می توانی مراقب اعمالت باش
🔸آن وقت خواهی دید که همه زمان و مکان در خدمت تو خواهند بود.
📚منبع : کتاب عارفانه
اثر گروه فرهنگی #شهید_ابراهیم_هادی
🌷 #شهید_احمد_علی_نیری
🌷 @majles_e_shohada 🌷
#شهدا_رهبرمون_رو_دعا_کنید
هَر خانمے ڪِہ چادُر بِہ سَر ڪُنَد ۅَ عِفَّٺ ۅَرزَد
ۅ هَر جَۅانے ڪِه نَمازِ اَۅل ۅَقت را دَر حَدِ تَۅان شرۅع ڪُنَد
اَگَر دَسٺَم بِرِسَد سِفارِشَش را بِہ مۅلایَم اِمام حُسِین خۅاهَم ڪَرد ۅَ اۅ را دُعا مے ڪُنَم.
🌷شَہید حَسِین مِحرابے🌷
#شهدا
🌷 @majles_e_shohada 🌷
#شهدا_رهبرمون_رو_دعا_کنید
📚« #داستان شهدا و برگه های دانشجویان!»
سرکلاس استاد از دانشجویان پرسید:
این روزها شهدای زیادی رو پیدا میکنن و میارن ایران...
به نظرتون کارخوبیه؟؟
کیا موافقن؟؟؟ کیا مخالف؟؟؟؟
اکثر دانشجویان مخالف بودن!!!
بعضی ها میگفتن: کارناپسندیه....نباید بیارن...
بعضی ها میگفتن: ولمون نمیکنن ...گیر دادن به چهار تا استخوووون... ملت دیوونن!!"
بعضی ها میگفتن: آدم یاد بدبختیاش میفته!!!
تا اینکه استاد درس رو شروع کرد ولی خبری از برگه های امتحان جلسه ی قبل نبود...
همه سراغ برگه ها رو می گرفتند.....ولی استاد جواب نمیداد...
یکی از دانشجویان با عصبانیت گفت: استاد برگه هامون رو چیکارکردی؟؟؟ شما مسئول برگه های مابودی!
استاد روی تخته ی کلاس نوشت: من مسئول برگه های شما هستم...
استاد گفت: من برگه هاتون رو گم کردم و نمیدونم کجا گذاشتم؟
همه ی دانشجویان شاکی شدن.
استاد گفت: چرا برگه هاتون رو میخواین؟
گفتند: چون واسشون زحمت کشیدیم، درس خوندیم، هزینه دادیم، زمان صرف کردیم... .
هر چی که دانشجویان می گفتند استاد روی تخته مینوشت... .
استاد گفت: برگه های شما رو توی کلاس بغلی گم کردم کی میتونه بره پیداشون کنه؟
یکی از دانشجویان رفت و بعداز چند دقیقه با برگه ها برگشت ...
استاد برگه ها رو گرفت و تیکه تیکه کرد.
صدای دانشجویان بلند شد.
استاد گفت: الان دیگه برگه هاتون رو نمیخواین! چون تیکه تیکه شدن!
دانشجویان گفتن: استاد برگه ها رو میچسبونیم.
برگه ها رو به دانشجویان داد و گفت:شما از یک برگه کاغذ نتونستید بگذرید و چقدر تلاش کردید تا پیداشون کردید،
پس چطور توقع دارید مادری که بچه اش رو با دستای خودش بزرگ کرد و فرستاد جنگ؛ الان منتظره همین چهارتا استخونش نباشه!!؟؟
بچه اش رو میخواد، حتی اگه خاکستر شده باشه.
چند دقیقه همه جا سکوت حاکم شد!
و همه ازحرفی که زده بودن پشیمون شدن!!
تنها کسی که موافق بود ....
فرزند شهیدی بود که سالها منتظر باباش بود.
شهدا شرمنده ایم...
🌷 @majles_e_shohada 🌷
#شهدا_رهبرمون_رو_دعا_کنید