مجلس شهدا
🕊شهیـد🕊: 🍃🌺🍃🌺 ده سال بعد از شهادت مهدی و مجید #زین_الدین، پدر بزرگوارشون میگفت: من در این مدت طو
📖 #خاطرات_شهدا
🌷 #شهید_مجید_زین_الدین 🌷
بی نهایت عشق 🕊
🔹دلش نمی خواست ڪارهایش جلوی دید باشد، مدتی را ڪه در جبهه بود، اجازه نداد حتی یڪ عڪس یا فیلم از او تهیه شود.
🔸آخرین بار ڪه به مرخصی آمده بود، قبل از رفتن همه ی عڪس هایش را از بین برد تا پس از شهادت چیزی از او باقی نماند.
🔹همین طور هم شد و برای شهادتش حتی یڪ عڪس هم در خانه نداشتیم.
🔸همیشه پنهان ڪار بود. حتی زخمی شدنش را هم از دیگران پنهان می ڪرد.
🔹یڪ بار ڪه به مرخصی آمده بود، احساس ڪردم هنگام بلند شدن به سختی حرڪت می ڪند، ولی چیزی را بروز نداد.
🔸وقت نماز شد. وضو ڪه گرفت، رفت توی اتاق و در را قفل ڪرد. از این ڪارش تعجب ڪردم، خواهرش ڪه ڪنجڪاو شده بود، از بالای در، داخل اتاق را نگاه ڪرد و متوجه شد ڪه مجید نماز را به صورت نشسته می خواند .
🔹مجید از ناحیه ی پا مجروح شده بود، اما اجازه نداد حتی ما ڪه خانواده اش بودیم متوجه شویم🌺
🌹 #یادشهداباصلوات🕊🕊🕊
🌷 @majles_e_shohada 🌷
مجلس شهدا
شهید مظلوم.... شهیدی که دشمن گوشت بدنش را پخت و خورد..👇👇
👆👆شهیدی که گوشتش بدست ضد انقلاب خورده شد
#شهیداحمدوکیلی ناطق که با پیروزی انقلاب نام مستعار سعید را برای خود انتخاب کرده بود، بچه شهر قم بود.
حضور در کردستان ، ایمانی قوی و دلی چون شیر را میطلبید،. در اردیبهشت سال 59 و درجریان عملیات آزادسازی شهر سنندج بعد از نبردی دلاورانه ، مجروح شد و توسط کومله به اسارت گرفته شد. همان لباس با آرم سپاهی که پوشیده بود، کفایت میکرد تا خونخواران کومله تا لحظه شهادت بلاهائی برسر او بیاورند که باور این رفتارها از یک انسان بسیار سخت است
بعد از مجروحیت و اسارت سعید، دیگر هیچ خبری از او نبود و نیست و برای همیشه مفقود الاثر شد و تنها سند و حکایت بعد از اسارت ایشان خاطرات یک برادر ارتشی است که از آن دوران دارد:
حدود یك سال و چندی كه دردست کومله اسیر بودم همان اول اسارت كه به پایگاه منتقل شدم، گفتند هیچ اطمینانی در حفظ اینها نیست، به همین خاطر پاشنههای هر دو پایم را با مته و دلر سوراخ كردند و برادران دیگر را هم نعل كوبیدند و با اراجیف و فحاشی براین عملشان شادمانی میکردند. بعد از 18 روز قرارشد ما را به سبك دموكراتیك و آزادانه!! محاكمه و دادگاهی كنند.
روزدادگاه رسید، رئیس دادگاه، سرهنگ حقیقی را كه همان اوایل انقلاب فراركرده بود شناختم و محاكمه بسیار سریع به انجام رسید. چون جرم محكومین مشخص بود - دفاع از حقانیت اسلام و جمهوری آن و ندادن اطلاعات- و بالطبع حكم هم مشخص، عدهای به اعدام فوری و بقیه هم به اعدام قسطی (یعنی به تدریج) محكوم شدیم. حكم ما كه اعداممان قسطی بود بصورت كشیدن ناخنها، بریدن گوشتهای بازو و پاها، زدن توسط كابل، نوشتن شمارهای انقلابی! توسط هویه برقی وآتش سیگار به سینه و پشت و تمامی اینها بی چون و چرا اجراء میشد. كه آثارش بخوبی به بدنم مشخص است.
مرسوم است به میمنت ازدواج نوجوانی، جلو پایش قربانی ذبح شود. این رسم راكومله نیز اجرا میكرد بااین تفاوت كه قربانیها دراینجا جوانان اسیر ایرانی بود. عروسی دختر یكی از سركردگان بودپس از مراسم، آن عفریته گفت: باید برایم قربانی كنید تا به خانه شوهربروم، دستور داده شد قربانیها رابیاورند. ۱۶ نفر ازمقاوم ترین بچههای سپاه وبسیج وارتش ودو روحانی راكه همه جوان بودند، آوردند و تك تك ازپشت سر بریده شدند، این برادران عزیز مانند مرغ سربریده پرپر میزدند وآنها شادی و هلهله میكردند.
بله، بزرگترین جرم همگی مااین بود كه میخواستیم دست اینان را از سرمردم مظلوم ومسلمان كُرد آن منطقه كوتاه کنیم. سعید 75 روز زیر شكنجه بود، ابتدا به هر دوپایش نعل كوبیده وبه همین ترتیب برای آوردن چوب و سنگ به بیگاری میبردند. پس ازدادگاهی شدن محكوم به شكنجه مرگ شد بلكه اعتراف كند. اولین كاری كه كردند هر دودستش را ازبازو بریدند وچون وضع جسمانی خوبی نداشت برای معالجه و درمان به بهداری برده شد و این بهداری بردن و معالجه كردن هایشان بخاطراین بود كه مدت بیشتری بتوانند شكنجه كنند والا حیوانات وحشی را با ترحم هیچ سنخیتی نیست. پس از آن معالجه سطحی، با دستگاه های برقی تمام صورتش راسوزاندند، سوزاندن پوست تنها مقدمه شكنجه بود به این معنی كه مدتی میگذرد تا پوستهای نو جانشین سوخته شده و آن وقت همان پوستهای تازه را میکندند كه درد وسوزندگیاش بسیار بیش ازقبل است و خونریزی شروع میشود و تازه آن وقت نوبت آب نمك است كه باهمان جراحات داخل دیگ آب نمك میاندازند كه وصفش گذشت. تمام این مراحل راسعید وكیلی بااستقامتی وصفناپذیر تحمل كرد ولب به سخن نگشود.
او ازایمانی بسیار بالا برخوردار بود و مرتب قرآن را زمزمه میكرد. استقامت این جوان آن بیرحمها را بیشتر جری میكرد
او كه دیگر نه دستی، نه پائی، نه چشمی و نه جوارحی سالم داشت با قلبی سوخته به درگاه خدا نالید كه خدایا مپسند اینچنین در حضور شیاطین افتاده و نالان باشم دوست دارم افتادگیام تنها برای تو باشد و بس
خداوند دعایش را اجابت نمود. سعید را به دادگاه دیگری بردند و محكوم به اعدام گردید. زخمهایش را باز كردند و پس از آنكه با نمك مرهم گذاشتند داخل دیگ آب جوش كه زیرش آتش بود انداختند و همان جا مشهدش شد و با لبی ذاكر به دیدار معشوق شتافت. اما این گرگان كه حتی از جسد بیجانش نیز وحشت داشتند دیگر اعضایش را مثله نمودند و جگرش را به خورد ما كه هم سلولیش بودیم دادند و مقداری را هم خودشان خوردند و البته ناگفته نماند مقداری را هم برای امام جمعه ارومیه فرستادند.درود بر شرف پاک این شهید وتمامی شهیدان
📚راوی :آقا بالا رمضانی
#یادشهداباصلوات
🌷 @majles_e_shohada 🌷
✍ #وصیت_شهدا
🔰 #عمر_بر_باد_رفته
🌸 شما را وصيت میڪنم ڪه از غافلان نباشید . روزی برسد ڪه حسرت بخورید ڪه عمر بر باد رفت و پایم لب گور رسید ، ولی آمادگی ندارم و بهترین توشه برای این سفر بزرگ ڪه منزلگاهها و عقبههای هولناڪ دارد، تقوا و عمل صالح است .
#شهید_محمودرضا_ساعتیان🌷
🌷 @majles_e_shohada 🌷
🌹 #یادشهداباصلوات 🕊
خوشا آنانكه با عشق حسيني
شهادت را پسنديدند و رفتند
#یادشهداباصلوات
🌷 @majles_e_shohada 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥زمزمه ے زیباے #سردارشهیدسپهبدحاجقاسمسلیمانے🌹
الا یا اهل العالم من حسین(ع)را دوست دارم...♥️
#شبجمعه
#یادشهداباصلوات
🍃🌸🍃
🌷 @majles_e_shohada 🌷
#شهدا_رهبرمون_رو_دعا_کنید
🔴 #تلنگر
🔴 #دیدن_فیلم_مستهجن
🔘 بعثی ها برا تضعیف روحیه ی ما فیلمای زننده پخش می ڪردند ؛ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾڪﯽ ﺍﺯ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺑﻪ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﺭﻭ ﺧﺎﻣﻮﺵ ڪﺮﺩ . بعثی ﻫﺎ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻭ ﺑﺮﺩﻧﺶ ﺑﯿﺮﻭﻥ ؛ ﻫﯿﭻ ڪﺲ ﺍﺯﺵ ﺧﺒﺮ ﻧﺪﺍﺷﺖ ... ﺑﺮﺍ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﻣﺎ ﺭﻭ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻥ ﺑﻪ ﺣﯿﺎﻁ ﺍﺭﺩﻭﮔﺎﻩ ، ﻭﺍﺭﺩ ﺣﯿﺎﻁ ڪﻪ ﺷﺪﯾﻢ ﺍﻭﻥ ﺑﺴﯿﺠﯽ ﺭﻭ ﺩﯾﺪﯾﻢ ؛ ﯾﻪ ﭼﺎﻟﻪ ڪﻨﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺗﺎ ﮔﺮﺩﻥ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺶ داخل چاله فقط سرش پیدا بود ...
⭕️ ﺷﺐ ڪﻪ ﺷﺪ ﺻﺪﺍﯼ ﺍﻟﻠﻪ ﺍڪﺒﺮ ﻭ ﻧﺎﻟﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﻭﻥ ﺑﺴﯿﺠﯽ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ ؛ ﻫﻤﻪ ﻧﮕﺮﺍﻧﺶ ﺑﻮﺩﯾﻢ . ﺻﺒﺢ ڪﻪ ﺷﺪ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺷﻬﯿﺪ ﺷﺪﻩ ، ﺧﯿﻠﯽ دنبال بودیم ﻋﻠﺖ ﻧﺎﻟﻪ ﻭ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺩﯾﺸﺒﺶ ﺭﻭ ﺑﺪﻭﻧﯿﻢ . ﻭﻗﺘﯽ ﯾڪﯽ ﺍﺯ ﻧﮕﻬﺒﺎﻧﺎن ﻋﻠﺘﺶ ﺭﻭ ﮔﻔﺖ ﻣﻮ ﺑﻪ ﺗﻨﻤﻮﻥ ﺭﺍﺳﺖ ﺷﺪ !!!
🔘 ﻣﯽ ﮔﻔﺖ : ﺯﯾﺮ ﺧﺎڪ ﺍﯾﻦ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻣﻮﺷﻬﺎﯼ ﺻﺤﺮﺍﯾﯽ ﮔﻮﺷﺖ ﺧﻮﺍﺭ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻩ ، ﻣﻮﺷﻬﺎ ﺣﺲ ﺑﻮﯾﺎﺋﯽ ﻗﻮﯼ ﺩﺍﺭﻥ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺩﻭﺳﺘﺘﻮﻥ ﺷﺪﻥ ﺑﻬﺶ ﺣﻤﻠﻪ ڪﺮﺩن ﻭ ﮔﻮشت ﺑﺪﻧﺶ ﺭﻭ ﺧﻮﺭﺩﻥ ؛ ﻋﻠﺖ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻭ ﻧﺎﻟﻪ ﻫﺎﺵ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﺑﻮﺩﻩ . ﺻﺒﺢ ڪﻪ ﺑﺪﻧﺶ ﺭﻭ ﺁﻭﺭﺩﯾﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ ، ﺗڪﻪ ﺗڪﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ...
⭕️ اینطوری شهید دادیم و حالا بعضیامون راحت پای ڪانالهای ماهواره نشستیم و صحنه های زننده رو تماشا می ڪنیم و گاهی با خانواده هم همراهی می ڪنیم و نمی دونیم یه روز همون شهيد رو می آرند تا توضیح بده به چه قیمتی چشم خود رو از گناه حفظ ڪرده و غصه ی دوستان هم اسارتی خود رو داشته و شهادت رو بجون خریده تا خود و دوستانش مبتلا به دیدن صحنه های زننده نشند .
#وصیتنامه_شهید_مجید_محمودی ✍
#یـادشهـدابـاصلـوات
🗓 نشر بمناسبت ۲۶ مرداد ، ورود آزادگان سرافراز به میهن اسلامی
🦋 @majles_e_shohada 🦋
#شهدا_رهبرمون_رو_دعا_کنید
🕊
مردانِ حقيقتـــ
ڪہ به حــق پيوستند
از دام تعلقـات دنيـا رستند
چشمے بہ تماشای جهان بگشودند
ديدند ڪہ ديدنــی ندارد بستنـــد
#شهیدعلیرضاجیلان
#شهیدمحمدحسین_مرادی
#سالروزشهادت
#یادشهداباصلوات
@loveshohada28
🦋 @majles_e_shohada 🦋
#شهدا_رهبرمون_رو_دعا_کنید
🕊🌷🕊🌷🕊🌷
#شهید چشمه #فیض الهےاست
ڪه در دنیا پدیدارشده.
شهید #نگرشے است والا،
خونےاست جوشان،
#بانورےمنور،
ودلے لبریز از #عشق به خدا،
شهید #آیینه_تاریخ است.
#شهید_جواد_محمدی🕊❤️
#یادشهداباصلوات🍃
بیداری ملت
@bidariymelat
🦋 @majles_e_shohada 🦋
#شهدا_رهبرمون_رو_دعا_کنید
#شھدا
هرکس برای وصل بی امان بود
بالای پیکرش صاحب الزمان بود
🌷شھیدامیرحاج امینی🌷
#شھادت_دهم_اسفندسال_۶۵
#شلمچه
#یادشهداباصلوات
@shahidNazarzadeh
🦋 @majles_e_shohada 🦋
#شهدا_رهبرمون_رو_دعا_کنید
دو حرف زیبا از دو بزرگ مرد:
#شهیدقاسم_سلیمانی: برای شهید شدن اول باید مانند شهید زندگی کرد
#شهیدسدمرتضی_آوینی: تنها کسانی مردانه میمیرند که مردانه زیسته باشند
#یادشهداباصلوات
@loveshohada28
🦋 @majles_e_shohada 🦋
#شهدا_رهبرمون_رو_دعا_کنید
⭕️راز شهیدی که امام حسین جمجمه اش را برد کربلا⭕️
قبل از عملیات بدر غلامرضا جلو منو مادرش بدنش را برهنه کردو گفت :نگاه کنید. دیگر این جسم را نخواهید دید.همانطور شد و در عملیات بدر مفقود گردید .دوازده سال در
انتظار بودم و با هرزنگ به سمت در میدویدم تا اگر برگشته باشد اولین کسی باشم که او را میبینم.تا اینکه یک روز خبر بازگشت او را دادند. فقط یک جمجمه از شهید برگشته بود که مادرش از طریق دندان فرزند را شناخت. در نزد ما رسم است که بعد از دفن، سه روز قبر بصورت خاکی باشد.. . شبی در خواب دیدم که چند اسب سوار آمدند و شروع به حفر
قبر کردند . گفتم چکار میکنید؟ گفتند مامور هستیم او را به کربلا ببریم. گفتم من دوازده سال منتظر بودم، چرا او را آوردید؟. گفتند ماموریت داریم. . و یک مرد نورانی را نشان من دادند..عرض کردم :آقا این فرزند من است.. فرمود : باید به کربلا برود او را آوردیم تا تو آرام بگیری و بعد او را ببریم .. یکباره از خواب بیدار شدم. با هماهنگی و
اجازه نبش قبر صورت گرفت، اما خبری از جمجمه غلامرضا نبود و شهید به کربلا منتقل شده بود و او در جرگه عاشورائیان در کربلا ماوا گردید
#یادشهداباصلوات
#الــلــه_اڪبــــر
@loveshohada28
🦋 @majles_e_shohada 🦋
#شهدا_رهبرمون_رو_دعا_کنید
#مزاح
منشاء پیدایش لوس بازی های جلو دوربین📸😬😜
اولش از جبهه بود😂😍
الحق عجب حالی این جبهه ها دارد😍👌
#ایجان
#شهیدمحمودباقرےجمعی
#یادشهداباصلوات
🍃💟 @loveshohada28
🦋 @majles_e_shohada 🦋
🍃🌷🍃
شھادت ڪه شوخی نیست...
قلبت را بو میڪند
بوے دنیا را بدهد رهایت مڪند
دل بِڪَن از دنیا و همه زیبایش ......👌
#یادشهداباصلوات
🍃💟 @loveshoada28
#الله_اڪبر
🦋 @majles_e_shohada 🦋