eitaa logo
مجمع الذاکرین
2.6هزار دنبال‌کننده
19.4هزار عکس
3هزار ویدیو
190 فایل
سخنرانی های عزیزان . رحیم پور ازغدی ، رائفی پور ، پناهیان ، رفیعی ، عالی، و مداحی های مداحان گرانقدر ،،مطالب ناب مذهبی ،،دعاهای روز و هرروز یک صفحه از کلام الله مجید بصورت صوتی بهمراه معنی در اختیار همراهان قرار میگیرد.
مشاهده در ایتا
دانلود
❥✺﷽ ✺❥ در روزگاران قدیم دو همسایه بودند که همیشه با هم نزاع و دعوا داشتند یک روز با هم قرار گذاشتند که هر کدام دارویی بسازد و به دیگری بدهد تا یکی بمیرد و دیگری که میماند لااقل در آسایش زندگی کند! برای همین سکه ای به هوا انداختند و شیر و خط کردند که کدام یکی اول سم را بخورد قرعه به نام همسایه دوم افتاد پس همسایه اول به بازار رفت و از عطاری قوی ترین سمی که داشت را خرید و به همسایه اش داد تا بخورد همسایه دوم سم را سرکشید و به خانه‌اش رفت قبلاً به خدمتکارانش گفته بود حوض را برایش از آب گرم پر کنند و یک ظرف دوغ پر نمک هم آماده بگذارند کنار حوض او همین که به خانه رسید، ظرف بزرگ دوغ را سر کشید و وارد حوض شد کمی دست و پا زد و شنا کرد و هر چه خورده بود را برگرداند و پس از آنکه معده اش تخلیه و تمیز شد به اتاق رفت و تخت خوابید صبح روز بعد سالم بیدار شد و به سراغ همسایه‌اش رفت و گفت: من جان سالم به در بردم، حالا نوبت من است که سمی بسازم و طبق قرار تو آن را بخوری او به بازار رفت و نمد بزرگی خرید و به خانه برد خدمتکارانش را هم صدا کرد و به آنها گفت که از حالا فقط کارتان این است که از صبح تا غروب این نمد را با چوب بکوبید همسایه اول هر روز می‌شنید که مرد همسایه که در تدارک تهیه سم است!!! از صبح تا شب مواد سم را می‌کوبد با هر ضربه و هر صدا که می‌شنید نگرانی و ترسش بیشتر میشد و پیش خودش به سم مهلکی که داشتند برایش تهیه می‌کردند فکر می‌کرد کم کم نگرانی و ترس همه وجودش را گرفت و آسایشی برایش نماند، شب‌ها ترس، خواب از چشمانش ربوده بود و روزها با هر صدایی که از خانه همسایه می‌شنید دلهره‌اش بیشتر میشد و تشویش سراسر وجودش را می‌گرفت هر چوبی که بر نمد کوبیده میشد برای او ضربه‌ای بود که در نظرش سم را مهلک تر میکرد روز سوم خبر رسید که مرده است او قبل از اینکه سمی بخورد از ترس مرده بود!! این داستان حکایت این روزهای بعضی از ماست، کرونا یا هر بیماری دیگری مادامی که روحیه ما شاداب و سرزنده باشد قوی نیست خیلی‌ها مغلوب استرس و نگرانی می‌شوند تا خود بیماری 🔴کانال مجمع الذاکرین 🌐 @majma_alzakerin🔰
امام حسن عسگری (ع) : چه زشت است برای مؤمن دلبستگی به چیزی که او را خوار می کند 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 ختم آنلاین قرآن کریم https://cafebazaar.ir/app/com.porshesoft.oneaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
578.mp3
زمان: حجم: 776.9K
_صفحه_۵۷۸ 🔴کانال مجمع الذاکرین 🌐 @majma_alzakerin🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از واعظین _ سخنرانی🎤🎤🌍🌍🌍🌍
@hazin14/مسئله شرعیمستحبات سجده.mp3
زمان: حجم: 3.93M
🕌 مستحبات‌سجده ــــ💐 مسئله شرعی💐ــــ 🔴کانال مجمع الذاکرین 🌐 @majma_alzakerin🔰
هدایت شده از واعظین _ سخنرانی🎤🎤🌍🌍🌍🌍
@hazin14قوزبالاقوز.mp3
زمان: حجم: 1.81M
🔰 قوزبالاقوز👆 🔴کانال مجمع الذاکرین 🌐 @majma_alzakerin🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*پیکری که اِرباً اِربا شد*🥀 *شهید مرتضی کریمی*🌹 تاریخ تولد: ۲۵ / ۱۰ / ۱۳۶۰ تاریخ شهادت: ۲۱ / ۱۰ / ۱۳۹۴ محل تولد: شال.قزوین محل شهادت: سوریه 🌹دو دختر از او به یادگار مانده🌷همرزم← *مسلحین ما را به رگبار بستند💥 و در عرض 5 دقیقه همه بچه‌ها به زمین ریختند*🥀درگیری خیلی سنگین شد💥 شب قبلش یک ساعت همه را جمع کردیم و چیزهایی که باید بگوییم را گفتیم🌷به شوخی به کریمی گفتم این ریش ها را بزن🍂 گفت: *«این ریش‌ها جان می‌دهد که با خون خضاب شود🩸من خیلی دوست دارم مثل حضرت علی اکبر اربا اربا شوم».*🥀🖤 گفتیم هیچ کسی با گلوله اربا اربا نمیشود🥀همرزم← *مجروحین را گذاشتیم در ماشین که ناگهان صدایی آمد*💥 گفتم: چی شد؟ *گفتند مرتضی پرید*🕊️همسرش← گویا یک آمبولانس حاوی پیکر شهدا و تعدادی مجروح در حال حرکت بوده🚑 *که راننده آن از سوی تک‌تیراندازهای داعش مورد هدف قرار می‌گیرد🥀و مرتضی به سراغ آمبولانس می‌رود🚑 تا آن را از معرکه خارج کند که این بار آمبولانس مورد هدف موشک قرار گرفته💥و منهدم می‌شود*🥀🖤همرزم← *دیدم کنار ماشین، سر مرتضی یکجا🥀و تنش یک‌جای دیگر افتاده🥀همانطور که گفته بود دوست دارم علی اکبری شهید شوم🍂 شهید شد🕊️پیکرش به دلیل خطرناکی منطقه بازنگشت🥀و هنوز هم بازنگشته است*🕊️🕋 *مفقودالاثر* *شهید مرتضی کریمی* *شادی روحش صلوات*💙🌹 🔴کانال مجمع الذاکرین 🌐 @majma_alzakerin🔰
۲۱دی ماه سالروز شهادت مردی از تبار جهاد و شهادت درراه پیشرفت و عظمت مردمی که به ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نشسته اند وچه شیرین است، طوری کار کنی که تاب دیدنت رانداشته باشند وبرای نابودیت هزینه کنند آری،جنس شهید روشن ازاین نوع بود، دشمن تاب وطاقت دیدن وکارکردنش رانداشت یادش گرامی و راهش پر رهرو شهدا را یاد کنیم باذکر صلوات بر محمد و آل محمد وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🔴کانال مجمع الذاکرین 🌐 @majma_alzakerin🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا