✾ ✾ ✾ ══════💚══
#غدیر_از_دیدگاه_قرآن
#مبلغ_غدیر_باشیم
غدیر خم، مکان بیعت و پیمان امت اسلامی با امامت و ولایت امیر المومنین (ع) است. به همین جهت واقعه غدیر خم همیشه مورد نظر عموم شیعیان و عالمان دینی بودهاست؛ زیرا تشیع بر این اعتقاد است که موضوع امامت و خلافت و جانشینی پیامبر اکرم(ص)، با تعیین خداوند و اعلام پیامبرش ثابت میشود بر خلاف ...
#فقط_حیدر_امیرالمؤمنین_است
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
هدایت شده از مجمع الذاکرین
✨🌸#عهد_ثابت پنج شنبه ها🌸⚡️
↩️ اذکار روز،،،
🔸لا اله الا الله الملک الحق المبین👈100مرتبه
🔶 یا رزاق 👈308 مرتبه
🍃🌸🍃🌸🍃
↩️سوره روز،،،
🔅سوره مبارک قیامت "خداوند به اومژده عبور از پل صراط را میدهد.
🍃🌸🍃🌸🍃
↩️ادعیه و زیارت روز ،،،
1/ دعای روز پنج شنبه
2/ دعای کمیل
🍃🌸🍃🌸🍃
🍃🌼 #نماز روز پنج شنبه ↩️ هر کس در این روز چهار رکعت نماز بجا آوردو در هر رکعتی بعد از حمد،و ده مرتبه سوره توحید وسوره را بخواند ، ملائکه به او خواهند گفت که هر حاجتی داری بخواه و خداوند توبه او را از هر گناهی قبول میکند.
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
✨ مناجات ✨
خـداونـدا،
گناهانم مرا از گفتار بازداشته،
و رشته سخنم از هم گسيخته،
پس براى زشتيم حجّتى ندارم،
به اين جهت اسير بليّت خود،
و گروگان عمل خويش،
و سرگردان در خطا،
و سرگشته از مقصد،
و با تمام وجود درمانده ام،
خود را در جايگاه ذليلان گنهكار،
و موقف تيره بختانى كه بر تو جرأت كرده اند،
و وعده ات را سبك شمرده اند نگاه داشته ام،
پاكى تو،
با چه جرأت به نافرمانيت برخاستم!
و چگونه خود را به ورطه هلاكت افكندم!
آقــاى مــن،
بر من كه به رو درافتاده ام و بر لغزش من رحمت آور،
و در برابر نادانيم با بردبارى،
و در مقابل بدكرداريم با احسان رفتار كن،
زيرا به گناه خود اقرار دارم،
و به خطايم اعتراف مى كنم،
اين دست و سر من است كه براى قصاص از نفس خود آن را به زارى تسليم كرده ام،
به پيرى و سپرى شدن عمر،
و نزديك شدن مرگ،
و ضعف و ناتوانى و بينوايى و بيچارگيم رحمت آور.
مـولاى مـن،
آنگاه كه از من در اين دنيا نشان و اثر قطع گردد،
و از ميان آفريدگان يادم محو شود،
و همچون فراموش شدگان فراموش گردم بر من رحم كن.
مـولاى مـن
و وقتى كه صورت و حالم دگرگون شود آنگاه كه بدنم بپوسد،
و اعضايم از هم بپاشند،
و پيوندهايم بگسلد بر من ترحم فرما،
دريغا بر بى خبرى من از آنچه مرا در پيش است!
مــولاى مــن،
به وقت بيرون آمدنم از گور و برانگيخته شدنم به من رحم كن،
و در آن روز جايگاهم را با اوليائت،
و حركتم را با عاشقانت،
و مأوايم را در جوارت قرار بده،
✨اى پـروردگـار جهـانيــان✨
📚 صحیفه سجادیه
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
#رئیس_ظالم
🖊 براے رفع خوف و ترس
از دشمن یا رئیس ظالم ۱۱ بار
این ذکر را قبل از دیدار بگوید
مجرب است ان شاء الله🔺
یا مالک یوم الدین ایاک نعبد وایاک نستعین
📚 گوهر شب چراغ ۱۵۱/۱
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
✨ #اجابت #حاجات #دشوار
به جهت #حاجت بسیار #دشوار در نصف یا ثلث آخر شب دو رکعت نماز بکند بهر سوره ه خواهد و بعد از فراغ از نماز ۷۰ بار بگوید :
" یا ابصر الناظرین و اسرع الحاسبین یا اسمع السامعین یا اکرم الاکرمین یا احکم الحاکمین "
و بعد از فراغ دست بردارد و #حاجت_خواهد ، صاحب کتاب تجربه کرده بطور جزم.
📚چهل ختم مجرب
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
❥✺﷽ ✺❥
مرد ثروتمندی پسری عیاش داشت هر چه پدر نصیحت میکرد که با این دوستان ناباب معاشرت مکن و دست از این ولخرجیها بردار اینها عاشق پولت هستند جوان جاهل قبول نمیکرد
تا اینکه لحظه مرگ پدر فرا میرسد
پسرش را خواسته و میگوید فرزند با تو وصیتی دارم من از دنیا میروم ولی در مطبخ (آشپزخانه) را قفل کردم و کلید آن را به تو میدهم
آنجا یک طناب از سقف آویزان است و هر وقت از زندگی ناامید شدی و راه به جایی نبردی برو و خودت را دار بزن
پدر از دنیا میرود و پسر در معاشرت با دوستان ناباب و زنان آنقدر افراط میکند که بعد از مدتی تمام ماترک و ثروت بجا مانده به پایان میرسد
کم کم دوستانش که وضع را چنین میبینند از دور او پراکنده میشوند پسر در بهت و حیرت فرو میرود و به یاد نصیحتهای پدر میافتد و پشیمان میشود اما سودی نداشت
روزی در حالی که برای ناهار گرده نانی داشت کناری مینشیند تا رفع گرسنگی کند در همان لحظه کلاغی از آسمان به زیر آمده و نان را برداشته و میرود
پسر ناراحت و افسرده با شکم گرسنه به راه میافتد و در گذری دوستانش را میبیند که مشغول خنده و شوخی هستند
نزد آنها رفته سلام میکند و آنها به سردی جواب او را میدهند، سر صحبت را باز میکند و میگوید گرده نانی داشتم کلاغی آن را برداشت و حال آمدم که روز خود را با شما بگذرانم
رفقایش قاه قاه خندیدند و مسخرهاش کردند
پسر ناراحت و دلشکسته راهی منزل میشود و در راه به یاد حرفهای پدر میافتد کلید مطبخ را برداشته قفل آن را باز میکند و به درون میرود چشمش به طناب داری میافتد که از سقف آویزان است
چهارپایهای آورده طناب را روی گردنش میاندازد و با لگدی چهارپایه را به کناری پرت میکند که در همان لحظه طناب از سقف کنده شده او با گچ و خاک به همراه کیسهای کف زمین میافتد
با تعجب کیسه را باز کرده درون آن پر از جواهر و سکه طلا میبنید، به روح پدر رحمت فرستاده و از فردای آن روز با لباسهای گرانقیمت در محل حاضر میشود و دوستانش همدیگر را خبر کرده و یکی یکی از راه میرسند و گردش را گرفته و شروع به چاپلوسی میکنند
او هم وعده گرفته و آنها را برای صرف غذا به منزل دعوت کرده و از طرفی ده نفر گردن کلفت با چماق در گوشهای پنهان میکند و وقتی همه آنها جمع میشوند به آنها میگوید:
دوستان بزغالهای برای شما خریده بودم که ناگهان کلاغی از آسمان به زیر آمد و بزغاله را برداشت و فرار کرد
دوستان ضمن تائید حرف او دلداریش دادند که مهم نیست از این پیش آمدها میشود و امروز ناهار بازار را میخوریم که در این لحظه پسر فریاد میزند:
فلان فلان شده ها در روزگار فقر و محنت به شما گفتم نان مرا کلاغ برد به من خندیدید، حال چطور باور میکنید که کلاغ بزغالهای را برده است؟
و چماق دارها را خبر میکند و آنها هجوم آورده کتک مفصلی به رفقایش میزنند و از آن روز به بعد طریق درست زندگی را پیش میگیرد
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
نادان کسی است که خدا را نافرمانی کند هرچند خوشسیما و بلندپایه باشد
🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃
ختم آنلاین قرآن کریم
https://cafebazaar.ir/app/com.porshesoft.oneaye