#آیات_نور
پیامهای آیه فوق ⇧⇩:
1- زنان همانند مردان حقّ ارث دارند و دين، حافظ حقوق آنان است.
2- ارث، از اسباب مالكيّت است.
3- خويشاوندى كه نزديكتر است، در ارث مقدّمتر است.
4- تقسيم عادلانهى ميراث، مهمّ است، نه مقدار آن.
5- سهم ارث، تغيير ناپذير است.
#استاد_قرائتی
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
#لیله_المبیت_گرامی_باد
کیست آنکه در حال رکوع انگشتر خود را به فقیر بخشید؛
کیست آنکه برادر و جان نبی بود؛
و چه کسی شب در بستر محمد (ص) خوابید؛
تا پیامبر (ص)، شبانه، آهنگ غار کند ...
#ایام_غصب_خلافت
#لعنت_بر_سقیفه
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
#حلول_ماه_ربیع_الاول_گرامی_باد
اول ماه ربیـع الاول است
عشق امشب باز مهمان دل است
ماه میـلاد پیمبــر می رسد
مژدهده برهر دلی که غافل است
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
هدایت شده از مجمع الذاکرین
✨🌸#عهد_ثابت چهار شنبه 🌸⚡️
↩️ اذکار روز،،،
🔸یا حی یا قیوم 👈100مرتبه
🔶 یا متعال 👈541 مرتبه
🍃🌸🍃🌸🍃
↩️سوره روز،،،
🔅سوره حشر "تمام کائنات بر او درود فرستند و برای او استغفار نمایند.
🍃🌸🍃🌸🍃
↩️ادعیه و زیارت روز ،،،
1/ دعای روز چهار شنبه
2/ مناجات امیر المومنین (ع) در کوفه
3/ دعای فرج
🍃🌸🍃🌸🍃
🍃🌼 #نماز روز چهار شنبه ↩️ هر کس در این روز چهار رکعت نماز بجا آوردو در هر رکعتی بعد از حمد،یک مرتبه سوره توحید وسوره قدر را بخواند خداوند توبه او را قبول میکند.
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
#نیایش_صبحگاهی
💞ای قوت قلب من!
ای مایه ی راحتی روح من !
یاریم کن "زمانی" نرسد که همه چیز داشته باشم به غیر از"زمان".
مبادا "ای کاش" تکیه کلام روزهای سالمندی من شود.
امروز ، از همین حالا ، تمام تلاشم را میکنم که ، رویاهایم را دنبال کنم تا فردا شرمنده دلم نباشم.
آرزوهایم دور از دسترس نیست،
زیرا با قدرتی بزرگ وخدایی عاشق سروکاردارم....
خدایا شکرت 🤲
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
#گره_گشایی
🌸✨ بهجت عارفان ره ؛
ضمن اینڪه صدقه مےدهید
سوره ناس و فلق را تکرار کنید
بر این ذکر نیز مداومت کنید
《لا حَولَ و لا قُوَّةَ إلّا بِالله》
📚 عرفان و عبادت ۳۹۳
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
#امان_از_نعره_دوزخ
✍🏼 امام صادق علیهاالسلام ؛
هرڪس سوره جاثیه را بخواند
ثوابش آن است که هرگز آتش
دوزخ را نبیند و نعره و خروش
آن را نشنود و با پیامبر باشد
📚 درمان با قرآن ۹۶
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
﷽🕊♥️ 🕊﷽
شب اول قبر آيتالله شيخ مرتضی حائری
رحمة الله برايش نماز ليلة الدفن خواندم
همان نمازی که در بين مردم به نماز
وحشت معروف است
بعدش هم يک سوره ياسين قرائت کردم
و ثوابش را به روح آن عالم هديه کردم
چند شب بعد او را در عالم خواب ديدم
حواسم بود که از دنيا رفته است
کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز
زندگی دنیائی چه خبر است؟!
پرسيدم: آقای حائری اوضاعتان چطور است؟
آقای حائری که راضی و خوشحال بنظر
میآمد رفت توی فکر و پس از چند لحظه
انگار که از گذشتهای دور صحبت کند
شروع کرد به تعريف کردن
وقتی از خیلی مراحل گذشتیم
همين که بدن مرا در درون قبر گذاشتند
روحم به آهستگی و سبکی از بدنم خارج شد
و از آن فاصله گرفت
درست مثل اینکه لباسی را از تنت درآوری
کم کم ديگر بدن خودم را از بيرون
و به طور کامل میديدم
خودم هم مات و مبهوت شده بودم
اين بود که رفتم و يک گوشهای نشستم
و زانوی غم و تنهائی در بغل گرفتم
ناگهان متوجه شدم که از پائین پاهايم
صداهایی میآید صداهائی رعبآور
صداهایی نامأنوس که موهايم را بر بدنم
راست میکرد به زير پاهايم نگاهی انداختم
از مردمی که مرا تشيع و تدفين کرده بودند
خبری نبود، بیابانی بود برهوت با افقی
بیانتها و فضائی سرد و سنگين
و دو نفر داشتند از دوردست به من نزديک
میشدند تمام وجودشان از آتش بود
آتشی که زبانه میکشيد و مانع از آن میشد
که بتوانم چشمانشان را تشخيص دهم
انگار داشتند با هم حرف میزدند
و مرا به يکديگر نشان میدادند
ترس تمام وجودم را فرا گرفت
و بدنم شروع کرد به لرزيدن
خواستم جيغ بزنم ولی صدایم در نمیآمد
تنها دهانم باز و بسته میشد و داشت نفسم
بند میآمد بدجوری احساس غربت کردم
خدايا به فريادم برس! خدايا نجاتم بده
در اينجا جز تو کسی را ندارم
همين که اين افکار را از ذهنم گذرانيدم
متوجه صدایی از پشت سرم شدم
صدایی دلنواز، آرامش بخش و روح افزا
و زيباتر از هر موسیقی دلنشين
سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگريستم
نوری را ديدم که از آن بالا بالاهای دوردست
به سوی من میآمد هر چقدر آن نور به من
نزديکتر میشد آن دو نفر آتشين عقبتر
و عقبتر میرفتند تا اينکه بالاخره
ناپديد گشتند
نفس راحتی کشيدم و نگاه دیگری به بالای
سرم انداختم آقایی را ديدم از جنس نور
نوری چشم نواز آرامش بخش
ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود
و نمیتوانستم حرفی بزنم و تشکری کنم
اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زیبایش
شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسید:
آقای حائری ترسیدی؟
من هم به حرف آمدم که بله آقا ترسيدم
آن هم چه ترسی! هرگز در تمام عمرم
تا به اين حد نترسيده بودم
اگر يک لحظه ديرتر تشريف آورده بوديد
حتماً زهره ترک میشدم و خدا میداند
چه بلایی بر سر من میآوردند
بعد به خودم جرأت بيشتر دادم و پرسيدم:
راستی نفرموديد که شما چه کسی هستيد
و آقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی
سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی
به من مینگريستند فرمودند:
من علی بن موسی الرضا هستم
آقای حائری! شما ۳۸ مرتبه به زيارت من
آمديد من هم ۳۸ مرتبه به بازديدت خواهم
آمد اين اولين مرتبهاش بود ۳۷ بار ديگر هم
خواهم آمد
✍ناقل آيتالله سيد شهاب الدين
مرعشی نجفی ره
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰