eitaa logo
مجمع الذاکرین
2.8هزار دنبال‌کننده
19.4هزار عکس
3هزار ویدیو
190 فایل
سخنرانی های عزیزان . رحیم پور ازغدی ، رائفی پور ، پناهیان ، رفیعی ، عالی، و مداحی های مداحان گرانقدر ،،مطالب ناب مذهبی ،،دعاهای روز و هرروز یک صفحه از کلام الله مجید بصورت صوتی بهمراه معنی در اختیار همراهان قرار میگیرد.
مشاهده در ایتا
دانلود
💚 دل آمده از غمت به جان جان آمده بر لب الأمان ادرکنی ترسم که و رویت صاحب الزمان ادرکنی 🔴کانال مجمع الذاکرین 🌐 @majma_alzakerin🔰
1- مخالفان پيامبران، ظالمند. 2- كيفر الهى، براى گروهى از مجرمان جاودانه است. 3- كيفرهاى اخروى، هم روحى است و هم جسمانى. 4- كيفرها طبق عدل الهى است. 5- انسان در عملِ نيك و بد آزاد است، نه مجبور.  🔴کانال مجمع الذاکرین 🌐 @majma_alzakerin🔰
پیامبر صلی الله علیه وآله ؛ ‌⇦ هرڪس "سوره یوسف" را بخواند خداوند به او ڪمک کند ڪه بہ هیچ ڪس حسادت نڪند 📚 ثواب الاعمال ۲ 🔴کانال مجمع الذاکرین 🌐 @majma_alzakerin🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از مجمع الذاکرین
✨🌸 شنبه ها🌸⚡️ ↩️ اذکار روز،،، 🔸 یا رب العالمین 👈100مرتبه 🔶 یا غنی 👈1060مرتبه 🍃🌸🍃🌸🍃 ↩️سوره روز،،، 🔅سوره مبارک معارج" خداوند در روز قیامت از گناه او سوال نمی کند و او را در بهشت با حضرت رسول سکونت می دهد. 🍃🌸🍃🌸🍃 ↩️ادعیه و زیارت روز ،،، 1/ دعای روز شنبه 2/ حدیث کسا 3/ دعای نادعلی 🍃🌸🍃🌸🍃 🍃🌼 روز شنبه ↩️ هر کس در این روز چهار رکعت نماز بجا آوردو در هر رکعتی حمد،و توحید و ایت الکرسی را بخواند ، خداوند نام او را در درجه پیغمبران ،شهدا و صالحین مینویسد. 🔴کانال مجمع الذاکرین 🌐 @majma_alzakerin🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🍁خـدای نـازنینـم چقدر زیباست سپری کردن یک روز با ادراک حس لبخند زیبایت و چقدر زیباست حس حضور زیبایت وقتی که به ما اجازه بخشش و دستگیری از بینوایی و یا محبت به یتیمی می‌دهی و چقدر زیباست با تو همراه بودن و برای تو زیستن و مهر ورزیدن و چقدر زیباست سپری کردن یک روز با عشق و کمک به همنوعان بخاطر تو 🍃🍁خـدای خـوب و مهـربـانـم دل و زبان عزیزانم را پاک و زیبا کن باشد که در سیمای آنها روشنی عشق تو بدرخشد و دلشان را آرام و مملو از یاد و عشق خودت کن 🍃🍁الهـی من به بهشت تو محتاجم و نیازمند گذشت توأم تو را می‌خوانم و هرگز از لطفت ناامید نمی‌شوم تو را صدا می‌زنم و از خشمت احتراز نمی‌کنم 🍃🍁خـدایا ندایم را پاسخ ده و به غفران شیرینت بر من منت گذار و در زمره خوبان و نیکان جایم ده پروردگارا از لطفت محرومم مدار و تنها و خسران زده رهایم مکن 🔴کانال مجمع الذاکرین 🌐 @majma_alzakerin🔰
🍃🍂 تسبیحات اربعہ 🍃🍂 🖊 سید عبدالڪریم ڪشمیری ؛ براے نورانیت قلب تسبیحات اربعہ را ۳۰ مرتبه بعد از هر نماز بگوید 📚 روح و ریحان ۹۰ 🔴کانال مجمع الذاکرین 🌐 @majma_alzakerin🔰
‍ ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ مرد ثروتمندی پسری عیاش داشت هر چه پدر نصیحت می‌کرد که با این دوستان ناباب معاشرت مکن و دست از این ولخرجی‌ها بردار اینها عاشق پولت هستند جوان جاهل قبول نمی‌کرد تا اینکه لحظه مرگ پدر فرا می‌رسد پسرش را خواسته و می‌گوید فرزند با تو وصیتی دارم من از دنیا می‌روم ولی در مطبخ (آشپزخانه) را قفل کردم و کلید آن را به تو می‌دهم آنجا یک طناب از سقف آویزان است و هر وقت از زندگی ناامید شدی و راه به جایی نبردی برو و خودت را دار بزن پدر از دنیا می‌رود و پسر در معاشرت با دوستان ناباب و زنان آنقدر افراط می‌کند که بعد از مدتی تمام ماترک و ثروت بجا مانده به پایان می‌رسد کم کم دوستانش که وضع را چنین می‌بینند از دور او پراکنده می‌شوند پسر در بهت و حیرت فرو می‌رود و به یاد نصیحت‌های پدر می‌افتد و پشیمان می‌شود اما سودی نداشت روزی در حالی که برای ناهار گرده نانی داشت کناری می‌نشیند تا رفع گرسنگی کند در همان لحظه کلاغی از آسمان به زیر آمده و نان را برداشته و می‌رود پسر ناراحت و افسرده با شکم گرسنه به راه می‌افتد و در گذری دوستانش را می‌بیند که مشغول خنده و شوخی هستند نزد آنها رفته سلام می‌کند و آنها به سردی جواب او را می‌دهند، سر صحبت را باز می‌کند و می‌گوید گرده نانی داشتم کلاغی آن را برداشت و حال آمدم که روز خود را با شما بگذرانم رفقایش قاه قاه خندیدند و مسخره‌اش کردند پسر ناراحت و دلشکسته راهی منزل می‌شود و در راه به یاد حرف‌های پدر می‌افتد کلید مطبخ را برداشته قفل آن را باز می‌کند و به درون می‌رود چشمش به طناب داری می‌افتد که از سقف آویزان است چهارپایه‌ای آورده طناب را روی گردنش می‌اندازد و با لگدی چهارپایه را به کناری پرت می‌کند که در همان لحظه طناب از سقف کنده شده او با گچ و خاک به همراه کیسه‌ای کف زمین می‌افتد با تعجب کیسه را باز کرده درون آن پر از جواهر و سکه طلا می‌بنید، به روح پدر رحمت فرستاده و از فردای آن روز با لباس‌های گرانقیمت در محل حاضر می‌شود و دوستانش همدیگر را خبر کرده و یکی یکی از راه می‌رسند و گردش را گرفته و شروع به چاپلوسی می‌کنند او هم وعده گرفته و آنها را برای صرف غذا به منزل دعوت کرده و از طرفی ده نفر گردن کلفت با چماق در گوشه‌ای پنهان می‌کند و وقتی همه آنها جمع می‌شوند به آنها می‌گوید: دوستان بزغاله‌ای برای شما خریده بودم که ناگهان کلاغی از آسمان به زیر آمد و بزغاله را برداشت و فرار کرد دوستان ضمن تائید حرف او دلداریش دادند که مهم نیست از این پیش آمدها می‌شود و امروز ناهار بازار را می‌خوریم که در این لحظه پسر فریاد میزند: فلان فلان شده ها در روزگار فقر و محنت به شما گفتم نان مرا کلاغ برد به من خندیدید، حال چطور باور می‌کنید که کلاغ بزغاله‌ای را برده است؟ و چماق دارها را خبر می‌کند و آنها هجوم آورده کتک مفصلی به رفقایش می‌زنند و از آن روز به بعد طریق درست زندگی را پیش می‌گیرد 🔴کانال مجمع الذاکرین 🌐 @majma_alzakerin🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
381.mp3
1.12M
‌‌‌ ‌ _صفحه_۳۸۱ 🔴کانال مجمع الذاکرین 🌐 @majma_alzakerin🔰