eitaa logo
مجمع الذاکرین
2.8هزار دنبال‌کننده
19.4هزار عکس
3هزار ویدیو
190 فایل
سخنرانی های عزیزان . رحیم پور ازغدی ، رائفی پور ، پناهیان ، رفیعی ، عالی، و مداحی های مداحان گرانقدر ،،مطالب ناب مذهبی ،،دعاهای روز و هرروز یک صفحه از کلام الله مجید بصورت صوتی بهمراه معنی در اختیار همراهان قرار میگیرد.
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 پـروردگارا تو بسیار بخشاینده‌ای و دوستدار بخشایش پس از من درگذر 🌸 الهـی تا آن لحظه که زندگی برایم نیک است زنده ام دار و آنگاه که مرگ برایم نکوتر است بمیرانم 🌸 الهـی از تو می‌خواهم که بیم و پرهیز از خشمت را پنهان و آشکار در دلم بنهی در حال خشنودی و خشم به عدل وادارم کنی و مرا در دارایی و تهیدستی میانه رو سازی 🌸 الهـی از تو نعمتی می‌خواهم که پایان نپذیرد و روشنیِ چشمی که به تاریکی نگراید از تو می‌خواهم در حکمی که بر من قلم می‌زنی خشنودم داری و مرا لذت دیدارت بچشانی 🌸 الهـی ای روزی دهنده بی‌منت یقین داریم دری بسته نخواهد شد مگر قبل از آن درب گشودہ گردد پس امروز ما را به سمت درهای گشودہ از رحمتت هدایت کن تا بهترین‌ها نصیبمان گردد 🔴کانال مجمع الذاکرین 🌐 @majma_alzakerin🔰
✍🏼 اگر کسے بخواهد قرآن را حفظ کند سوره مبارکه مدثر را زیاد بخواند🔺 📚 تفسیر نمونه ۲۰۶/۲۵ 🔴کانال مجمع الذاکرین 🌐 @majma_alzakerin🔰
🌸✨ هر کس با ایمان و با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن به خواندن سوره مبارکه قریش مداومت نماید از وسوسه و همه بدی‌ها ایمن شود✨ 📚 خواص آیات قرآن ۲۲۶ 🔴کانال مجمع الذاکرین 🌐 @majma_alzakerin🔰
یکی از نمایندگان حضرت آیت الله خوئی رحمت الله علیه می‌گوید: یک سالی در ایام محرم و صفر در نجف اشرف خدمت ایشان رسیدم و در آن گرمای شدید ایشان را در حالی دیدم که از سر تا پایشان سیاه‌پوش بود حتی لباس‌های زیر و جوراب‌های ایشان نیز سیاه بود من در حالی که تعجب کرده بودم و نگران حال ایشان بودم از آقا سؤال کردم که آیا فکر نمی‌کنید با این وضعیت سرتاپا سیاه پوش در این هوا ممکن است مریض و یا گرمازده شوید؟! ایشان در پاسخ فرمودند: فلانی من هر چه دارم از سیاه‌پوشی سرتاپا برای حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام دارم پرسیدم: چطور؟؟ فرمود: بنشین تا برایت تعریف کنم سپس این گونه برایم تعریف نمود: پدر من مرحوم حاج سید علی‌اکبر خوئی از وعاظ و منبری‌های معروف زمان خود بود همسرش که مادر من باشد هر چه از ایشان باردار می‌شد پس از دو سه ماه بارداری بچه‌اش سقط می‌شد و خلاصه بچه‌دار نمی‌شدند روزی پدرم بالای منبر این جمله را به مردم می‌گوید که ایها الناس دستتان را از دست امام حسین و اهلبیت علیهم السلام رها نکنید که اینها خاندان کرامت و بخشش اند و هر حاجت یا مشکل بزرگی که دارید جز درب خانه ایشان جای دیگری نروید که این خانواده حلال مشکلاتند پس از آنکه پدرم از منبر پائین می‌آید زنی به او می‌گوید آسید علی‌اکبر شما که به ما سفارش می‌کنید تا برای حل مشکلات و گرفتن حوائجمان درب خانه اهلبیت و امام حسین علیهم السلام برویم چرا خودت از امام حسین علیه‌السلام نمی‌خواهی تا به تو فرزندی عنایت فرماید؟؟!! ایشان در حالیکه به شدت ناراحت می‌شوند به خانه می‌رود همسرشان (مادربنده) می‌پرسد: آقا چرا اینقدر ناراحتید؟ و ایشان قضیه منبر و صحبت آن زن را بازگو می‌کنند مادرم می‌گوید خب راست گفته چرا خودت چیزی نذر امام حسین علیه‌السلام نمی‌کنی تا حضرت عنایتی فرموده و ما نیز بچه‌دار شویم؟ پدرم می‌گوید: ما که چیزی نداریم تا نذر کنیم مادرم در جواب می‌گوید حتماً لازم نیست چیزی داشته باشیم تا نذر کنیم اصلاً شما نذر کن که امسال تمام دو ماه محرم و صفر را برای امام حسین علیه‌السلام از سر تا پا حتی جوراب و کفشتان هم سیاه باشد و سیاه بپوشید در آن سال پدرم به این نذر عمل کرد و از اول محرم تا پایان ماه صفر سرتاپا سیاه‌پوش شد در همان سال هم مادرم باردار می‌شود و 7ماه نیز از بارداری‌اش می‌گذرد و بچه‌اش سقط نمی‌شود یک شبی یکی از طلبه‌ها که از شاگردان‌ پدرم بوده در آخر شب درب منزل ایشان می‌آید وقتی پدرم درب را باز می‌کند پس از سلام و احوال پرسی عرض می‌کند که من یک سؤال دارم پدرم که گمان می‌کند سؤال او یک مسئله علمی و یا فقهی باشد می‌گوید بپرس اما در کمال ناباوری آن طلبه می‌پرسد آیا همسر شما باردار است؟ ایشان با تعجب می‌گوید بله تو از کجا می‌دانی؟ کسی از این قضیه اطلاع ندارد باز می‌پرسد ایشان 7ماهه باردارند؟ پدرم با تعجب بیشتری پاسخ مثبت می‌دهد ناگهان آن طلبه شروع به گریه کردن می‌کند و می‌گوید: آسیدعلی‌اکبر من الان خواب بودم در خواب وجود مبارک پیامبراکرم ﷺ را زیارت کردم حضرت فرمودند: برو و به آسیدعلی‌اکبرخوئی بگو که بخاطر آن نذری که برای فرزندم حسین کردی و دو ماه از سرتاپا سیاه پوشیدی این بچه‌ای را که 7 ماه است همسرت در رحم دارد را ما حفظ می‌کنیم و او سالم می‌ماند و ما او را بزرگ می‌کنیم و او را فقیه و عالم در دین می‌گردانیم و به او شهرت می‌دهیم و او را به نام من «ابوالقاسم» نام بگذار حالا فهمیدی که من هر چه دارم از سیاه‌پوشی سرتاپایی دارم!!؟ 🌷شادی روح حضرت آیت الله حاج سید ابوالقاسم خوئی و تمام علمائی که مدافع شعائر اهل بیت علیهم السلام بودند صلوات 🍃اَللهُمَّ صَلِ عَلىٰ مُحَمَّد وَ آل مُحَمَّد🍃 🔴کانال مجمع الذاکرین 🌐 @majma_alzakerin🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
308.mp3
1.25M
‌‌ ‌ _صفحه_۳۰۸ 🔴کانال مجمع الذاکرین 🌐 @majma_alzakerin🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نگاه به ظرف قلبت.mp3
1.71M
ببین‌توی‌قلبت‌چیه! 🔴کانال مجمع الذاکرین 🌐 @majma_alzakerin🔰
محدوده حجاب زن و مرد.mp3
3.86M
محدوده‌حجاب‌زن‌ومرد 💕🌺مسئله شرعی🌺💕 🔴کانال مجمع الذاکرین 🌐 @majma_alzakerin🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♦️شهیدی‌که‌برای‌آب‌نامه‌ می‌نوشت♦️ محل تولد : زنجان تاریخ تولد :  ۱۳۴۵ تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۱۰/۱۹ نام عملیات: کربلای۵ منطقه عملیاتی: شلمچه – پاسگاه کوت سواری شهید غواص،  یوسف قربانی در این دنیای فانی هیچکس را ندارد ۶ ماهش بود که پدرش را از دست داد در ۶ سالگی مادر و در ۸ سالگی مادر بزرگش را هم از دست داد برادرش را هم در سانحه رانندگی از دست داد... زمانی هم که شهید میشه ، غریبانه دفنش می کنند. چند دقیقه قبل از عملیات، یکی از همرزمان خبرنگارش از او پرسیده بود: آقا یوسف! غواص یعنی چی؟ او پاسخ داده بود: غواص یعنی مرغابی امام زمان عج‌الله نامه برای آب... همرزم یوسف می‌گوید هر روز می‌دیدم یوسف گوشه‌ای نشسته و نامه می‌نویسد با خودم می‌گفتم یوسف که کسی را ندارد برای چه کسی نامه می‌نویسد؟ آن هم هر روز. یک روز گفتم یوسف نامه‌ات را پست نمی‌کنی؟ دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل اروند برد نامه را از جیبش در آورد، پاره کرد و داخل آب ریخت چشمانش پر از اشک شد و آرام گفت: من برای آب نامه می‌نویسم ، کسی را ندارم که ...😭😭 ✨هدیه به روح مطهر شهید شاخه گلی از جنس صلوات تقدیم می کنیم✨ 🌷اللهم صل علی محمدوآل محمد وعجل فرجهم 🌷 🔴کانال مجمع الذاکرین 🌐 @majma_alzakerin🔰