#خاطرات_شهدا
#از_شهدا_الگو_بگیریم
◽️بابا در مدت حضورش در جبهه چند بار مجروح شده بود، اما دنبال پرونده جانبازی نمیرفت.
◽️یکبار در خانه ترکشی از کنار بینیاش خارج شد. آن روز به من گفت: یک خال سیاه بالای لب و کنار بینیاش درآمده است. چون ناگهانی این اتفاق افتاده بود. گفتم حتماً اشتباه میکنی. مگر میشود در یک آن خال به این بزرگی دربیاید. اما بابا گفت: برو یک پنس بیاور انگار قرار است یک ترکش از بینیام خارج شود.
◽️جلوی چشم ما ترکش را درآورد و به من داد. هنوز هم آن ترکش را یادگاری نگه داشتهایم. این ترکش زخم دوران جنگ بود که رفتهرفته جابهجا شده بود و از صورت بابا خارج شد.
#شهید_سعید_قارلقی
#شهید_مدافع_حرم
#راوی_فرزند_شهید
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
#ڪلام_شهـید
وقتی ڪار فرهنگی شروع می ڪنید
با اولین چیزی ڪہ باید بجنگیم
خودمان هـستیم
وقتی ڪہ ڪارتان می گیرد
تازہ اول مبارزہ است
شیطان بہ سراغتان می آید
#شهـید_مدافع_حرم
#مصطفی_صدرزادہ
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
#خاطرات_شهید
در دوران نبرد خیلی کم غذا میخورد می گفت: شاید بقیه رزمندگان همین راهم نداشته باشند
خیلی کم میخوابید، در واقع خودش را برای #وصال آماده کرده بود...
شیخ هادی در خط نبرد وظیفه ی روحانیت و مبلّغ بودن خود را فراموش نمی کرد به هر کس وظیفه ی خودش را یادآوری می کرد او انسانی مومن، عابد، زاهد، صالح، متواضع، شجاع و برای جمع ما خیر محض بود
با عمل خداپسندمان به تو لبیک می گوییم ای شهید...
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری
#شهید_مدافع_حرم🌹
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
چقدر خوب میشد سر در بدنم نداشته باشم. چقـدر جالب و رؤیـایـی و زیباست وقتی ارباب میآیندبالای سرم تن ِ تکهتکهام برایشان آشنا باشد و
بادیدن شباهتهای بدن من وشهزاده علی اکبر(ع) کمی از آن غم و غصه بدن اربابم تسلی پیدا کند. خدایا نگذار آرزو به دل بمیرم😭
بابا، مامان، سرتان را جلوی ارباب و
بیبی لیلا بالا بگیرید. هزار تا مثل من نه که کل دنیا فدای یک نگاه ارباب بهگل روی آقا علیاکبر(ع) اینجوری تازه کمی شماشبیه اهل بیت(ع) شدید همهتان برایتان از خدا اجر_جزیل و صبر جمیل میخواهم. یاعلی اکبر(ع)
#فرازی_از_وصیت_نامه
#شهید_مدافع_حرم🌷
#شهید_مهدی_صابری💚
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
#لاله_های_زینبی
در دهم اسفند ماه سال ۱۳۴۷ به عنوان تنها پسر خانواده پرجمعیت خود در روستایی از بستان دیده به جهان گشود. در سن نوجوانی عراق به بستان حمله کرد و او به همراه خانواده به اهواز و بعد به سوسنگرد برگشت و تا سال ۱۳۸۵ در شهر کوت سیدنعیم زندگی کرد.
در جوانی وارد سپاه پاسداران لشکر ولیعصر (عج) شد ، بعد از اتمام جنگ در تیپ لشکر در قسمت بسیج صادقانه ایفای خدمت کرد و در سال ۱۳۸۸به عنوان فرماندهی گردان امام حسین (ع) در منطقهی کوت عبدالله اهواز منصوب شد که طی خدمتش در گردان جوانان زیادی را جذب بسیج کرد و جان تازهای به این گردان بخشید.
سال ۱۳۹۲ به لشکر بازگشت و به مسؤلیتهای مختلفی منصوب شد و در دیماه ۱۳۹۳ برای اولین بار با درخواست کتبی خود برای دفاع از حرم اهل بیت (ع) به سوریه اعزام شد.
سرانجام این مجاهد خستگی ناپذیر در سومین اعزامش به سوریه در روز یکشنبه سوم آبان ماه ۱۳۹۴ در جاده رقه در استان حماه سوریه بطور ناجوانمردانه ای به دست تڪفیری ها به درجهی رفیع شهادت نائل آمد. پیکر پاک و مطهرش پس از روزها غربت به وطن بازگشت و در ۱۷ آبان در اهواز تشییع شد
#شهید_مدافع_حرم
🌹پاسدار_جبار_عراقی🌹
#سالروز_شهادت
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
بعداز #نماز وقتی به خانه بر میگشت؛ همیشه زیر لب دعایی را زمزمه میکرد.
اوایل برایم سوال بود که چه دعایی میخواند. بعدها که دقت کردم متوجه شدم پایان دعا سه ضربه به پای راستش میزند.
مطمئن شدم هر روز صبح با قرائت دعای عهد با امام زمانش تجدید پیمان میکند.
به روایت: از همسر گرامی شهید
#شهيد_مدافع_حرم
#شهید_محمود_نريمانى
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰