❥✺﷽ ✺❥
🍃⚘خـدایـا
در آوای سنگین سکوت
در دست افشانی رؤیا
در ظرافت يک متن
در راز ناشناخته زيستن
تو را عاشقانه میخواهم
در پوچی یک توهم در اوج وصال
در سودای محکومانه عشقی
در رؤیای مشکوکانه وصلی
تو را مجنون وار میکاوم
در پژواک اندیشههایم
در سایهٔ آرزوهایم
و در اوج فاصلهای میان کام و دل
تو را میخواهم
در سادگی یک غزل
در شور یک عشق
در وجد عارفانه يک نیایش
در تبلور یک رؤیا تو را میخواهم
مرا در بیکسی
در غربت لحظه لحظه تنهائیام دریاب
مرا در دریای بیکران زندگی
و در ویرانههای وجودی خسته دریاب
در بیصدا گريستنهایم
در عجزم از اين غربت
مرا درک کن
#آمیـنیـاربالـعـالـمیـن
《اِلهی وَ رَبّی مَن لّی غَیرُک》
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
#ثواب_عجیب_تلاوت_سوره_حمد
🖊 پیامبر اڪرم ص ؛
هر مسلمانے ڪه سوره حمد را
قرائت نماید ، اجری مانند قرائت
دو سوم قرآن به او عطا مے شود
📚 مستدرک الوسائل
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
#افزایش_فروش_کالا
🌸✨ آیات ۴۰ الی ۴۷ سوره
بقره را در میان متاع قرار دهد
به فروش میرسد✨
📚 گلهای ارغوان ۹۳/۱
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
#فزون_شدن_عقل
🌸✨ مداومت بر ذڪر
《یا حَیُّ و یا قَیّوم یا مَن لا الهَ الّا أنْت》
باعث زیادے عقل مےشود✨
📚 دو هزار ختم ۴۸۶
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
📖 #حاج_رسول_ترک
حاج رسول دادخواه خیابانی تبریزی معروف به رسول تُرک، از عربده کش های تهران بود، او عاشق امام حسین علیه السلام بود. در ایام عزاداری ماه محرم شب اول ، بزرگان مجلس اون رو بیرون کردند. گفتند تو عرقخوری و آبروی ما رو می بری! حاج رسول برگشت و به خانه رفت و خیلی گریه کردو به اباعبدالله علیه السلام عرض کرد از جلسه شما جوابم کردند ، شما چه میگویی، شما هم میگویی نیا؟! اول صبح در خانه اش را زدند ، رفت دررا باز کرد، دید بزرگان جلسه آمدند روی پای رسول تُرک افتاده و اصـرار کردند بیا بریم ، گفت: کجا؟؟ گفتند بریم هیئت! حاج رسول گفت شما که من را از هیئت بیرون کردید! گفتند اشتباه کردیم. اومدیم دنبالت. رسول ترک گفت اگر نگید ماجرا چیه نمی آیم! بزرگ هیئت گفت دیشب در عالم رؤیای صادقانه دیدم ، در کربلا هستم، خیمه ها برپاست، آمدم سراغ خیمه سیدالشهداء علیه السلام بروم، دیدم یک سگ از خیمه ها پاسداری می کند ، هرچه تلاش کردم، نگذاشت نزدیک شوم ، دیدم بدن سگِ ، اما سَر سَره رسول ترکِ! ، معلومِ امام حسین علیه السلام تو را به قبول کرده. حاج رسول شروع کرد به گریه کردن آنقدر خودش را زد گفت: حالا که آقام من را قبول کرده، دیگر گناه نمی کنم، توبه کرد ، از اولیای خدا شد. یه شب عده ای از اهل دل جلسه ای داشتند، آدرس را به او ندادند. دیدند دارن در می زنند، رفتند در را باز کردند، دیدند حاج رسولِ! گفتند: از کجا فهمیدی کلی گریه کرد و گفت بی بی آدرس را به من داده. شب آخر عمرش بود. رو به قبله بود ، گفتند: چگونه ای! گفت: منتظرم ارباب بیاد.
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
❥✺﷽ ✺❥
وقتی که خیلی بچهتر از الان بودم
یکی از رفقا داستان این نوکر با اخلاص
اباعبدالله علیهالسلام رو برام تعریف کرد
و از همون موقع شیفته این مرد شدم
حاج تقی شریعت از همون دوران جوانیش
عهد کرده بود تا آخر عمرش برای سیدالشهداء پیراهن مشکی بپوشه
چند سال بعد میره مکه برای حج و طواف خانه خدا، همه مردم با لباسهای احرام و یکدست سفیدپوش آمده بودند دور کعبه طواف کنند
یه وقت شرطهها دیدن یه نفر با پیراهن مشکی لای جمعیت داره دور خونه خدا طواف میکنه و حسین حسین میگه
شرطهها آمدن که بندازنش بیرون یهو درگیری پیش میاد و شرطهها حاج تقی رو میزنند و حاج تقی از فرط کتک خوردن بیهوش میشه
حاج تقی رو میبرن بیمارستان وقتی که به هوش میاد میبینه لباسشو از تنش درآوردن و دور انداختن و لباس بیمارستان تنش کردن
این صحنه رو که میبینه شروع میکنه به داد و بیداد و بیمارستانو میذاره روی سرش که لباس مشکی منو چرا دور انداختید و میشینه کلی گریه میکنه و از هوش میره
توی عالم رؤیا حبیب ابن مظاهر میاد عیادته حاج تقی و میفرماید: حاج تقی پاشو اربابت سیدالشهداء علیهالسلام دارن تشریف میارن به عیادتت
حاج تقی میگه من با همه قهرم
و دیگه کاری به کسی ندارم
این بار خود سیدالشهداء علیهالسلام وارد شدن و فرمودن آقاتقی پاشو اومدم عیادتت
حاج تقی با بغض و گریه رو به سیدالشهداء علیهالسلام میکنه و با زبون آذری عرض میکنه:
"باشوآ دولانیم آقاجان"
ولی من با شما قهرم مگه من با شما عهد نبسته بودم تا آخر عمر از غم شما پیراهن سیاه بپوشم پس چرا اجازه دادین پیراهنمو از تنم در بیارن و دور بندازن؟!
سیدالشهداء علیهالسلام فرمود: آقاتقی این پیراهن مشکی که تا الان تنت بود رو خودت دوخته بودی
بیا این پیراهن مشکیای رو که مادرم با دست شکستش برات دوخته رو ازم بگیر و اینو تنت کن
حاج تقی تا آخر عمرش اون پیراهن مشکی رو که حضرت علیهالسلام بهشون عطا کرده بودن رو توی حسینیهشون نگهداشت
و وقتی که خواستن خاکش کنن با پیراهن مشکیش دفنش کردن و کفنش هم بوریا بود
آقا جان بمیرم برات به نوکرات پیراهن هدیه میدی ولی خودت بیکفن و بیپیراهنی😭💔
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
پایه های کفر چهار چیز است : میل و خواهش، ترس و بیم ، ناخشنودی و خشم
🍃🍃🌹🌹🌹🌹🌹🍃🍃
ختم آنلاین قرآن کریم
https://cafebazaar.ir/app/com.porshesoft.oneaye
هدایت شده از کانال ذخیره😍😍
Page460.mp3
902K
#ترتیل _صفحه_۴۶۰
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰