هدایت شده از کانال ذخیره😍😍
❖
پنجشنبه ها برای ما روز 🍃🌷
یادآوری درگذشتگان و
خاطرات آنهاست
ولی برای آنها روز
"چشم انتظاری ست" ،
منتظر هدیه هستند،
فراموششون نکنیم...
نثار روح درگذشتگان و
عزیزان سفر کرده که این
روز ها جایشان خالیست
بخوانیم "فاتحه و صلوات" 🍃🌷
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
هدایت شده از مجمع الذاکرین
💠 امامصادق (ع)فرمودند :
🌷هركس سوره كهف را
در #شبهاے_جمعہ بخواند بہ
مرگ شهادت از دنیا خواهد رفت..؛
یا خداوند او را شهید
حساب آورده و باشهدا مبعوث کند...
📚ثواب الاعمال،ص۱۰۷
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
هدایت شده از مجمع الذاکرین
🍃🌹
#ثواب_عظیم
💐هر کس در شب جمعه ده مرتبه این دعا را بخواند💐
در نامه عمل او هزار هزار حسنه نوشته شود و هزار هزار سیئه محو شود و در بهشت برایش هزار هزار درجه وجنات نویسند.
#شب_جمعه
🌷اَلّلهُمَّـ عَجِّللِوَلیِّڪَ الفَرج 🌷
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
هدایت شده از مجمع الذاکرین
خواندن #سوره_جمعه، در شب جمعه، بسیار سفارش شده است .
بخوانیم و به نیت #سلامتی_و_ظهور_امام_زمان_عج
و همچنین شادی روح #اموات
🌷اَلّلهُمَّـ عَجِّللِوَلیِّڪَ الفَرج 🌷
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majmaelzakerin🔰
هدایت شده از واعظین _ سخنرانی🎤🎤🌍🌍🌍🌍
مکروهات خوردنی.mp3
2.83M
🕌 مڪروهاتخوردنے
ــــ💐 مسئله شرعی💐ــــ
#احڪام
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
هدایت شده از واعظین _ سخنرانی🎤🎤🌍🌍🌍🌍
طنزمنبری.mp3
1.37M
🔰 طنزمنبرے👆
#مجتهدی
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
👈آخرین عکس !
سهشنبه 7 بهمن 1365
🔹️شلمچه، عملیات کربلای 5
💢آن روز صبح، کنار «محسن کردستانی» و «سلیمان ولیان» داخل سنگر کوچکشان نشسته بودم. سنگر جا برای دراز کشیدن نداشت. محسن پیک دسته بود. جثهاش ریز بود، ولی ایمانی قوی داشت. زیر شدیدترین آتش، این طرف و آن طرف میدوید و پیامها را میرساند.
این بار هم دوربینم را همراه آورده بودم. برای اینکه آسیب نبیند، آن را داخل کیسهی پلاستیکی پیچیده بودم و در کیف کوچک کمکهای اولیه جا داده بودم. محسن گفت: حالا که دوربینت رو تا اینجا آوردهای، دو سه تا عکس از ما بگیر.
🔸️اصلا به فکرم نرسیده بود. راست میگفت. فکر دوربین نبودم. آن را درآوردم و به محسن گفتم:
- ژست بگیر میخوام یه عکس مشدی ازت بگیرم.
با تبسمی دلنشین در گوشهی سنگر نشست و من عکس گرفتم؛ چهرهی خاکگرفتهای که خستگی چند روز نبرد مداوم از آن پیدا بود و چشمانی که زودتر از لبانش میخندیدند. دوربین را به او دادم و او هم عکسی از من و سلیمان ولیان گرفت که پهلوی هم ته سنگر تکیه داده بودیم. دقایقی بعد رفتم تا به خاکریز عقبی سر بزنم.
🍂در برگشت، دوان دوان به طرف پست امداد رفتم. جلوی در ورودی، حاج آقا تیموری امدادگر را دیدم که روی مجروحی دولا شده بود و سعی میکرد به او کمک کند. مجروح همچنان دست و پا میزد و آخرین لحظاتش را میگذراند. جلوتر که رفتم، کردستانی را شناختم. سرم گیج رفت. آخر، دقایقی قبل پهلویش بودم و حالا داشت جلوی چشمم جان میداد.
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰