هدایت شده از مجمع الذاکرین
✨🌸#عهد_ثابت یکشنبه ها🌸⚡️
↩️ اذکار روز،،،
🔸 یا ذالجلال والاکرام 👈100مرتبه
🔶 یا فتاح 👈489مرتبه
🍃🌸🍃🌸🍃
↩️سوره روز،،،
🔅سوره مبارک " الرحمن " این سوره در دلمنافقین جای نمی گیرد.در روز قیامت از الرحمن میپرسند چی کسی را شفاعت میکنی واو شفاعت گر کسی است که ان را خوانده باشد و وی را وارد بهشت می کند.
🍃🌸🍃🌸🍃
↩️ادعیه و زیارت روز ،،،
1/ دعای روز یکشنبه
2/ زیارت عاشورا
3/ دعای یستشیر
🍃🌸🍃🌸🍃
🍃🌼 #نماز روز یکشنبه ↩️ هر کس در این روز چهار رکعت نماز بجا آوردو در هر رکعتی حمد،و ملک بخواند،خداوند او را در بهشت در هر جا که بخواهد ساکن میکند.
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
✨ مناجات ✨
خدايا ما بتو پناه مى بريم از وسوسه هاى شيطان رجيم،
و مكرهاى او،
و از اعتماد به هوسهاى باطلش كه در دل ما مى افكند
و وعده هايش
و فريب و دامهايش
و از آنكه در گمراه كردن ما از طريق طاعت تو
و استخدام ما در معصيت تو،
خود را به طمع اندازد،
و يا چيزى كه او پيش ما زيبا جلوه داده در نظرمان زيبا آيد
و يا چيزى را كه بما ناپسند نشان داده بر ما گران آيد.
خدايا او را بوسيله عبادتت از ما بران،
و به سبب سعى ما در راه محبتت به خاك ذلت بسر در افكن،
و ميان ما و او حجابى قرار ده،
كه آن را ندرد،
و سد نيرومندى كه آن را نشكافد
خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست،
و شيطان را بوسيله سرگرمى با بعضى از دشمنانت از ما منصرف ساز،
و ما را به حسن رعايت خود،
از او نگاهدار،
و مكرش را از ما دفع كن،
و او را از برابر ما به هزيمت بران
و نقش پايش را از حدود ما بزداى
اے مهربانترین مهربانان.
📚صحیفه سجادیه
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
#آزادی_از_هر_دامی
🍃🍂ختم سوره انفطار🍃🍂
🔻 امام صادق ع ؛
هر کس بر خواندن این سوره
مداومت کند یادر هرجا که درمانده
شود ۷۰ بار بخواند نجات یابد🔺
📚 ختومات مقدم
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
دکتر حسامالدین آشنا در یادداشتی نوشت:
حدود بیست سال پیش منزل ما خیابان
هفده شهریور بود و ما برای نماز خواندن
و مراسم عزاداری و جشنهای مذهبی
به مسجدی که نزدیک منزلمان بود میرفتیم
پیش نماز مسجد حاج آقایی بود به نام
شیخ هادی که امور مسجد را انجام میداد
و معتمد محل بود
یک روز من برای خواندن نماز مغرب و عشاء
راهی مسجد شدم و برای گرفتن وضو به
طبقه پائین که وضوخانه در آنجا بود رفتم
منتظر خالی شدن دستشویی بودم که
در این حين در یکی از دستشوییها باز شد
و شیخ هادی از آن بیرون آمد
با هم سلام و علیک کردیم و شیخ بدون
اینکه وضو بگیرد دستشویی را ترک کرد!
من که بسیار تعجب کرده بودم به دنبال
شیخ راهی شدم که ببینم کجا وضو میگیرد
و با کمال شگفتی دیدم شیخ هادی بدون
گرفتن وضو وارد محراب شد و یکسره بعد
از خواندن اذان و اقامه نماز را شروع کرد
و مردم هم به شیخ اقتداء کردند
من که کاملاً گیج شده بودم سریعا به
حاج علی که سالهای زیادی با هم همسایه
بودیم گفتم: حاجی شیخ هادی وضو ندارد
خودم دیدم از دستشویی اومد بیرون
ولی وضو نگرفت
حاج علی که به من اعتماد کامل داشت
با تعجب گفت خیلی خوب فرادا میخوانم
این ماجرا بین متدینین پیچید
من و دوستانم برای رضای خدا همه را
از وضو نداشتن شیخ هادی آگاه کردیم
و مأمومین کمکم از دور شیخ متفرّق شدند
تا جایی که بعد از چند روز خانواده او هم
فهمیدند
زن شیخ قهر کرد و به خانه پدرش رفت
بچههای شیخ هم برای این آبروریزی
پدر را ترک کردند
دیگر همه جا صحبت از مشکوک بودن
شیخ هادی بود آیا اصلاً مسلمان است؟
آیا جاسوس است؟ و آیا...
شیخ بعد از مدتی محله ما را ترک کرد
و دیگر خبری از او نبود
بعد از دوسال از این ماجرا من به اتفاق
همسرم به عمره مشرف شدیم در مکه
به خاطر آب و هوای آلوده بیمار شدم
بعد از بازگشت به پزشک مراجعه کردم
و دکتر پس از معاینه مقداری قرص و آمپول
برایم تجویز کرد
روز بعد وقتی میخواستم برای نماز به
مسجد بروم تصمیم گرفتم قبل از آن
به درمانگاه بروم و آمپول بزنم
پس از تزریق به مسجد رفتم و چون هنوز
وقت اذان نشده بود وارد دستشویی شدم
تا جای آمپول را آب بکشم
در حال خارج شدن از دستشویی ناگهان
به یاد شیخ هادی افتادم
چشمانم سیاهی میرفت، همه چیز دور
سرم شروع به چرخیدن کرد
انگار دنیا را روی سرم خراب کردند
نکند آن بیچاره هم میخواسته جای آمپول
را آب بکشد! نکند؟!...؟! نکند؟!
دیگر نفهمیدم چه شد به خانه برگشتم
تا صبح خوابم نبرد و به شیخ هادی فکر
میکردم که چگونه من نادان و دوستان
و متدینین نادانتر از خودم ندانسته
و با قصد قربت آبرویش را بردیم
خانوادهاش را نابود کردیم
از فردا سراسیمه پرسوجو را شروع کردم
تا شیخ هادی را پیدا کنم
به پیش حاج ابراهیم رفتم به او گفتم
برای کار مهمی دنبال شیخ هادی میگردم
او گفت: شیخ دوستی در بازار عبدالعظیم
داشت و گاه گاهی به دیدنش میرفت
اسمش هم حاج احمد بود و به عطاری
مشغول بود
پس از خداحافظی با حاج احمد یکراست
به بازار شاه عبدالعظیم رفتم و سراغ عطاری
حاج احمد را گرفتم خوشبختانه توانستم
از کسبه آدرسش را پیدا کنم
بعد از چند دقیقه جستجو پیرمردی باصفا
را یافتم که پشت پیشخوان نشسته
و قرآن میخواند
سلام کردم جواب سلام را با مهربانی داد
و گفتم: ببخشید من دنبال شیخ هادی
میگردم ظاهراً از دوستان شماست
شما او را میشناسید؟
پیرمرد سری تکان داد و گفت: دو سال پیش
شیخ هادی در حالی که بسیار ناراحت و دلگیر
بود و خیلی هم شکسته شده بود پیش من آمد
من تا آن زمان شیخ را در این حال ندیده بودم
بسیار تعجب کردم و علتش را از او پرسیدم
او در جواب گفت: من برای آب کشیدن
جای آمپول به دستشویی رفته بودم
که متدینین بدون اینکه از خودم بپرسند
به من تهمت زدند که وضو نگرفته نماز
خواندهام، خلاصه حاج احمد آبرویم را بردند
خانوادهام را نابود کردند و آبرویی برایم
در این شهر نگذاشتند و دیگر نمیتوانم
در این شهر بمانم؛ فقط شما شاهد باش
که با من چه کردند
بعد از این جملات گفت که قصد دارد
این شهر را ترک گفته و به عراق سفر کند
که در جوار حرم امیرالمومنین علیهالسلام
مجاور گردد تا بقیه عمرش را سپری کند
او رفت و از آن روز به بعد دیگر خبری از او ندارم
ناگهان بغضم سرباز کرد و اشکهایم جاری
شد که خدای من این چه غلطی بود که من
مرتکب شدم
الآن حدود ۲۰ سال است که از این ماجرا
میگذرد و هر کس به نجف مشرف میشود
من سراغ شیخ هادی را از او میگیرم
ولی افسوس که هیچ خبری از شیخ هادی
مظلوم نیست
به راستی ما هر روز چقدر آبروی دیگران را
میبریم؟! يا چقدر زندگیها را نابود میکنیم؟!
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
325.mp3
1.1M
۶ #ترتیل _صفحه_۳۲۵
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
آماده سفر آخرت.mp3
1.74M
آمادهسفرآخرت
#مجتهدی
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
اگر کسی خمس نداد.mp3
1.08M
اگرکسیخمسنداد
💕🌺 مسئله شرعی🌺💕
#احڪام
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰