┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
#حدیث_نور
#تربیت_کودک_و_نوجوان
✨امام سجاد علیهالسلام فرمودند:
حق فرزند تو اين است... در سرپرستى وى مسؤوليت دارى كه ادب او را نيكو كنى و به سوى پروردگارش رهنمون سازى و در فرمانبردارى از او، نسبت به وظايف تو و خودش، يارى اش دهى..✨
#التماس_دعا_برای_ظهور
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
1- راه توبه هميشه باز است، گرچه پس از مدّتى باشد.
2- توبهى هر خلافى، جبران همان است، توبهى گوسالهپرستى، بازگشت به ايمان واقعى به خداست.
3- براى دعوت به توبه بايد زمينهاى را فراهم آورد.
4- خداوند نسبت به توبهكنندگان واقعى علاوه بر بخشش، رحمت خود را هم شامل آنان مىسازد. «لَغَفُورٌ رَحِيمٌ» آرى، اسما و صفات الهى، جلوههاى حكيمانه دارند.
#استاد_قرائتی
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
🟢برکت دعای حضرت صاحب الزمان عجل الله
🔸یكی از علما به نام آشیخ حسین تویسركانی نقل میكنند:
«زمانی كه در نجف طلبه بودم معیشت بسیار سختی داشتم، برای گشایش در امور زندگیم به كربلا رفتم تا از حضرت اباعبدالله علیهالسلام یاری بطلبم.
اولین شب ورودم به كربلا در عالم رویا امام عصر عجّلاللهفرجه را در حرم اباعبدالله علیه السلام دیدم كه به من فرمودند: «بالای سر برو و دعا كن.»
من هم بالای سر رفتم و با جد و جهد فراوان دعا كردم. پس از دعاهای فراوان، خدمت حضرت ولی عصر عجّلاللهفرجه آمدم و پرسیدم: «آیا دعا هم وكالت بردار است؟» حضرت فرمودند: «بله». عرض كردم: «آقا میشود از شما خواهش كنم به عنوان وكیل من، برایم دعا كنید؟» همان زمان حضرت دستهایشان را به آسمان بلند كرده وبرای حل مشكلاتم دعا كردند.
🔸پس از برگشتم به نجف ، متوجه شدم یكی از تجار بزرگ تویسركان خدمت آمیرزا حبیب الله رشتی رسیده و ایشان از من خیلی تعریف كردهاند. آن تاجر هم گفته بود مال زیادی در اختیار من میگذارد و مایل است كه دخترش را هم به عقد من در آورد. از آن زمان به بعد، به بركت دعای حضرت حجت عجّلاللهفرجه شرایط زندگیم كاملاً تغییر كرد.
📌ما هم به اماممان عرض میكنیم:
آقا جان! یقین داریم با دعای وجود مقدس شما، در زندگیمان فتح المبین صورت میگیرد.
تمنا میكنیم با وجود همه بیلیاقتیها و ناشایستگیهایمان ، وكالت ما را هم بپذیرید و برای ما هم دست به دعا بردارید.
🖋استاد بروجردی
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
هدایت شده از مجمع الذاکرین
✨🌸#عهد_ثابت پنج شنبه ها🌸⚡️
↩️ اذکار روز،،،
🔸لا اله الا الله الملک الحق المبین👈100مرتبه
🔶 یا رزاق 👈308 مرتبه
🍃🌸🍃🌸🍃
↩️سوره روز،،،
🔅سوره مبارک قیامت "خداوند به اومژده عبور از پل صراط را میدهد.
🍃🌸🍃🌸🍃
↩️ادعیه و زیارت روز ،،،
1/ دعای روز پنج شنبه
2/ دعای کمیل
🍃🌸🍃🌸🍃
🍃🌼 #نماز روز پنج شنبه ↩️ هر کس در این روز چهار رکعت نماز بجا آوردو در هر رکعتی بعد از حمد،و ده مرتبه سوره توحید وسوره را بخواند ، ملائکه به او خواهند گفت که هر حاجتی داری بخواه و خداوند توبه او را از هر گناهی قبول میکند.
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
#نیایش_صبحگاهی
🌸الهی
سلام می کنم به کلمه،
که چون به اقتدار حی،
پیوست احیا شد و رمز ورود ما به وادی صفا و سلام شد ...
🌸الهی...
ایمانم به تو.....
از جنس زمین تشنه است به آسمان ابری...
🌸یارب !
از ما انسانهایی والاتبار ساختی و پرداختی ،
ازین دم جز آنچه مایه خشنودی توست راهی نپیمائیم....
🌸الهی
شاهدیم بر معجزه حضور دمادمت بر زندگی خودمان و عزیزانمان ....
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
فاضل بزرگوار سيد جعفر مزارعى
روايت كرده:
يكى از طلبههاى حوزه نجف از نظر معيشت
در تنگنا و دشوارى غير قابل تحملى بود
روزى از روى شكايت و فشار روحى
كنار ضريح مطهر حضرت علی علیهالسلام
عرضه میدارد:
شما اين لوسترهاى قيمتى و قنديل هاى
بیبديل را به چه سبب در حرم خود گذاردهايد
در حالیكه من براى اداره امور معيشتم
در تنگناى شديدى هستم؟!
شب اميرالمؤمنين عليهالسلام را در خواب
میبيند كه آن حضرت به او میفرمايد:
اگر میخواهى در نجف مجاور من باشى
اينجا همين نان و ماست و فيجيل
و فرش طلبگى است
و اگر زندگى مادى قابل توجهى میخواهى
بايد به هندوستان در شهر حيدر آباد دكن
به خانه فلان كس مراجعه كنى
چون حلقه به در زدى و صاحب خانه
در را باز كرد به او بگو:
به آسمان رود و كار آفتاب كند
پس از اين خواب دوباره به حرم مطهر
مشرف میشود و عرضه میدارد:
زندگى من اينجا پريشان و نابسامان است
شما مرا به هندوستان حواله میدهيد؟!
بار ديگر حضرت را خواب میبيند كه
میفرمايد: سخن همان است كه گفتم
اگر در جوار ما با اين اوضاع میتوانى
استقامت ورزى اقامت كن
اگر نمیتوانى بايد به هندوستان به همان
شهر بروى و خانه فلان راجه را سراغ بگيرى
و به او بگويى: به آسمان رود و كار آفتاب كند
پس از بيدار شدن و شب را به صبح رساندن
كتابها و لوازم مختصرى كه داشته
به فروش میرساند
و اهل خير هم با او مساعدت میكنند
تا خود را به هندوستان میرساند و در شهر
حيدر آباد سراغ خانه آن راجه را میگيرد
مردم از اينكه طلبهاى فقير با چنان مردى
ثروتمند و متمكن قصد ملاقات دارد
تعجب میكنند
وقتى به در خانه آن راجه میرسد در میزند
چون در را باز میكنند میبيند شخصى از
پلههاى عمارت به زير آمد
طلبه وقتى با او روبرو میشود میگويد:
به آسمان رود و كار آفتاب كند
فوراً راجه پيش خدمتهایش را صدا میزند
و میگوید: اين طلبه را به داخل عمارت
راهنمايى كنيد و پس از پذيرايى از او
تا رفع خستگیاش وى را به حمام ببريد
و او را با لباسهاى فاخر و گران قيمت
بپوشانيد
مراسم به صورتى نيكو انجام میگيرد
و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر
پذيرايى میشود
فردا ديد محترمين شهر از طبقات مختلف
چون اعيان و تجار و علما وارد شدند
و هر كدام در آن سالن پر زينت در جاى
مخصوص به خود قرار گرفتند
از شخصى كه كنار دستش بود پرسيد:
چه خبر است؟
گفت: مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه
است، پيش خود گفت: وقتى به اين خانواده
وارد شدم كه وسايل عيش براى آنان آماده است
هنگامى كه مجلس آراسته شد، راجه به سالن
درآمد همه به احترامش از جاى برخاستند
و او نيز پس از احترام به مهمانان
در جاى ويژه خود نشست
آنگاه رو به اهل مجلس كرد و گفت:
آقايان من نصف ثروت خود را كه بالغ بر
فلان مبلغ میشود از نقد و مِلک و منزل
و باغات و اغنام و اثاثيه به اين طلبه كه تازه
از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه كردم
و همه میدانيد كه اولاد من منحصر به
دو دختر است، يكى از آنها را هم كه از ديگری
زيباتر است براى او عقد میبندم
و شما اى عالمان دين هم اكنون صيغه عقد
را جارى كنيد
چون صيغه جارى شد طلبه كه در دريايى
از شگفتى و حيرت فرو رفته بود
پرسيد: شرح اين داستان چيست؟
راجه گفت: من چند سال قبل قصد كردم
در مدح اميرالمؤمنين عليهالسلام شعرى بگويم
یک مصراع گفتم و نتوانستم مصراع ديگر
را بگويم، به شعراى فارسى زبان هندوستان
مراجعه كردم مصراع گفته شده آنها هم
چندان مطلوب نبود
به شعراى ايران مراجعه كردم
مصراع آنان هم چندان چنگى به دل نمیزد
پيش خود گفتم حتماً شعر من منظور نظر
كيميا اثر اميرالمؤمنين علیهالسلام قرار
نگرفته است
لذا با خود نذر كردم اگر كسى پيدا شود
و مصراع دوم اين شعر را به صورتى مطلوب
بگويد، نصف دارايى ام را به او ببخشم
و دختر زيباتر خود را به عقد او درآورم
شما آمديد و مصراع دوم را گفتيد
ديدم از هر جهت اين مصراع شما درست
و كامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است
طلبه گفت: مصراع اول چه بود؟
راجه گفت: من گفته بودم
به ذرّه گر نظر لطف بوتراب كند
طلبه گفت: مصراع دوم از من نيست
بلكه لطف خود اميرالمؤمنين عليهالسلام است
راجه سجده شكر كرد و خواند
به ذره گر نظر لطف بوتراب كند
به آسمان رود و كار آفتاب كند
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
373.mp3
1.23M
#ترتیل _صفحه_۳۷۳
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰