آرشیو مراسم جشن ولادت #حضرت_زهرا #هیئت_فدائیان_ولایت_مهدوی ۹۹/۱۱/۱۷ #مسجدامام_رضاپردیس کانال های مجمع مساجد و هیئات کوی پردیس 📍https://eitaa.com/majmaamasajed0 📍https://gap.im/majmaamasajed0 📍https://rubika.ir/majmaamasajed0

اطلاعیه ویژه خواهران مراسم ولادت #حضرت_زهرا و سالگرد شهادت #حاج_قاسم_سلیمانی پایگاه نورالزهرا"س #مسجدفاطمه_الزهراپردیس کانال های مجمع مساجد و هیئات کوی پردیس 📍https://eitaa.com/majmaamasajed0 📍https://gap.im/majmaamasajed0 📍https://rubika.ir/majmaamasajed0

اطلاعیه مراسم ولادت #حضرت_زهرا و سالگرد شهادت #حاج_قاسم_سلیمانی #مسجدجوادالائمه_پردیس کانال های مجمع مساجد و هیئات کوی پردیس 📍https://eitaa.com/majmaamasajed0 📍https://gap.im/majmaamasajed0 📍https://rubika.ir/majmaamasajed0

به مناسبت سالگرد شهادت سردار قاسم سلیمانی و ابو مهدی المهندس و همراهانشان آرشیو برنامه مجمع مساجد و هیئات پردیس در روز شهادت و شب،روز تشییع در سال ۹۸ را در قالب خاطره منتشر می کنیم👇👇👇👇👇

قسمت اول 1⃣ تاریخ نگارش 11 دی 1400 إِن يَمسَسكُم قَرحٌ فَقَد مَسَّ القَومَ قَرحٌ مِثلُهُ ۚ وَ تِلكَ الأَيّامُ نُداوِلُها بَينَ النّاسِ وَلِيَعلَمَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنوا وَيَتَّخِذَ مِنكُم شُهَداءَ ۗ وَاللَّهُ لا يُحِبُّ الظّالِمينَ سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۴۰ صبح روز جمعه ۱۳ دی ۱۳۹۸ ساعت 6:30 به سمت دعای ندبه مضیف الزهرا (س) «5 یا 6 خیابان آن طرف تر از خانه» رفتم هوا سرد بود کمی سوز می آمد بیشتر مردم خواب بودند خیابان ها خلوت و سکوتی بر شهر حاکم بود گویی همه به احترام سردار ساعت ها سکوت اختیار کرده اند نزدیک مضیف الزهرا (س) رسیدم صدایی شبیه به صدای اعلام فوت امام خمینی (ره) بود بدون توجه به صوت با خودم گفتم امروز چه مناسبتی هست که یاد وفات امام خمینی (ره) افتاده اند همین طور که داشتم فکر می کردم وارد مضیف الزهرا (س) شدم فضایی غمگین حاکم شده بود عده ای گریه می کردند با خود گفتم چه اتفاقی افتاده است... توجهم به صوتی که مدام تکرار می شد جلب شد «انا لله و انا الیه راجعون شهادت سرباز ولایت و امت اسلام،سردار اسلام،انقلاب و ایران حاج قاسم سلیمانی در حمله ی بالگرد های آمریکا...» مات و مبهوت ماندم سلام علیک آرامی کردم در اولین جای خالی کنار درب مضیف نشستم باورم نشده بود با خود می گفتم شایعه است گوشی را به دست گرفتم وارد کانال های خبر گزاری شدم با دست حاج قاسم مواجهه شدم به کانال دیگری رفتم به همین شکل گوشی را کنار گذاشتم شیخ نجم دقایقی قبل من رسیده بود و حال خوشی ندارد قرار است که ایشان دعای ندبه را بخواند ساعت ۷ صبح شد اما شیخ نجم از شدت بغض نتوانست دعا را شروع کند شیخ عیسی صاحب مضیف الزهرا (س) شروع کرد رحم الله من قرأ الفاتحه علی روح الشهید قاسم سلیمانی با خواندن فاتحه برای سردار دلها و اهدای ثواب قرائت دعای ندبه به سردار سلیمانی شروع به قرائت کرد میانه دعای ندبه شیخ نجم ادامه قرائت دعای ندبه را شروع کرد و بعد هم روضه ی امام حسین را به نیت حاج قاسم خواند فضا بسیار غمگین بود کوچک و بزرگ گریه می کردند گویی حضار پدران خود را ازدست داده بودند. بعد از دعای ندبه راهی خانه شدم هر چه ساعت از ساعت ۶ صبح دور تر میشد شهر غمگین تر می شد در میانه راه مادرم تماس گرفت و صحت خبر شهادت سردار رو از من می پرسید گفتم متأسفانه درسته.... به خانه رسیدم پیراهن مشکی خودم رو اتو کردم و پوشیدم آماده رفتن به نماز جمعه شدم ساعت حدودا 11 بود از خانه به سمت ایستگاه اتوبوس رفتم ایستگاه شلوغ بود کوچک و بزرگ، زن و مرد سیاهپوش برای پر کردن سنگر ها آمده بودند. اتوبوس نماز جمعه از راه رسید بعد از سوار شدن عده ای اتوبوس پر شد منتظر اتوبوس دوم ماندیم اتوبوس دوم هم بعد از مدتی از راه رسید هر طور شد خود را میان آن جمعیت در اتوبوس جا دادم فضای خاصی بر شهر حاکم شده بود همه غمگین و سیاهپوش بودند انتقام در چشمان مردم موج می زد خبر سنگینی را شنیده بودند:خون مالک به زمین ریخت. ادامه دارد...👇 کانال های مجمع مساجد و هیئات کوی پردیس 📍https://eitaa.com/majmaamasajed0 📍https://gap.im/majmaamasajed0 📍https://rubika.ir/majmaamasajed0

قسمت دوم2⃣ تاریخ نگارش ۱۱ دی ۱۴۰۰ به مصلی رسیدیم پیاده شدم غلغله و ازدحام بود از گیت های بازرسی گذشتم در مصلی جای سوزن انداختن نبود شور و فریاد و غوغا و هایهوی مردم هنگام آغاز خطبه توسط حاج آقای موسوی فرد بر مصلی حاکم بود حاج آقای موسوی فرد همان ابتدای خطبه نتوانستند جلوی بغض خود را بگیرند مردم همراهی کردند در این میان افرادی ندای الله اکبر سر دادند کل مصلی مشت ها را گره کردند فریاد مرگ بر آمریکا در کل مصلی پیچید مصلی که آن روز پر جمعیت ترین روزهای جمعه را تجربه می کرد حال و هوای محرمی و عاشورایی گرفته بود پس از پایان خطبه و نماز عصر جمعه مردم سیاه پوش اهواز با بغض هایی در گلو و اشک هایی در چشم با مشت هایی گره کرده از عمق جان فریاد «مرگ بر آمریکا» سر می دهند و همچون آتشفشان از مصلی خارج شدند من هم همراه آن ها شدم و تا چهار راه آبادان در بزرگراه آیت الله بهبهانی راهپیمایی کردیم آن روز مردم در بزرگراه با عزاداری و سوگواری یاد شهید عزیز را گرامی داشتند. به همراه دوستان سوار اتوبوس شدیم به مسجد برگشتیم شروع به سیاهپوش و تحزین کردن مسجد کردیم بعد از نماز مغرب و عشاء مراسمی به مناسبت شهادت سردار برگزار کردیم حجله ای در گوشه مسجد برپا کردیم کوچک و بزرگ برای عرض تسلیت آمده بودند.... به همراه دوستان ، خودمان را برای سفر به تهران جهت شرکت در تشییع حاج قاسم به محض اعلام زمان تشییع آماده کرده بودیم ادامه دارد...👇 کانال های مجمع مساجد و هیئات کوی پردیس 📍https://eitaa.com/majmaamasajed0 📍https://gap.im/majmaamasajed0 📍https://rubika.ir/majmaamasajed0

گزارش افتتاحیه #مضیف_الحسین_پردیس خ هدیه ۴ کانال های مجمع مساجد و هیئات کوی پردیس 📍https://eitaa.com/majmaamasajed0 📍https://gap.im/majmaamasajed0 📍https://rubika.ir/majmaamasajed0

قسمت سوم3⃣ تاریخ نگارش 11دی 1400 عصر روز شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۸ حدودا ساعت 4عصر بود آقای زنده به دنبالم آمد و خبر تشییع سردار دلها و ابو مهدی المهندس را در اهواز در روز یکشنبه به من داد در ماشین نشستیم پیشنهاد داد که امشب را بگذار میزبان مردمی که به تشییع سردار از راه دور می آیند باشیم گفتم فکر خوبی است و استقبال کردم در واتساپ استوری کردیم که میزبان تشییع کنندگان سردار دلها در اهواز هستیم از ماشین پیاده شدم وارد خانه شدم و به مادرم برنامه رو اطلاع دادم استقبال کرد و قرار شد برای صبحانه فردا نان بپزد به ماشین برگشتم بعد از کلی حرف زدن در مورد جزئیات برنامه با آقای زنده ، قرار شد که جای مناسبی غیر از مسجد برای اسکان در نظر بگیریم بنا شد که مضیف الزهرا (س) برای خانم ها و حسینیه سید الشهدا (روبه روی خانه مان) برای مردان باشد. به سمت مضیف الزهرا (س) رفتیم تا جای مناسبی برای خانم ها جهت اسکان هماهنگ کنیم شیخ عیسی صاحب مضیف الزهرا (س) بیرون بود اندکی منتظر ماندیم تا از راه برسد موضوع را بعد از رسیدن شیخ مطرح کردیم شیخ استقبال کردند و قرار شد که خانم ها را در مضیف الزهرا (س) اسکان دهند بعد از تشکر خداحافظی کردیم و به سمت حسینیه سید الشهدا (ع) راه افتادیم موضوع را با ابو زهیر صاحب حسینیه مطرح کردیم ایشون هم استقبال کردند... بنا شد که پتو و بالشت برای اسکان بیاوریم به مسجد حضرت جواد الائمه علیه السلام جهت اقامه نماز مغرب و عشاء رفتیم بعد از نماز عشاء با دوستان در مسجد جلسه ای گرفتیم و مسؤلیت های مختلف رو تقسیم کردیم به آش فروشی محل رفتیم و برای صبحانه فردا آش سفارش دادیم.... در این میان مردمی که وضعیت ها رو مشاهده می کردند خود نیز وضعیت را کپی کردند... ادامه دارد...👇 کانال های مجمع مساجد و هیئات کوی پردیس 📍https://eitaa.com/majmaamasajed0 📍https://gap.im/majmaamasajed0 📍https://rubika.ir/majmaamasajed0