https://kheimegah.com/narimani/voc/محرم-98-شب-سوم-زمینه-نبودی-اذیتم-کردن/img/o/63/سید رضا نریمانی_محرم 98 - شب سوم - زمینه - نبودی اذیتم کردن-1567678896.mp3
https://kheimegah.com/narimani/voc/%D9%85%D8%AD%D8%B1%D9%85-98-%D8%B4%D8%A8-%D8%B3%D9%88%D9%85-%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86%D9%87-%D9%86%D8%A8%D9%88%D8%AF%DB%8C-%D8%A7%D8%B0%DB%8C%D8%AA%D9%85-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86/img/o/63/%D8%B3%DB%8C%D8%AF%20%D8%B1%D8%B6%D8%A7%20%D9%86%D8%B1%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C_%D9%85%D8%AD%D8%B1%D9%85%2098%20-%20%D8%B4%D8%A8%20%D8%B3%D9%88%D9%85%20-%20%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86%D9%87%20-%20%D9%86%D8%A8%D9%88%D8%AF%DB%8C%20%D8%A7%D8%B0%DB%8C%D8%AA%D9%85%20%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86-1567678896.mp3
خیمه گاه - سید رضا نریمانی - شب چهارم محرم 97 - هیئت فدائیان - زمزمه - دلم مثلِ بابا توی خون تپیده
https://kheimegah.com/narimani/voc/%D8%B4%D8%A8-%DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1%D9%85-%D9%85%D8%AD%D8%B1%D9%85-97-%D9%87%DB%8C%D8%A6%D8%AA-%D9%81%D8%AF%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%B2%D9%85%D8%B2%D9%85%D9%87-%D8%AF%D9%84%D9%85-%D9%85%D8%AB%D9%84%D9%90-%D8%A8%D8%A7%D8%A8%D8%A7-%D8%AA%D9%88%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D9%86-%D8%AA%D9%BE%DB%8C%D8%AF%D9%87/34664
یاارحم الراحمین🥀🌹:
*حدیث کساء که بصورت شعر نوشته شده است*💥 تقدیم به شما محب اهل بیت که عاشق این خاندان معظم ومعزز هستید لطفأ تا انتها با تأمل وتفکر بخونید لذت میبرید و بیشتر پی به ارزش معنوی حدیث شریف کساء میبرید
✅این حدیث آمد ز زهرای بتول ،
فاطمه صدیقه بنت الرسول ،
روزی آمد خانه ما مصطفی ،
گفت با حالی شبیه التجا ،
ضعف دارم جان بابا دخترم ،
پهن کن بابا عبایی بر سرم ،
آن عبایی را که دارم از یمن ،
آن عبا بر من بکش ای ممتحن ،
گفتمش بابا بلا دور از شما ،
در پناه مهر و الطاف خدا ،
من کشیدم آن عبا بر روی او ،
یک نظر کردم به ماه روی او ،
صورتی زیبا تر از قرص قمر ،
روشن و زیبا نکو تر از سحر ،
ساعتی بگذشت و آمد مجتبی ،
گفت ای مادر سلام و صد دعا ،
گفتمش مادر سلامم بر شما ،
نور چشمم ای عزیز با وفا ،
گفت مادر خانه دارد عطر گل ،
هست بوی جد ما ختم رسل ،
گفتمش ای نور چشمم بوی او ،
آمده در خانه با گیسوی او ،
رفت نزد حضرت خاتم حسن ،
گفت بابا جان فدایت جان و تن ،
گفت بابا صد سلام و صد درود ،
بر شما ای خاتم رب ودود ،
با اجازه رفت در تحت کسا ،
در کنار مصطفی شد مجتبی ،
بعد از آن آمد حسین و با سلام ،
گفت بوی جدم آید بر مشام ،
گفتمش ای نور چشمانم حسین ،
ای عزیز فاطمه ای نور عین ،
جدتان در خانه در زیر کسا ،
آمده امروز شد مهمان ما ،
با اجازه رفت در زیر کسا ،
در کنار مصطفی شد با حیا ،
بعد از آن آمد علی مرتضا ،
گفت زهرا جان سلامم بر شما ،
بوی یار مهربان آید همی ،
بوی جوی مولیان آید همی ،
گفتم او را یار ختمی مرتبت ،
صاحب خُلقِ عظیم و مرتبت ،
آمده مهمان ما بابای من ،
آمده مانند جان در جسم و تن ،
رفت نزد احمد و گفت این سوال ،
چیست رمز و راز این وقت و مجال ،
با اجازه رفت در زیر کسا ،
در کنار مصطفی شد مرتضا ،
بعد از آن رفتم کنار اهل خود ،
تا بجویم با عزیزان وصل خود ،
ما همه بودیم در زیر کسا ،
دست خود برداشت بابا بر دعا ،
گفت یارب اهلبیتم را ببین ،
بهترین خلق خدا روی زمین ،
خونشان با خون پاک من قرین ،
جسم و جان دارند از من با یقین ،
جسمشان را از بدیها دور کن ،
قلبشان را خانه ای از نور کن ،
لطف کن بر خاندانم با کرم ،
تا ابد آباد گردان این حرم ،
دشمن آنها مرا هم دشمن است ،
پیش چشمم جلوه اهریمن است ،
هر که در دل حُبِّشان دارد به جان ،
می شود محبوب من در دو جهان ،
بانگ حق برخاست از عرش برین ،
کای ملائک بشنوید این با یقین ،
هر چه را من آفریدم در جهان ،
این زمین و جمله هفت آسمان ،
کوه و دریا را اگر من ساختم ،
نه فلک را اینچنین پرداختم ،
هر چه زیبائیست در شمس و قمر ،
ظلمتِ شبها و نور در سحر ،
ساختم اینها به عشق مصطفی ،
ساختم با مهر این اهل کسا ،
بانگ زد جبریل مَن تَحت الکسا ،
صاحب کرسیُّ و مجد و کبریا ،
بانگ حق برخاست زهرا س و پدر ،
معدن ایمان و کان هر گوهر ،
حیدر و فرزند پاکش مجتبی ،
هم حسینِ بنِ علی در کربلا ،
گفت جبرائیل ای رب جلی
میروم من نزد زهرا و علی ،
با اجازه نزد ما زیر کسا
آمد و می خواند ، پیغام خدا
گفت ای پیغمبر عالی مقام ،
می رساند حق به درگاهت سلام ،
هر چه که در کل عالم خلق شد ،
از برای اهل زیر دلق شد ،
گفت از این خانواده تا ابد
دور شد ناپاکی و هر فعل بد ،
جسم و روح خاندانت پاک شد ،
نامشان بر تارک افلاک شد ،
گفت حیدر چیست رمز جمع ما ،
چیست مزد راوی این وضع ما
گفت هر کس نقل کرد این ماجرا ،
در میان دوستان مرتضا
هر غمی دارد خدا شادی کند ،
بر اسیران بانگ آزادی کند
مشکلات جمعشان حل می شود ،
سحر درد و غصه باطل می شود ،
گفت مولا رستگارانیم ما
همچنان گل در بهارانیم ما ،
شیعه با این نقل می گردد سعید
بهتر از این مژدگانی کس ندید ،
شفای تمامی مریضها و رفع بلای عظیم بحق پنج تن آل عبا "🌹
" التماس دعا "
هدایت شده از ابوتراب ( اشعار رضا یزدی اصل)
مدح امیر المومنین علی علیه السلام
***********************
قطره ام قطره ولی وصل به دریا هستم/
خاکم و زیر قدم های تو پیدا هستم /
تا سر سفره ی احسان تو مولا هستم/
آبرومند ترین سائلِ دنیا هستم /
یاعلی گفتم و در دام تو زنجیر شدم/
بس که این نام نمک داشت نمکگیر شدم/
مدحِ تو از لبِ ما گرچه محال است محال/
بردنِ نامِ تو ما را برساند به کمال/
می نشینم سر راهت شب و روز و مه و سال/
چون که از دست تو باید بخورم نان حلال/
با تولای تو نعمت به بشر گشت تمام/
خوردنِ رزقِ خدا بی تو حرام است حرام/
پدرِ خاک ، برای تو به پا شد افلاک/
پاک شد با قدمت گرد یتیمی از خاک/
با ولای تو جدا شد دل پاک از ناپاک/
اینچنین یافتم از شرح حدیث لولاک.../
آسمان ها و زمین بهرِ تو آماده شده/
از سر لطف تو نعمت به بشر داده شده/
شکرِ نعمت، به تو و آل تو دل باختن است/
همه ی عمر به اوصاف تو پرداختن است/
میثمت بودن و با دارِ غمت ساختن است/
خصمِ بد ذاتِ تو را از نفس انداختن است/
شکر نعمت فقط این است به تو رو بزنم/
پیش هر کس نه فقط پیش تو زانو بزنم/
دلِ خود را به کسی جز تو ببازم کفر است/
جز در خانه ات اظهار نیازم کفر است/
به کسی غیر محبین تو نازم کفر است/
بی تو عمری سر سجاده نمازم کفر است/
در حدیث آمده ای پادشه بنده نواز/
که ولای تو بُوَد شرطِ قبولیِ نماز/
شده درمانده زبانم که کند تشریحت/
نه خدایی نه بشر! با که کنم تشبیهت؟/
ای یلی که شده خیبرشکنی تفریحت/
کاش یه لحظه شوم دانه ای از تسبیحت.../
تاکه با دست تو مولا متبرک بشوم/
یا که در کوی تو حلت بفنائک بشوم/
تا که از عشق تو سر تا به قدم شور شوم/
خارج از ظلمتِ خود گردم و پر نور شوم/
دور تو گردم و از اهل جهان دور شوم/
کاش مانندِ غلامان تو محشور شوم/
کاش در هر دو جهان بهرِ تو نوکر باشم/
لطف کن تا که به زیرِ پر قنبر باشم /
****************************
رضا یزدی اصل
لینک دعوت به کانال اشعار در ایتا
http://eitaa.com/joinchat/4012048568Cec1fa19c2b