eitaa logo
🌺مجمع شیفتگان روی یار🌺
2 دنبال‌کننده
279 عکس
189 ویدیو
46 فایل
فعالیت : نشراشعارمذهبی ، مقاتل ، روایات و احادیث با ذکر منبع
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
به تبسّم لب خشکیده ی خود وا میکرد هر زمانی که نظر بر رخ بابا میکرد قطره ای اشک چو بر صورت او می افتاد یادی از تشنه لبان لب دریا میکرد مثل ماهی که جدا از لب دریا باشد روی دستان پدر بود و تلظّی میکرد وَ پدر نیز برای لب عطشان پسر طلب آب غریبانه ز اعدا میکرد سند غربتش این بس که ازآن کوردلان چشمه ی آب بقا ، آب تمنّا میکرد روی دستان پدر ، حرمله سیرابش کرد مادرش غمزده از خیمه تماشا میکرد خنده بر تیرِ سه شعبه نزد اصغر ، هرگز او برای دل ما طرح معمّا میکرد فاطمه آمد و آغوش گشودش ، که بیا او هم از رویِ ادب خنده به زهرا میکرد در جهانی که بُود عشقِ علی ، نیست عجب معجزاتی که نفسهای مسیحا میکرد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از کانال ‌متن روضه
|⇦• روضه و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام اجرا شده شبِ تاسوعا سال 1397 به نفسِ سید مجیدبنی فاطمه•✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┄┅═══••↭••═══┅┄• مه کاسه بگیرِ حُسن رویت خورشید خجل ز ماهِ رویت روزی که گِل مرا سرشتند نامت به کتاب دل نوشتند ای عطر گل یاس، یا حضرت عباس ای معدن احساس، یا حضرت عباس خورشید مدینه یا اباالفضل امید سکینه یا اباالفضل *شب تاسوعا هم رسید... امشب هر کی کاری داره، یه جور دیگه نوکری می کنه. اصلاً امشب شبِ نوکراست... همه عالم نوکر اباالفضل اند،اباالفضل نوکر حسینِ. نه جلوتر از آقاش راه رفته، نه جلوتر از آقاش حرف زده،نه جلوتر از امامش دیده.. نَفَسِ ابالفضل با نَفَسِ حسین تنظیم شده... امشب بگو: آقا! به حق مادرت اُم البنین، اول اینکه اومدم خودتو می خوام.... یا ابالفضل همه ما رو امشب برای خودت سوا کن. تو کی هستی که فردای محشر وقتی صدیقه کبری وارد محشر میشه، پیغمبر صدا می زنه: فاطمه جان! برای شفاعت این گریه کنا، این حسینیا ،محبین علی، چی آوردی؟ یه وقت می بینند بی بی دست های بریده عباس رو آورد... می فرمایند: دست بریده عباس بسنده می کنه... امشب می خوام یه روضه ای از یه زاویه ی دیگه برات بخونم... تا حالا خجالت کشیدی؟ هر کسی، با ابالفضل باشه خجالت زده نمیشه، چون آقا طعم خجالت رو می دونه. من الان این چند خط شعر رو می خونم،خودت دیگه روضه برات باز میشه...* چو دید تشنه ی لبهای خشک او دریاست به آب خیره شد و ناله اش ز دل برخاست که آب از چه نگردیدی از خجالت آب تو موج میزنی و تشنه یوسف زهراست ز یک طرف تو زنی نعره از جگر در بحر ز یک طرف به حرم بانگ العطش برپاست قسم به فاطمه هرگز تو را نمی نوشم که در تو عکس لب خشک سیدالشهداست ز خون دیده ی من، روی موج خود بنویس که از تمامی اطفال تشنه تر سقاست *آب رو آورد بالا یه نگاه کرد...بعضیا گفتن یاد لب علی اصغر افتاد، آب رو ریخت، نه ولله. دریای احساس و محبتِ،... آب رو آورد بالا که این حیوان فکر کنه صاحبش آب خورده...حیوانم آب بخوره... اسب تربیت شده است. * خدا گواست که با چشم خویشتن دیدم سکینه را که لبش خشک و دیده اش دریاست درون بحر همه ماهیان به هم گویند حسین تشنه و سیرابْ وحشیِ صحراست نوشته اند به لبهای خشک من ز ازل که تشنه کام گذشتن ز بحر شیوه ی ماست ز شیرخواره برایت پیام آوردم پیام داده که ای آب غیرتِ تو کجاست؟ صدای نعره ی دریا به گوش جان بشنو که موج آب هم این طرفه بیتِ را گویاست سلامِ خالقِ منان،سلامِ خیرالناس سلام خیل شهیدان، به حضرت عباس *بسم الله،میخوام برات روضه بخونم. تا حالا از بلندی افتادی یا نه؟ فرمود: هر کی بخواد رو زمین بیفته، پیر و جوان نداره، کوچیک و بزرگ نداره، زن و مرد نداره، همچین که می اُفته، اول زود ناخودآگاه دستشو جلو میاره. کسی که تیر به چشمش زدن، دستشو بریدن، با صورت رو زمین افتاد. دست نداره، چشمش تیر خورده... گفت: مگه عباس مُرده باشه نتونه آب رو برسونه خیمه ها. علی اصغر داره بال بال می زنه. به سکینه قول دادم، رقیه منتظره.. آی غیرتیا! میگه یه وقت دیدن خودش رو میکِشه.. اومد با دندوناش مشکو بگیره. ایشالا هیچ وقت نا امید نشی. میگه یه وقت دیدن نشونه گرفتن مشک عباس رو... خدا نکنه یه فرمانده لشکر، رو زمین بیُفته. همه ریختن سر عباس. یه وقت دیدن یه نامردی اومد جلو کسی مگه جرأت این کارو داشته؟ پاهاش رو گذاشت رو پای عباس گفت تو بودی که لشکر جرأت نمی کرد به سمت خیمه های حسین بره؟ تو بودی که وقتی به لشکر نگاه می کردی همه فرار می کردند؟ حالا بلند شو... "من از امام زمان معذرت می خوام" یه وقت صدا زد: نامرد وقتی اومدی که دست ندارم. گفت: تو دست نداری من دارم. عمود رو بالا بُرد. یه جور به صورت زد... وقتی خواستن سرهارو بالای نیزه بذارن تنها سری که روی نیزه بند نمی شد سر عباس بود... وای از خیمه های بی عباس... هی جلو خیمه می گفت: الان بابام میاد. الان عموم میاد. رباب! علی رو ساکتش کن الان عموم میاد. یه وقت از دور نگاه کرد دید بابا داره میاد. اما هر چی نگاه می کنه خبری از عمو نیست. خدا بابام اینطوری نرفت دنبال عمو... پس چرا خمیده خمیده... ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ✅ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com ✘اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam.ir
هدایت شده از کانون مداحان
سلام(بخوانیدوارسال کنید): نوحه شهادت حضرت عباس علیه السلام پاره پاره تن همــراه اشكـم ، اسيـرآهـم دستت فتـاده ، ميـان راهـم صحرا زخون ،تولاله گون است دلم زداغت، غرقه بخون است اي علمدارم زپا افتاده اي تو پاره پاره تن چرا افتاده اي تو(2) باآتش دل، بـا اشك ديـده بوسه زدم بر، دست بريده عطروجودت، آيـد زصحرا آيدبگـوشم صـداي زهـرا اي علمدارم زپا افتاده اي تو پاره پاره تن چرا افتاده اي تو(2) درخون تورامن، وقتي كه ديدم پشتم شكست وازغم خميدم سرو رشيـدم، بـرروي خـاكي باتن بي دست، بس چاك چاكي اي علمدارم زپا افتاده اي تو پاره پاره تن چرا افتاده اي تو(2) صدچشمه خون از، تنت روان است داغت برايم، بسي گران است بـرديـدة تـو، تيـري نشستـه درپيش چشم، پهلـوشكستـه اي علمدارم زپا افتاده اي تو پاره پاره تن چرا افتاده اي تو(2) رخسارة تو،درخـون نشستـه عمود دشمن، فرقت شكسته چه سازم اي گل، بااينهمه غم جسمت برادر، پاشيده ازهم اي علمدارم زپا افتاده اي تو پاره پاره تن چرا افتاده اي تو(2) تا كه زدستت ،رهـا علـم شـد جسم شريفت، قلم قلم شد برخيز وبنگر، حسيـن رسيـده امّـا زداغ ، توقـدخميـــده اي علمدارم زپا افتاده اي تو پاره پاره تن چرا افتاده اي تو(2) طفلان به خيمه، درانتظـارنـد چه كس بگويد، عمـو نـدارند مانده به سوي، خيمه نگاهت سكينه مانده،چشمش براهت اي علمدارم زپا افتاده اي تو پاره پاره تن چرا افتاده اي تو(2) ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
هدایت شده از کلبه ی احزان
@kolbeyAhzan هدیه به حضرت ولیعصر عج مگذار که در حسرت دیدار بمیرم از دوری و از غصه ی بسیار بمیرم اینگونه حزین گشته ام و زار خدایا سخت است برایم که چنین زار بمیرم تبدار شدم از غم و هجران فراقش حیف است که با این تن تبدار بمیرم از عشق فقط آه و شرر مانده برایم ترسم که من از آه شرر بار بمیرم جانی بده آقا تو به این جسم ضعیفم تا در ره عشق تو دو صد بار بمیرم گر جان ندهم از غم و هجران تو دلبر بی شک به تو ای شاه ؛ بدهکار بمیرم هر روز شنیدم زعدو طعنه ی بسیار آخر من از این طعنه ی اغیار بمیرم آقا تو فقط آگهی از بار گناهم راضی مشو هرگز که گنهکار بمیرم من مهر تو دارم به دلم یوسف زهرا بر من نظری کن که چو تمار بمیرم من نام تو را میبرم ای وارث حیدر ساکت نشوم گرچه سر دار بمیرم هر لحظه فقط روی لبم ذکر تو باشد ای کاش که با این همه تکرار بمیرم من بوسه زنم بر علم و پرچم مشکی عشق است که با ذکر علمدار بمیرم با چشم پر از اشک نویسد چو حبیبت ای کاش ببینم رخ دلدار ؛ بمیرم 96/4/1 حبیب اصفهانی اللهم عجل لولیک الفرج الهی امین تلگرام https://t.me/joinchat/AAAAAD5CWFdxVecTXFd4ug ایتا http://eitaa.com/joinchat/268566531C808308b5c6
📋 / *بخش سوم صوت* (ع) با نوای کربلایی سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به سمت گودال از، خیمه دویدم من شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من سر تو دعوا بود، ناله کشیدم من سر تو رو بردن، دیر رسیدم من یه گوشه‌ی گودال، مادر و دیدم من که رفته بود از حال، دیر رسیدم من عمامه‌تو بردن، دیر رسیدم من شمشیرتو بردن، دیر رسیدم من ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
هدایت شده از pedarefetneh | پدر فتنه
خواستی پیرهن کهنه چرا یوسف من؟ گرگ ‌های سر راه تو چه دینی دارند؟ این جماعت سرشان گرم کدام اسلام است؟ که از آیینۀ پیغمبرشان بیزارند 🆔 @pedarefetneh 🔜 🆔 @pedarefetneh 🔜
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
هر روضه نا شنیده را من دیدم گلهای ز شاخه چیده را من دیدم هم چشم به خون نشسته سقا را هم دست ز تن بریده را من دیدم هم خواهش آب را برای اصغر هم حلق ز هم دریده را من دیدم در گوشه قتلگاه با اشک روان آن بانوی قد خمیده را من دیده برنیزه سر عزیز قلب زهرا هم جسم به خون تپیده را من دیدم هم کودک آواره ی در صحرا را هم رنگ ز رخ پریده را من دیدم هم بزم شراب و حالت مستی را هم چوب به لب رسیده را من دیدم هم اشک ز چشمها روان را در شام هم خون ز لب چکیده را من دیدم آن طفل که یکشبه ز داغ بابا سر زد ز سرش سپیده را من دیدم هم داغ دل رقیه را دانستم هم عاقبت کشیده را من دیدم هم روضه نا نوشته را من خواندم هم خوانده ناشنیده را من دیدم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از کانون مداحان
سلام(بخوانیدوارسال کنید): بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ مانند ابر پیش یتیمان گریسته مردی که پای غصه ی جانان گریسته هر لحظه زندگی خودش را حسین دید با این حساب از دل و از جان گریسته از داغ و غصه های اسارت درون شام با حال زار و موی پریشان گریسته قطعا به یاد نیزه ی غربت میان دشت او یا حسین گفته فراوان گریسته در تشت چوب بود وحروف مقطعه عمری برای قاری قرآن گریسته شاید برای دختر دردانه ی حسین وقتی که دید خار مغیلان گریسته قطعا درون زندگی اش سود می کند هرکس که پای عشق تو از جان گریسته یعقوب چشم خویش برای حسین داد کی !؟او برای یوسف کنعان گریسته ⏹ ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
هدایت شده از کانون مداحان
سلام(بخوانیدوارسال کنید): بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آن گل که دین و مکتب از او آبرو گرفت گل‌های باغ عشق از او رنگ و بو گرفت بهر نماز عشق به محراب معرفت از چشمه‌سار چشم تر خود وضو گرفت وقتی که خواست جسم پدر را نهد به خاک با اشک بوسه‌ها ز رگ آن گلو گرفت چون شمع سینه‌سوخته‌ای آب شد تنش از بسکه همچو فاطمه با گریه خو گرفت رسوا نمود دشمن دین را به نزد خلق با خطبه‌ای که خواند توان از عدو گرفت پیراهنی که فاطمه از مهر رشته بود تا آنکه دست خصم نماند از او گرفت با یاد تشنگان لب آب خون گریست هرگه که دید آب و به دستش سبو گرفت با کثرت گناه «وفائی» به اشک و آه امید خود ز آیه‌ی لا تقنطو گرفت ⏹ ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
سلام الله علیها می روی نیزه نشینم کمی آهسته برو تا تو را سیر ببینم کمی آهسته برو از رد بوسه ی من نیزه نشینت کردند اسب ها رد شده و نقش زمینت کردند از سر نی به من و قافله احسان کردی صورتت را سپر سنگ نوازان کردی من اسیر تو شدم مهر تو در سر دارم لحظه ای نیست که چشم از سر توبردارم همه شب سر زده، خورشید شدی تابیدی روی نی دور سر قافله می چرخیدی من و یک قافله کودک،همه سیلی خورده خواهرت آینه ی توست، اگر پژمرده جان نمانده ست حسینم به تنم اما حیف تا حد مرگ سپر شد بدنم اما حیف صورت کودک تو سوخت،خجالت زده ام ضربه او را به زمین دوخت، خجالت زده ام خنده ای مست به دنبال عذاب آمده است باز هم حرمله با کاسه ای آب آمده ست گله ای نیست از این زخم از این تنهایی ما ندیدیم در این مرحله جز زیبایی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از کانال ‌متن روضه
|⇦• روضه و توسل ویژۀ شام غریبان ِحضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ عاشورا سال 1397 به نفسِ سید مجید بنی فاطمه •✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┄┅═══••↭••═══┅┄• یه روز یه باغبون بود که خیلی مهربون بود یه باغی داشت که عشقِ زمین و آسمون بود یه روز یه عده گلچین گلخونه شو سوزوندن میون اون همه گل سه چهار تا غنچه موندن تو غنچه های لاله یه غنچه بود سه ساله همیشه غرق شبنم همیشه غرقِ ناله یه عده می رسیدن دنبالش می دویدن الهی بمیرم اون رو رو خارا می کشیدن یه شب تویِ خرابه خواب بود و خوابِ گل دید صدای ناله ی اون به آسمونا رسید یه وقت تو گریه هاش دید دَرِ خرابه وا شد *میدونی چی شد؟..* سَرِ گل رو آوردن خرابه کربلا شد سرو گذاشت رو زانوش زبون به شکوه وا کرد عزیز من گل من کی سرتو جدا کرد *حسین.... خدا ان شاءالله؛ هیچ خانواده ای رو آواره بیابونا نکنه. امشب تک و تنهاست زینب. سکینه رو سوار کرد. زین العابدین رو سوار کرد. رباب رو سوار کرد. عمه قربونتون بِره. منم بی برادر شدم. عزیزایِ منم کشتن. دورتون بگرده عمه. دونه دونه رو همه رو سوار کرد. دونه دونه شونو محبت کرد. اما همچین که همه رو سوار کرد یه نگاه کرد دید کسی نیست کمکش کنه. همچین که دور و برش رو نگاه کرد دید نه خبری از عباس هست.نه از بنی هاشم ها خبری هست، صدا زد: علی اکبر! کجایی ببینی عمه جانت تنهاست،میخوام سوار بر محمل بشم...همه رو سوار کرد... عاقبت شتر جلوش زانو زد.* ميان این همه دشمن چو بي كسم ديدند *یه سوال کنم ازت؟ اگه یه وقت خواهرت، مادرت گریه کنه یه نفر لبخند بزنه چکار می کنی؟* میان این همه دشمن چو بی کسم دیدند به اشک بی کسی ام ناکسانه خندیدند -- از سر نی حرف می زنه، نگاهِ تو با دل من تو به این نیزه دار بگو، دور نشه از محمل من من فدات شم هلالِ من یه نگاه کن به حالِ من دلِ زینب، تو موهات خونه کرده.... آخه زُلفِ تو رو، فاطمه شونه کرده.... *از ابتدایِ نفس تا انتها... فریاد بزن: یا حسین...در و دیوار فردای قیامت گواهی میده، زن ، مرد، پیر ، جوون. تموم شد، شام غریبانه...حسین.... ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ____ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ✅ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com ✘اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam.ir
هدایت شده از کانون مداحان
سلام(بخوانیدوارسال کنید): بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ عمه جان، پای من و حال شما دیدنی است دل خون، پای برهنه، چه سفر کردنی است؟! عمه جان، موی من و روی شما سوخت، ببین کعب نی پیرهنم را به تنم دوخت، ببین عمه جان پای مرا آبله ها آتش زد سر بازار، تو را هلهله ها آتش زد سر بازار که رفتی سر سقا برگشت هدف سنگ شدی و سر بابا برگشت عمه در کوفه زنان بر غم تو خندیدند خاک عالم به سرم، خاک سرت پاشیدند آه، در کوفه سنان مست که شد، شعری خواند سر عباس ترا پیش نگاهت رقصاند من و رنج و غم و اندوه اسارت، اما معجر از روی سرم رفته به غارت، اما عمه جان رخت اسارت چقدر پیرت کرد خنده ی حرمله و شمر زمینگیرت کرد عمه من علت پیری تو را فهمیدم روی نیزه سر بابای خودم را دیدم ⏹ ╭════•🍁•════╮ تلگرام https://t.me/madahanesfahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯