هدایت شده از "جواز نوکری" کانون نغمه پردازی
4_5877329416459128903.mp3
6.92M
🔳 #نمونه_اجرا
🔻زمینه مناجاتی
📜 اجازه بده همین حالا
🖊به قلم #سید_امیرحسین_خوشرو
#عاطفه_جوشقانیان
🎙به نفس #حاج_عبدالرضا_هلالی
متن شعر: اجرا شده از کار های سال های گذشته که مجدد در شب های قدر سال ۱۴۰۲ اجرا شده است
🔹 کانون نغمه پردازان جواز نوکـــــرۍ 🔸
هدایت شده از "جواز نوکری" کانون نغمه پردازی
310.4K
🔳 #ملودی
🔻زمینه ویژه ایام تخریب قبور ائمه بقیع
📜 کریم باشه محاله چیزی برات بمونه
🖊به قلم #حاج_ابوالفضل_شربیانی #علی_گلچین_پور خانم #مرضیه_عاطفی #محسن_حسنی
🔹 کانون نغمه پردازان جواز نوکـــــرۍ 🔸
هدایت شده از "جواز نوکری" کانون نغمه پردازی
💠 زمینه ویژه ایام تخریب قبور ائمه بقیع 💠
از شاعـران گرانقدر کانون نغمه پردازان جواز نوکـــــرۍ
⭐️ حاج ابوالفضل شربیانی - علی گلچین پور - خانم مرضیه عاطفی - محسن حسنی ⭐️
➖➖➖
کریم باشی محاله، چیزی برات بمونه
نه صحن و نه رواقی، نه گنبد و چراغی
ای زمونه....
اگه بخوای صحن و گنبد، زائرات فراوونن
لب که تر کنی می بینی، چاکرات فراوونن
کی گفته نوکر نداری، ذاکرات فراوونن
میگم یا حسن حسن جانم، افتاده گره توی کارم
من ذکر حسین حسینم رو، از ذکر حسن حسن دارم
جانم جانم حسن جانم
----
ضریح با صفایه، تو بین آسمونه
کریم روزگاری، ولی حرم نداری
ای زمونه...
ضریح و صحن و رواقت، فی قلوب من والاه
آسمونیا میخونن، الدخیلُکَ آقا
هر دوشنبه شب حسن جان، زائرت میشه زهرا
اما آخرش با این دستا، واسه تو حرم میسازیم ما
از باب الحسن میریم سمتِ، پایینِ پای حسن مولا
جانم جانم حسن جانم
---
عذابت میده کوچه، زجرت که میده خونه
چرا قدت خمیده؟ چرا موهات سفیده؟
ای زمونه
صبر و سکوت مدامه، خنجرت تو رو پیر کرد
بی وفایی سپاه و، لشکرت تو رو پیر کرد
بیشتر از همه که داغه، مادرت تو رو پیر کرد
تو یادت مونده هنوز کوچه، افتاده روی زمین مادر
ای وای از دل تو آقا جون، ای وای از دل بابا حیدر ...
➖➖➖
❌ انتشار با لینک کانال جواز نوکری و نام شاعر مجاز می باشد.❌
🔆 تخصصی ترین کانال سبک و شعر مخصوص ذاکرین
1️⃣ لینک کانال تلگرام
👉 t.me/javazenokari
2⃣ لینک کانال ایتا
👉 eitaa.com/javazenokari
3⃣ آدرس صفحه اینستاگرام
👉 https://www.instagram.com/javazenokari
🔹 کانون نغمه پردازان جواز نوکـــــرۍ 🔸
هدایت شده از معارف و مقاتل آلُ الله
#شهدای_کربلا
🔘 اگر عابِس به دلش گفت فقط «مشقِحسین»
سَرِ او را به سَرِ نیزه سپُرد «عشقِحسین»...
ربيع بن تميم(که از لشکریان عمربنسعد است) گويد:
عابس به طرف میدان میآمد که وقتى ديدمش او را شناختم؛ در جنگها ديده بودمش كه از همه دليرتر بود. صدایم را بلند کردم و گفتم:
أيّهاالنّاسُ، هٰذا الأسَدُ الأَسوَد، هٰذا اِبنُ أبٖي شَبيب؛ لٰا يَخرُجَنَّ إليهِ أَحدٌ مِنكم
🔻اى مردم! اين شير شيران است، اين پسر أبى شبيب است.هيچ كس از شما به طرف او نرود.
در آن حال عابس ندا مىداد: مگر مردى نيست كه با مردى مقابله كند؟!
عمر بن سعد ملعون چون این صحنه را دید، صدای نحسش را بلند کرد و گفت:
اِرضَخُوهُ بالحِجارَة
🔻«سنگبارانش كنيد! »
فَرُميَ بِالحِجارةِ مِن كُلِّ جٰانبٍ
🔻پس از هر طرف جمع شدند و او را سنگ باران کردند.
ولی با این حال او دویست نفر را از پای انداخت و در آخر به شهادت رسید.
➖ وقتی که عابس به شهادت رسید و سر او را بریدند، راوی گوید:
فَرأيتُ رأسَه في أيدي رجالٍ ذَوي عِدّة؛ هٰذا يَقول: أنا قَتلتُه،و هذا يَقول: أنا قتَلتُه.
🔻سر وى را ديدم كه به دست چند نفر میچرخید. اين يكى مىگفت: «من او را كشتم» و آن يكى مىگفت: «من او را كشتم».(تا بدینوسیله افتخاری باشد برای آنها)
پيش عمر بن سعد آمدند كه او گفت:
لا تَختَصموا، هٰذا لَم يَقتُلْهُ سَنانُ واحدٍ
🔻 بگو مگو مكنيد! او را يك سرنيزه نكشته است؛ بلکه دست جمعی توانستید او را از پای در آورید.
📚 التّاريخ، الطّبري، ج۵ ص۴۴۴
📚 نفس المهموم، ص۲۸۱
📚 معالي السّبطين، ج۱ ص۳۸۹
@maghaatel
💕زمزمه مناجات با امام زمان(عج)💕
💞سه شنبه هاکه میشه دلم خدایی میشه
برای جمکرانِ آقا هوایی می شه
پرستوی وجودم کشیده پر دوباره
شعله ی عشق تو زد قلب منو شراره
یابن الحسن کجایی
داد از غم جدایی💞
الهی که همیشه نوکر تو بمونم
از در خونه ی خود دست خالی نرونم
خداکنه فدات شم فدای خاک پات شم
تو راه جمکرانت فدای نوکرات شم
یابن الحسن کجایی
داد از غم جدایی💞
اگه دعاکنی تو برای من همیشه
این دل عاشق من از تو جدا نمیشه
جامونده ام ز عشقت آقا منو نیگا کن
به این غلام سیاهت یه کربلا عطا کن
یابن الحسن کجایی
داد از غم جدایی🤲😔
همۀ زمین سهم شماست
کلام خدا این سخنه
مدینه همش ارثیۀ
مادریِ آقام حسنه
بقیع اگه خراب شده
دل ما خاک پات که هست
درسته تاریکه بقیع
چراغ هیئتات که هست
یه روزی میاد تُو دلا
عشقتونو جا میکنیم
سراسرِ این زمینو
حرم شما میکنیم
▪️اِنَّ الاَرضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصّالِحُون
دل ما از این ظلم و ستم
خدا میدونه خیلی پُره
خدا میدونه زهرا چقد
برا شما غصه میخوره
مدینهای که میبینیم
هنوز همونه که بوده
هنوز علی غریبه و
بازوی زهرا کبوده
همینجا بوده که یه روز
مردم با هیزم اومدن
فاطمۀ پیمبرو
پشت درِ خونهش زدن
▪️اِنَّ الاَرضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصّالِحُون
بالاخره این جور و جفا
یه روزی به پایان میرسه
تولیت این خاک یه روزی
به رهبر ایران میرسه
روزی که راه مکه و
مدینه رو وا میکنیم
نماز جماعتو توی
بقیع برپا میکنیم
دنیا میبینه که میگن
همگیِ مردم ما
حرمِ امامحسنه
کربلای دوم
🏴#تخریب_قبور_مطهر_بقیع
🏴#نوحه
🎤مداح :جاج ملا باسم کربلایی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#بهر بقیع ،
صحن و سرا بسازیم
صحن و سرایی
باصفا بسازیم
😭😭😭
یعنی ضریحی
از طلا بسازیم
مثل ضریحِ کربلا بسازیم
ما پیروِ عباسیم ،
از کَس نمی هراسیم
هستیم فدای غربتِ
خاک بقیع ...
یالماتمر علینه ،
یمته بعد تجینه
مشتاقة والله لشوفتک
ارض البقیع
ویرانه گشته ،
آستانِ بقیع
خون می چکد
ازآسمان بقیع
گریم برای
روضه خوان بقیع
آن روضه خوانِ
قد کمان بقیع
گوید به صد شراره ،
حسن حرم نداره
نالد برای غربتِ
خاک بقیع ..
یالماتمر علینه ،
یمته بعد تجینه
مشتاقة والله لشوفتک
ارض البقیع ..
در این مدینه ، مادری
کتک خورد ؟
در پیش چشم دختری
کتک خورد ؟
در اِزدحام لشکری
کتک خورد
از ضرب پای کافری
کتک خورد ؟
قنفذ در آن میانه ،
با ضرب تازیانه
شد هم نوای غربتِ
خاک بقیع ..
یالماتمر علینه ،
یمته بعد تجینه
مشتاقة والله لشوفتک
ارض البقیع ..
یابن الحسن (عج)
شیعه غریب و تنهاست
شهر مدینه ،
شهر درد و غم هاست
شهر مدینه
قتلگاه زهراست
هر گوشه ی این شهر ،
یک کربلاست
زهرا به خون نشسته
با پهلوی شکسته
در روضه های غربتِ
خاک بقیع ...
من اومدم دوا بشم دردم
آخه خود توخواستی برگردم
بازم می گم خدا غلط کردم
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
اغفر لنا ذنوبنا یارب
الهی العفو
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
تموم مشکلام و حل کردی
بدیم و به خوبی بدل کردی
حس می کنم من و بغل کردی
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
اغفر لنا ذنوبنا یارب
الهی العفو
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
رها نکن نزار که تنها شم
دست منو بگیر بزار پاشم
می خوام دیگه برای تو باشم
اغفر لنا ذنوبنا یا رب
الهی العفو
من اومدم دوا بشم دردم
آخه خود توخواستی برگردم
بازم می گم آقا غلط کردم
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
آقا بیا داروی هردردم
الهی من به دور تو گردم
عزیز زهرا
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
تموم مشکلام و حل کردی
بدیم و به خوبی بدل کردی
حس می کنم من و بغل کردی
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
آقا بیا سوز و گداز من
آقا بیا روح نماز من
عزیز زهرا
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
رها نکن نزار که تنها شم
دست منو بگیر بزار پاشم
می خوام دیگه برای تو باشم
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
آقا بیا داروی هر دردم
بیا تا من به دور تو گردم
عزیز زهرا
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
دنیا تا کی بدون نور باشه
تا کی قراره سوت و کور باشه
دعا کنید سال ظهور باشه
کجایی آقا
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
آی خدای مهربون :
شب فراق ما رو فردا کن
این شب قدر ما رو زیبا کن
دیگه ظهور و امشب امضا کن
خدای خوبم خدا
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
می یای و ما بدون غم می شیم
همه فدایی علم می شیم
با تو مدافع حرم می شیم
بیا عزیزم آقا
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
دل یتیما دیگه می میمیره
تو دستاشون یه کاسه شیره
بابای مهربونشون می ره
بابای مظلوم علی
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
فرمود حسن جان از این شیری که بچه یتیما آوردن بده بخورم تا خوشحال بشن .
الله اکبر لحظه ی آخر عمرش هم به فکر خوشحالی یتیماس.
خانم زینب اومد مقابل بابا نشست با اشک چشم فرمود بابا داری می ری من رو به چه کسی می سپاری .
امیرالمومنین فرمود :
دخترم دو برادر بزرگوارت حسن و حسین هستند .
خانم زینب فرمود :
بابا این دو برادر عزیزم سید و آقای من هستند من حیا می کنم به برادرانم چیزی بگویم
امیرالمو متین فرمود :
ابالفضلم کجاست
بی بی زینب فرمود : بابا شما که گفتید همه بیرون برن فقط بچه های فاطمه بمانند داداش عباسم با گریه از کنار شما بیرون رفت خجالت کشید از اینکه فرزند فاطمه نیست .
حضرت فرمودند حسینم برو داداشت عباس رو بگو بیاد ابی عبدالله اومد کنار درب حجره دید ابا الفضل زانوی غم بغل کرده داره هق هق گریه می کنه صدا زد داداش عباس بابا می گی توهم بیا کنار فرزندان فاطمه بنشین
آمدند کنار بستر بابا
🌺این دو مطلب اصل روضه من باشه و التماس دعا:
💐معمولا پدر لحظه ی آخر عمرش دست برادر کوچکتر رو تو دست برادر بزرگتر می گذاره اما آقا دست امام حسین گرفت و تو دست ابالفضل گذاشت فرمود عباسم در کربلا حسینم رو تنها نگذاری
💐 آقا امیرالمومنین رو کرد به زینب فرمود زینبم بیا کنار عباسم
آقا یه نیگا به زینب می کرد یه نیگا به ابا الفضل خطاب به زینب فرمود : بابا گفتی من رو به کی می سپاری ؟ یه نیگا به ابوالفضل کرد و دو چشم آقا امیر المومنین از اشک شد فرمود :
🌺 یا ابا الفضل انت کفیل زینب
این دو وصیت بابا آویزه گوش علمدار بود تا کجا
🌺 تا اون لحظه ای که سرهای بریده رو به همراه سر علمدار به نیزه زدن و به همراه خانم زینب و بچه هایی که طناب به دستشون بسته بود وارو بزم یزید کردند
🌺من می ترسم دیگه روضه رو ادامه بدم آخه امام حسین مادریه مادرشون هم تو روضه حضوردارند
فقط یه بیت می خونم :
✍زینب همین که وارد بزم یزید شد
برروی نی محاسن سقاسپید شد
آه چه قدر زدن زینب را قربه الی الله زدن
به غیرت سر ابا الفضل روی نیزه ها برخورد