(امام حسن عسکری ع)
بهر امام عسکری،هر دیده گریان است
مهدی پریشان است
از بهر بابای غریب،سر در گریبان است
مهدی پریشان است
زهر ستم از کین زده،شرر به جان او
کم شد توان او
شیعه ز داغ عسکری،در آه و افغان است
مهدی پریشان است
زهر ستم بر عسکری،از کینه ی عدوان
شرر زده بر جان
قامت خمیده بهر او،با قلب سوزان است
مهدی پریشان است
در خانه ی خود عسکری،از کینه خاموش است
امشب کفن پوش است
فدایی دین خدا،آن روح و ریحان است
مهدی پریشان است
مهدی گل زهرا بود،با چشم تر امشب
خونین جگر امشب
مظلوم عالم عسکری،راهی رضوان است
مهدی پریشان است.
#رضا_یعقوبیان
#امام_حسن_عسکری_ع
(امام حسن عسکری ع)
سامره در عزاست،همچو ماتمسراست
بر لب شیعیان،ذکر واویلتاست
آه و واویلتا۲
حسن دومین،شد شهید ستم
در عزایش بود،سامره غرق غم
آه و واویلتا۲
دشمن بی حیا،خون نموده دلش
زهر کین عدو،زد شرر حاصلش
آه و واویلتا۲
نور حق عسکری،از ستم دیده بست
از غم داغ او،قلب مهدی شکست
آه و واویلتا۲
حسن عسکری،از ستم شد شهید
قامت مهدی اش،از غم او خمید
آه و واویلتا۲
مهدی از داغ بابا شده خونجگر
زهر کین بر دل،پدرش زد شرر
آه و واویلتا۲
گشته از داغ او،مهدی اش در محن
پیکر پاک او،شده غسل و کفن
آه و واویلتا۲
گل زهرا برفت،پیکرش زیر خاک
شده گریان او،مهدی روحی فداک
آه و واویلتا۲
#رضا_یعقوبیان
#امام_حسن_عسکری_ع
ای عزیز دل زهرا پسرم مهدی جان
سوخت از زهر هلاهل جگرم مهدی جان
دوست دارم که به دامان محبت بنهی
از ره مهر و محبّت تو سرم مهدی جان
معتصم داد به من زهر که با خوردن آن
شمع سان سوخت ز پا تا به سرم مهدی جان
موقع دادن جان از اثر زهر جفا
روز شد تیره به پیش نظرم مهدی جان
زآتش زهر جفا گرچه به خود می پیچم
یاد آن سینه و آن میخ درم مهدی جان
دادِ زهرا بِسِتان زان دو نفر روز ظهور
سوختند آن دو نفر برگ و برم مهدی جان
روز موعود تو از ثانی نامرد بپرس
کرد نیلی ز چه روی قمرم مهدی جان
پهلوی مادر ما را بشکست و بشکست
زین جنایت به خدا بال و پرم مهدی جان
دل ژولیده از این ماتم عظمی خون شد
ای عزیز دل زهرا پسرم مهدی جان.
#ژولیده_نیشابوری
#امام_حسن_عسکری_ع
ای سراپا حسن حیّ ذوالمنن
سوّمین ابن الرّضا دوّم حسن
ای هزاران آفتابت مشتری
یا اباالمهدی امام عسکری
دُرّ ده دریا و بحر یک گهر
آن گهر خود حجّت ثانی عشر
با همه درد و غم و عمر کمت
تا ابد مرهون احسان، عالمت
از نماز و از دعای متصل
بردی از دشمن کنار حبس دل
با خدا پیوسته در راز و نیاز
روزها را روزه، شب ها در نماز
رنج هایت در ره توحید بود
سال ها یا حبس یا تبعید بود
روزگارت شعله ها بر جان فکند
دشمنت در برکهء شیران فکند
ایستادی بین شیران در نماز
شیرها را جانبت روی نياز
الله الله گرد تو درّندگان
سر فرو بردند همچون بندگان
نور علمت از درون حبس ها
کرد از ظلمت جهانی را رها
ای دمت جان داده بر روح الامین
آسمان خفته در خاک زمین
رهنمای آفرینش کیست تو
شهریار ملک بینش کیست تو
چشم بد از ماه رخسار تو دور
یک جمال و چارده خورشید نور
گشت دشمن در جوانی قاتلت
کشت در ماه ربیع الاوّلت
کفر خود را عاقبت معلوم کرد
همچو اجدات تو را مسموم کرد
سامره شد صحنهء روز جزا
گشت تنها مهدیت صاحب عزا
ای به قربان تو و عمر کمت
قلب مهدی داغدار ماتمت
بی تو مهدی بی کس و یاور شده
طفل تنهای تو تنهاتر شده
آه از آن ساعت که در سوز و گداز
خواند مهدی بر تن پاکت نماز
کرد تا جسم ضعیفت را نظر
بر کشید آهی جهان سوز از جگر
آسمان دیده اش انجم گریست
بین مردم مخفی از مردم گریست
گر چه بوده اشک دامن دامنت
بود کی زنجیر و غل بر گردنت
جسم تو زخم از دم خنجر نداشت
پیکر جدّ غریبت سر نداشت
آه از آن ساعت که زین العابدین
پیشوای عابدین و ساجدین
دید در گودال خون بر روی خاک
پیکر پاک پدر را چاک چاک
یوسف زهرا و زخم تیر و سنگ
گرگها کردند جسمش چنگ چنگ
گشت از چشمش روان دریای خون
خواست جانش از بدن آید برون
همدم او جز شرار تب نبود
جان ز کف می داد اگر زینب نبود...
#استاد_غلامرضا_سازگار
#امام_حسن_عسکری_ع
#دوبیتی
فاطمه امشب گُهَر از دست داد
هادی امّت پسر از دست داد
سامره خاموش و سیه پوش شد
حضرت مهدی پدر از دست داد.
#ولی_الله_کلامی_زنجانی
#امام_حسن_عسکری_ع
https://eitaa.com/majmaolzakerinsalmanfarsi