eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
39.9هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
3.3هزار ویدیو
366 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید 🌺 مدیریت وتبلیغات👇تبلیغ پزشکی نداریم @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
یازهرا⚘: http://eitaa.com/joinchat/272171029C7c2be56d94. لینک گروه مجمع الذاکرین👆👆
دل به عشق یوسف زهرا نهاده می‌رویم از نجف تا کربلا پای پیاده می‌رویم یابن زهرا السلام یابن زهرا السلام مرغ روحم پر زند در قتلگاه و علقمه تا گذارم چهره بر خاک عزیز فاطمه یابن زهرا السلام یابن زهرا السلام یابن زهرا سر به کف در سرزمینت آمدم تا شوم زوار روز اربعینت آمدم یابن زهرا السلام یابن زهرا السلام زائر قبر شریف یوسف زهرا شدم همسفر با کاروان زینب کبری شدم یابن زهرا السلام یابن زهرا السلام کربلا یا کربلا یا کربلا یا کربلا زینب خونین جگر برگشته از شام بلا یابن زهرا السلام یابن زهرا السلام ای خدا پروانه قبر علی اکبر شدم زائر هفتاد و دو آلاله پرپر شدم یابن زهرا السلام یابن زهرا السلام غلامرضا سازگار
🚩 تا جز با خیال عشق تو دردم دوا نشد چون ‌من ‌کسی ‌به ‌درد غمت مبتلا نشد این خدا نکند که بگویمت آقا ‌دوباره ‌قسمت ‌من نشد ❤️
4_5913364286561846184.mp3
4.94M
❤️ نواهنگ فوق‌العاده جانسوز😭 💠 حضرت عباس(ع) ◾️ اگه بره سرم رو نیزه ها فدا سر تموم بچه ها 🎤🎤 حاج محمود کریمی 🌷 صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله 🔴جدیدترین مداحی های روز ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈ #اربعین #حب_الحسین_یجمعنا #الحسین_یجمعنا
07231a0c2358b12-Mp3Cutter.mp3
5.55M
#ترکی یا امام زمان شیعه ده احساه باخ جلوه ی پرچم حضرت عباسه باخ اولدی قوللار قلم تا اوجالسین الم یا ابالفضل یا ابالفضل یا ابالفضل یا امام زمان شیعه ده احساه باخ جلوه ی پرچم حضرت عباسه باخ پسر فاطمه ای هامینین سروری کیمدی سننن سورا کیمدی سنن سورا عشقیمیزین داوری شیعه سنن سورا شیعه سننن سورا یاده اوزو اللری اولدی قربان دین گل ام البنین یا ابالفضل یا ابالفضل #نوحه سینه زنی و زنجیر زنی #مرحوم محمدباقر منصوری #ترکی
عرفان: ❤️اخلاص یک مداح 🍃🍃🌺🌺🍃🍃🌺🍃🌺🍃🍃🌺 محسن طاهری می‌گفت:مداح دیگری در آن مجلس مداحی کرده بود. غلام‌علی با اصرار صاحب‌خانه ذکر مصیبتی خواند. خیلی کوتاه، به اندازه‌ی چند بیت. بعد از جلسه صاحب‌خانه با دلخوری آمد پیشش، گله کرد که « چرا بیشتر و بهتر از فلانی نخوندی؟» گفت: هیئت جای کشتی گرفتن مداح‌ها نیست‌، این‌جا محلِّ ادبه. 🍃🍃🌺🌺🍃🍃🌺🍃🌺🍃🍃🌺 مجلس تمام شده بود. می‌خواست خودش را برساند به هیئت دیگری. با یک شورلت آمده بودند دنبالش. چیزی را بهانه کرد و نشست پشت موتور گازی یکی از بچه‌های بسیج. برای هیئت، سیستم صوتی جدیدی آورده بودند. چیزی شبیه اکوهای امروزی. وقتی برای امتحان کمی پشت آن خواند، از او پرسیدیم «چطوره؟» گفت «خوبه... فقط یکم آدمو قلقلک میده....صبحگاهِ دوکوهه، دعای کمیل، صدای غلامعلی  عجب صفایی داشت. هنوز چند خط نخوانده بود که صادق آهنگران هم رسید و بلافاصله دوربین صدا وسیما. قرار شد دوتایی بخوانند. میکروفون را گذاشت جلوی حاج صادق، دو دقیقه نگذشت، غیبش زد. رفت وسط جمعیت و خودش را پنهان کرد، هرچه گشتیم فایده نداشت.پیدایش کردم. نشسته بود یک گوشه، رفتم جلو گفتم: چرا رفتی آقا غلام؟ خندید گفت : به دوربین می‌گفتی چرا اومدی! یاجای منه یاجای دوربین! ‌ 🌹زندگی نامه شهید غلام علی رجبی مجمع مداحان اهلبیت ع
بسم الله الرحمن الرحیم (واحد سنگین امام حسین«ع») اثری از شاعران با اخلاص اهل بیت : 📝 📝 📝 (خادم الحسین) 📝 🌷--------------------------(بند اول) دلم دوباره پر زده رو گنبد طلای تو.. هوایی کرده دلم و هوای کربلای تو میگن شب جمعه می شه برو بیاتو کربلاس مادر قامت كمونت روضه خون تو سر جداس.. می خونه از پیكر تو... می خونه از حنجر تو... می خونه با قلب حزین ... از روضه های سر تو... «حسین عزیز زهرا» «حسین عزیز زهرا» 🌷🌷----------------------(بند دوم) دست خالی اومدم و بزار که دست پر برم ... غرق گناه اومدم و بزار که مثل حر برم آقا منم یه نوكرم یه نوکر دربه درم از تو می خوام امام حسین فقط حرم فقط حرم نوکر خونت می مونم بدونه تو نمی تونم امضا بزن براتمو کربلا روضه بخونم «حسین عزیز زهرا» «حسین عزیز زهرا» 🌷🌷🌷--------------(بند سوم) انا غلام ابن غلام انت امیری یا حسین ... بیچاره می شم به خدا دستم نگیری یا حسین ... ارزومه شهید بشم پیش تو رو سپید بشم جون رقیه دخترت نزار که نا امید بشم اول یه نیت می کنم عرض ارادت می کنم بعدش میام تو هیت و قصد زیارت می کنم «حسین عزیز زهرا» «حسین عزیز زهرا» ---------------------------------------------- اثری از گروه مهدیون(عج) بر جمال دلربای مهدی صلوات
546.1K
دلم دوباره پر زد علی تقی پور http://eitaa.com/joinchat/4240572439Cf0699ea22b کانال نوحه وروضه مجمع الذاکرین
💣💣💣💣 ❇️❇️❇️ بند اول✍ عمریه سینه می زنم مهر عشقت روی تنم جون میدم در راهت حسین نذر تو راس و گردنم مهرت با قلبم شد عجین تو دنیا عشقت بهترین هر جا باشم این حرفمه سلطانی و عبدم همین 🌹🌹 تویی یارم حسین کس و کارم حسین همه آرامش دل زارم حسین 🌹🌹 دنیا و عقبای منی رویای شبهای منی مدیون احسان توام شاه بی همتای منی یاثارالله مولا حسین... _____________ بند دوم✍ تو که شاه دو عالمی طپشهای این قلبمی ای نوح کشتی نجات بر دردای دل مرحمی ای شاه و اربابم حسین از عشقت بی تابم حسین من مست و شیدای توام لطفی کن دریابم حسین 🌹🌹 مجنون توام لیلای منی من چون قطره تو دریای منی 🌹🌹 قربون اون صحن و سرات مرغ دل رو گنبد طلات بهشت ارزونی کسان بهشت ما کرببلات یا ثارالله مولا حسین... ✍🎼علی بهرامی نیا
. جلسه سوم قبل از شروع دعای کمیل با توجه به اینکه دعای کمیل شب جمعه خوانده می شود، برای آماده سازی مجلس می توان توسلی به حضرت اباعبدالله داشت. اشعار مناجاتی با خدا یا اشعار مناجاتی با امام زمان، و سپس خواندن روضه امام حسین یا توسل به یکی از شهدای کربلا از جمله محتواهایی است که می توان برای شروع مجلس از آن استفاده کرد. اما به این نکته باید توجه داشت که طرحواره اصلی دعای کمیل مناجات و استغفار است. لذا در مراحل خواندن روضه می توانید به احادیثی که اشاره بر بخشش گناهان براثر گریه ی برای امام حسین دارد، اشاره کنید. مثال : بعد از خواندن اشعار مناجاتی ... آماده ی اشک ریختن هستی؟ می خواهم برایت روضه بخوانم . دل ها را در شب زیارتی امام حسین روانه ی کربلا کن . امشب آمدیم دعای کمیل بخوانیم. استغفار کنیم. اگر می خواهی خدا یک نگاهی بیندازد، اگر فکر می کنی مثل من آبرویی نداری، بیاید بریم در خانه ی آبرو دار عالم . این آقا واسطه شود . مگر نفرمود همه چشمها در روز قيامت گريانند اِلاّ عَیْنٌ بَکَتْ عَلى مُصابِ الْحُسَینِ . هر چشمی برای حسین اشک بریزه روز قیامت ضاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ است. دلت آماده شد؟ روضه بخوانم ؟ ای دل تنگم عقده ها دارد گوییا میل کربلا دارد می روم بینیم در کجا زینب شکوه از شمر بی حیا دارد و ادامه روضه .... البته روایات زیبایی در باب گریه برای امام حسین (ع) وبخشش گناهان به واسطه ارادت به اهل بیت دارد که می توانید برای گره زدن روضه به مناجات و استغفار در بین توسل اولیه قبل از شروع دعای کمیل ، از آن استفاده کنید. مداحی جلسه چهارم شروع دعای کمیل اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِرَحْمَتِكَ الَّتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْ ءٍ وَ بِقُوَّتِكَ الَّتِي قَهَرْتَ بِهَا كُلَّ شَيْ ءٍ وَ خَضَعَ لَهَا كُلُّ شَيْ ءٍ وَ ذَلَّ لَهَا كُلُّ شَيْ ءٍ وَ بِجَبَرُوتِكَ الَّتِي غَلَبْتَ بِهَا كُلَّ شَيْ ءٍ وَ بِعِزَّتِكَ الَّتِي لاَ يَقُومُ لَهَا شَيْ ءٌ وَ بِعَظَمَتِكَ الَّتِي مَلَأَتْ كُلَّ شَيْ ءٍ وَ بِسُلْطَانِكَ الَّذِي عَلاَ كُلَّ شَيْ ءٍ وَ بِوَجْهِكَ الْبَاقِي بَعْدَ فَنَاءِ كُلِّ شَيْ ءٍ وَ بِأَسْمَائِكَ الَّتِي مَلَأَتْ (غَلَبَتْ) أَرْكَانَ كُلِّ شَيْ ءٍ وَ بِعِلْمِكَ الَّذِي أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْ ءٍ وَ بِنُورِ وَجْهِكَ الَّذِي أَضَاءَ لَهُ كُلُّ شَيْ ءٍ همانگونه که در دوره دعا خوانی هم اشاره شد تکرار بعضی از فرازهای کلیدی مخاطب را با شما همراه می کند. همه با هم : يَا نُورُ يَا قُدُّوسُ، يَا نُورُ يَا قُدُّوسُ يَا أَوَّلَ الْأَوَّلِينَ وَ يَا آخِرَ الْآخِرِينَ امشب روضه خواندیم، اشک ریختیم حالا از خدا می خواهی که ببخشد. این دست ها به حالت دعا. وقتی من می خوانم تو هم زمزمه کن . بگو خدایا گناهام رو ببخش اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَهْتِكُ الْعِصَمَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُنْزِلُ النِّقَمَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُغَيِّرُ النِّعَمَ... اشاره به اهمیت مکان و زمان می تواند در تحریک عواطف مخاطب مفید باشد. به عنوان مثال : امشب امدی مسجد جمکران، امشب خدا یک طور دیگر نگاهت می کند. همه با هم . اللهم اغفر... یا امشب آمدی مسجد خانه خدا، مهمان خانه ی خدایی. میزبان حرف صاحبخانه را زمین نمی زند . همه با هم اللهم اغفر... یا امشب امدیم کنار مزار شهدا، خدایا ما که آبرویی نداریم . آمدیم کنار مزار شهدا به آبروی این ها به ما یک نظری کنی . همه با هم اللهم اغفر... . @majmaozakerine
. جلسه پنجم در جاهای مختلف دعای کمیل، گریزهایی را که می توان زد برای شما می نویسم . اما همانطور که قبلا اشاره کردم قرار نیست شما از تمام گریزها و حاشیه ها استفاده کنید. بلکه بسته به زمان و حال مخاطب در بعضی از قسمت ها مکث نموده و ارتباط لازم را با مخاطب برقرار کنید. ...اللَّهُمَّ وَ أَسْأَلُكَ سُؤَالَ مَنِ اشْتَدَّتْ فَاقَتُهُ وَ أَنْزَلَ بِكَ عِنْدَ الشَّدَائِدِ حَاجَتَهُ وَ عَظُمَ فِيمَا عِنْدَكَ رَغْبَتُهُ اللَّهُمَّ عَظُمَ سُلْطَانُكَ وَ عَلاَ مَكَانُكَ وَ خَفِيَ مَكْرُكَ وَ ظَهَرَ أَمْرُكَ وَ غَلَبَ قَهْرُكَ وَ جَرَتْ قُدْرَتُكَ وَ لاَ يُمْكِنُ الْفِرَارُ مِنْ حُكُومَتِكَ نمی دانم تا حالا دیده ای بچه ای را که پدرش او را کتک می زند؟! اما بچه به جای اینکه فرار کند با همان حالت گریه و ناله خودش را درون آغوش بابایش می اندازد. از کتک پدر به آغوش پدر پناه می برد. چون جای دیگری را ندارد. خدایا! ما هم به غیر از تو پناهی نداریم، اگر ما را عذاب کنی، مجبوریم باز هم به سوی تو فرار کنیم. آخر نجات دهنده ای به غیر از خودت نمی شناسیم. وَ لاَ يُمْكِنُ الْفِرَارُ مِنْ حُكُومَتِكَ ... جلسه ششم اللَّهُمَّ لاَ أَجِدُ لِذُنُوبِي غَافِراً وَ لاَ لِقَبَائِحِي سَاتِراً وَ لاَ لِشَيْ ءٍ مِنْ عَمَلِيَ الْقَبِيحِ بِالْحَسَنِ مُبَدِّلاً غَيْرَكَ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحَانَكَ وَ بِحَمْدِكَ ظَلَمْتُ نَفْسِي وَ تَجَرَّأْتُ بِجَهْلِي وَ سَكَنْتُ إِلَى قَدِيمِ ذِكْرِكَ لِي وَ مَنِّكَ عَلَيَ اللَّهُمَّ مَوْلاَيَ كَمْ مِنْ قَبِيحٍ سَتَرْتَهُ وَ كَمْ مِنْ فَادِحٍ مِنَ الْبَلاَءِ أَقَلْتَهُ (أَمَلْتَهُ) وَ كَمْ مِنْ عِثَارٍ وَقَيْتَهُ وَ كَمْ مِنْ مَكْرُوهٍ دَفَعْتَهُ خدایا! چقدر من خواستم گناه بکنم اما تو نگذاشتی . توهوای من را داشتی . تازه من از دست تو ناراحت شدم که چرا بساط خوشگذرانی من فراهم نشد. خدایا ممنون دار تو ام وَ كَمْ مِنْ مَكْرُوهٍ دَفَعْتَهُ وَ كَمْ مِنْ ثَنَاءٍ جَمِيلٍ لَسْتُ أَهْلاً لَهُ نَشَرْتَهُ چه خوبی هایی که از من سر زبان ها انداختی و من اهلش نبودم . یک بار آمدم حرم ، یک بار آمدم جمکران ، یک بار کار خیر کردم ... در همه ی دهان ها انداختی که من با ایمانم ، با خدا هستم . اما ده ها بار گناه کردم ، ده ها بار غفلت کردم و تو برای من آبرو داری کردی . فقط خوبی هایم را به گوش بقیه رساندی . اللَّهُمَّ عَظُمَ بَلاَئِي وَ أَفْرَطَ بِي سُوءُ حَالِي وَ قَصُرَتْ (قَصَّرَتْ) بِي أَعْمَالِي وَ قَعَدَتْ بِي أَغْلاَلِي وَ حَبَسَنِي عَنْ نَفْعِي بُعْدُ أَمَلِي (آمَالِي) وَ خَدَعَتْنِي الدُّنْيَا بِغُرُورِهَا وَ نَفْسِي بِجِنَايَتِهَا (بِخِيَانَتِهَا) وَ مِطَالِي يَا سَيِّدِي فَأَسْأَلُكَ بِعِزَّتِكَ أَنْ لاَ يَحْجُبَ عَنْكَ دُعَائِي سُوءُ عَمَلِي خدایا به عزتت قسمت می دهم . نکند گناهان من باعث شود که صدایم را نشنوی ، دعایم را اجابت نکنی . خدایا خودت در قرآن فرمودی « وَ أَمَّا السائِلَ فَلا تَنهَر » یعنی سائل و گدا را مَرانید. خدایا من هم سائلم . اگر گدایی در خانه ی من بیاید نمی پرسم گناهکاری یا نه . امشب من هم آمدم در خانه تو . خدایا نکند دست خالی من را رد کنی ! جلسه هفتم اللَّهُمَّ عَظُمَ بَلاَئِي وَ أَفْرَطَ بِي سُوءُ حَالِي وَ قَصُرَتْ (قَصَّرَتْ) بِي أَعْمَالِي وَ قَعَدَتْ بِي أَغْلاَلِي وَ حَبَسَنِي عَنْ نَفْعِي بُعْدُ أَمَلِي (آمَالِي) وَ خَدَعَتْنِي الدُّنْيَا بِغُرُورِهَا وَ نَفْسِي بِجِنَايَتِهَا (بِخِيَانَتِهَا) وَ مِطَالِي يَا سَيِّدِي فَأَسْأَلُكَ بِعِزَّتِكَ أَنْ لاَ يَحْجُبَ عَنْكَ دُعَائِي سُوءُ عَمَلِي وَ فِعَالِي وَ لاَ تَفْضَحْنِي بِخَفِيِّ مَا اطَّلَعْتَ عَلَيْهِ مِنْ سِرِّي خدایا ! توکه از اسرار نهانی من، از رفتار پنهانی من با خبری. ممنون که مرا رسوا نکردی امیر المومنین علیه السلام فرمود : لَو تَکاشَقتَم ما تَدافَنتُم . آی مردم اگر گناهانی که کردید، اگر پرده ها کنار رود،‌ کسی دفنتان نمی کند. خدایا! این گناهانی که من کردم ، اگر دور و بری هایم بفهمند حتی حاضر نمی شوند جنازه ام را خاک کنند. با آبروی رفته به میهمانی آمدم هربار آبروی مرا یار می خرد یک لحظه ام کنار نزد پرده ی مرا با احترام حضرت ستار می خرد یک تضمین به تو بدهم که امشب خدا آبرویت را بخرد؟ آماده ی دو بیت بخوانم . فقط می خواهم با شعر اشاره کنم . آماده اشک ریختن هستی؟ می خواهم حرف از دو باب الحوائج بزنم . امشب واسطه ی آبروی من و تو باشند... هرکس که مویش از غم زینب سپید شد او را یقین کنید که علمدار می خرد پیش رباب حرمله فریاد زد کسی گهواره ی شکسته شیرخوار می خرد‌ ؟ آی ناله بزن حسین...! سلسله گریز های حجةالاسلام طباطبایی . @majmaozakerine
جلسه هشتم وَ لاَ تُعَاجِلْنِي بِالْعُقُوبَةِ عَلَى مَا عَمِلْتُهُ فِي خَلَوَاتِي مِنْ سُوءِ فِعْلِي وَ إِسَاءَتِي وَ دَوَامِ تَفْرِيطِي وَ جَهَالَتِي وَ كَثْرَةِ شَهَوَاتِي وَ غَفْلَتِي وَ كُنِ، اللَّهُمَّ بِعِزَّتِكَ لِي فِي كُلِّ الْأَحْوَالِ (فِي الْأَحْوَالِ كُلِّهَا) رَءُوفاً وَ عَلَيَّ فِي جَمِيعِ الْأُمُورِ عَطُوفاً إِلَهِي وَ رَبِّي مَنْ لِي غَيْرُكَ أَسْأَلُهُ كَشْفَ ضُرِّي وَ النَّظَرَ فِي أَمْرِي، وَ لاَ حُجَّةَ لِي فِيمَا جَرَى عَلَيَّ فِيهِ قَضَاؤُكَ وَ أَلْزَمَنِي حُكْمُكَ وَ بَلاَؤُكَ وَ قَدْ أَتَيْتُكَ يَا إِلَهِي بَعْدَ تَقْصِيرِي وَ إِسْرَافِي عَلَى نَفْسِي مُعْتَذِراً نَادِماً مُنْكَسِراً مُسْتَقِيلاً مُسْتَغْفِراً مُنِيباً مُقِرّاً مُذْعِناً مُعْتَرِفاً معمولا این فراز را با همراهی مردم می خوانند . مُعْتَذِراً نَادِماً مُنْكَسِراً مُسْتَقِيلاً مُسْتَغْفِراً مُنِيباً مُقِرّاً مُذْعِناً مُعْتَرِفاً حضرت خدیجه از پیغمبر ص سوال کرد ! چرا گریه می‌کنی؟ فرمود: از وسعت رحمت خدا در روز قیامت! چون بنده را نزد خدا حاضر می‌کنند، خطاب می‌شود: ای بنده‌ی من! اطلاع داری که فلان روز و شب چه کردی؟ عرض می‌کند: خداوندا! می‌دانم. پس یک یک گناه ها را اقرار می کند تا جاییکه به یک مرتبه از خجالت سر به زیر می اندازد و عرق بر صورت او جاری شود. خداوند می‌فرماید: ای بنده‌ی من! چرا جواب نمی‌گویی؟ بنده عرض می‌کند: الهی! شرمسارم، نمی‌توانم جواب بدهم. خطاب می‌رسد: ای بنده! تو با این همه، پستی و گناه کردنت، شرم می کنی! من با کریمی خود چگونه شرم نکنم از تو. پس خداوند به کرم خود بنده را می‌آمرزد و داخل بهشت می‌کند. خدایا من هم امشب معتذرا نادما آمده ام . منم با یه دنیا خجالت و پشیمانی آمدم . جلسه نهم لاَ أَجِدُ مَفَرّاً مِمَّا كَانَ مِنِّي وَ لاَ مَفْزَعاً أَتَوَجَّهُ إِلَيْهِ فِي أَمْرِي غَيْرَ قَبُولِكَ عُذْرِي وَ إِدْخَالِكَ إِيَّايَ فِي سَعَةِ (سَعَةٍ مِنْ) رَحْمَتِكَ اللَّهُمَّ (إِلَهِي) فَاقْبَلْ عُذْرِي وَ ارْحَمْ شِدَّةَ ضُرِّي وَ فُكَّنِي مِنْ شَدِّ وَثَاقِي يَا رَبِّ ارْحَمْ ضَعْفَ بَدَنِي وَ رِقَّةَ جِلْدِي وَ دِقَّةَ عَظْمِي... یک گوشه از دستم می سوزد، به عالم و آدم بد و بیراه می گویم . یک وقتی پایم به جایی می خورد، زمین می افتم ، یک سردرد ، یک اتفاق کوچک . تحمل ندارم . لب به هزار شکایت باز می کنم که چرا برای من اینطور شد. خدایا من ضعیفم . من به پیش بارگاه تو قدرتی ندارم . امیر المومنین به من یاد داده اینطور با تو مناجات کنم . فرمود یا مَوْلایَ اَنْتَ الْقَوِیُّ وَاَ نَا الضَّعیفُ وَهَلْ یَرْحَمُ الضَّعیفَ اِلا الْقَوِیُّ. تو که قدرت عالم در دست توست، اگر تو به من رحم نکنی بیچاره می شوم . روزی مادری سوال کرد: یا رسول الله! خدا ما را چقدر دوست دارد؟ رسول خدا فرمود: از هفتاد پدر و مادر مهربان، مهربانتر است. زن گفت: یا رسول الله! این فرزند من هر قدر بد باشد حاضر نیستم او را در آتش ببینم؛ چطور خدا مرا در آتش می اندازد؟! پیغمبر گریه کرد و فرمود: بله، تا لیاقت باشد کسی را در آتش نمی اندازد؛ مگر اینکه توبه نکند و زیر پرچم شیطان بماند . آنقدر در مقابل خدا بماند تا بمیرد. والا خدا همه را می آمرزد ، هرکه باشد و هرچه باشد. خدایا به من رحم کن . @majmaozakerine
. جلسه ی دوازدهم فَبِعِزَّتِكَ يَا سَيِّدِي وَ مَوْلاَيَ أُقْسِمُ صَادِقاً لَئِنْ تَرَكْتَنِي نَاطِقاً لَأَضِجَّنَّ إِلَيْكَ بَيْنَ أَهْلِهَا ضَجِيجَ الْآمِلِينَ (الْآلِمِينَ) وَ لَأَصْرُخَنَّ إِلَيْكَ صُرَاخَ الْمُسْتَصْرِخِينَ وَ لَأَبْكِيَنَّ عَلَيْكَ بُكَاءَ الْفَاقِدِينَ وَ لَأُنَادِيَنَّكَ أَيْنَ كُنْتَ يَا وَلِيَّ الْمُؤْمِنِينَ يَا غَايَةَ آمَالِ الْعَارِفِينَ يَا غِيَاثَ الْمُسْتَغِيثِينَ يَا حَبِيبَ قُلُوبِ الصَّادِقِينَ وَ يَا إِلَهَ الْعَالَمِينَ بخدا اگر اینطور شود، در آن دنیا ناله می زنم، داد می زنم، گریه می کنم و صدات می زنم أَيْنَ كُنْتَ يَا وَلِيَّ الْمُؤْمِنِينَ کجایی ای سرپرست مومنان ، بیاید همین الان اصلا صدا بزنیم ، هر کس مثل من فکر می کند که بین خود و خدایش فاصله افتاده است صدا بزند، هر کس فکر می کند درجهنم نفسش گیر کرده است فریاد بزند. امشب صدایت را می شوند . چطور خدا را صدا کنیم؟ آماده ای ؟ همه دست هایشان را بالا آورده اند؟ يَا غَايَةَ آمَالِ الْعَارِفِينَ يَا غِيَاثَ الْمُسْتَغِيثِينَ يَا غِيَاثَ الْمُسْتَغِيثِينَ يَا غِيَاثَ الْمُسْتَغِيثِينَ .... يَا حَبِيبَ قُلُوبِ الصَّادِقِينَ وَ يَا إِلَهَ الْعَالَمِينَ (این فراز ها آنقدر زیباست که بهتر است بجای گریز و نقل مطلب خاصی، خود متن دعا به بیانی تاثیر گذار ترجمه شود. أَ فَتُرَاكَ سُبْحَانَكَ يَا إِلَهِي وَ بِحَمْدِكَ تَسْمَعُ فِيهَا صَوْتَ عَبْدٍ مُسْلِمٍ سُجِنَ (يُسْجَنُ) فِيهَا بِمُخَالَفَتِهِ وَ ذَاقَ طَعْمَ عَذَابِهَا بِمَعْصِيَتِهِ وَ حُبِسَ بَيْنَ أَطْبَاقِهَا بِجُرْمِهِ وَ جَرِيرَتِهِ وَ هُوَ يَضِجُّ إِلَيْكَ ضَجِيجَ مُؤَمِّلٍ لِرَحْمَتِكَ وَ يُنَادِيكَ بِلِسَانِ أَهْلِ تَوْحِيدِكَ وَ يَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِرُبُوبِيَّتِكَ يَا مَوْلاَيَ فَكَيْفَ يَبْقَى فِي الْعَذَابِ وَ هُوَ يَرْجُو مَا سَلَفَ مِنْ حِلْمِكَ أَمْ كَيْفَ تُؤْلِمُهُ النَّارُ وَ هُوَ يَأْمُلُ فَضْلَكَ وَ رَحْمَتَكَ... خدایا من خیلی به فضل و رحمت تو امیدوارم . یک وقتی در حج حسن بصری گفت: «اَلْعَجَبْ کُلُّ الْعَجَبْ مِمَّنْ نَجی کَیْفَ نَجی» شگفت است با این همه دامِ ابلیس از کسی که نجات یابد. این جمله را نزد حضرت زین‌العابدین علیه السلام نقل کردند، امام فرمود: «اَلْعَجَبْ کُلُّ الْعَجَبْ مِمَّنْ هَلَکْ کَیْفَ هَلَکْ» شگفت است با این همه رحمت و فضل الهی آن بدبختی که هلاک شود و حال آن که رحمت واسعه‌ی حق همه‌ی اشیا را گرفته است، چرا کسی از این رحمت محروم گردد؟! جوششِ عفوِ کریم و نظر لطف رحیم آنقدر هست که بر ما هم عطا شد الحمد رحمت و مغفرت از لطف خدا می بارد حاجت عبد خطا کار روا شد الحمد هر کس به رحمت خدا ایمان دارد بلند ناله بزند الهی العفو @majmaozakerine
. جلسه دهم يَا مَنْ بَدَأَ خَلْقِي وَ ذِكْرِي وَ تَرْبِيَتِي وَ بِرِّي وَ تَغْذِيَتِي هَبْنِي لاِبْتِدَاءِ كَرَمِكَ وَ سَالِفِ بِرِّكَ بِي يَا إِلَهِي وَ سَيِّدِي وَ رَبِّي أَ تُرَاكَ مُعَذِّبِي بِنَارِكَ بَعْدَ تَوْحِيدِكَ ، یعنی با اینکه من به یگانگی تو ایمان آوردم مرا عذاب می کنی ؟ وَ بَعْدَ مَا انْطَوَى عَلَيْهِ قَلْبِي مِنْ مَعْرِفَتِكَ وَ لَهِجَ بِهِ لِسَانِي مِنْ ذِكْرِكَ وَ اعْتَقَدَهُ ضَمِيرِي مِنْ حُبِّكَ وَ بَعْدَ صِدْقِ اعْتِرَافِي وَ دُعَائِي خَاضِعاً لِرُبُوبِيَّتِكَ هَيْهَاتَ أَنْتَ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ تُضَيِّعَ مَنْ رَبَّيْتَهُ تو خیلی مهربان تر از آنی هستی که بنده ات را ضایع کنی ....بِاسْتِغْفَارِكَ مُذْعِنَةً مَا هَكَذَا الظَّنُّ بِكَ وَ لاَ أُخْبِرْنَا بِفَضْلِكَ عَنْكَ يَا كَرِيمُ يَا رَب همه صدایش بزنند يَا كَرِيمُ يَا رَب، يَا كَرِيمُ يَا رَب این که اینطور خدا را صدا می زنی حکمتی دارد. دیدید وقتی از کسی چیزی می خواهیم به او می گوییم . تو که مهربان هستی , تو که از دستت بر می آید به من کمک کن. امشب به خدا بگو , تو که کریمی من را ببخش از آب هم مضایقه گردند کوفیان خوش داشتند حرمت مهمان کربلا از امام سجاد (ع) نقل شده که فرمود: مردم کوفه نزد امیر المؤمنین علی (ع) آمدند. از نیامدن باران شکایت کردند و گفتند: از خدا برای ما باران بخواه. امیرالمؤمنین (ع) به امام حسین (ع) فرمود: بر خیز و از خدا طلب باران کن، امام حسین (ع) هنوز دعای بارانش تمام نشده بود که ناگهان خداوند باران (سیل آسا) فرستاد. عربی بادیه نشین از برخی نواحی کوفه آمد و گفت: دره ها و تپه ها را پشت سر گذاشتم، در حالی که آب یکی در دیگری (از فراونی) پیچ و تاب می خورد. اما یا علی(ع)! عجب مردم کوفه تلافی کردند! فرزندت حسین (ع) را به مهمانی دعوت کردند، اما آب را بر روی امام حسین (ع) و اصحاب بستند. حسینت را بین دو نهر آب با لب عطشان شهید کردند. حتی به بچه های شیر خواره هم رحم نکردند. بلند ناله بزن یا حسین ... خدایا ! صدای ناله این مردم را می شنوی ؟ یعنی ما را با محبت حسین می خواهی عذاب کنی ؟ من که باورم نمی شود... جلسه یازدهم وَ أَنْتَ تَعْلَمُ ضَعْفِي عَنْ قَلِيلٍ مِنْ بَلاَءِ الدُّنْيَا وَ عُقُوبَاتِهَا وَ مَا يَجْرِي فِيهَا مِنَ الْمَكَارِهِ عَلَى أَهْلِهَا عَلَى أَنَّ ذَلِكَ بَلاَءٌ وَ مَكْرُوهٌ، قَلِيلٌ مَكْثُهُ، يَسِيرٌ بَقَاؤُهُ، قَصِيرٌ مُدَّتُهُ خدایا من تحمل کوچکترین سختی های این دنیا را ندارم . یک زخم کوچک روی دستم می افتد به زمین و زمان بد و بیراه می گویم. با اینکه بلاهای دنیایی کم و کوتاه است. فَكَيْفَ احْتِمَالِي لِبَلاَءِ الْآخِرَةِ وَ جَلِيلِ (حُلُولِ) وُقُوعِ الْمَكَارِهِ فِيهَا وَ هُوَ بَلاَءٌ تَطُولُ مُدَّتُهُ وَ يَدُومُ مَقَامُهُ پس چطور می توانم نسبت به بلاء آخرت تحمل داشته باشم . وَ لاَ يُخَفَّفُ عَنْ أَهْلِهِ لِأَنَّهُ لاَ يَكُونُ إِلاَّ عَنْ غَضَبِكَ وَ انْتِقَامِكَ وَ سَخَطِكَ وَ هَذَا مَا لاَ تَقُومُ لَهُ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ يَا سَيِّدِي فَكَيْفَ لِي (بِي) وَ أَنَا عَبْدُكَ الضَّعِيفُ الذَّلِيلُ الْحَقِيرُ الْمِسْكِينُ الْمُسْتَكِينُ يَا إِلَهِي وَ رَبِّي وَ سَيِّدِي وَ مَوْلاَيَ لِأَيِّ الْأُمُورِ إِلَيْكَ أَشْكُو اى خداى من براى كداميك از دردهايم شكوه كنم وَ لِمَا مِنْهَا أَضِجُّ وَ أَبْكِي لِأَلِيمِ الْعَذَابِ وَ شِدَّتِهِ أَمْ لِطُولِ الْبَلاَءِ وَ مُدَّتِهِ برای درناکی عذاب و سختی اش ؟ یا برای طولانی شدن بلا و مدتش ؟ فَلَئِنْ صَيَّرْتَنِي لِلْعُقُوبَاتِ مَعَ أَعْدَائِكَ وَ جَمَعْتَ بَيْنِي وَ بَيْنَ أَهْلِ بَلاَئِكَ وَ فَرَّقْتَ بَيْنِي وَ بَيْنَ أَحِبَّائِكَ وَ أَوْلِيَائِكَ این ها همه به کنار . من یک عمر در این مجالس با خوبان تو دمخور بودم . با اهل مسجد، با اهل نماز، با اهل روضه رفت و آمد داشتم . نکند بین من و بنده های خوبت فاصله بندازی . فَهَبْنِي يَا إِلَهِي وَ سَيِّدِي وَ مَوْلاَيَ وَ رَبِّي صَبَرْتُ عَلَى عَذَابِكَ فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِكَ وَ هَبْنِي (يَا إِلَهِي) صَبَرْتُ عَلَى حَرِّ نَارِكَ فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَنِ النَّظَرِ إِلَى كَرَامَتِكَ أَمْ كَيْفَ أَسْكُنُ فِي النَّارِ وَ رَجَائِي عَفْوُكَ گیرم که بتوانم بر عذاب تو صبر کنم . اما چگونه تحمل کنم که نظر کریمانه و مهربانت را از من برگردانی! @majmaozakerine
جلسه ی سیزدهم أَمْ كَيْفَ يُحْرِقُهُ لَهِيبُهَا وَ أَنْتَ تَسْمَعُ صَوْتَهُ وَ تَرَى مَكَانَهُ أَمْ كَيْفَ يَشْتَمِلُ عَلَيْهِ زَفِيرُهَا وَ أَنْتَ تَعْلَمُ ضَعْفَهُ أَمْ كَيْفَ يَتَقَلْقَلُ بَيْنَ أَطْبَاقِهَا وَ أَنْتَ تَعْلَمُ صِدْقَهُ أَمْ كَيْفَ تَزْجُرُهُ زَبَانِيَتُهَا وَ هُوَ يُنَادِيكَ يَا رَبَّهْ أَمْ كَيْفَ يَرْجُو فَضْلَكَ فِي عِتْقِهِ مِنْهَا فَتَتْرُكُهُ (فَتَتْرُكَهُ) فِيهَا هَيْهَاتَ مَا ذَلِكَ الظَّنُّ بِكَ هَيْهَاتَ مَا ذَلِكَ الظَّنُّ بِكَ . تو خیلی مهربان تر از آنی هستی که من را عذاب کنی . آی اهل مناجات و توبه . می خواهی این خدا را بشناسی ؟ هوا آنقدر گرم بود، بچه از داغی زمین گریه می کرد. وقتی مادر گریه بچه را دید، او را در آغوش گرفت و خودش روی ریگ های سوزان بیابان خوابید و بچه را روی سینه گرفت تا این گرما کمتر بچه را اذیت کند . این مادر بچه را بغل گرفته بود و مرتب گریه می کرد: ای وای بچه ام، ای وای عزیز دلم ! منظره به قدری جانسوز بود که هر که می دید اشکش جاری می شد. اصحاب قصه مادر و فرزند را برای رسول خدا(ص) نقل کردند. پیامبر(ص) وقتی داستان محبت این مادر را شنید خوشحال شد. و بعد فرمود: آیا شما از محبت و مهر شدید این مادر نسبت به فرزندش، تعجب می‌کنید؟ اصحاب عرضه داشتند چطور تعجب نکنیم؟ حضرت فرمود: اما بدانید خدای متعال به همه‌ی شما از این مادر نسبت به فرزندش مهربان‌تر است! ای مهربان به این دل من هم نگاه کن اوضاعِ عاشقی مرا، رو به راه کن بخشندگیت، دست مرا در حنا گذاشت! فکری به حالِ متهم بی گناه کن منبع اصلی داستان ذکر شده: یکصد موضوع پانصد داستان، ج 2، ص 535 به نقل از محجةالبیضاء، ج 7، ص 254. . @majmaozakerine
جلسه ی چهاردم وَ لاَ الْمَعْرُوفُ مِنْ فَضْلِكَ وَ لاَ مُشْبِهٌ لِمَا عَامَلْتَ بِهِ الْمُوَحِّدِينَ مِنْ بِرِّكَ وَ إِحْسَانِك، فَبِالْيَقِينِ أَقْطَعُ لَوْ لاَ مَا حَكَمْتَ بِهِ مِنْ تَعْذِيبِ جَاحِدِيكَ وَ قَضَيْتَ بِهِ مِنْ إِخْلاَدِ مُعَانِدِيكَ لَجَعَلْتَ النَّارَ كُلَّهَا بَرْداً وَ سَلاَماً وَ مَا كَانَ (كَانَتْ) لِأَحَدٍ فِيهَا مَقَرّاً وَ لاَ مُقَاماً (مَقَاماً) لَكِنَّكَ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُكَ أَقْسَمْتَ أَنْ تَمْلَأَهَا مِنَ الْكَافِرِينَ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ وَ أَنْ تُخَلِّدَ فِيهَا الْمُعَانِدِينَ وَ أَنْتَ جَلَّ ثَنَاؤُكَ قُلْتَ مُبْتَدِئاً وَ تَطَوَّلْتَ بِالْإِنْعَامِ مُتَكَرِّماً : اَفَمَنْ كانَ مُؤْمِناً كَمَنْ كانَ فاسِقاً لا يَسْتَوُونَ... ایا کسی که مومن است با کسی که فاسق است شبیه به هم هستند ؟ معلومه که بین این ها فرق خواهی گذاشت. خدایا ، آیا کسی که گریه کن امام حسین است با کسی که اهل هیئت نیست یکی است؟ آیا کسی که امشب آمده جمکران، (حرم، مسجد، هیئت) با کسی که این شب جمعه سرش گرم دنیاست، یکی است؟ یعنی آنکه سینه زن حسین فاطمه است با آنکه اصلا غم اهل بیت ندارد یکی است؟ الهى وَ سَيِّدى .... خدای من همه دست ها را به حالت دعا نگه دارند . می خواهیم دعا کنیم فَاَسْئَلُكَ بِالْقُدْرَةِ الَّتى قَدَّرْتَها وَ بِالْقَضِيَّةِ الَّتى حَتَمْتَها وَ حَكَمْتَها وَ غَلَبْتَ مَنْ عَلَيْهِ اَجْرَيْتَها اَنْ تَهَبَ لى فى هذِهِ اللَّيْلَةِ خدایا همین امشب مرا ببخشی وَ فى هذِهِ السّاعَةِ نه ، نه من که از یک ساعت بعدم خبر ندارم . خدایا همین لحظه ببخشی . چه چیز را ببخشی؟ كُلَّ جُرْمٍ اَجْرَمْتُهُ وَ كُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتُهُ هر جرم و گناهی که کردم وَ كُلَّ قَبِيحٍ أَسْرَرْتُهُ هر کار زشتی که خودت پوشاندی و کسی نفهمید وَ كُلَّ جَهْلٍ عَمِلْتُهُ كَتَمْتُهُ اَوْ أَعْلَنْتُهُ أَخْفَيْتُهُ اَوْ اَظْهَرْتُهُ وَ كُلَّ سَيِّئَةٍ أَمَرْتَ بِاِثْباتِهَا الْكِرامَ الْكاتِبينَ ⭕️ @majmaozakerine
جلسه ی پانزدهم الَّذينَ وَكَّلْتَهُمْ بِحِفْظِ ما يَكُونُ مِنّى وَ جَعَلْتَهُمْ شُهُوداً عَلَىَّ مَعَ جَوارِحى وَ كُنْتَ اَنْتَ الرَّقيبَ عَلَىَّ مِنْ وَراَّئِهِمْ وَالشّاهِدَ لِما خَفِىَ عَنْهُمْ وَ بِرَحْمَتِكَ اَخْفَيْتَهُ وَ بِفَضْلِكَ سَتَرْتَهُ وَ اَنْ تُوَفِّرَ حَظّى مِنْ كُلِّ خَيْرٍ اَنْزَلْتَهُ اَوْ اِحْسانٍ فَضَّلْتَهُ اَوْ بِرٍّ نَشَرْتَهُ اَوْ رِزْقٍ بَسَطْتَهُ اَوْ ذَنْبٍ تَغْفِرُهُ اَوْ خَطَاءٍ تَسْتُرُهُ يا رَبِّ يا رَبِّ يا رَبِّ سلمان (رض) به نقل از پيامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «همانا پروردگارتان بسيار با شرم و بخشنده است. شرم مى كند از اين كه بنده اش دستهايش را به سوى او بلند كند و او آنها را خالى برگرداند.».(1) هر کس ایمان داره خدا صدایش را می شنود، صدا بزند. مگر می شود این دست ها بالا بیاید و از در خانه کریم، خالی برگردد. یک وقت هایی یک دعاهایی داریم، شاید به خیر و صلاحمان نباشد ولی کریم تو را دست خالی رد نمی کند. از امام صادق علیه السلام نقل شده است: «إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَیدْعُو اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِی حَاجَتِهِ فَیقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَخِّرُوا إِجَابَتَهُ شَوْقاً إِلَى صَوْتِهِ وَ دُعَائِهِ فَإِذَا كَانَ یوْمُ الْقِیامَةِ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَبْدِی دَعَوْتَنِی فَأَخَّرْتُ إِجَابَتَكَ وَ ثَوَابُكَ كَذَا وَ كَذَا وَ دَعَوْتَنِی فِی كَذَا وَ كَذَا فَأَخَّرْتُ إِجَابَتَكَ وَ ثَوَابُكَ كَذَا وَ كَذَا قَالَ فَیتَمَنَّى الْمُؤْمِنُ أَنَّهُ لَمْ یسْتَجَبْ لَهُ دَعْوَةٌ فِی الدُّنْیا مِمَّا یرَى مِنْ حُسْنِ الثَّوَابِ؛ (2) بهراستی مؤمن خدا را برای حاجتش می خواند. پس خداوند می فرماید: حاجت او را به تأخیر اندازید، بهخاطر اشتیاقی كه به [شنیدن] صوت و دعایش دارم. وقتی روز قیامت می شود، خداوند می فرماید: بندة من! از من [حاجت] خواستی و من اجابتت را به تأخیر انداختم؛ در حالی كه ثوابت فلان مقدار است. و فلان دعا را كردی [باز هم] اجابت را به تأخیر انداختم؛ در حالی كه فلان ثواب را داری. همچنین حضرت فرمود: [در چنین حالی] مؤمن آرزو می كند كه [ای کاش] هیچ دعایی برای او در دنیا مستجاب نشده بود، بهخاطر ثواب خوبی كه می بیند.» است كه پيامبر صلی الله علیه و آله و سلم در دعا دستهايش را به قدرى بلند مى كرد كه سفيدى زيربغل آن حضرت ديده مى شد و با انگشتانش اشاره نمى كرد.(3) پس با تمام وجود دست ها را بالابیاور و صدا بزن یا رب یارب یارب ... اسناد : 1- ترمذى، ج 13، ص 68؛ ابو داود، ج 1، ص 342. 2. سفینة البحار، شیخ عباس قمی، دار الاسوه، ۱۴۲۷ هـ. ق، ج۳، ص ۵۷. 3. صحيح بخارى، ج 2، ص 38؛ صحيح مسلم، ج 3، ص 24 بدون جمله( و با انگشتانش اشاره نمىكرد) و آن را در نماز استسقاء ذكر كرده، السّنن الكبرى بيهقى، ج 3، ص 358. @majmaozakerine
. جلسه ی شانزدهم يا اِلهى وَ سَيِّدى وَ مَوْلاىَ وَ مالِكَ رِقّى يا مَنْ بِيَدِهِ ناصِيَتى يا عَليماً بِضُرّى وَ مَسْكَنَتى يا خَبيراً بِفَقْرى وَ فاقَتى يا رَبِّ يا رَبِّ يا رَبِّ اَسْئَلُكَ بِحَقِّكَ وَ قُدْسِكَ وَ اَعْظَمِ صِفاتِكَ وَ اَسْماَّئِكَ اَنْ تَجْعَلَ اَوْقاتى مِنَ اللَّيْلِ وَالنَّهارِ بِذِكْرِكَ مَعْمُورَةً وَ بِخِدْمَتِكَ مَوْصُولَةً وَ اَعْمالى عِنْدَكَ مَقْبُولَةً حَتّى تَكُونَ اَعْمالى وَ اَوْرادى كُلُّها وِرْداً واحِداً وَ حالى فى خِدْمَتِكَ سَرْمَداً يا سَيِّدى يا مَنْ عَلَيْهِ مُعَوَّلى يا مَنْ اِلَيْهِ شَكَوْتُ اَحْوالى يا رَبِّ يا رَبِّ يا رَبِّ قَوِّ عَلى خِدْمَتِكَ جَوارِحى وَاشْدُدْ عَلَى الْعَزيمَةِ جَوانِحى حضرت شعیب ع آن‌قدر گریه کرد تا این‌که بینایی خود را از دست داد. خدای متعال به لطف خودش بینایی او را برگرداند. سپس آن قدر گریه کرد تا این‌که دوباره نابینا شد. خدای متعال بار دیگر بینایی‌اش را به او برگرداند. تا سه مرتبه این عمل تکرار شد. وقتی که نوبت سوم خداوند چشمان حضرت شعیب ع را بهبود بخشید، به وی وحی فرستاد: «ای شعیب! چرا اینقدر گریه می‌کنی؟ اگر از شوق بهشت است که آن را بر تو حلال نموده‌ام و اگر از خوف جهنم است پس آن را بر تو حرام کرده‌ام.» شعیب ع عرض کرد: خدایا! برای این‌‌ها نیست، بلکه این گریه، گریه‌ی شوق است. دل من به محبت تو بسته است و گریه‌ی دوستی و محبت به تو است. مردان خدا اینطور عبادت می کردند. اما من تا دوتا مجلس می آیم، خسته می شوم ، می گویم خدا چرا من را نگاه نمی کند؟ امشب از ته دل ناله بزن خدایا به من قدرت خدمتگزاری بده . توان اطاعت و بندگی بده ، با همه ی وجود از خدا بخواه قَوِّ عَلى خِدْمَتِكَ جَوارِحى وَاشْدُدْ عَلَى الْعَزيمَةِ جَوانِحى. منبع اصلی داستان ذکر شده: ارشادالقلوب دیلمی، ج 2، ص 219. ⭕️ . @majmaozakerine
. . جلسه ی هفدهم وَ هَبْ لِىَ الْجِدَّ فى خَشْيَتِكَ وَالدَّوامَ فِى الاِْتِّصالِ بِخِدْمَتِكَ حَتّى اَسْرَحَ اِلَيْكَ فى مَيادينِ السّابِقينَ وَ أُسْرِعَ اِلَيْكَ فِى الْبارِزينَ وَ أَشْتاقَ اِلى قُرْبِكَ فِى الْمُشْتاقينَ وَ أَدْنُوَ مِنْكَ دُنُوَّ الْمُخْلِصينَ وَ اَخافَكَ مَخافَةَ الْمُوقِنينَ وَ اَجْتَمِعَ فى جِوارِكَ مَعَ الْمُؤْمِنينَ اَللّهُمَّ وَ مَنْ اَرادَنى بِسُوَّءٍ فَاَرِدْهُ وَ مَنْ كادَنى فَكِدْهُ وَاجْعَلْنى مِنْ اَحْسَنِ عَبيدِكَ نَصيباً عِنْدَكَ وَ اَقْرَبِهِمْ مَنْزِلَةً مِنْكَ وَ اَخَصِّهِمْ زُلْفَةً لَدَيْكَ فَاِنَّهُ لا يُنالُ ذلِكَ اِلاّ بِفَضْلِكَ وَ جُدْلى بِجُودِكَ وَاعْطِفْ عَلَىَّ بِمَجْدِكَ وَاحْفَظْنى بِرَحْمَتِكَ وَاجْعَلْ لِسانى بِذِكْرِكَ لَهِجاً خدایا یک کاری کن زبانم به اسم تو باز بشود. قبل از آنکه بخواهند حضرت ابراهیم ع را در آتش بیاندازند، غلامی در دستگاه سلطنتی نمرود متهم شد که گوهری قیمتی دزدیده است. پس دستور دادند او را قبل از حضرت ابراهیم ع به آتش بیندازند. غلام هرچه نزد درباریان التماس کرد و بت‌ها را شفیع نمود و به آن‌ها قسم خورد، فایده ا‌ی نبخشید. پس غلام را در منجنیق گذاشتند و خواستند او را در آتش سرنگون کنند، او که از همه‌جا مأیوس شده بود، بی‌اختیار فریاد برآورد: یا الله! خطاب الهی رسید: جبرئیل! بنده‌ی مرا دریاب! جبرئیل عرض کرد: الهی تو دانایی که این غلام کافر است. فرمود: هرچند کافر است، ولی من را صدا زد. چطور جوابش را ندهم؟ با این خدا هر آنکه طرف شد ضرر نکرد یک دم صدا زدیم, دمادم حساب کرد آه یکى گرفت ، به پاى همه نوشت ما باهم آمدیم که با هم حساب کرد معلوم بود آبرویم را نمیبرد از اولش گناه مرا کم حساب کرد منبع اصلی داستان ذکر شده : نقل از محجةالبیضاء، ج 8، ص 92. . @majmaozakerine
. جلسه ی هجدهم وَ قَلْبى بِحُبِّكَ مُتَيَّماً وَ مُنَّ عَلَىَّ بِحُسْنِ اِجابَتِكَ وَ اَقِلْنى عَثْرَتى وَاغْفِرْ زَلَّتى فَاِنَّكَ قَضَيْتَ عَلى عِبادِكَ بِعِبادَتِكَ وَ اَمَرْتَهُمْ بِدُعاَّئِكَ وَ ضَمِنْتَ لَهُمُ الإِجابَةَ فَاِلَيْكَ يا رَبِّ نَصَبْتُ وَجْهى وَ اِلَيْكَ يا رَبِّ مَدَدْتُ يَدى فَبِعِزَّتِكَ اسْتَجِبْ لى دُعاَّئى وَ بَلِّغْنى مُناىَ وَ لا تَقْطَعْ مِنْ فَضْلِكَ رَجاَّئى خدایا من در خانه ی تو آمدم ، خدایا دستم را بگیر ، قسمت می دهم که دعایم را مستجاب کنی ، خدایا نکند دست خالی از در خانه ی تو برگردم . خدایا خودت در قرآن فرمودی « وَ أَمَّا السائِلَ فَلا تَنهَر » یعنی سائل و گدا را مَرانید. خدایا ما پای مکتب تو بزرگ شدیم، امام جعفرصادق (عليه‌السلام)»: اذا اَتاكَ اَخوكَ فَآتِهِ بِما عِنَدكَ وَ اِذا دَعَوتَهُ فَتَكلَّفْ لَهُ. (جواهر‌الکلام، ج ٣٦، ص ٤٧٥) اگر مهمان آمد آنچه در منزل داري از او پذيرايي کن ، اگر این مهمان دعوت شده بود از قبل برایش تهیه ببین. در پای این مکتب رسم نیست مهمان را دست خالی رد کنند. نمی دانم دعوتم کردی یا نه، ولی هر چه باشد مهمان تو هستم. به عزت خودت قسم من با یک دنیا امید امدم. یک عده زخم زبانزن هم بودند که می گفتند این همه دعای کمیل رفتی چه شد ؟ خدایا من به همه ی این حرف ها پشت پا زدم و آمدم، خدایا دست خالی برنگردم آمدم درمانده و تنها، جوابم را بده روسیاهم ای خدا اما جوابم را بده دست خالی رد نکن من را زکویت ای کریم بر سخایت بسته ام دل را، جوابم را بده برای پیدای کردن مطالب قبلی دعای کمیل هشتک جستجو http://eitaa.com/joinchat/4240572439Cf0699ea22b کانال نوحه وروضه مجمع الذاکرین
. جلسه ی نوزدهم وَاكْفِنى شَرَّ الْجِنِّ وَالاِْنْسِ مِنْ اَعْدآئى ،يا سَريعَ الرِّضا اِغْفِرْ لِمَنْ لا يَمْلِكُ اِلا الدُّعاَّءَ.... قحطی شد. مردم خدمت حضرت موسی علیه‌السلام آمدند برای ما دعای باران بخوان ، حضرت دستور داد همه در صحرایی جمع شوند. خطاب رسید ای موسی، هر چه دعا کنید فایده ای نداره، در میان شما یک نفر است که چهل سال مرا معصیت می‌کرد به او بگو بلند شود تا دعای شما را مستجاب کنم. حضرت موسی صدا زد ای کسی که چهل سال است معصیت خدا را می‌کنی برخیز از میان ما بیرون رو، زیرا خدا به‌خاطر شومی تو ، باران رحمتش را از ما قطع کرده. گنهکار، یک نگاه به اطراف کرد، خدایا چه کنم ؟ اگر برخیزم از میان مردم بروم، آبرویم می رود، اگر نروم خدا باران را نازل نمی‌کند. همان‌جا نشست خدایا غلط کردم، توبه می کنم . آبرویم را نبر! یک مرتبه دیدند ابرهای باران زا ، چنان بارانی آمد که همه سیراب شدند. حضرت موسی علیه‌السلام عرض کرد: خدایا کسی‌ که از میان ما بیرون نرفت، چه‌طور شد که باران آمد. ندا آمد این بنده ی گنهکار با ما آشتی کرد. حضرت موسی علیه‌السلام عرضه داشت خدایا می‌شود این بنده به من نشان دهی؟! خطاب شد ای موسی آن وقتی‌که مرا معصیت می‌کرد رسوایش نکردم حالا که توبه کرده او را رسوا کنم؟ حالا دیدی اگر دلت بشکند و از روی اخلاص بخواهی ببخشد این خدا چقدر زود راضی می شود ؟ همه ناله بزنند يا سَريعَ الرِّضا يا سَريعَ الرِّضا يا سَريعَ الرِّضا ثمرات الحیاة، ج۳ قصص الله یا داستان هایی از خدا، تالیف، احمد و قاسم میرخلف زاده ص 87 برای پیدای کردن مطالب قبلی دعای کمیل هشتک جستجو نمایید. پایان گریزهای . @majmaozakerine