#سبک_زمینه_ده_شبی
#مجموعه_اشعار_محرم_الحرام_۱۴۴۱🏴
#شب_پنجم
#بسیار_زیبا😍
#اجرانشده
بند اول:
دستمو ای عمه
رها کن، میخوام برم، پیشِ عموم
تحملش سخته
ببینم که کشته میشه رو به روم
باید برم میدون
میگذرم واسه عموم، من از گلوم
من باید کاری
بکنم، امامم، نداره یاری
داره میشه دیر
الانه بخوره به عموم شمشیر
ندارم طاقت
که ببینم عموم، مونده تو غربت
نزن، عمومو بی حیا، چه قد نامردی
نزن، شرم بکن از خدا، چه قد نامردی
نزن، کوفیِ بی وفا، چه قد نامردی
غریب کربلا ( ای عمو جون ۳ )
روحی لک الفدا ( ای عمو جون ۳ )
بند دوم:
بذار برم عمه
عمو افتاده تو مقتل بی گناه
بذار برم عمه
میبینی نیزه براشه تکیه گاه
بذار برم عمه
که عمو شده غریب و بی پناه
تشنه و بی حال
افتاده، عموی، من توی گودال
تشنه و بی حال
افتاده، میون چنگِ یک دجّال
تشنه و بی حال
افتاده وسطِ دشمنِ خوشحال
نزن، بی حیا مادرش، داره میبینه
نزن، از رو تل خواهرش، داره میبینه
نزن، بازه چشم ترش، داره میبینه
غریب کربلا ( ای عمو جون ۳ )
روحی لک الفدا ( ای عمو جون ۳ )
بند سوم:
ای عموی خوبم
اومدم جونمو من فدا کنم
مثلِ عموم عباس
دستمو تو راهِ تو جدا کنم
منم مثه قاسم
محشری تو کربلا به پا کنم
ای عمو جونم
بذا تا، تنِ عبدالله، پرپر شه
با سه شعبه هم
گلوی، نازکم، مثل اصغر شه
رو سفیدم که
دست من، شافع، روز محشر شه
عمو، توی دشت بلا، میشی تو تنها
عمو، می بینه عمّه جسمتو زیرِ پا
عمو، خدا نگهدار ای، عزیزه زهرا
غریب کربلا ( ای عمو جون ۳ )
روحی لک الفدا ( ای عمو جون ۳ )
📝: #یاحسین(طاها تحقیقی)
#امیر_حسین_سلطانی
#وحید_زحمتکش_شهری
#سبک_زمینه_ده_شبی
#مجموعه_اشعار_محرم_الحرام_۱۴۴۱🏴
#شب_ششم
#بسیار_زیبا😍
#اجرانشده
بند اول:
یه نامه آوردم
که میخوام بدم بهت نشون عمو
یه نامه آوردم
توش نوشته که برم میدون عمو
یه نامه آوردم
دستِ خطِ بابامه بخون عمو
نگو محرومم
از جهاد، که عمو، یارِ مظلومم
نگو محرومم
عمریه، که به عشقِ تو محکومم
نگو محرومم
بده رخصت به این حالِ معلومم
عمو، یه نگاهی بکن، ببین بی تابم
عمو، بیا شاهی بکن، ببین بی تابم
عمو، منو راهی بکن، ببین بی تابم
فدای تو هستم ( ای عمو جون ۳ )
به پای تو هستم ( ای عمو جون ۳ )
بند دوم:
بذار برم میدون
بذا رزمم بشه تا عمو مَثَل
بذار برم میدون
چون جهاده توی رات خیر العمل
بذار برم میدون
طعمه مرگِ واسم، احلی مِن عسل
مگه رنگینه
خونِ من، از خونِ، پسرت اکبر؟
بده رخصت تا
قاسمم، بشه مثلِ علی اصغر
تو رو به حیدر
تو رو به، مادرت، غریبِ مادر
عمو، همه ی جونِ من، شده وقفِ تو
عمو، پیرُهَن تا کفن، شده وقفِ تو
عمو، قاسمِ بنِ الْحسن، شده وقفِ تو
فدای تو هستم ( ای عمو جون ۳ )
به پای تو هستم ( ای عمو جون ۳ )
بند سوم:
ببین عمو جونم
که حالا به پا شده چه محشری
ببین عمو جونم
نداره ازرقِ شامی پسری
بیا بگو قاسم
چقَدَر شبیهِ جسمِ اکبری
ای عمو جونم
پاره کرد، سینَمو، نعلای اسبا
ای عمو جونم
میشنوم، ناله ی، مادرم زهرا
میگه با گریه
من بشم، قروبونت، جوونِ رعنا
عمو، قاسمت پیکرش، تماشا داره
عمو، زخمای رو سرش، تماشا داره
عمو، سینه ی پرپرش، تماشا داره
فدای تو هستم ( ای عمو جون ۳ )
به پای تو هستم ( ای عمو جون ۳ )
📝: #یاحسین(طاها تحقیقی)
#امیر_حسین_سلطانی
#وحید_زحمتکش_شهری
#سبک_زمینه_ده_شبی
#مجموعه_اشعار_محرم_الحرام_۱۴۴۱🏴
#شب_هفتم
#بسیار_زیبا😍
#اجرانشده
بند اول:
لالایی لالایی
تشنه ای باشه برات آب میگیرم
لالایی لالایی
تو تلظی میکنی من میمیرم
آروم بگیر اصغر
گفته که دنبالِ آب، عموت میرم
لالایی لالا
نداره، مادرت، شیری که حالا
لالایی لالا
عمو رفته میاد، از دلِ دریا
لالایی لالا
میدمت بری تو، بغلِ بابا
علی، میخونم لالایی، براتو آروم
علی، ناله کم کن، ببند، چشاتو آروم
علی، حرمله میشنَوه، صداتو، آروم!😭
بخواب عزیزکم ( علی لای لای ۳ )
غنچه ی کوچکم ( علی لای لای۳ )
بند دوم:
گریه نکن اصغر
یکمی دیگه دووم بیار که تا
برم پیشِ دشمن
ازشون آب بگیرم واست بابا
گریه نکن دیگه
دست و پا نزن علی تو رو خدا
آی سپاهیا
منّتی، بذارید، رو سره ماها
تشنَشه یاسم
یکّمی، آب بدین، بمونه واسم
داره میمیره
به خدا، اصغرم، که بی تقصیره
خدا، بریدن گوش تا گوش، سره اصغر رو
خدا، با سه شعبه زدن، پَره اصغر رو
خدا، چی بگم آخه مادره اصغر رو
بخواب عزیزکم ( علی لای لای ۳ )
غنچه ی کوچکم ( علی لای لای۳ )
بند سوم:
چیکار کنم حالا
مادرش منتظره تو خیمه ها
چجوری جسمشو
ببرم خاکش کنم من ای خدا
علی بزن حرفی
نذا شرمنده بشم من ای بابا
خواهرم زینب
بیا که، علی رو، سیرآب آوردم
گریه می کرد اون
بیا که، گُلَمو، تو خواب آوردم
هدیه ی تلخی
واسه ی، همسرم، رباب آوردم
ای وای، طفلِ بی حال من، چه راحت خوابید
ای وای، مرغ بی بال من، چه راحت خوابید
ای وای، شیر بی یال من، چه راحت خوابید
بخواب عزیزکم ( علی لای لای ۳ )
غنچه ی کوچکم ( علی لای لای۳ )
📝: #یاحسین(طاها تحقیقی)
#امیر_حسین_سلطانی
#وحید_زحمتکش_شهری
#سبک_زمینه_ده_شبی
#مجموعه_اشعار_محرم_الحرام_۱۴۴۱🏴
#شب_هشتم
#بسیار_زیبا😍
#اجرانشده
بند اول:
با گریه میبوسم
صورتِ ماه تو رو شبه نبی
تو رو را میندازم
برو میدون از حرم بابا ولی
یک کمّی آهسته
تا ببینم قد و بالاتو علی
ای همه هستم
بعدِ تو، کی میشه، عصای دستم
ای همه هستم
کی تسّلا میده، به دلِ خستم
ای همه هستم
زود برو زود بیا، منتظر هستم
علی، میره با رفتنه تو جونم، بابا
علی، چجوری بعدِ تو بمونم، بابا
علی، تو میری و میره توونم، بابا
سرو صنوبرم ( علی اکبر ۳ )
شبهِ پیمبرم ( علی اکبر ۳ )
بند دوم:
پاشو علی اکبر
پاشو ای پهلوونِ بی نظیرم
با من بزن حرفی
بابایی تا یکّم آروم بگیرم
چی سرت آوردن
واسه چشم و لبِ خونیت بمیرم
بمیرم واست
که شده پاره پاره تنت بابا
بمیرم واست
که شکسته همه بدنت بابا
فک کنم انگار
که با هرچی میشد زدنت بابا😭
علی، استخونات چه قد، شکسته بابا
علی، اِرباً اِربا شدی، شکسته بابا😭
علی، داغِ تو رو دلم، نشسته بابا
سرو صنوبرم ( علی اکبر ۳ )
شبهِ پیمبرم ( علی اکبر ۳ )
بند سوم:
بیاین جوونا زود
که علیمو ببرم سمتِ حرم
بیاین جوونا زود
برسین به دادِ من که پدرم
بیاین جوونا زود
اِرباً اربا شده جسم اکبرم😭
خواهرم زینب
بیا که، پسرم، پاره پیکر شد
خواهرم زینب
غنچه ی، باغِ من، دیگه پرپر شد
کربلا حالا
پرِ از، بدنِ، علی اکبر شد
ای وای، چجوری جسمتو، ببرم بابا
ای وای، تو عبا ریختمت، ای بلند بالا
ای وای، بعده تو ای علی، اُف به این دنیا
سرو صنوبرم ( علی اکبر ۳ )
شبهِ پیمبرم ( علی اکبر ۳ )
📝: #یاحسین(طاها تحقیقی)
#امیر_حسین_سلطانی
#وحید_زحمتکش_شهری
#سبک_زمینه_ده_شبی
#مجموعه_اشعار_محرم_الحرام_۱۴۴۱🏴
#شب_نهم
#بسیار_زیبا😍
#اجرانشده
بند اول:
برو علمدارم
برو علقمه برو با مشک آب
برو علمدارم
برو آب بیار برا طفلِ رباب
برو علمدارم
برو سقای حرم تو با شتاب
برو تنهایی
منتظر، میمونم، تا که بیایی
برو تنهایی
ندارم، جز تو من، آخه سقایی
برو تنهایی
آب بیار، که همه، امّیدِ مایی
برو، ای یلِ بوتراب، به خیمه برگرد
برو، برو کن انقلاب، به خیمه برگرد
برو، تو با مشک پُر آب، به خیمه برگرد
ساقیِ لشکرم ( برو عباس ۳ )
عزیز برادرم ( برو عباس ۳ )
بند دوم:
قسم به عشقِ تو
نمیام بدون آب سمتِ حرم
به علقمه میرم
اگرم رو نیزه ها بره سرم
خداکنه باشم
مرحمی برای قلب خواهرم
بگو به زینب
رفته تا، علقمه، ساقیِ لشکر
رفته تا که آب
بیاره، برای، علیِ اصغر
بگو به زینب
دعا کن، تا نشه، مثلِ گل پرپر
حسین، به فدای سرت، اگه جون دادم
نذار، ببینه دخترت، اگه جون دادم
کاشکی، که بیاد مادرت، اگه جون دادم
امام و سرورم ( ای حسینم ۳ )
عزیز برادرم ( ای حسینم ۳ )
بند سوم:
پاشو اباالفضلم
پاشو اومده حسین بالا سرت
پاشو اباالفضلم
اگه مشکت خالیه فدا سرت
شکسته فرقِ تو
چه جوری زدن شده دوتا سرت؟😭
پاشو ای سردار
پاشو از، رو زمین، مشکتو بردار
پاشو سالارم
پاشو تا، از چِشِت، تیرو دریارم😭
پاشو که زهرا
مادرم، اومده، رو سرت حالا
داداش، کمرم از غمت، شکسته حالا
داداش، خاکِ عالم سرم، نشسته حالا
دستِ، زینبت میشه دیگه بسته حالا
ساقیِ لشکرم ( پاشو عباس ۳ )
پناهِ خواهرم ( پاشو عباس ۳ )
📝: #یاحسین(طاها تحقیقی)
#امیر_حسین_سلطانی
#وحید_زحمتکش_شهری
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
مداحی آنلاین - من یه مرغ پرشکستم آقاجون - حاج محمدرضا طاهری.mp3
8.42M
⏯ #مناجات با #امام_زمان(عج)
🍃من یه مرغ پرشکستم آقاجون
🍃باز به این بیچاره بال و پر بده
🎤حاج #محمدرضاطاهری
👌بسیار دلنشین
💔 #غروب_جمعه
🌷 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
سلام عاشقان و منتظران مولا ✋💚
صبحتون پرخیر و برکت ومهدوی 😊 #ان_شاءالله 🌹❣
❇️ امروز ⬇️
⚜شنبه ⚜
☀️ ۲۵ مرداد ١۳۹۹ خورشيدی
🌙 ۲۵ ذی الحجه ۱۴۴۱ قمری
🎄 ۱۵ آگوست ۲۰۲۰ میلادی
📿 ذکر روز 💯
🍀 یا رب العالمین🍀
🔖#مناسبت_روز:
روز خانواده و تکریم بازنشستگان 👨👩👧👦
#حدیث_روز 🦋
🌱پیامبر اڪرم ﷺ فرمودند:
🌺لِکُلِّ شَیْءٍ أسَاسٌ
وَ أسَاسُ الإِسْلامِ حُبُّنا أهْلَ البَیْتِ🌺
💕هر چیزی اساس و پایهای دارد
و اساس اسلام
محبت ما #اهلبیت است.
📗كافی، جلد ۲، صفحه ۴۵
✅سلامتی وجود نازنین مولامون و تعجیل در ظهورشون #صلوات 🌹
🦋اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وعَجِّل فَرَجَهُم🦋
#منتظران_ظهور 💚
✨💚🍀🌴🍀🌴🍀🌴
᪥࿐࿇🌺✶﷽✶🌺࿇࿐᪥
حسین جانم❤️🍃
💕باز هَــم روزِ مـن و
❣عرضِ اَدب مَحضــرِ یـار
❣با سَــــــــــلامے
💕بَرڪٺ یافتہ روز و شبِ ما
صٙلےالله عٙلیکٙ یا اباعبدالله💐
صبحم بنام شما❤️
🌱 #زندگیتوامامزمانۍڪن
࿇࿐᪥✧🍃🌺🍃✧᪥࿐࿇
#امام_زمان_عج
#مناجات_محرمی
ای داغدار ساقی عطشان...نیامدی
سوز دعای خضر و سلیمان ...نیامدی
یکسال هم گذشت امام غریب من
دل بی قرار از غم هجران...نیامدی
حافظ که گفت؛ یوسف گم گشته می رسد ...!
نگذشتی از حوالی کنعان...!نیامدی
تنها بهانه ی دلِ تنگ و شکسته ی
این جمعه های بی سر و سامان...نیامدی
ما بی وفا شدیم و دلت را شکسته ایم
بشکسته ایم عهد و پیمان ...نیامدی !
خنجر برید لاله به لاله سر از قفا
سرها به روی نیزه پریشان ...نیامدی
این روز ها کوچه پریشان شد از غمِ
یاسی شکسته و درِ سوزان ...نیامدی
شبگرد کوچه...شال عزا روی دوشتان
ای روضه خوان کوثر قرآن ...نیامدی
کشتی بساز نوحِ زمان و قیام کن
ما دل سپرده ایم به طوفان ...نیامدی
پیراهنت به دست کدامین نسیم ماند
حسرت نشین شدند غریبان ...نیامدی
این خشکسالی از غم و اندوه مهدی است
ای لحظه تبسم باران نیامدی
نعیمه امامی
#استقبال_ازماه_محرم #محرم
کم کَمَکْ دارد مُحرم می رسد
ماه حزن و گریه و غم می رسد
حضرت زهرا که صاحب روضه هست
وقت روضه با قدی خَم می رسد
هر مُحرم بر مشامِ نوکرت
بوی ناله بوی ماتم می رسد
وقت روضه که رسید از چشم ها
اشک هایی مثل زمزم می رسد
روضه ی سقا بخوانی العجل
مهدی صاحب زمان"عج" هم می رسد
روضه ی گودال و تیغ و نیزه ها
آخرش دارد به یادم می رسد
ظهر عاشورا به دقت گوش کن
ناله های واحسینم می رسد
لحظه ی مردن که اربابم حسین
حتم دارم که به دادم می رسد
🔸شاعر:
#سیدامیرمیثم_مرتضوی
_________________________
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: شنبه - ۲۵ مرداد ۱۳۹۹
میلادی: Saturday - 15 August 2020
قمری: السبت، 25 ذو الحجة 1441
🌹 امروز متعلق است به:
🔸پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم
💠 اذکار روز:
- یا رَبَّ الْعالَمین (100 مرتبه)
- یا حی یا قیوم (1000 مرتبه)
- يا غني (1060 مرتبه) برای غنی گردیدن
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹نزول سوره انسان
🔹اقامه اولین نماز جمعه به امامت امیرالمومنین علیه السلام، 35ه-ق
📆 روزشمار:
▪️5 روز تا آغاز ماه محرم الحرام
▪️14 روز تا عاشورای حسینی
▪️29 روز تا شهادت امام سجاد علیه السلام
▪️39 روز تا شهادت حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها
▪️54 روز تا اربعین حسینی
✅ با ما همراه شوید...
🔻 چند پیشنهاد برای ماه محرم (2)
🌀 برگزاری هیئتها در فضاهای باز و پارکها
🔹 اگر بحث فاصلهگذاری اجتماعی و محدودیت تجمعات در زیر سقف و... تا ماه محرم باقی بماند، چهکار باید کرد؟
🔹 میشود هیئتها را در فضاهای باز، برگزار کرد، پارکها را میشود تبدیل به تکیه کرد و به عزاداری پرداخت، هیئتها میتوانند از زیر سقف، بیرون بروند، هرچند عادت داشتند در محیط خودشان عزاداری کنند، ولی ممکن است لازم باشد یکمقدار از عشق خودشان بزنند؛ مثلاً اینکه در محیط مأنوس و مألوف همیشگی خود نباشند.
🔹 شاید اگر ما برویم در یک گوشهاش دور هم بنشینیم و گریه کنیم، یک قشنگی خاصی داشته باشد و هیئتیها به این شیوه خیلی اُنس گرفتهاند و خیلی هم تسکیندهنده است، ولی مهم این است که رونق هیئتها را کم نکنیم.
👤علیرضا پناهیان
🚩هیئت روضه العباس - 99.4.21
👈🏻صوت و متن کامل:
📎 Panahian.ir/post/6405
🕊أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🕊
#حضرت_مسلم
#شب_اول_محرم
ز درد غربت تو شهر، غرق آهم شد
نگاه گرمِ تو از دور در نگاهم شد
همین که نام تو بردم شکست دندانم
سلام دادم و تنها همین گناهم شد
چه زود مردم کوفه عمارتم دادند
بلند مرتبه قصری که قتلگاهم شد
وفای امت کوفی نماز مغرب بود
عشا نیامده این قوم سد راهم شد
فریب مردم پیمانشکن نباید خورد
میا که بیعت نامردمان سپاهم شد
تمام شهر مرا از امان خود راندند
به غیر خانهی طوعه که سر پناهم شد
چه سخت غربت شب را به روز آوردم
زلال صورت ماهت، هلال ماهم شد
به این امید که گودال، قسمتت نشود
به کوچهای ته گودال، حربگاهم شد
سرم قنارهی قصابخانهها را دید
گمان کنم که همین با تو وعدهگاهم شد
سخن ز کشتن و تمرین سر بریدن بود
و شاهد سخنی ناسزا الاهم شد
ز گوشوار و گلوبند حرفها دارند
و بیحیاتر از این خصمِ روسیاهم شد
از این اراذل و اوباش هر چه میآید
زمان هرزگی دشمن تباهم شد
قسم به چادر زینب میا به کوفه حسین!
که وقت غارت معجر دگر فراهم شد
ترا به فاطمه سوگند سیدی برگرد
که زخم سینهی زهرا بدون مرهم شد
محمود ژولیده
#حضرت_مسلم
#شب_اول_محرم
اینجا هزار حرمله در انتظار توست
آقا برای آمدنت کم شتاب کن
رحمی به روز من نه به روز رقیه کن
فکری به حال من نه به حال رباب کن
رحمی نمی کنند عزیزم به هیچ کس
حتی به تشنه ای که فقط شیر خواره است
در کوفه ای که وعده ی سوغات مردمش
تنها برای دخترکان گوشواره است
اینجا نیا که آخر سر چشم می زنند
این چشم ها به قامت آب آورت حسین
این دستها که دیده ام از کینه می برند
انگشت را به خاطر انگشترت حسین
برگرد جان من که نبینی ز بام ها
آتش کشیده اند سر و دست و شانه را
یا از فراز نیزه نبینی که می زنند
بر پیکر سه ساله ی تو تازیانه را
می ترسم از دمی که بیایند دختران
با گونه های زخمی و نیلوفری،میا
این شهر بی حیاست به جان سکینه ات
می ترسم از حرامی و بی معجری میا
حسن لطفی
#حضرت_مسلم
#شب_اول_محرم
هيچکس مثل من اينگونه گرفتار نشد
با شکوه امدم و بى کس و بى يار نشد
حال و روز من اواره تماشا دارد
تکيه گاهم بجز اين گوشه ديوار نشد
روزه دارم من و لب تشنه و سر گردانم
بين اين شهر کسى بانى افطار نشد
دست بر دست زنم دل نگرانم چه کنم
مثل من هيچ سفيرى خجل از يار نشد
گر زنى سينه سپر کرده برايم صد شکر
سينه اش سوخته از داغى مسمار نشد
اهل اين شهر همه سنگ زن و سر شکنند
ميهمانى سر سالم سوى دربار نشد
واى اگر که هدفى روى بلندى باشد
ديده اى نيست که با لخته خون تار نشد
به سر نيزه پريشان شده مويم اما
خواهرم در پى ام اواره بازار نشد
پيکر بى سرم از پا به سر دار زدند
اين بلا بر سر من امد و تکرار نشد
قاسم نعمتی
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
#حسن_لطفی
▶️
میدَرد داغِ تو هر لحظه گریبانِ مرا
کاش خاموش کُنی سینهی سوزانِ مرا
خنده کردند در این شهر همین که گفتم:
برسانید به او حالِ پریشانِ مرا
آتش از بام سرم ریخت که گیر اُفتادم
شعله سوزاند میانِ همه مژگانِ مرا
زجر اینجا به لبم زد که نگویم برگرد
ریخت در کاسهی آبی دو سه دندانِ مرا
مثل زینب دو پسر داشتم و حالا نَه
حیف نشنید کسی هِق هِقِ طفلانِ مرا
آه بر حنجرشان بوسه زدم وقتِ وداع
گریه کردیم ببین خیسیِ دامانِ مرا
تازه فهمیدهام آقا که جگر یعنی چه
من ندیدم تو بگو داغِ پسر یعنی چه
در هوایت دلِ نامهبَرِ من میچرخد
باز دنبالِ تو چشم ترِ من میچرخد
میرسی بر سرِ یک نیزه و میبینی که
میشود دست به دست و سرِ من میچرخد
یک نفر بُرده زره پیرهنم هست بگو
چقدر حرمله دور و برِ من میچرخد
داد انگشترم و در عوضاش تیر خرید
حال دستِ همه انگشترِ من میچرخد
میزنند بر دو سه تا میخ گره مویم را
رویِ قناره زِ بس حنجر من میچرخد
بند بر پا زده از پا بدنم میگردد
میخورَد هِی به زمین پیکرِ من میچرخد
وای با خواهرِ تو دخترِ تو همسرِ تو
بین بازارچهها دخترِ من میچرخد
داد از عاقبتِ پیرهنت در گودال
کاش میشد که نچرخد بدنت در گودال
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع ، #دودمه
#حسن_لطفی
▶️
جُز نمک بر جگرِ سوخته مرحم نکنم
به فدایِ سرِ تو
سَرِ من می شکنند و سرِ خود خم نکنم
به فدایِ سَرِ تو
⏹
بسمالله الرحمن الرحیم
#ورود_به_ماه_محرم
#مناجات_اول_مجلس
#ولی_الله_کلامی_زنجانی
▶️
هر که هست اهل ولا با ما بیاید کربلا
هر که میخواهد بلا با ما بیاید کربلا
هر که بیمار است و از هر در جوابش کرده اند
میدهد مولا شفا با ما بیاید کربلا
زادۀ ام البنین سرباز گیری میکند
گو به سرباز خدا با ما بیاید کربلا
دعوت از مولاست هر کس طالب مهمانی است
میزند هاتف صدا با ما بیاید کربلا
جامهٔ ماتم بپوش ای دل مُحَرّم آمده
گو به چاوش عزا با ما بیاید کربلا
بُعد منزل نیست عاشق را همین جا کربلاست
آمده اهل سما با ما بیاید کربلا
زشت و زیبا را در این بازار با هم میخرند
شاه باشد یا گدا با ما بیاید کربلا
کربلا هستند برخی، کربلایی نیستند
محرم قالو بلا با ما بیاید کربلا
از مدینه آمدم بیرون تمنّا کرده ام
شخص ختم الانبیا با ما بیاید کربلا
من نخواهم رفت زیر بار ظلم ظالمان
اهل غیرت، هر کجا با ما بیاید کربلا
اهل بحرین اهل مصر اهل یمن اهل عراق
اهل ایران هکذا با ما بیاید کربلا
جان من، ای اکبر من، دست قاسم را بگیر
گو عزیز مجتبی با ما بیاید کربلا
هشتم ذیحجه راه افتادم از امّ القرا
گفتم اهل کبریا با ما بیاید کربلا
با خدای کعبه عهد کربلایی بسته ام
تا خلیلش از منا با ما بیاید کربلا
در بقیع بودم شب هجران «کلامی» قول داد
مادرم خیرالنسا با ما بیاید کربلا
بسم الله الرحمن الرحيم
#ورود_کاروان_به_کربلا
#محمود_اسدی
▶️
چه صحنه ها که در این دشت خار می بینم
چه روی داده که دائم غبار می بینم
چه روی داده از آن لحظه ای که آمده ایم
تو را به غصه و ماتم دچار می بینم
از آن زمان که رسیدم دلم به شور افتاد
خداگواست چه در این دیار می بینم
بگو کجاست؟که اینجا دلم گرفته حسین
سه ساله را، ز چه رو بی قرار می بینم
هنوز دیر نگشته بیا و برگردیم
وگرنه، گِرد تنت نیزه دار می بینم
تمام دلهره ام این شده زمین نخوری
وگرنه روی تنت ده سوار می بینم
خداکند نشود جسم تو لگد کوبی
چو زخمهای تو، غم بیشمار می بینم
اگر برند مرا بین کوچه و بازار
سر تو را وسط رهگذار می بینم
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#محمد_بياباني
▶️
بر سینۀ خود میفشارم زانوی غم را
وقتی که بی تو باز می بینم محرم را
صاحب عزا با دست های خویش کوبیدی
بر روی دیوار کدامین خانه پرچم را
ای آسمان چشمۀ جوشان اشک خون
پربارتر کن بارش این اشک نم نم را
هرشب میان کوچه ها بر سینه خواهی زد
وقتی که می خوانند شور و نوحه و دم را
بر رشتۀ پرچم دخیل گریه می بندم
آقا مگیر از دست ما این حبل محکم را
با اذن زهرا اذن مولا اذن پیغمبر
با اذن تو پوشیده ام این رخت ماتم را
دلشوره دارم اربعینم را همین اول
امضا کن آقاجان برات کربلایم را
روضه شب دوم محرم ورود کاروان به کربلا
🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲
سید مهدی میرداماد
🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲🔲
اینجا که آمدیم غم و غصه پا گرفت
دلشوره ای عجیب وجود مرا گرفت
تا عقیله بنی هاشم پا شو گذاشت تو کرببلا میگن همه ی غم های عالم رو دل زینب جمع شد، الان بعد از هزار چهارصد سال هر کی میره کربلا همینجوره، نجف میری اینجوری نیست، سامرا و کاظمین میری اینجوری نیست، تا میرسی کربلا دلت پر غمه، دلشوره میاد سراغت، اول حرفی که می زنی اینه: امان از دل زینب...
اینجا که آمدیم غم و غصه پا گرفت
دلشوره ای عجیب وجود مرا گرفت
حس غم جدایی این دشت لاله خیز
بال و پرم جدا و دلم را جدا گرفت
فالی زدم به مصحف پیشانی ات حسین
آیات غربت تو دلم را فرا گرفت
من پنجاه چند سال با تو بزرگ شدم، هیشکی مثل من تو رو نمی شناسه حسین، من هم برات خواهری کردم، هم برات مادری کردم، من از چهار سالگی همه کاری برا تو کردم، عین پروانه دورت گشتم، حسین من با تو بزرگ شدم، حسین جان نگاه تو صورتت می کنم می فهمم چه خبره، مدینه داشتیم می اومدیم، یه جوری با مادرم وداع کردی فهمیدم سفر آخره، یه جوری به بچه هات داری نگاه می کنی، یه جوری به قد بالای اکبرت داری نگاه می کنی، دارم می ترسم از این سرزمین....
تنها دلیل بودن من سایه سرم
زینب فقط به عشق برادر بقا گرفت
حتی مدینه این همه زجرم نداده بود
یک نیم روز جان مرا کربلا گرفت
وای از دل رباب که بیند به جای آب
تیر سه پر به حنجر شش ماهه جاگرفت
تا وقت هست حلقه ی انگشتری درآر
از ترس ساربان دل زینب عزا گرفت
ابی عبدالله تو راه دست رو سر دختر مسلم کشید، کربلا هم تکرار شد روز عاشور می خواست بره، سکینه نشست بغل باباش، ابی عبدالله دست کشید روی سرش، وقتی پدر دست می کشه رو سر، اگه پدر انگشتر داشته باشه، دختر حس میکنه بابا انگشتر داره، وقتی دست رو سرش کشید انگشتر داشت، اما وقتی رفت تو گودال بهش گفتن: این بابات حسینه، نگاه کرد دید سر بردن، پیراهن بردن، انگشت با انگشتر بردن، حسین....