eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
39.9هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
366 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید 🌺 مدیریت وتبلیغات👇تبلیغ پزشکی نداریم @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5827659541315059829.m4a
5M
#روضه سوزناك #شهادت #امام_رضا (ع) با نوای دلنشین استاد عزیز حاج حمید شادی در هیئت قمر بنی هاشم(ع) تهران #ترکی فارسی #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
▪️ ♦️ ♻️برضامن غریبان رضا صلوات ♻️برپادشه ملک خراسان صلوات ♻️یارب به رضای تو رضابود رضا ♻️خشنودی اهل ایمان صلوات 🍁« اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا غَریبَ الغُرَباء اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مُعینَ الضُّعَفاءِ وَ الفُقَراء اَلسُّلطانَ اَبَاالحَسَنِ عَلیَّ بنَ موُسَی الرِّضا وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ »🍁 🌾خوشا آن غریبی که یارش تو باشی 🌾قرار دل بی قرارش تو باشی 🌾خوشا آن گدایی که تنهای تنها کناری نشیند کنارش تو باشی (آقا جان یا امام رضا) 🌾خوشا آن که یک عمر پروانه 🌾کناری نشیند کنارش تو باشی یا امام رضا٢ ⬅️آی کسی که هر وقت دلتنگ حرم شدی صداش زدی یا امام رضا ـ آی کسی که هر وقت گرفتار شدی صداش زدی یا امام رضا ـ جوون داری ـ مشکل داری ـ در خونه امام رضا بیا (یا امام رضا)٢ ⬅️ امروز برا امام رضا بلند بلند گریه کن ـ خودش سفارش کرده وقتی از مدینه بیرون می اومد اهل و عیالُ دور خودش جمع کرد فرمود برام بلند بلند گریه کنید (گفتن آقا جان پشت سر مسافر گریه مِیمَنَت نداره) فرمود میدونم اما من دیگه از این سفر بر نمیگردم ـ مسافری که امید برگشت نداره براش بلند بلند گریه کنید (یا امام رضا)٢ خیلی غریبه، خیلی مظلومه، از همین جا دلامونو روونه حرم کنیم ایشاالله کنار حرمش ناله بزنی ⏪ پیغمبر فرمود دو تن پاره تن مَنَند ـ یکی مادر سادات زهرای مرضیه ـ فرمود فاطمه پارهٔ تنِ منه ـ یکی هم امام رضاست ◀️ بگم یا امام رضا ـ تو خراسان چه کردند با امام رضا.. امام رضا رو زهر دادن... اباصلت میگه دیدم آقا اومد داره میره تو حجره.... صدا زد اباصلت بیا فرشای حجره رو جمع کن... آقا جان چرا... میخوام مثل جد غریبم حسین رو خاکا جون بدم... اباصلت میگه فرشا رو جمع کردم ـ اما دل تو دلم نیست.. هر بار می رفتم یه نگاش میکردم میدیدم داره بخودش می پیچه ـ هی میگه (جگرم سوخت)٣ اباصلت میگه.....میگه دیدم آقا چشمش به دَره... این آرزوی هر پدریه دوست لحظهٔ آخر سرش به دامن عزیزش باشه.... امام رضا منتظره کی جوادش میاد... ⏸ اگه میخوای امام رضا امروز جوابت بده بگو یا امام رضا... به جوونیّه جوادت منم جوون دارم ... آقا گرفتارم... به جوونیّه جوادت بهر امیدی اومدم ... امروز نزار دست خالی برگردم ⏺ میگه یه مرتبه دیدم یه آقایی حیاطِ خیلی شباهت به امام رضا داره.... میوهٔ دل امام رضا اومد... وارد حجره امام رضا شد.... امام رضا تا چشمش به جوادش افتاد دیدن آروم آروم از جا بلند شد.... جوادشو بغل گرفت ما بین دو چشم جوادشو بوسه زد... سر امام رضا تو بغل جوادش بود از دنیا رفت ... ⏸ اما اگه ناله داری دلتو ببرم کربلا آی کربلائیا... آی ناله دارا تو کربلا بر عکس شد حسین اومد کنار بدن ارباً اربای علی اکبر صدا زد..... تو ستارهٔ سحر منی ...(باباعلی اکبرم) 🍁تو ستارهٔ سحر منی... 🍁تو که پارهٔ جگر منی... 🍁ولدی علی ولدی علی... 🍁ای نور بصرم ولدی علی... 🍁آخر پدرم ولدی علی... ⏪ بر سر تربت لیلا نبرید نام علی ⏪ بگذارید جوان مُرده قراری گیرد ⏪ نو جوان مُرده خبر از دل لیلا دارد ⏪ به خدا مادر اکبر چه سحر ها دارد 💔ناله داری به سوز دل ابی عبدالله میگن یکی از جاهایی که امام حسین تو کربلا بلند بلند گریه کرد کنار بدن علی اکبر بود.. خدا رو قسم بدیم به حق اون لحظه حاجتت رو مد نظر بگیر 3 مرتبه ناله بزن بگو یا حسین💔 التماس دعا ⏪ هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)⏩
روایت تکان دهنده رضا کیانیان از فرمان امام رضا (ع) به خادم حرم کیانیان چنین روایت می‌کند: «هنگامى كه براى زيارت امام رضا(ع) مى روم، گاهى بعضى از خدام امام، من را به محل استراحت خودشان دعوت مى كنند. من هم بى درنگ و در اوج خوشحالى مى پذيرم. چاى، گپ و گفت و مهربانى... يك بار كه صحبت ها درباره ى معجزات هر روزه ى امام گُل انداخته بود، يكى از خدام قديمى كه از دوستان پدر مرحومم بود تعريف كرد: چندين سال پيش، در يكى از شب هاى زمستان، بعد از كشيك خوابيده بودم كه امام به خوابم آمد و فرمود: بلند شو برو جلو پنجره فولاد. بى معطلى بيدار شدم. از اين سوى صحن نگاه كردم و ديدم برف سفيد يكدستى سراسر صحن را پوشانده و هيچ خبر ديگرى نيست! با خودم گفتم، حتماً خيالاتى شدم ...برگشتم و خوابيدم. دوباره امام به خوابم آمد و گفت: مگر نگفتم بلند شو برو جلو پنجره فولاد؟! دوباره بلند شدم و رفتم و نگاه كردم و باز هم جز برف چيزى نديدم! در دل گفتم، يا امام رضا قربونت برم، اونجا كه خبرى نيست و برگشتم و خوابيدم. اين بار امام با عصبانيت گفت: بلند شو برو جلو پنجره فولاد، وگرنه اخراجت مى كنم! ترسان و پشيمان از بى توجهى از خواب پريدم و به آن سمت دويدم و زير لب طلب بخش مى كردم تا رسيدم پشت پنجره. باز هم چيزى نبود، جز برف ! با ترس و زارى گفتم: يا امام رضا مى بينى كه آمدم، ولى اينجا خبرى نيست كه ناگهان ديدم برف جلو پنجره تكانى خورد و سگ نحيفى بلند شد و نالان به راه افتاد. من هم كه تازه متوجه ى مأمويتم شده بودم، دنبال سگ رفتم. سگ با عجله از محوطه صحن به سمت خيابان طبرسى رفت و عاقبت جايى ايستاد و به من نگاه كرد! ديدم چند توله ى سگ، در چاله اى گود و پر از برفابه و گل افتاده اند. حيرت زده و نادم از سستى ام، توله ها را از ميان گل و شُل بيرون آوردم، گريه كنان و پشيمان از دير رسيدنم، خشكشان كردم و با كمال احترام آن ها را در جايى مناسب و گرم گذاشتم» نشر دهید
😔بازهم زائر تو نیستم از دور سلام ✋ ⚪️پروفایل ویژه شهادت امام رضا (ع)🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
|•حال وهوای دلدادگی زائران امام رئوف در ایام پایانی دهه آخرصفر•|🥀 کم کم دارد بساط نوکری ما جمع میشود؛😔🖤 میشود که دل ما حال و هوای شما را بگیرد..!🍃
↩️ ماجرای « » بودن امـام رضـا علیـه‌السـلام چیست؟ آنچه در ذیل می‌آید حکایتی کهن است که عالم ممتاز، شیخ صَدوق (۳۱۱ه.ق-۳۸۱ه.ق) آن را نقل کرده، که به احتمال بسیار ضامن آهو بودن امام رضا علیه‌السلام آنجا نشأت گرفته است. ابو منصور محمد بن عبدالرزاق طوسی می‌گوید: روزی برای شکار به بیرون رفتم و یوزی را به دنبال آهویی روانه کردم یوز همچنان دنبال آهو می‌دوید تا به ناچار آهو را به پای دیواری کشانید و آهو آنجا ایستاد یوز هم روبرویش ایستاد ولی به او نزدیک نمی‌شد، هر چه کوشش کردیم که یوز به آهو نزدیک شود یوز از جایش نمی‌جَست و از خود تکان نمی‌خورد ولی هرگاه که آهو از جای خود، همان کنار دیوار دور می‌شد یوز هم او را دنبال می‌کرد اما همین که به دیوار پناه می‌برد یوز باز می‌گشت تا آنکه آهو به سوراخ مانندی در دیوار آن مزار داخل شد من وارد مزار حضرت رضا علیه‌السلام شدم و از ابونصر مُقری که ظاهراً قاری قبر مطهر امام رضا علیه‌السلام بوده است پرسیدم آهویی که همین حالا وارد مزار شد کو؟ گفت ندیدمش، همان لحظه به جایی که آهو داخلش شده بود وارد شدم و پشگل‌های آهو و رد پیشابش را دیدم ولی خود آهو را نه! پس از آن پس با خودم عهد کردم که زائران حضرتش را نیازارم و با خوشی با آنها رفتار کنم. از آن پس هرگاه مشکلی برایم پیش می‌آمد به این مشهد روی می‌آوردم و حاجت خویش را می‌خواستم خداوند حاجت مرا برآورده می‌فرمود و هیچگاه از خداوند تعالی در آنجا حاجتی نخواستم مگر آنکه آن را مستجاب می‌کرد و این چیزی است که از برکات این مشهد که سلام خدا بر ساکنش باد بر من آشکار شد. ◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️ 📗عیون اخبارالرضا، شیخ صدوق ✍ به نقل از مقاله استاد دکتر احمد مهدوی دامغانی در کتاب حاصل اوقات صفحه ۴۵۸-۴۵۷ °❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀° ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @majmaozakerine
زیبا ویژۀ حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام به نفسِ حاج محمد طاهری اجرا شده ، ماهِ صفر سال ۱۳۹۷ •✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄• بیا جوادم برس دادم به خاکِ غربت زِ پا فتادم شد دم آخرم کجایی .. مانده زمین سرم کجایی .. ای علی اکبرم کجایی ، واویلا .. به حجره ای که بسته است دل پدر شکسته است ز دوری تو خسته ام ، واویلا .. (واغربتا ، واغربتا ..) ۳ واویلا .. عبا رویِ سر ، خمیده قدم شده لبم خشک ، شبیه جدم آمده رویِ سینه دستم .. رو سویِ کربلا نشستم .. یادِ سر بریده هستم ، واویلا .. به همره شهادتین گرفته ام به شور و شین دم حسین حسین حسین ، واویلا .. قدم قدم تا به حجره بابا نشستم از پا به یادِ زهرا هر قدمی زمین که خوردم .. پهلویِ خویش می فشردم .. تا برسم به حجره مُردم ، واویلا .. همیشه لعنت خدا بر آنکه مادرِ مرا لگد زده به کوچه ها ، وا اماه ... (واغربتا ، واغربتا ..) ۳ واویلا .. بیا جوادم برس دادم به خاکِ غربت زِ پا فتادم شد دم آخرم کجایی .. مانده زمین سرم کجایی .. ای علی اکبرم کجایی ، واویلا .. به حجره ای که بسته است دلِ پدر شکسته است ز دوریِ تو خسته ام ، واویلا .. (واغربتا ، واغربتا ..) ۳ واویلا .. ____________ ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
Taheri Shab 29 Safar 97-05.mp3
2.12M
|⇦• سینه زنی زمینه زیبا ویژۀ شهادت حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام به نفسِ حاج محمد طاهری اجرا شده ، ماهِ صفر سال ۱۳۹۷ •✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄•
شور امام رضا علیه السلام97 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ پر میزنم تا حرمِ/آقام علی موسی الرضا مطمئنم آقا میده/دل مریضم رو شفا عشق اینه گدایی کردن میونِ صحن و سرای سلطان عشق اینه دم غروبا نگاه به گنبد طلای سلطان عشق اینه همیشه پشت سر تو باشه دعای سلطان گوشه ی صحن قدس تو/حس میکنم تو جنتم واسه ی نوکریت اقا/فاطمه داد لیاقتم آقام آقام امام رضا ..... وا میشه عقده ی دلم/روبروی سقاخونه خاطره های تو حرم/همیشه یادم میمونه وابستم به اون ضریح و به پرچم روضه های سلطان وابستم به سقاخونه به ایوونه با صفای سلطان وابستم به زندگی کردنه فقط در هوای سلطان از اون شبی که اومدم/روبروی باب الجواد دیگه شدم دیوونتو/مدیون لطفتم زیاد آقام آقام امام رضا .... هرچی تو زندگی دارم/ از کرم سلطان رضاست داره هوامونو آقا/پناه دل نوکراست عشق اینه نفس زدنهات همیشه باشه برای سلطان عشق اینه دمای آخر سرت باشه رو پاهای سلطان عشق اینه یه روز تمومیه زندگیت شه فدای سلطان از تو یه خواهشی دارم /درد منو دوا کنی میشه یه بار دیگه منو/راهیه کربلا کنی آقام آقام امام رضا .... : حاج مسعود پیرایش : روح الله پیدایی 〰〰〰〰〰〰〰〰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام هشتم (ع) و ماجرای تشییع جنازه موسي بن سيار كه از ياران حضرت رضا عليه السلام است ،‌مي‌گويد : « ‌روزي همراه ايشان بودم همين كه نزديك ديوارهاي طوس رسيديم صداي ناله و گريه‌اي را شنيدم . من به جست و جوي آن رفتم . ناگاه ديدم جنازه‌اي را مي آورند در اين حال حضرت از مركب پياده شده و به طرف جنازه آمدند و آنرا بلند كردند و چنان به آن جنازه چسبيدند، همچون بچه‌اي كه به مادرش مي‌چسبد آنگاه رو به من نموده فرمودند : « هر كس جنازه‌اي از دوستان ما را تشييع كند، مثل روزي كه از مادر متولد شده، گناهانش پاك مي‌شود » وقتي جنازه كنار قبر گذاشته شد، حضرت كنار ميت نشسته و دست مبارك خود را روي سينه‌ي او گذاشتند و فرمودند :« فلاني ! تو را بشارت مي‌دهم كه بعد از اين ديگر ناراحتي نخواهي ديد .» (1) عرض كردم : فدايت شوم، مگر اين مرد را مي‌شناسيد، در حاليكه اينجا سرزميني است كه تا كنون در آن گام ننهاده‌ايد امام عليه السلام فرمود: موسي ! مگر نمي داني كه اعمال شيعيان ما هر صبح و شام بر ما عرضه مي‌شود. اين چنين است كه امامان عليهم السلام از احوال ما آگاهند و لذا هر حاجتمندي كه رو به سوي آنان مي‌كند، مورد توجه قرار مي‌گيرد و حاجتش به نحو شايسته‌اي برآورده میگردد. الله علیه .
. شیخ عباس قمی در فوائدالرضوی نقل می کند: کاروانی از سرخس آمدند به پابوسی امام رضا علیه السلام. پیرمرد نابینایی با آن کاروان بود، به نام حیدر قلی. آمدندحرم امام زیارت کردند و از مشهد خارج شدند و در منزلی در مشهد اُطراق کردند. به اندازه یک روز راه از مشهد دور شده بودند. شب جوانها گفتند برویم مقداری سر به سر این حیدر قلی بگذاریم، خسته ایم ، بخندیم و سر گرم بشیم! کاغذهای خالی برداشتند گرفتند جلو و تکان میدادند، بعد به هم می گفتند،تو از این برگه ها گرفتی؟ یکی می گفت: بله حضرت مرحمت کردند، فلانی تو هم گرفتی؟ گفت: بله من هم یکی گرفتم. حیدر قلی کنجکاو شد و گفت: چی گرفتید؟ گفتند: مگر تو نداری؟ گفت : نه من اصلا خبر ندارم! گفتند : امام رضا علیه السلام برگ سبز دست مردم می داد. گفت : این برگ سبزها چیست؟ گفتند : امان نامه از آتش جهنم است. ما این را می گذاریم در کفن هایمان قیامت دیگر نمی سوزیم، جهنم نمی رویم چون از امام رضا علیه السلام گرفته ایم. تا این را گفتند پیرمرد دلش شکست با خود گفت: امام رضا علیه السلام از تو توقع نداشتم، بین کور و بینا فرق بگذاری، حتما من فقیر بودم، کور بودم و از قلم افتادم که به من اعتنایی نکردی! بلند شد و عصای خود را برداشت، راه افتاد طرف مشهد، گفت: به خودش قسم تا امان نامه را نگیرم به سرخس نمی آیم باید بگیرم. گفتند: آقا ما شوخی کردیم ما هم نداریم! ولی هرچه کردند آرام نمی گرفت خیال می کرد که آنها برای دلداری به او این را می گویند. شیخ عباس نقل می کند: هنوز یک ساعت نشده بود که دیدند حیدر قلی دارد می آید یک برگه هم در دستش که با خط نور نوشته شده است «اَمانٌ مِّنَ النار،من ابن رسول الله على بن موسى الرضا» گفتند: این چیست که در دست داری؟ گفت: همین که یک مقدار از شما در بیابان فاصله گرفتم آقا را دیدم ایشان خودشان به استقبالم آمدند، گفتند حیدر قلی خسته ای برگرد این هم برگه برائت از آتش تو بگذار در کفنت شب اول قبر خودم می آیم پیشت. امام رضا علیه السلام به من هم برگ امان نامه دادند. .
. کرامات امام رضا از زبان بزرگان (ع)    پاسخ امام هشتم عليه السلام به نامه‌ي يكي از زائران آقا ميرزا حسن لسان الأطباء از اهالي اشرف مازندران نقل كرد در زماني كه حاجي ملا محمد اشرفي از مشاهير علما در زادگاه خود اشرف ( بهشهر ) زندگي مي‌كرد، من يك بار عازم زيارت حضرت رضا، عليه السلام شدم . براي خداحافظي و امر وصيت نامه‌ي خود خدمت ايشان رفتم و چون دانست كه به زيارت ثامن الائمه عليه السلام مي روم، پاكتي به من داد و فرمود : « در اولين روزي كه به حرم مشرف شدي، اين نامه را تقديم امام رضا عليه السلام كن و در مراجعت جوابش را گرفته، برايم بياور.» با خود گفتم : يعني چه ؟ مگر امام رضا عليه السلام زنده است كه نامه را به او بدهم؟! چگونه جوابش را بگيرم؟! اما عظمت مقام آن دانشمند مانع شد كه اين مطلب را به ايشان بگويم و اعتراض نمايم . هنگامي كه به مشهد مقدس رسيدم، در اولين روز زيارت، براي اداي تكليف نامه را به داخل ضريح انداختم . بعد از چند ماه موقع مراجعت براي زيارت وداع به حرم مشرف شدم و اصلاً سخن حاجي را كه گفته بود جواب نامه‌ام را بگير و بياور، فراموش كرده بودم . بعد از نماز مغرب و عشا درحال زيارت بودم كه ناگاه صداي مأموري بلند شد كه زائران از حرم بيرون روند تا خدام به تنظيف حرم بپردازند . وقتي نماز زيارت را تمام كردم، متحير شدم كه اول شب چه وقت در بستن است ؟ ولي ديدم كسي جز من در حرم نيست ! برخاستم كه بيرون روم، ناگاه ديدم سيد بزرگواري در نهايت شكوه و جلال از طرف بالا سر با كمال وقار به سوي من مي آيد . همين كه به من رسيد، فرمود : حاجي ميرزا حسن ! وقتي به اشرف رسيدي پيغام مرا به حاجي اشرفي برسان و بگو : آيينه شو جمال پري طلعتان طلب جاروب زن به خانه و پس ميهمان طلب در اين فكر بودم كه اين بزرگوار كه بود ؟ كه مرا به اسم خواند و پيغام داد يك مرتبه متوجه شدم اوضاع حرم به حالت اول برگشته، برخي نشسته و بعضي ايستاده به زيارت و عبادت مشغول هستند فهميدم كه اين حالت مكاشفه بوده است . وقتي به وطن مراجعت كردم، يكسره به خانه مرحوم حاجي اشرفي رفتم تا پيغام امام عليه السلام را به وي برسانم همين كه در را كوبيدم، صداي حاجي از پشت در بلند شد كه : « حاجي ميرزا حسن ! آمدي ؟ قبول باشد . آري : آيينه شو جمال پري طلعتان طلب جاروب بزن به خانه و پس ميهمان طلب سپس افزود:« افسوس ! كه عمري گذرانديم و چنان كه بايد و شايد صفاي باطن پيدا نكرده‌ايم !» (3)  .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ازوقتی وقف غمت هستم ازغم دنیاشدم آسوده هک بکنیدبه روی قبرمن نوکرحضرت رضا بوده یه عمریه هواییم همه میدونن امام رضاییم ⚡️رضاجانم رضاجانم⚡️ 🏴🏴🏴🏴 داغ غم جدغریب تو منویه روزی میکشوآقا هرکی دلش خوشه به یه چیزی من که دلم به توخوشه آقا تورادارم چه غم دارم تویی والله همه کسوکارم یه عمریه هواییم همه می دونن امام رضاییم ⚡️ رضاجانم رضاجانم⚡️ 🏴🏴🏴🏴 وقتی دارم میرم ازاین دنیا چشمم به راهه که بیای آقا گفتی میام دیدن زائرها بیاولی بادیدنت مادرت زهرا گدای شاه ایرانم خداروشکرکه همسایه سلطانم یه عمریه هواییم همه میدونن امام رضاییم ⚡️ رضا جانم رضاجانم⚡️ التماس دعا🙏 خادم کانال @majmaozakerine
4_5888817010866914862.mp3
5.27M
🎼 #زمینـہ_بسیار_شنیدنی❣ 🎧 از وقتی وقف غمت هستم 🎤 کربلایی مهدی رعنایی #شهادت_امام_رضا_علیه_السلام #آجرک_الله_یا_بقیة_الله🖤 سبک یه قلب مبتلا @majmaozakerine
*ده سفارشِ علی بن موسی الرضا علیه السلام* *سفارش اول*🌹 در خوشحال کردن مردم بسیار بکوشید تا در قیامت خدا خوشحال تان کند. *سفارش دوم*🌹 تا می توانید سکوت اختیار کنید که سکوت موجب محبت می شود و راهنمای هر خیری است. *سفارش سوم*🌹 در خواندن سوره حمد استمرار بورزید که جمیع خیر در امور دنیا و آخرت در آن گرد آمده است. *سفارش چهارم*🌹 به روزی اندک خدا راضی باشید تا خدا نیز از عمل کم شما راضی باشد. *سفارش پنجم*🌹 در برقرار کردن صله رحم ثابت قدم باشید که بهترین نوعِ آن ، خودداری از آزار خویشاوندان است. *سفارش ششم*🌹 به کسی که از خدا نمی ترسد امید نداشته باشید که نه تعهد دارد ، نه نجابت و نه کرم. *سفارش هفتم*🌹 بسیار احسان کنید که خداوند در قیامت ، یک نصفه خرما را مانند کوه اُحد بزرگ می کند. *سفارش هشتم*🌹 حقُّ النّاس را رعایت کنید که دوستی محمد و آل محمد بدون آن پذیرفته نیست. *سفارش نهم*🌹 از بخششی که زیانش برای تو بیش از سودی است که به دیگران می رسد ، حذر کن. *سفارش دهم*🌹 بسیار مراقب کردار خود باشید تا مورد تهمت و اتهام قرار نگیرید ، که در آن صورت ، حقِّ ملامت نخواهید داشت.
. قال الرضا یابن الشبیب إن کنت باکیا لشئ فبک للحسین السلام علی شیب الخضیب إن کنت باکیا لشئ فبک للحسین السلام علی خد التریب إن کنت باکیا لشئ فبک للحسین السلام علی جسم السلیب إن کنت باکیا لشئ فبک للحسین نوحو علی الحسین نوحو علی الحرم نوحو علی النساء نوحو علی العلم ای دریای رسیده به نیزار یا حسین ماتم نشین دست علمدار یا حسین ای کشته ی فتاده به گودال یا حسین خورشید از جفا شده پامال یا حسین 2 قال الرضا یابن الشبیب إن کنت باکیا لشئ فبک للحسین السلام علی شیب الخضیب إن کنت باکیا لشئ فبک للحسین در کاظمین ، در سامرا هرجا که لبت خورده آب فبک للحسین در مشهد و در کربلا یاد لبان طفل رباب فبک للحسین نوحو علی الحسین نوحو علی الخیم نوحوا علی الرضیع نوحو علی الحرم آمد محرم و دو جهان میزند به سر شال عزا به روی سر حوری و بشر پیراهنی میان دو دنیا گره شده این بوى سیب از غم تو میدهد خبر 3 قال الرضا یابن الشبیب إن کنت باکیا لشئ فبک للحسین السلام علی شیب الخضیب إن کنت باکیا لشئ فبک للحسین چشمی که تر ، شد از غمت محشر غمی ندارد و آسوده از غمست گوید خدا ، این سینه زن ماتم نشین داغ پسرهای فاطمست نوحوا علی الحسین نوحوا علی الشباب نوحوا علی الحرم نوحوا علی الرباب ای ذوالجناح از غم تو جاء باکیا از قتله گاه تا به خیمه ها محمحما ای تربتت ز خون شده اعلی کربلا ای قتله گاه یاس های سرخ سرجدا نوحو علی الحسین نوحو علی الخیم نوحوا علی الرضیع نوحو علی الحرم .
یابن شبیب گریه کن از غربت حسین در کربلا شکسته شده حرمت حسین شد زخم از مصیبت او پلک چشم ما خنده رود ز لب چو شود صحبت حسین بر تن نداشت جد غریبم توان و تاب یابن شبیب ذکر لبش بود آب آب ٭٭٭ یابن شبیب نیزه به حلقوم دیده شد چون گوسفند سر ز تن او بریده شد یابن شبیب پیکر جد غریب ما در زیر نعل اسب به هر سو کشیده شد یابن شبیب چکمه به پهلوی او زدند در پیش عمه چنگ به گیسوی او زدند ٭٭٭ یابن شبیب جد غریبم کفن نداشت یوسف به قعر چاه ولی پیرهن نداشت از بس که زخم بر روی زخم دگر زدند یک جای سالمی به تمام بدن نداشت یابن شبیب سنگ به آئینه دیده ای؟ جای سم ستور به یک سینه دیده ای؟ ٭٭٭ یابن شبیب گریه به جز داغ او مکن این حرف را به پیش کسی بازگو مکن ناموس جد ما روی تل با اشاره گفت ای بی حیا حسین مرا زیر و رو مکن یابن شبیب تیغ به حنجر کشید شمر رگها وگوشتهای گلو را برید شمر ٭٭٭٭  یابن شبیب آتش قلبم زبانه زد نامحرمی به عمه ی ما تازیانه زد هر دختری بهانه ی بابا گرفته بود دشمن حیا نکرده و باهر بهانه زد یابن شبیب لاله ی پژمرده دیده ای یابن شبیب طفل کتک خورده دیده ای @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداحی آنلاین - عنایت امام رضا به جوان آمریکایی - حجت الاسلام معاونیان.mp3
3.19M
♨️عنایت امام رضا (ع) به جوان آمریکایی 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید. @majmaozakerine