هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_6007897633438303172.mp3
12.18M
••||بہمناسبتوفاتحضرتاماݪبنین(س)
و روزتڪریم مادران #شهدا••🥀
🎤#ڪربݪایۍسیدرضاریمانی
🍃@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5904243618566113108.mp3
14.81M
کدوم زن در تاریخ نامش رو برداشت؟
#ام_البنين حقیقت ادب.. ♥️
.
👆توصیه میکنم گوش کنید👆
✔️(بسیار مفید👌)
#استاددارستانی
@majmaozakerine
📝 از حسین چه خبر...😭
🔹از کودکی ماجرای دلاوری های "عباس" را برایمان می گفتند. معنای برادری را با "اباالفضل" به ما یاد دادند. روضه خوان از هر جا و هر کس می خواند پایان مجلس باید نام باب الحوائج برده می شد. وقتی امان نامه برای "عباس" می رسید، همه شرمنده میشدیم، و وقتی امانِ شیطان به دست "اباالفضل" پاره می شد، اشک هایمان فرو می ریخت.
🔹با "عباس" صفوف دشمن را می شکافتیم، علم را کنار شریعه بر زمین می زدیم، مَشک را پر میکردیم، آب را نمی نوشیدیم و باز می گشتیم، اشکهایمان را به مدد بازوان "عباس" می فرستادیم بلکه آب به خیمه برسد اما افسوس... فقط اشکها به خیمه می رسید.
🔹 همه ی اینها بود تا روزی که شنیدم ماجرای رسیدن کاروان به مدینه را...، بشیر را یافتی و پرسیدی:
-از "حسین" چه خبر؟
- خداوند تو را صبر دهد فرزندت "عباس" کشته شد.
-از "حسین" چه خبر؟
-خداوند تورا صبر دهد فرزندانت عبدالله و جعفر و عثمان کشته شدند.
- از "حسین" چه خبر...؟
و وقتی خبر شهادت "حسین" را شنیدی فریاد بر آوردی: فرزندان من و آنچه در زير آسمان است ، فداى "حسين" باد! اى بشير، رگ قلبم را پاره كردى...
🔹آن روز فهمیدم..، تو بودی که "حسین" را مولا می خواندی، تو هر لحظه در خدمت "حسین" بودی، امان نامه را تو دریدی، مشک را تو پر آب ساختی، تیر بر چشم تو نشست، عمود بر سر تو فرود آمد، و تو بودی که تا دم مرگ حامی دین بودی، این روح بلند تو بود که شیری چون "عباس" را پرورد.
🔹پیشاپیش سالروز وفات حضرت "ام البنین" تسلیت باد.
#دخیل_یاام_البنین
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5906906863361853332.mp3
5.69M
#واحد | یه مادر که باغش خزون شد تو فصل بی آبی
🎤]بانوای
#حاجحسینسیبسرخی
#وفاتحضرتامالبنین🥀
@majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سلام_ارباب_خوبم
نام حـــسین آمد و از خــود بدر شدم💙
گویی ازاین جهان به جهان دگر شدم😔
نام حـسین آمد و چشمم وضو گرفت😢
آب از سرم گذشت و دلم آبـرو گرفت❣
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
وَعَلٰى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
وَعَلىٰ اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَعَلىٰ اَصْحٰابِ الْحُسَيْن
#صبحتون_حسینی
✨💫 تسبیح روز یکشنبه 💫✨
❣️بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ❣️
سُبْحَانَ مَنْ مَلَأَ الدَّهْرَ قُدْسُهُ
سُبْحَانَ مَنْ يَغْشَى الْأَبَدَ نُورُهُ سُبْحَانَ مَنْ أَشْرَقَ كُلَّ شَيْءٍ ضَوْؤُهُ
سُبْحَانَ مَنْ يُدَانُ بِدِينِهِ كُلُّ دِينٍ وَ لَا يُدَانُ بِغَيْرِ دِينِهِ
سُبْحَانَ مَنْ قَدَرَ بِقُدْرَتِهِ كُلَّ قَدْرٍ وَ لَا يَقْدِرُ أَحَدٌ قَدْرَهُ
سُبْحَانَ مَنْ لَا يُوصَفُ عِلْمُهُ سُبْحَانَ مَنْ لَا يَعْتِدِي عَلَى أَهْلِ مَمْلَكَتِهِ
سُبْحَانَ مَنْ لَا يَأْخُذُ أَهْلَ الْأَرْضِ بِأَلْوَانِ الْعَذَابِ سُبْحَانَ الرَّءُوفِ الرَّحِيمِ
سُبْحَانَ مَنْ هُوَ مُطَّلِعٌ عَلَى خَزَائِنِ الْقُلُوبِ سُبْحَانَ مَنْ يُحْصِي عَدَدَ الذُّنُوبِ
سُبْحَانَ مَنْ لَا يَخْفَى عَلَيْهِ خَافِيَةٌ فِي الْأَرْضِ وَ لَا فِي السَّمَاءِ
سُبْحَانَ رَبِّيَ الْوَدُودِ سُبْحَانَ الْفَرْدِ الْوَتْرِ سُبْحَانَ الْعَظِيمِ
•┈••✾🍃🍂🍃✾••┈
✨🌸#عهد_ثابت یکشنبه ها🌸⚡️
↩️ اذکار روز،،،
🔸 یا ذالجلال والاکرام 👈100مرتبه
🔶 یا فتاح 👈489مرتبه
🍃🌸🍃🌸🍃
↩️سوره روز،،،
🔅سوره مبارک " الرحمن " این سوره در دلمنافقین جای نمی گیرد.در روز قیامت از الرحمن میپرسند چی کسی را شفاعت میکنی واو شفاعت گر کسی است که ان را خوانده باشد و وی را وارد بهشت می کند.
🍃🌸🍃🌸🍃
↩️ادعیه و زیارت روز ،،،
1/ دعای روز یکشنبه
2/ زیارت عاشورا
3/ دعای یستشیر
🍃🌸🍃🌸🍃
🍃🌼 #نماز روز یکشنبه ↩️ هر کس در این روز چهار رکعت نماز بجا آوردو در هر رکعتی حمد،و ملک بخواند،خداوند او را در بهشت در هر جا که بخواهد ساکن میکند.
•┈••✾🍃🍂🍃✾••┈
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
⚜سه بند زمینه ی حضرت ام البنین س تقدیم به علمدار کربلا:
بند اول:
حال دلم خرابه و میباره اشکام نم نم
گرفته این دل من و میسوزم از این همه غم
بعد تو ای عباسم آب میشه مادر کم کم
وای مادر
دل من از این همه غم کبابه
مادرتو شرمنده ی ربابه
آخه همش به زیر آفتابه
وای مادر
نشسته بعد تو غمی تو سینه
تموم غصه های من همینه
اسارت رقیه و سکینه
مولاتی ام البنین مولاتی مولاتی ام البنین
بند دوم:
شنیدم ازاون روزکه گرفتی مشک و روی دوش
شرمنده ی چشمات شده آبی که رفته آبروش
وقتی که افتادی زمین دشمن رسید به آرزوش
وای مادر
روسپیدم کردی کنار دریا
نخوردی آبی ای امیر و سقا
تشنه ترین عموی کل دنیا
وای مادر
تیر سه پر زدن به چشمت اما
نیفتادی یه لحظه ام تو از پا
پیشت نبودم اما بوده زهرا
مولاتی ام البنین مولاتی مولاتی ام البنین
بند سوم:
زینب برام میخونه از ماجرای کرب و بلا
میگه که تنها بودیم بین یه عده بی حیا
وسط میدون دیدم دستای عباس رو جدا
وای وای
مشک اباالفضل تو رو دریدن
به سمت خیمه های ما دویدن
معجر و گوشواره ها رو کشیدن
وای وای
فرق علمداره تو رو شکستن
دست تموم بچه ها رو بستن
به روی سینه ی حسین نشستن
مولاتی ام البنین مولاتی مولاتی ام البنین
🖊شعروسبک:
#علی_علی_بیگی
@majmaozakerine
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
4_5913472730191102030.m4a
1.49M
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
#شورجانسوزحضرت_ام_البنین_س
#سبک_من_ویکم_ببین
#منم_ام_البنین
🍁🍁130🍁🍁
☑️بنداول
منم ام البنین ام بنینِ بی بنین
هستم کنیزخونهٔ امیرمومنین
برای غزبت مولا شده دلم حزین
🌹
عجین شدم بازینبین وبادرد مِحَن
مادرشدم برای غربت امام حسن
بایادمادرش ناله میزد حسین من
🌹
چهارپسرخدابه من داده توعالمین
که شیرشون دادم با ناله و باشور وشین
انشاالله کربلا بشن فدا سرحسین ع
🌹
حسین من حسین 2
🍀🍀🍀🍀🍀
☑️بنددوم
قضایای بعدازکربلا
🌹
خداروشکرکه حاجت دلم شده روا
تموم بچه هام شهیدشدن توکربلا
شدن فداییِ حسین ذبیحاًبالقفا
🌹
شیرم حلالتون دلاورایِ نورعین
شنیدم عباسم که توشدی قطع الیدین
هرچی سرت اومدگفتی فداسرِحسین
🌹
توعلقمه کی زد باتیربه چشم اطهرت
کدوم نامردی زد عمودآهن برسرت
گل ام البنین برات بمیره مادرت
🌹
حسین من حسین 2💎💎💎💎
@majmaozakerine
#شاعرسبکسازڪربلایے_مجیدمرادزاده
🍂🍁روضه و توسل جانسوز _ ویژۀ وفاتِ حضرتِ ام البنین سلام الله علیه _ سید مهدی میرداماد 🍁🍂
┄┅═══•••✾❀✾•••═══┅┄
↶توجه↷:
جهت استفاده ، متون حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
"السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا زَوْجَةَ اَمیرالمؤمنین..."
این آخرِ عمری دلم باور ندارد
هفت آسمان من یکی اَختر ندارد
*اصلاً وجود این مادر به خاطر این چهارتا پسرِ،وقتی چهارتا پسرش رو از دست داد دیگه بهانه ای برای زندگی نداشت،یه یک ساله و نیمی بهانه داشت، اونم زینب بود،می رفت برای زینب آب وضو می آورد، کمک زینب بود، وقتی زینب هم رفت،گفت:خدا! من دیگه برا چی زنده بمونم؟*
دیروز من را باغ هجده لالهای بود
امروز باغم هیچ برگ و بر ندارد
*دلم خوش بود پسر بزرگ می کنم عصای پیریم باشه،"دیدی مادرا اینجور حرف می زنن؟ مادری که داغ جوون ببینه دیدی چه جوری زبون می گیره؟" دلم خوش بود ثمره ی زندگیم جلوم راه بره،قد و بالاش رو ببینم...*
ای کاش دستی که بهارم را خزان کرد
یک لحظه سر از خاک ذلّت برندارد
من که نمردم چشمهایم تا قیامت
گریان آن لب تشنه که مادر ندارد
* دیگه کسی نگه حسین مادر نداره....*
گهوارۀ غارت زده، آغوشِ خالی
یعنی ربابی که علی اصغر ندارد
آخر که گفته خنده میباشد جوابِ
اندوه شاهی که دگر لشگر ندارد
ای نامسلمانان سرِ بر نیزه رفته
بردن کنار محمل خواهر ندارد
*آی حسین.....*
گفتند از صد سرو در خاک آرمیده
از سرو من کس قبر کوچکتر ندارد
گفتند عمودی ابروانش را دریده
این روضه را اصلاً دلم باور ندارد
*مادرای شهید به من اجازه بدند روضه بخونم،آخه امشب شب مادر چهارتا شهیده،یه مادر شهید ببینی احترام می کنی،میگن مادر دو تا شهیدِ بیشتر احترام میکنی،مادر چهار تا شهید "الله اکبر"...
مادرای شهیدِ ما به اُم البنین اقتدا کردن شدن مادر شهید...مواضعی که مادرای شهدا به اُم البنین اقتدا کردن،درود خدا بر شما...
موضع اول:موضعی ایست که مادر میخواد ثمره ی وجودش رو فدا کنه،مادرا می فهمن،بچه ای که با شیره ی جونت،با همه ی وجودت بزرگ کنی،آدم یه خار تو دست بچه اش بره خودش رو میزنه،اما روز اول به همه ی عالم نشون داد این بچه واسه چی به دنیا اومده،دیدن هی قنداقه رو دور سر حسین می چرخونه،هی میگه همه زندگیم فدای حسین،همه بچه هام فدای حسین...
موضع دوم:اشتیاقِ به شهادت،تشویقِ به شهادت،آی مادرای شهید! یادتونِ بچه هاتون می اومدن خداحافظی چی می گفتید؟ با اشتیاقی ثمره ی وجودت رو می فرستادی؟ اُم البنینِ،وقتی داشت کاروان از مدینه می رفت،دست عباسش رو گرفت،دست بچه هاش رو گرفت،گفت:دارید از مدینه میرید،با حسین دارید میرید،یه قول مردونه به من بدید،مبادا بی حسین برگردید،مبادا شما زنده باشید یه مو از سر این آقا کم بشه،مبادا شما زنده باشید ازگل نازک تر به این آقا بگن،باید خودتون رو براش فدا کنید...
اما موضع سوم روضه ی من تمومِ:چه صبری،چه طاقتی داشت این مادر،یه بار سراغ بچه هاش رو نگرفت،کجایید مادرای شهید؟ همچین که خبر شهادت بچه ات رو آوردن، اومدی جنازش رو دیدی،اما خم به ابرو نیاوردی،اولین جمله ای که گفتی،گفتی:فدای لبِ تشنه ات حسین، اولین جمله ای که گفتی،گفتی: "صل الله علیک یا مظلوم" همه چیزِ من فدای راه حسین،اما من میخوام یه جمله بگم،میخوام بگم: مادرای شهید! شما جنازه ی بچه هاتون رو دیدید،اما اُم البنین جنازه ی بچه اش رو ندیده،هنوز مادرایی هستن هنوز یه تیکه استخون از بچه شون ندیدن،هنوز منتظرن،هنوز مادرایی هستند خبر از جگر گوششون نیاوردن... اما برا اُم البنین خبر آوردن، اُم البنین! خوب شد کربلا نبودی،ندیدی به سر بچه ات چی آوردن،میخوام بگم اُم البنین! تو که مدینه بودی،تعجبی نداره بدن عباس رو ندیدی،این همه راه از مدینه تا کربلاست،اُم البنین! زینب هم بدن عباس رو ندید،زینبی که از قتلگاه تا علقمه راهی نبوده،چرا؟ آخه کسی نمیتونه این بدن رو ببینه،آخه این بدن،بدن معمولی نبوده،بابا زینب بدنِ "اِرباً اِربا" دیده،زینب بدن تیکه تیکه شده دیده،زینب بدن بچه هاش رو دیده،چی داری میگی؟ زینب بدنِ توی گودال رو دیده،اما بدن عباس فرق داره،میخوام بگم:یا اُم البنین! فقط تو کربلا یه نفر بدن عباست رو دید،یه نفر بدن بچه ات رو دید، تا نگاش به بدن افتاد،دیدن یه دست به کمرش گرفت،حسین.....
یه نفر میتونه ببینه اونم کوهِ صبرِ،اونم حسینِ،کسی که داغ زیاد دیده،اما همین که نگاش افتاد به بدن اباالفضل، دستش رو گذاشت رو سرش،یه دست گذاشت به کمرش، همه بگید:حسین.... فرج امام زمان:حسین.... شفای مریضا:حسین....
4_5794325973713291239.mp3
9.91M
|⇦•صبح و شب راهی بازار..
#مناجات و توسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده شام شهادت حضرت ام البنین علیه السلام ۹۸_ سید رضا نریمانی •✾•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
|⇦•صبح و شب راهی بازار..
#مناجات و توسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده شام شهادت حضرت ام البنین علیه السلام ۹۸_ سید رضا نریمانی •✾•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
صبح و شب راهی بازار شدن می ارزد
یوسفِ فاطمه را یار شدن می ارزد
با کلافی که شده بافته از خونِ جگر
پیشِ تو جام خریدار شدن می ارزد
ای طبیبی که علاجِ غم هجران هستی
از غم هجرِ تو بیمار شدن می ارزد
کاروان راه بی انداز که ما شاد شویم
به خدا قافله سالار شدن می ارزد
*یابن الحسین .. عزیزِ فاطمه .. همه دارن میگن باید آماده بشیم .. همه دارن میگن اومدنت نزدیک شده .. کی میای آقاجان ..
ترسم تو بیایی و من آن روز نباشم ..*
تا که یک لحظه ی کوتاه ببینیم تو را
متوسل به علمدار شدن می ارزد
*شنیدم هرجایی نام عموت عباس برده بشه میای آقا .. امشبم هم شبِ عباسِ ، هم شبِ مادرِ عباسِ .. از همون اولم که ام البنین اومد تو خانۀ امیرالمومنین یه دو سه بار که مولا فاطمه صداش زد، اومد جلو سر پایین انداخت گفت ببخشید آقا میخوام یه چیزی بگم اجازه هست؟!.. میشه دیگه منو فاطمه صدا نکنید! .. چرا؟! آخه همچین که میگید فاطمه این بچه ها یهو نگاه به در و دیوار میکنن .. مخصوصاً میبنم حسن میره یه گوشه زانوهاشُ بغل میکنه ..*
تا که یک لحظۀ کوتاه ببینیم تو را
متوسل به علمدار شدن می ارزد
*سقای دشتِ کربلا ، اباالفضل ..
دستش شده از تن جدا ، اباالفضل ..
اُم البنین در کربلا نبودی ، واویلا ..
بر فرق عباست زدن عمودی ، واویلا ..*
هر کسی که شده مجذوب جمالت گفته
محو خالِ لب دلدار شدن می ارزد
دست و پا میزنم آقا که مرا هم بخری
پس این نوکرِ دربار شدن می ارزد
غافلم غرق گناهم چقدر بدبختم
یارِ این عبد گنهکار شدن ، می ارزد
*غریبم، تو دنیایی که هستم آقا غریبم
رفیقم تو تنهام نذاشتی قد یک دقیقه ام
حسین جان ..
بمونه، دو خط شعر نوشتم رقیه ات بخونه
نوشتم، من هر وقت بهت فکر کنم تو بهشتم
حسین جان ..
این همه سینه زن داری، رفیق نه
حدودی با توییم ولی دقیق نه ..*
پسرِ فاطمه این دفعه ، شبیه قبلاً
وا نکن دیده که ستار شدن ، می ارزد
دل من را به همان پنجره فولاد ببند
گاهی اوقات گرفتار شدن ، می ارزد
هرکه دارد هوس کربُبَلا بسم الله
راهی کعبۀ دلدار شدن ، می ارزد
#مرگ_بر_آمریکا
#سید_رضا_نریمانی
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
زبانحال حضرت ام البنین
سنسیز آنوی دوره لیوب غملر اباالفضل
آغلور غموه باشدا قرا معجر اباالفضل
سندن منه قانلی علمون گلدی نشانه
یثربده اولوب ماتموه الده بهانه
بیر سونمین اوتدی بو محن چکسه زبانه
سینمده ائدر قلبیمی خاکستر اباالفضل
سن تک یل نام آور هیجا اولا بیلمز
اون یدّی گوزل منصبه دارا بیلمز
غیرتده ادبده سنه همتا اولا بیلمز
دنیانی اگر دولدارا نام آور اباالفضل
عنقا مَثَلی اوچماقا بال و پریمدون
عشقیم هوسیم جسمیده جان جوهریمدون
مشکلده قالان وقته منیم یاوریمدون
قویدون آنوی بیکس و بی یاور ابالفضل
ای ماه سنیلن باتوب اوچ شانلی ستارم
چارم کسیلوب دهریده مین درده دچارم
باشدان ایاقا دوتمیشام اوت موج شرارم
حاشا بو اوتی سوندیره اشک تر اباالفضل
اوغلی ئوله نون خوش گونی خوش عالمی اولماز
قلبینده اولان یاره سینون مرهمی اولماز
هئچ بیر آنانون من کیمی درد و غمی اولماز
کیم درد و مصیبتده منه بنذز اباالفضل
آثار مصیبت گورونور غملی سسیمده
روحیم قوشی چوخ تنگه گلوب جان قفسیمده
آرزو ائدورم من ئولومی هر نفسیمده
دور اوغلی ئولن غملی آنا نیلر اباالفضل
اوت دوشمسه شمعون جانینا کاهشه چاتماز
قاره گون اولان خوش گونیلن سازشه چاتماز
بیچاره آنوین ئولمسه آرامشه چاتماز
سنسیز ئوزونه حقدن ئولوم ایستر اباالفضل
چاتماز منیم آغلار گوزومه دیده سی ابرون
دورد اوغلوم ئولوب یوخدی منه معنی سی صبرون
دئیلر اوجا قامت بالا چوخ خیردادی قبرون
یانام بو غمه عمریمی سرتاسر اباالفضل
داغلی اورکیم آتش دردیله یانوبدی
ناله م گئجه گوندوز منیم عرشه دایانوبدی
دئیلر کی سنون ساق گوزوه اوخ توخانوبدی
قربان او یارالی گوزه بو گوزلر اباالفضل
ای سرو کیمین قدّی اولان ظلمیله خولسوز
باشدا یارا آتدان یخیلان تپراقا قولسوز
آخرده اوغللار آناسی قالدی اوغولسوز
هر غمدن اولوبدی بو غمیم برتر اباالفضل
سندن صورا دویدوم من اوغول ارض و سمادن
تا وار نفسیم چکمرم ال آه و نوادن
ای رتبه سی محشر گونی برتر شهدادن
دردون یارادوبدی منه مین محشر اباالفضل
عیسی نفسیم معجزه بار دگر ایله
ظلمت گئجه نی نوکروه چون سحر ایله
درمان اولونا دردی «صبایه» نظر ایله
واردی نفسونده دم جان پرور اباالفضل
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#چارپاره
خانهاش ساکت است و ایوانش
هرچه گُل داشت حیف چیده شدند
نه پسرها فقط ، نوههایش
یا شهیدند یا شهیده شدند
سینهاش آتش است و باید که...
غمِ عالم به آن اضافه کنی
اینهمه غم به یک طرف وقتی
شرم را هم به آن اضافه کنی
خانهاش ساکت است وقتی شد
خالی از بازیِ نوههایش
سینهاش آتش است وقتی هست
شرمگینِ رُباب و لالایش
هیچکس نیست وقتِ تسکین جز ،
آهِ سوزان و داغِ سنگینش
خبری نیست از عزیزانش
هیچکس نیست گِردِ بالینش
چادرش خاکی است عزادارِ
رفتنِ دودمانِ خود شده است
مجلسِ روضهاش اگر خالیست
او خودش روضه خوانِ خود شده است
روضه میخواند این دمِ آخر
چشمِ بیمار را بگریاند
روضه میخواند از حسینش تا...
در و دیوار را بگریاند
از همان لحظهای که مَشک اُفتاد
قدِ من خَم شد و حرم پاشید
چشم من تار شد از آن دَم که
چشمِ عباسِ من زِ هم پاشید
#حسن_لطفی
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#مربع_ترکیب
مینویسم یاعلی یا فاطمه
کارها دارد دلم با فاطمه
فاطمه مولاست،مولا فاطمه!
جان من قربان دوتا فاطمه
فاطمه بنت النبی الموتمن!
فاطمه ام البنین ارباب من!
از ازل!نه قبل تر!نه قبل تر
بند شد دست گدایان پشت در
نه خدایند این جماعت نه بشر
مادری بودیم از اول بیشتر
حضرت زهرا رقم زد اینچنین...
دست ما و چادر ام البنین!
در نسب نساب هارا افتخار
درادب عباس را آموزگار
یک زن اما در جوانمردی هزار
تکیه بر این سرو دارد ذولفقار
کوه پای عزتش سر می شکست...
تا دو زانو پیش زینب می نشست
بندگی کرد و دلش دریا شد و
آسمان در دستهایش جا شد و
حضرت باب المراد ما شد و
خانه دار خانه مولا شد و
گفت من کی بانوی این خانه ام؟!
گرد شمع بچه ها پروانه ام!
روزهایش گریه شب ها گریه بود
مرهم این سوز تنها گریه بود
حرف هممیزد اگر با گریه بود
کار بی بی جای زهرا گریه بود
چهار قبر خاکی اش را میکشید
ناله های واحسینا میکشید
واحسینا سبط پیغمبر چه شد
زیر سم اسب ها پیکر چه شد
پیکرش را هم نگفتی سر چه شد
درخیام فاطمی معجر چه شد
سوختم با کام عطشان حسین
چهارفرزندم به قربان حسین
زینب از چشمان نامحرم بگو
از لگدها طعنه ها باهم بگو
قدری از آن خطبه محکم بگو
مادر!از بزم غریبه کم بگو
وای من بازار توهین جور بود
کاش چشم آن اراذل کور بود
حیف شد دستان ساقی را زدند
تیر بر چشم ترش یکجا زدند
بعد او شلاق بر زنها زدند
گریه کرد عباس بر نی تا زدند
قاتلم داغ حسین و کربلاست
گر بمیرم از غم زینب رواست
#سید_پوریا_هاشمی
4_5909078914222786298.mp3
17.18M
🎵 #واحد / ابالفضل ام
🎤 کربلایی حسین طاهری
🏴 #هیئت_رایة_العباس
🌀 #شب_رحلت_حضرت_ام_البنین
@majmaozakerine