eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.1هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
: از حال دلم کی با خبره حق دارم اگه خوابم نبره رویای حرم توی سرمه چند وقته دلم کنج حرم از کرببلا محرومم حسین من با تو فقط آرومم حسین میدونی یا حسین چقدر صدات زدم آره درسته من یه نوکر بدم رو تو ازم نگیر آقا نکن ردم آقام آقام آقام حسین بی کرببلا دنیا قفسه این در به دری والله بسه دلتنگ توییم آقا همگی هر چی تو بخوای هر چی تو بگی روزا رو دلم میشماره فقط میخوام آقاجون شیش گوشه ازت اشکمو این جدایی باز درآورده تموم زندگیم به تو گره خورده اگه نباشه کربلات گدات مرده میدونی یا حسین چقدر صدات زدم آره درسته من یه نوکر بدم رو تو ازم نگیر آقا نکن ردم آقام آقام آقام حسین بی کرببلا بی حوصله ام آقا پرم از درد و گله ام دوری نکنه تقصیر منه این حال خراب تقدیر منه طردم نکنی بیچاره میشم میدونی آقا من با تو خوشم منم همون که خیلی وقته تشنشه تو رو خدا نذار دل از تو دور بشه منو بیار حرم که دیگه وقتشه حواست هست به موهای سفید سرم چقدر آقا از گذشته شکسته ترم حواست هست نوکرت داره پیر میشه بخرم ببرم به حرم داره دیر میشه یه رفیق دارم که نامش حسینه خوش آن دل که دل آرامش حسینه گنه کاران امت را بگویید که بخشیدن فقط کار حسینه از آن علت تماشایی است محشر علم دست علمدار حسینه یا عباس جیب الماء لسکینه @majmaozakerine
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
امشب از همین راه دور بریم محضر امام رضا علیه السلام، روضه ی جوانش رو بخونیم. بگو: یا امام رضا به اون لحظه ای كه بچه ات داشت دست و پا می زد.امشب با گریه ی امام رضا گریه كن. روی سخنم با علی بن موسی الرضاست، آقاجان:شما به ما اجازه بدید ما وارد حجره بشیم،آخه درهای حجره رو بسته بودند،آقاجان به ما اجازه بدهید یه ظرف آب برا جوادت ببریم.شك نكنی،اگه اعتقادت بر اینه كه فرمود:اشك های شما مرهم زخم های ماست. همین الان اعتقادت بر این باشه، حس میكنی كه همین قطره های اشكی كه داری می ریزی یه كاسه ی آبی است كه بردی به جوادالائمه برسونی،اما نامردها یه قطره آبم بهش ندادند. قدمش ناگهان شتاب گرفت طرفش رفت و ظرف آب گرفت همه خوشحال شدند؟نه! كنیزها بهش گفتند:آب چرا داری براش می بری؟ مگه اُم الفضل نگفت:كسی آب براش نبره.لعنت خدا بر این زن ِ ملعونه و بی حیا. گفتند:شاید دلش لرزیده،شاید داره برا این آقا آب می بره.اما چه قصدی تو دلش بود؟ قدمش ناگهان شتاب گرفت طرفش رفت و ظرف آب گرفت آخ بمیرم روضه ی امام جواد همینه: آب را بر روی زمین تا ریخت در همان لحظه قلب زهرا ریخت اگه تو همین لحظه ها می خوای ناله بزنی، حسین بگی،بگو. فكر نكنی شب شهادت امام جواد ِ،عین این صحنه هم كربلا تكرار شده. یك ماه تامحرم وقت داریم،امشب محضر امام رضا روزیه محرم رو بگیریم.امشب به كربلا وصل شو روضه کوتاه نکته سر بسته خانه تاریک حجره در بسته جگری رفته رفته سم می خورد پشت در دست ها به هم می خورد تو امشب ناله بزن،نذار صدای هلهله برسه،صدای گریه ات بیشتر از صدای كف زدن زنها باشه جگری رفته رفته سم می خورد پشت در دست ها به هم می خورد عرش را ناله ای تکان می داد تشنه ای روی خاک جان می داد با ناله ات به من اجازه بده بخونم،بخونم برات؟ مثل اکبر شده ولی بهتر ظاهر جسمش از علی بهتر این جوان آن جوان تفاوت داشت زخم زهر و سنان تفاوت داشت این جوان پیکرش که سالم بود جگرش نه سرش که سالم بود اهل ناله موقع دفن لااقل سر داشت بدنش می شد از زمین برداشت به تنش پای نیزه باز نشد در نهایت عبا نیاز نشد امام هادی خودش اومد بدن باباش رو از روی خاك حجره بلند كرد،اما كربلا ابی عبدالله تنهایی نتونست كاری كنه،صدا زد یه عبا بیارید،آی حسین.......بعضی وقت ها ما روضه خوان ها بین چند روضه مات و متحیر میشیم كه از كدوم مسیر جلو بریم. بگذرم؟ نگذرم؟ نمی دانم وسط چند روضه حیرانم تا بفهمم گریز آخر را می روم بیت های دیگر را خود امام رضا فرمود:اگه می خواهید برا ما گریه كنید برا جد ما گریه كنید. آقا جان یا جواد الائمه، تشنه بودی دَم آخر،ما اسم تشنه میآد یاد كربلا می اُفتیم. آدم تشنه تار می بیند همه جا را بخار می بیند بدتر اینکه غبار هم باشد یک بیابان سوار هم باشد شاعر : علی زمانیان یا امام رضا بچه ات تشنه بود،اما دیگه دورش نیزه دار و شمشیر دار حلقه نزد، اما دور جد غریبت یه عده با نیزه و شمشیر. یا امام رضا بچه ات تشنه بود، غم تشنگی داشت،اما دیگه خیالش راحت بود .از چی خیالش راحت بود؟ خیالش راحت بود خواهر نداره. ابی عبدالله هی نگاه به زینب می كرد. خدا خواهرم بین نامحرم ها اسیره..حسین..... خیالش راحت نبود  خواهری نداره،ابی عبدالله یه نگاه به خیمه ها كرد من عبارت عربیش رو میخونم، حیا می كنم معنی كنم؛ گرچه حقش رو ادا می كنی شب شهادتی، امام زمان در زیارت ناحیه مقدسه می فرماید: تُدیرُ طَرْفاً خَفِیّاً اِلی رَحْلِکَ وَ بَیْتِکَ. با گوشه ی چشم، نگران خیمه ها و خانواده ات بودی. دیدن ابی عبدالله هی بلند میشه نگاه میكنه به خیمه ها می افته روی خاك،یه نگاه كرد دید شمر داره به خیمه ها نزدیك میشه،صدا زد هنوز حسین زنده است. همه بگید حسین...... @majmaozakerine
4_5997061697238469004.mp3
5.18M
سیدمحمدجواد ذاکری طباطبایی گر گدای درگه زهرا مقام خویش را بر سریر سلطنت بخشد عجب دیوانه است روحش شاد .. ┈••✾•🌿🌺🌿•✾• @majmaozakerine
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
🔷🔳🔷🔳🔷🔳🔷 🔷"شبهایِ جمعه" ذکرِ دلم میشود 🔳 🔷تا"کربلا" به پایِ غمت می دٙود 🔳 🔷امشب به"مادرش" که ، 🔳حرم آمده بگو 🔷دارد سرش 🔳 به رویِ سٙنان میرود 🔷 ..... 💔😭 🔷🔳 🔷🔳🔷🔳🔷🔳🔷 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
4_6051123180737660410.mp3
2.66M
صوت دو دقیقه مناجات شب جمعه حاج آقا میرزامحمدی تمام آبرویم نوکری وعشق علیست 😭😭😭😭😭😭 @majmaozakerine
سلام آقا...♬≠ من از خدا فقط تو رو میخوام آقا♬≠ همه میرن تو میمونی برام آقا♬≠ سلام آقا...♬≠ برای من...♬≠ دعایی کن، نمیگیره دعای من♬≠ بذار بپیچه تو حرم صدای من♬≠ صدای من...♬≠ █ ▆ ▅ ▃ ▂ حسین جانم، حسین حسین حسین حسین، حسین جانم █ ▆ ▅ ▃ ▂ صدای تو...♬≠ کبوتری شدم توی هوای تو♬≠ تموم زندگیمه کربلای تو♬≠ فدای تو...♬≠ ببین آقا...♬≠ داره میاد دوباره اربعین آقا♬≠ تو رو خدا نزن رومو زمین آقا♬≠ همین آقا...♬≠ همه میرن...♬≠ یه عده میمونن تو روضه میمیرن♬≠ همش سراغ کربلاتو میگیرن♬≠ همه میرن...♬≠ █ ▆ ▅ ▃ ▂ حسین جانم، حسین حسین حسین حسین، حسین جانم @majmaozakerine█ ▆ ▅ ▃ ▂ بزن بارون...♬≠ منو ببر جلو ضریح دم ایوون♬≠ میخوام سلام بدم با چشمای گریون♬≠ بزن بارون...♬≠ سلام آقا...♬≠ من از خدا فقط تو رو می خوام آقا♬≠ همه میرن تو می مونی برام آقا♬≠ سلام آقا...♬≠ █ ▆ ▅ ▃ ▂ حسین جانم، حسین حسین حسین حسین، حسین جانم @majmaozakerine█ ▆ ▅ ▃ ▂ برای من...♬≠ دعایی کن نمی گیره دعای من♬≠ بذار بپیچه تو حرم صدای من♬≠ صدای من...♬≠ صفا داره...♬≠ حرم شبیه من چقدر گدا داره♬≠ چقدر هوای مشهد الرضا داره♬≠ صفا داره...♬≠ گرفتارم...♬≠ امام رضا، امام حسین رو دوست دارم♬≠ بهشت من حسینه ، من چی کم دارم♬≠ دوسش دارم... █ ▆ ▅ ▃ ▂ حسین جانم، حسین حسین حسین حسین، حسین  @majmaozakerine
من از خدا فقط تو رو میخوام آقا همه میرن تو میمونی برام آقا سلام آقا برای من دعایی کن، نمیگیره دعای من بذار بپیچه تو حرم صدای من صدای من کربلا تاب و طاقتم برده کودکانه بهانه میگیرم از حرم عاشقانه میخوانم پرچمت را نشانه میگیرم اربعین میهمان نمیخواهی بسته ام بار این سفر آقا به همه گفته ام حرم هستم آبروی مرا بخر آقا آقای من دلیل گریه های من من واسه تو توأم شدی برای من بارونیه برا غمت چشای من ای سر جدا سلام غریب آشنا دور از وطن شد وطنم کرب و بلا گریه برات چراغ راه شهدا آقای من حسین حسین حسین حسین سلام آقا من از خدا فقط تو رو میخوام آقا همه میرن تو میمونی برام آقا سلام آقا برای من دعایی کن، نمیگیره دعای من بذار بپیچه تو حرم صدای من صدای من کربلا تاب و طاقتم برده کودکانه بهانه میگیرم از حرم عاشقانه میخوانم پرچمت را نشانه میگیرم اربعین میهمان نمیخواهی بسته ام بار این سفر آقا به همه گفته ام حرم هستم آبروی مرا بخر آقا آقای من دلیل گریه های من من واسه تو توأم شدی برای من بارونیه برا غمت چشای من ای سر جدا سلام غریب آشنا دور از وطن شد وطنم کرب و بلا گریه برات چراغ راه شهدا آقای من حسین حسین حسین حسین سلام آقا من از خدا فقط تو رو میخوام آقا همه میرن تو میمونی برام آقا سلام آقا برای من دعایی کن، نمیگیره دعای من بذار بپیچه تو حرم صدای من صدای من @majmaozakerine
سبک ای خدا دلم تنگ اومده،شیشه دلم ای خدا زير سنگ اومده سلام اقاجان ،دورت بگردم یامولا هرجمعه میگم شاید بیایی اقا یامهدی،اباصالح مدد3 چشام به دره اقا ،نظر کن به گدا )2 عشق اخرم دلم برات پرمیکشه2 جای خالیتون که هیچ جوری پر نمیشه یامولا دلم تنگ اومده،،،،،،،، من به عشق تو شبو سحرکردم اقا با غم دوری روزا رو سر کردم اقا میدونی که شرمندم اقا2 دستموبگیرمولا ،التماس دعا2 یا مهدی اباصالح مدد3 بمیرم برات کسی رو مولا نداری2 که توی غمات سرروی شونش بذاری اقاجون عزیز مهربون 2 من فدای تو مهدی ،بیا پیشم بمون یا مهدی اباصالح مدد3 بی تو بیکسم ،چه بیقرارم اقا جون کجایی اقا ای کس وکارم اقاجون ای خدا اقام مهدی بیاد2 غصه ها بره جاشون فقط شادی بیاد2 یا مهدی دوای دردمی 2 یه دستی بکش رو سرم ،روزخمام مرحمی یا مهدی اباصالح مدد3 اللهم عجل لولیک الفرج# شاعر مریم صالحی مرزیجرانی
روضه آقا ابوالفضل ▪️▪️▪️▪️ فرمود: به شیخ کاظم سبطی، هر سواری که میخواد روزمین بیفته اول دستاش رومیذاره با صورت رو زمین نیوفته، من که دست نداشتم بتونم عمود قرار بدم… باید به لبم جگر می آمد ،عباس! در پیش تو عمر سرمی آمد، عباس! ای کاش که بیش از به زمین افتادن از چشم تو تیر در می آمد ،عبّاس! مبهوت شدم توانِ گفتارم نیست یارایِ سخن ندارم و یارم نیست ای حرمله این تیرنبوده آخر یک نیمه ی صورتِ علمدارم نیست با همین تیر،علی اصغر رو ذبح کرد….. “فَذُبِحَ الطِفلُ مِن الورِید اِلی الورید ، مِن الُذُنِ اِلیَ الاُذُن…” اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ، اَلْمُطیعُ لِلَّهِِ وَلِرَسُولِهِ وَلِأَمیرِالْمُؤْمِنینَ، وَالْحَسَنِ والْحُسَینِ چه خبرِ امشب حرمِ اباالفضل؟ ای کاش میون زائراش بودیم اونجا…. درعلقمه صدای دو مادر به تو رسید شرمندگیِ من دوبرابر به تو رسید باب الحوائجِ همه ی خیمه های من سقاییِ حریم پیمبر به تو رسید یه عمریه منتظرم بودم به من بگی داداش،چه موقعیِ هم به من گفتی…. من تشنه دوباره برادر شنیدنم حالا صدا بزن که برادر به تو رسید ازدست دادن تو مرا ورشکست کرد باشد ولی شفاعت محشر به تو رسید یک مرتبه کنار بدن عباس پیر شد….” لمّا قُتل العبّاس، بانَ الانکسارُ فِی وجهِ الحُسین علیه السلام”…. پشت و پناهِ یکی ودو روز من، نه یک جبل الرحمه از برابر من رفت بس که بلند است هلهله به گمانم کوفه خبردار شد لشکر من رفت زینب یک به یک به اهل حرم گفت وای اباالفضل رفت،وای معجر من رفت همه‌ی قیامت منتظر قدوم فاطمه است ،پیغمبرسؤال میکنه: دخترم برای شفاعت امت من چه آورده ای؟ می بیند دستهای بریده عباس رو روی دست میگیره، میفرماید: برای شفاعت همه ی اهل محشر این دودست بریده کافیِ… ای قد بلندِ طایفه ی قد بلندها ماندم چگونه نیزه و خنجر به تو رسید فهمیده اند کشتن تو کشتن من است بیهوده نیست این همه لشکر به تو رسید نذرت قبول خوب فدای علی شدی هر کینه ای که ماند زخیبر به تو رسید فرقت عمود خورد، عمود حرم شکست ارثِ سرشکسته ی حیدر به تو رسید وقتی سر تو بند نشد روی نیزه ها بی معجری به خیمه و معجر به تو رسید قبرتو کوچک است گناه رباب چیست می گشت در پی علی اصغر به تو رسید آب تو حرم اباالفضل افتاد، سرداب درخطر بود، معمار خوبی آوردند، علامه سید بحر العلوم دید معمار ایستاده، گفت چرا شروع نمی کنی به تعمیر؟…. گفت: اول سوال منو جواب بدید، گفت: بگو ببینم این قبر،قبر عباسِ؟گفت آره قبر عمومِ، گفت: آخه من شنیدم عموتون قدِ رشید داشته،اما این قبر،قبرِ یه بچه است…. دید سید عمامه برداشت، صدازد: وَالله،فَقَطَعُوهُ بسُیوفَهُم اِرباً اِرباً.. @majmaozakerine
روضه شب نهم روضه آقا ابوالفضل العباس ▪️▪️▪️▪️ دارم می شنوم ناله ها رو عمو آب گرفته همه خیمه ها رو عمو آب شنید آسمون این صدا رو عمو آب   امروز وقتی خواست میدان برِ، گفت: داداش! سینه ام سنگینی میکنه، کی نوبت من میشه؟ ابی عبدالله فرمود: برو عبّاسم… چه وداعی داشتند… چند قدم میرفت پشت سرش حسین گریه میکرد… برمی گشت دست برگردن هم گریه می کردند…اما دوسه قدم از خیمه ها دور نشده بود،یه وقت دیدن نازدانه مشک خالیِ آب رو آورده… عبّاس اومد تو خیمه ها دید جایی که نمناک بوده زمین، پیراهنهای عربی رابالا زده،شکمهاشون رو گذاشتن رو زمین…   نمیشه رباب و بی طاقت بینم، بریدم تحمل ندارم جسارت ببینم، بریدم حرم رو تو بند اسارت ببینم، بریدم   میارم، شده جون بدم آب و اینجا میارم میارم، فرات به پابوس دریا میارم میارم، برا اصغر آب گوارا میارم   میرم تا بشه انتقام بابام رو بگیرم میرم تا بدونن به ارباب عالم وزیرم میرم تابرای غریبی زینب بمیرم حسین جان   دلم ریخت، تا بارونِ تیرا به روی سرم ریخت دلم ریخت، جلو مادرم آروم آروم پرم ریخت دلم ریخت،دیدم قطره قطره امید حرم ریخت دلم ریخت   بمیرم که زینب به جزما پناهی نداره بمیرم بجز رفتن کوفه راهی نداره بمیرم خدایا رقیه گناهی نداره @majmaozakerine
علمدار! بذار باز لوایِ حرم رو،رو دوشت،علمدار! بیا و بگیر باز سرم رو رو دوشت،علمدار! بلند شو بذار دخترم رو رو دوشت،علمدار!   پناهم نکن بی پناهم برادر، می افتم نرو تکیه گاهم برادر، می افتم کنارت میشه قتلگاهم برادر اباالفضل   علمدار! نه مشکی برات مونده دیگه نه دستی، علمدار! شکسته کنارت که دیگر شکستی، علمدار! همه شیرشدن تا که چشماتو بستی، علمدار!   یه موقعی حسین رسید بالای سر عباس دید یه نفرداره جوشن رو بیرون میکشه یه نفر پیراهنو….. تا ابی عبدالله رو دیدند فرار کردند، فرمود: کجا فرار می کنید؟برای این که دل ابی عبدالله رو بسوزونند…یه نفر داد می زد،می گفت: نترسید هرکی الان دیگه میخواد بره سمت خیمه ها میتونه…. علمدارش روی زمین افتاده….   بلند شو نبینم یلم روزمینه، بلند شو تا اشکام و دشمن، بلند شو که شمر روی سینه ام نشینه، بلند شو   روایت میگه: کنار بدن عباس دیدند داره داد میزنه حسین… “فَبَکی الحُسَین بُکاءً شَدیداً”   علمدار! یه رحمی به این مادرای حرم کن ،علمدار! یه کاری برا دخترای حرم کن،علمدار! یه فکری برا معجرای حرم کن،علمدار!   نباشی می پاشه دیگه لشکر من ،نباشی اسیری میره خواهر من، نباشی می سوزه روی دختر من، نباشی   روضه حضرت ابوالفضل شب نهم محرم @majmaozakerine
مناجات امام حسین علیه السلام ▪️▪️▪️▪️ گریان روضه های توأم یابن فاطمه دلبسته ی هوای توأم یابن فاطمه جز عشق تو به درد دل من دوا نبود سرخوش از این دوای توأم یابن فاطمه خیر کثیر ما به خدا گریه بر شماست ممنونِ این عطای توأم یابن فاطمه بیمار می شوم که تو تربت به من دهی در حسرت شفای توأم یابن فاطمه هر صبح و شام بر غم تو گریه می کنم دلخونِ ماجرای توأم یابن فاطمه زهرا گرفت دست مرا، سینه زن شدم سینه زنِ عزای توأم یابن فاطمه آب و گل دل همه ی ما ز کربلاست دلتنگِ کربلای توأم یابن فاطمه @majmaozakerine لب تشنه ی غریبِ بدونِ کفن، حسین گریان روضه های توأم یابن فاطمه وحید محمدی
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
روضه حضرت ابوالفضل ع اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً ، بِرَحْمَتِکَ‏ یااَرْحَمَ الرَّاحِمینَ اَللّهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ ، وَ الْغُرَّةَ الْحَميدَةَ وَ اكْحُلْ ناظِري بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ ... همه قرار من این است یارِ تو باشم قرار سوزِ دلِ بی قرارِ تو باشم به غیرِ اشک ندارم متاعِ بالایی که مرهمِ نگهِ اشک بارِ تو باشم برایِ یاریِ دین روز و شب دعایم کن که روزِ یاریِ عترت کنارِ تو باشم غم غریبیِ آلِ تو می کُشد مارا دلم خوش است که من جان نثارِ تو باشم تویی اسیرِ غمِ اهل بیتِ پیغمبر و من اسیرِ غمِ قلبِ زارِ تو باشم تو در مدارِ حسینی و من به دنبالت بگیر دستِ مرا در مدارِ تو باشم در آن زمان که شعارِ تو یالثارات است الهی از کرمت پایِ کارِ تو باشم در آن سحر که می آیی به یاریِ زهرا خدا کند که من ای یار ، یارِ تو باشم اگر چه با تو ام امروز در مقامِ حرف سزاست هم قدمِ روزگارِ تو باشم به خونِ سرخِ حسین انتقام می آید خدا نوشته که چشم انتظارِ تو باشم *حضرت فرمود هر جا روضۀ عموجانم خوانده بشه ، من سراسیمه میام ... آقا و مولاتون رو همه صدا بزنید ؛ یا صاحب الزمان ....... دلم تنگ است و غم بسیاردارم من امشب با ابوالفضل کاردارم من امشب از ابوالفضل توشه گیرم زیارت کردن شش گوشه گیرم در اینجا عطر بوی یاس گیرم من امشب دامن عباس گیرم غریق منتم کرده ابوالفضل که اینجا دعوتم کرده ابوالفضل دراینجا با دلی محزون و خسته نشسته بانوی پهلوی شکسته بدستش شاخه های یاس دارد به لب هم ذکر یا عباس دارد شنیدم دستهایت را بریدند شنیدم چشم نازت را دریدند چون طفلان این سخن ها رو شنیدند همه از هم خجالت می کشیدند وای بمیرم برات آقا جان اومد دم خیمه طفلان دید بچه ها شکمشون رو روی زمین مرطوب گذاشتند تا از تشنگی شان کم بشه غیرتش به جوش آمد صدا زد:سیدی ، مولای من ، سینه ام تنگ شده اجازه بده برم میدان امام حسین فرمود: می خواهی بروی برو ، اما اول برای بچه هایم قدری آب بیار خودش را به طرف شریعه فرات رسانید مقداری اب به کف دست گرفت اما یاد لب تشنه برادر ، یاد تشنگی بچه های برادر افتاد اب را روی اب ریخت به سوی خیمه ها حرکت کرد اما دشمنان دستهای نازنینش را جدا کردند اما هنوز امید داره هنوز اب داره وای بمیرم امان از اون لحظه ای که تیر به مشکش زدند وقتی تیر به مشک اباالفضل اصابت کرد همه اب روی زمین ریخت امیدش نا امید شد الهی امیدت نا امید نباشه عزیز دلم یک عمود اهن هم به فرق نازنینش زدند از روی اسب به زمین افتاد صدا زد : برادر برادرت را در یاب اه امان از اون لحظه ای که حسین امد علقمه دید دستهای علمدارش و بریدن تمام بدن قطعه قطعه صدا زد برادرم کمرم شکست الهی هیچ کسی داغ برادر نبینه الهی غم برادر نبینی عزیز دلم (آه برآر توه بمیرم) کنار علقمه غوغا بَهِیّه دِتا دَست از بدن جِدا بَهِیّه علمدارِ حسین، عَبّاسِ فِدا که وِ نِه  فرقِ سر دِتا بَهِیّه دست عمو هر ده جدا بهییه خیمه دله غوغا به پا بهییه راه دکته عمو سوی علقمه شط کنار بوین غوغا بهییه آخ مه کمر توه دتا بهییه ×××××××× الهي به اين سفره بركت بده ..... به اين مائده شكر نعمت بده همه شاد گردیم در اين زندگي ..... به باني اين سفره رحمت بده به آشپز و ميزبان و هم ميهمان ..... تن سالم و شان و شوكت بده نصيب همه دوستان علي‌(ع) ..... زحق سفره ي خير قسمت بده الهي به روز جزا بهر ما ...... طعام بهشتي ز جنت بده @majmaozakerin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زهری تمامیِّ جگرش را گرفته بود سیلاب خون دو چشم ترش را گرفته بود طوبای باغ سبز "رضا" زرد زرد شد آفت تمام برگ و برش را گرفته بود از درد مثل حضرت زهرا س خمیده شد با دستهای خود کمرش را گرفته بود جان می کند مقابل چشم کنیزها... یک عده پست دور و برش را گرفته بود رقص و صدای هلهله های بلندشان تأثیر آه شعله ورش را گرفته بود دور از مدینه غربت بغداد را چشید ارث غریبی پدرش را گرفته بود شکر خدا نه پیرهنش دست خورده بود نه نیزه حجم بال و پرش را گرفته بود ... در پیش چشم مادر پهلو شکسته ای شمر از قفا سر پسرش را گرفته بود با ضربه های ممتد او استخوان شکست در پیش خواهری که سرش را گرفته بود ای کاش بیخیال شود ساربان فقط. انگشترش ولی نظرش را گرفته بود بردیا محمدی
مرثیه امام جواد علیه السلام رسیده جان به لب اطهرت ؛ اَبَالهادی! نشسته پیک اجل در بَرَت ؛ اَبَالهادی! دوباره قصه ی زهر و دوباره نامردی کبود شد همه ی پیکرت ؛ اَبَالهادی! لباس شمر به تَن کرد و منع آبت کرد چه کرد با دل تو همسرت ؛ اَبَالهادی! شبیه فاطمه دستی گرفته ای به کمر مگر خدای نکرده پَرَت ... ؛ ابالهادی! میان حجره ی در بسته دست و پا زدی و… بریده شد نفس آخرت ؛ اَبَالهادی! مدام هلهله شد تا صدای تو نرسد صدای خسته ی بی جوهرت ؛ اَبَالهادی! کنیزها بدنت را کِشان کِشان بردند گرفته بر لبه ی در سَرَت ؛ اَبَالهادی! سه روز بر تَن تو آفتاب می تابید ولی بریده نشد حنجرت ؛ اَبَالهادی! دگر به زیر سُم اسب های تازه نَفَس ندید جسم تو را دخترت ؛ اَبَالهادی! اگر چه دور و برت خیره سر فراوان بود ولی نظاره نشد خواهرت ؛ اَبَالهادی چه خوب شد که در آن همهمه کسی نرسید برای غارت انگشترت ؛ اَبَالهادی!