حرمین باصفادی سینه زنی

روضه حضرت علی اصغر

‍ حضرت علی اصغر علیه السلام کاری کردید که زبان حال بابام اینه: کاش چشمم مثل دستم بسته بود *یا زهرا...* شماکه تلافیش رو سر بابام علی درآوردین ،با او کاری کردید که وقتی از دنیارفت یه دونه موی سیاه تو محاسنش نبود؛بیست و پنج سال بعد از مادرم تو جمل ابن عباس به علی عطر تعارف کرد؛حضرت فرمود:ما استعمال نمیکنیم،من هنوز داغدارم "نحن قوم فی المصیبه" بریم کربلا،از امروز که آب رو به روی ابی عبدالله و بچه ها بستند،دیگه باید آب جیره بندی بشه،مثل امشبی شب هشتم بریر میگه من مامور شدم با بیست نفر برم شریعه،بیست تا مشک رو پر از آب کنم؛اونم نه برا اصحاب،برا هشتادو چهار زن و بچه.مشکارو پر از آب کردم جنگیدیم،هر طوری بود آب آوردیم،آوردم تو خیمه ها؛یه دونه مشکا که مخصوص خیمه ی بچه ها بود،آوردم آویزون کردم،هنوز مشک رو به ستون خیمه آویزون نکرده بودم،بچه ها اونقدر تشنه بودند،از مشک آب آویزون شدند،آب رو زمین ریخت،زمین خیمه نمناک شد،بچه ها این لباس هاشون رو بالازدند،این گرمی و حرارت بدن رو با نمناکی خاک خیمه جبران کنند،روز باب الحوائجه! حسین جان خیلیا یک سال منتظر روز هفتم بودند،گفتند این آقازاده کارساز عالمه،بزرگان ما خیلی ارادت داشتندبه روضه ی ایشون" مرحوم میرزای قمی ده روز خونشون روضه میگرفت هر روز به روضه خون میگفت روضه ی علی اصغر بخون،آقا روضه های دیگه هم بلدم بخونم؛چرا فقط میگید این روضه رو بخون؟فرمود:هر شهیدی که آمد میدون،زبون داشت،رجز خوند،خودشو معرفی کرد،از خودشم دفاع کرد،اما شیرخواره زبون نداشت،تا تیر سه شعبه آمد آنقده سریع این تیر از کمان حرمله خارج شد که حتی ابی عبدالله هم یه لحظه جا خورد،هموز حرفاش تموم نشده بود دید علی داره لبخند میزنه..." یه تیر آمد اما دو تا نشون رو زد...با نشون اول گوش تا گوش علی رو پاره کرد،همونجا سر رو شونه ی بابا افتاد؛با نشون دوم خود حسین رو زد دیگه دیدند ابی عبدالله نمیدونه چکار کنه! یه قدم به سمت خیمه ها میره؛یه قدم به سمت میدان میاد... حسین... کجایی عباس بچمو دریاب سوخته صورتش زیر آفِتاب مادر بیتاب،بچه ی بیخواب کاشکی بیارن،یه جرعه ای آب آی حسین... 👆👆 @majmaozakerine👇👇

‍ بنام خدا نوحه ورود به کربلا زبانحال زینب کبری (س) ای مه نازنین خون بدلها مکن بین این سرزمین خیمه برپا مکن برادرم بیا روین از کرببلا نصیب من مکن فراق و درد و بلا (۲) برادر جان حسین (۳) این چه مهمانی و خیر مقدم به ماست (۲) پیش ترم خیل سر نیزه هاست برادرم رسم کجای جهان بود که میزبان بجای گل با سنان بود (۲) برادر جان حسین ، داداش برادر جان حسین ای همه هست من ( همه دارو ندار زینبه حسین )، یار سرمست من ترسم اینجا روی آخراز دست من دعا کنم خزان نبیند بهار من وای به دلم اگر نباشی کنار من (۲) داداش برادر جان حسین (۳) 👆👆 با نوای ذاکر اهل بیت حاج حمید رضا جلالی تهران ، پونک التماس دعا 👇👇👇

🌿به زنجیر عشق خودت دلم رو 🎤 سید رضا نریمانی التماس دعا 🤲 #شور #بسیارزیبا #عالی @majmaozakerine 🔸🌸🔸🌸🔸🌸🔸

#زمینه_شهادت_حضرت_مسلم #بند_اول توی دلم غم دارم بی کسم و آوارم خیلی برات نگرونم حسین خسته‌ام و دلگیرم در به‌ دری تقدیرم مضطرم و پریشونم حسین هیچ‌کس اینجا نداد جواب سلامم و وای هرجا رفتم شکستن احترامم و وای دعوت کردم به این زمین امامم و وای وای وای ای ستاره‌ی شبهای من برگرد آقای من برگرد آقای من برگرد ای مسافر تنهای من برگرد آقای من برگرد آقای من برگرد جون دخترت کوفه نیا #بند_دوم اینجا همه نامردن پشتم و خالی کردن اشک من و در آوردن حسین غربتم و تا دیدن پیر و جوون خندیدن صبر من و سر آوردن حسین افتادم از نفس میون کوچه‌ها وای گیر افتادم به دام شهرِ بی وفا وای گریه کردم برا رقیه بی‌صدا وای وای وای جاریِ برات اشکای من برگرد آقای من برگرد آقای من برگرد تشنه می‌مونی دریای من برگرد آقای من برگرد آقای من برگرد جون دخترت کوفه نیا #بند_سوم مهر و وفا اینجا نیست لطف و صفا اینجا نیست خیلی دلم بی‌قراره حسین بغض علی رو دارن از هممون بیزارن هیچ‌کی غمت رو نداره حسین ساختن تیر سه پر برای اصغرت وای نقشه دارن برا علیِ اکبرت وای می‌زارن داغت و رو قلب خواهرت وای وای وای سروِ خوش قد و بالای من برگرد آقای من برگرد آقای من برگرد جون دخترت آقای من برگرد آقای من برگرد آقای من برگرد جون دخترت کوفه نیا #شعر_سبک_رضا_باقریان @majmaozakerine

زمزمه (سردار بی سپاهم ..) #کربلایی_نریمان_پناهی مورخه ۱۴۰۰/۴/۲۵ 🏴هیئت رزمندگان مکتب الحسین(ع)

شور پایانی (آقای منی ..) #کربلایی_نریمان_پناهی مورخه ۱۴۰۰/۴/۲۵

واحد (کوفه را با تو حسین جان ..) #کربلایی_نریمان_پناهی مورخه ۱۴۰۰/۴/۲۵

شور (آه تشنه کشتنت ..) #کربلایی_نریمان_پناهی مورخه ۱۴۰۰/۴/۲۵